در گفت و گو با آیتاللَّه هاشمى رفسنجانى
مجله حکومت اسلامى: زنده نگه داشتن فرهنگ جنگ و جهاد ما چگونه باید بامجالس و محافل امامحسین(ع) مرتبط بشود؟ یعنى آیا مامىتوانیم از این توان و ظرفیتى که در مجالس هست استفادهبکنیم و آن را همچنان زنده نگه بداریم و مثل زمان جنگ که عاشورا در نوحههایمان بوده، آیا این راه را مىتوانیم ادامه بدهیم و این فرهنگ آمیخته با هم بماند، یعنى آن قدرت بقا ونفوذ کلمه قیام امامحسین(ع) و در کنارش این همه خاطرات ازجنگ همچنان تأثیر خودش را در نسلهاى بعدى بگذارد؟
جواب: فکر مىکنیم یاد اینها و این گونه آثار همیشه معجونى از عاشورا در آن هست، یعنى هم مستند و هم تشبیه به عاشورا مىکنند.
مجله حکومت اسلامى: به نظر مىرسد مجالسى بر پا مىشود که صرفاً جنبههاى عاطفى قضیه امامحسین(ع) را مطرح مىکنند بدون اینکه
پیوندى با مسائل انقلاب برقرار شود.
جواب: اینگونه اگر نباشد بهتر است، یعنى روضهاى که مىگیرند اگر گریزى به دفاع خودمان بزنند بهتر مىشود.
مجله حکومت اسلامى: همانطور که فرمودید نقش کربلا در دوران انقلاب و دوران جنگ خیلى پر رنگ بود، اما سؤال این است که در این دورانىکه دوران سازندگى و دوران ساماندهى امور مملکت است ودیگر آن حالت بحران و درگیرى با نظام طاغوت یا نظام متجاوز خارجى وجود ندارد، در این دوران تثبیت وسازندگى، چگونه مىتوانیم از فرهنگ عاشورا براى پیشبرد اهداف سازندگى استفاده بکنیم؟
جواب: در آن بحث قبلى که راجع به آثار جنگ و حفظ و نگهدارى آن داشتیممقدارى به این سؤال جواب داده شد.
ما باید در همه برنامههایى که مىخواهیم انجام دهیم، یک نشانهاى،علامتى، گریزى و حضورى از آن دوره داشته باشیم. الآن عاشورا وجنگمان با هم همراهى پیدا کردند و با هم تأثیر متقابل دارند. لذااگربخواهیم عاشورا را زنده نگه بداریم مثلاً در فیلمى و یا سریال داستانى، باید با مسائل جنگ هماهنگ بکنیم. در کارهاى کشورى هم این ها را زنده نگه داریم و این مسائل هیچگاه فراموش نشود و مایه عزتمانباشد، مایه تجهیز فکرىمان باشد و بدانیم اگر به ثبات رسیدیم به خاطرآنها بوده است و اگر آن فرهنگ نبود ما منفعل مىشدیم و از بین مىرفتیم.مسائل مربوط به دفاع را باید هنرمندانه و با علاقه منتقل کرد. یعنى کسانى باید باشند که خودشان هم از همان نسل باشند، یعنى دنبال همان چیزهاباشند و پیوند برقرار کنند. من نمىتوام الآن یک شکل خاصى از این نوعکارها را پیشنهاد بکنم ولى روح قضیه این است که اگر امروز هم بخواهیم آثار و خاطرات دوران دفاعمان را که همراه با کربلاست زنده نگه داریم،همه جا مىشود برایش جا پیدا کنیم.
مجله حکومت اسلامى: بُعد دیگر این سؤال این است که الآن گاهى در این جریانات داخلى، شاید برخى تلقىشان این باشد که نحوه تفسیر وتحلیل و استفادهاى که در سطوح میانى یا پایینتر از قضیه امامحسین(ع) مىشود ممکن است وجهالمدافعه برخى مسائلداخلى قرار بگیرد. یعنى یک وقت برخورد با جبهه بیرونى است و مثلاً قضیه آمریکا و متجاوزین مطرح است که وضعیت روشن است چرا که ما باید با همان فرهنگ عاشورا وبا همان شدت که در زمان جنگ داشتیم و بلکه شدیدتربرخورد کنیم و روحیه مردم را قوى نگه داریم و در مبارزه باجبهه بیرونى از آن استفاده بکنیم، اما در داخل وقتى گفته مىشود که مثلاً حسینى عمل مىکنیم، این یک عکسالعملى ممکن است داشته باشد و طرف مقابل بگوید مگر ما یزیدى هستیم! مىخواستیم حضرتعالى درباره نحوه استفاده ازمنطق امامحسین(ع) در شرایط فعلى، هم نسبت به جبهه بیرونى و هم در داخل، با توجه به مشکلات و شرایط ناگوار ودشوارىهایى که هست، چه از سوى ضد انقلاب و چه در داخل خودمان، توضیح دهید تا روشن شود که هیچ کس نباید ازقضیه امامحسین(ع) استفاده ابزارى بکند. آنجایى که واقعا نیاز داریم، از منطق شمشیر امامحسین(ع) استفاده کنیم وطبعاً همهجا اینگونه نیست.
جواب: با توجه به تقدّسى که قیام عاشورا دارد، آیا ما حق داریم از آن سوءاستفاده کنیم و در جاهایى که مىخواهیم رقیب را از میدان در کنیم متوسل به آن بشویم؟ من هم طبعاً مىگویم در جاهایى که بىارتباط استنه. یعنى یک وقت دو تا رقیب مسلمان با هم سر یک مسئله بحث دارند،آن یکى مىخواهد خودش را به امامحسین(ع) نزدیکتر کند و با استناد به امام، رقیبش را از میدان به در کند و...، این نه؛ ولى یک وقت در همین صحنهها یک جریانى مىخواهد به ارزشها و جهاد و عاشورا پشت بکندو فرض هم بر این باشد که آنها هم انقلابى و مسلمان هستند، بله در این مورد مىشود استفاده کرد. یعنى اگر واقعاً داخل این جبهه، امامحسین(ع)
حضور دارد، جهاد حضور دارد، اما در جبهه مقابل حضور ندارد بلکه آنجبهه در جهت دیگرى هست و یا اصلاً ضد آن هست، استفاده از نام امامحسین(ع) و جهاد و ایثار جا دارد. ولى استفاده ابزارى به این معنا که به ناحق اینها را بهکار ببریم، حق نداریم از مقدسات در جهت اهدافشخصى و جناحىمان استفاده بکنیم. این بر مىگردد به روح تقابل، اگرتقابل با اهداف امامحسین(ع) است و یا بىتفاوتى است، بله جاى استفادههست، اما اگر تقابل بین دو نیروى مساوى است که هر دویشان به اندازههم براى امامحسین(ع) یا براى خودشان کار مىکنند، اینجا دیگر جاىاستفاده نیست.
مجله حکومت اسلامى: این پاسخى درست است ولى کلى است. اگر کسى بهصورت مصداقى از حضرتعالى بپرسد که آیا الآن شرایطداخلى ما کربلایى و حسینى هست و ما باید آنگونه عملبکنیم، یعنى در برخورد با مشکلاتمان، در مسائل فرهنگى ومسائل سیاسى، باید آنگونه عمل بکنیم؛ آن گونه که گاهى تبلیغ یا جلوه داده مىشود؟ البته ممکن است همینطور همباشد؛ ما در صدد قضاوت نیستیم. سؤال ما از حضرتعالىبه این انگیزه است که چه بکنیم تا بتوانیم از مجالس امامحسین(ع) و نام امامحسین(ع) و منطق امامحسین(ع)،همانطورى که در دوره جنگ به نحو احسن استفادهمىکردیم، در شرایطى که در آن قرار داریم نیز به نحو احسن استفاده کنیم و نتیجه معکوس نگیریم.
جواب: بله، الآن یک واقعیتى در صحنه سیاسى اجتماعى زندگى ما هست و آناینکه یک جریانى در کشور فعال است که مىخواهد سکولاریزم وجدایى سیاست از دین را بر مردم تحمیل کند و ما را از حرکت حکومت دینى جدا کند. حالا اینها بعضىشان قبلاً در انقلاب هم بودند، طرفدارحکومت دینى هم بودند ولى از این راه پشیمان شدهاند. مىبینند از این راه مثلاً اشکالاتى پیش مىآید. بعضىشان هم ذاتاً همینگونه بودند و هیچ وقت با حکومت دینى در کشور ما موافق نبودند، حال یا ابراز هممىکردند یا جرأت نمىکردند ابراز کنند، و حالا موقعیتى شده کهابرازکنند.
از طرفى مىبینیم الآن خارجیها نیز بخصوص آمریکا واقعاًمىخواهند حکومت در ایران، حکومت سکولار باشد. و افرادى هم اینرا دنبال مىکنند. اخیراً هم که شما دیدید صریحاً و خیلى بىپروا درروزنامهها مىنویسند و در سخنرانىها مىگویند، حتى در اجتماعاتدانشجویى و دانشگاهها مىروند سخنرانى مىکنند، بعضى از طلبهها هممىروند با آنها همصدا مىشوند، این یک جریان واقعى در کشور است.
تحقیقاً جاى استفاده از روح کربلا و دفاع اینجاست که ما بگوییم اینهمانى است که امامحسین(ع) نمىخواست بشود. قبلاً در بخش اول مصاحبه گفتیم که همه حرکت امامحسین(ع) این بود که آن نظام اسلام ىرا برقرار کند. ممکن است ما الآن در پیاده کردن نظام اشکالات جدىداشته باشیم این یک بحث دیگرى است، اما اینکه بخواهند به این نتیجه برسند که برگردیم به حکومتى مثل حکومت ترکیه، این دیگر واقعاًدرست در نقطه مقابل اهداف است، همان اهدافى که ما تشخیص مىدهیماینها اهداف انقلاب است و از اول به دنبالش بودیم؛ من اینجا را حقمىدانم که ما از ادبیات عاشورا و از قداست عاشورا استفاده بکنیم، ایناستفاده ابزارى نیست، این استفاده در جهت راه است، یعنى راه گُم نکردناست.
البته یک بحث دیگرى که شما نیز در سؤالاتتان آورده بودید، یعنى آنچه رهبرى به عنوان سال عزّت و افتخار حسینى مطرح کردند، این راکمى صریح تر توضیح مىدهم و مىخواهم از یک زاویه دیگر به آن نگاهکنم. در شرایطى که رهبرى بررسى و احساس مىکنند الآن شرایطى استکه باید مثل امامحسین(ع) قیام کرد و برخورد کرد و شمشیر کشید و یا بهطرف شمشیرى که دیگران کشیدهاند، رفت و به جهاد پرداخت و ماننددوره امامحسن(ع) نیست که باید کوتاه بیاییم و صبر کنیم و یک چیزهایى را از سرمان بگذرانیم، ایشان در این فضا سال عزت و افتخار حسینىاعلام کردند، یعنى وقتى که آمریکا تهدیدش را رو کرد و به طرف منطقه ماحرکت کرد و صریحاً اعلام کرد که هدف او سرنگونى نظام اسلامى درایران است، و وقتى که مىبینیم کسانى در داخل صریحاً با آمریکاهم صدایى نشان مىدهند؛ موقعى است که جاى مجاهدت و جانبازى و به استقبال خطر رفتن وجود دارد. ما در شرایطى هستیم که باید خودمان راآماده کنیم براى اینکه ممکن است واقعاً خطرى برایمان پیش بیاید و بازممکن است صحبت از شهادت باشد و صحبت از جنگ و فداکارى باشد.خوب گاهى با ستون پنجم آن دشمن در داخل مواجهیم، گاهى با خودش مواجهیم؛ البته تشخیص این با مدیریت نظام است که چه کار بکند. منفکر مىکنم آن که ایشان سال عزت و افتخار حسینى اعلام کردند مفهومش این بود شما هم تأکید دارید و این غیر از آن بحث استفاده ابزارى است.
مجله حکومت اسلامى: بله، کاملاً روشن است آنچه مقام معظم رهبرى فرمودند دریک افق بالا است و کاملاً موضعگیرى متینى است که با توجهبه شرایطى که داریم همین را مىطلبید.
این خطرى که حضرتعالى از نظر داخلى فرمودید، خطرواقعى هست و کسى نمىتواند آن را انکار کند مگر اینکه چشمش را بر روى واقعیتها ببندد؛ تردیدى در این نیست. اگردر چنین شرایطى قرار بگیریم ما باید از آن توانى که درمنطق امامحسین(ع) هست استفاده بکنیم. ولى یک سؤال جدى در اینجا که در بحثهاى سیاسى روز و در برخى بحثهاى طلبگى ما نیز وجود دارد این است که گاه رفتار ما به عنوان جبهه مدافع انقلاب و نهضت حسینى به گونهاى است که منتهى به همان نتیجهاى مىشود که از آن فرار مىکنیم؛ یعنى نوع استفاده از قضیه امامحسین(ع) و نوع مقابله با همین خطرى که حضرتعالى مىفرمایید، به گونه کسى است که مىخواهد از چیزى فرار کند ولى کارى مىکند که به همان
نتیجهاى که از آن مىترسید، مىرسد. لطفاً اگر موافق اینتلقى هستید، مقدارى توضیح بدهید.
جواب: این همیشه جزء اشکالات اساسى بوده و الآن هم هست، اصلاً آنهادارند از همین ضعفهاى ما استفاده مىکنند، یعنى اگر ما در درون خودماناز دین، انقلاب، از امامحسین(ع) و از مقدسات فکرىمان بد استفادهنکنیم، دشمن اینقدر سوژه بهدست نمىآورد. همین اظهاراتمتحجرانهاى که بعضىها مىکنند، اظهاراتى که قابل قبول نیست، جوانهارا فرارى مىدهد و یا اقداماتى که باعث مىشود که رابطه قشر جوان را،خانمها را، روشنفکرها و تحصیلکردهها را و یا آنها که دلسوز کشورهستند و مىخواهند کشورشان ترقى کند، با ما قطع شود و از ما جدامىشوند؛ اینها همه خودش ضد هدف است. بد کار کردن و غلط کارکردن ما، مهمترین اهرم دشمن است، مهمترین وسیله دشمن است. ازکارهاى همیشگى این بوده که دشمن مىآمد در جبهه مقابل خویش،عوامل نفوذى را وارد مىکرد و آنها همیشه بهانه و سوژه به دست دشمنمىدادند و تفرقه درست مىکردند. حرفهاى بىخودى مىزدند، خودشانرا سبک مىکردند و جریان را از چشم مردم مىانداختند و بین مردم و آنجریان فاصله ایجاد مىکردند. اینها سوژههاى شناخته شده امروزىدنیاست که از این دارند استفاده مىکنند.
مثلاً در جریان انتخابات که از مردم تقاضا مىکنیم پاى صندوقهابیایید، آن وقت اظهار شود که اسلام اصلاً به رأى مردم احتیاج ندارد! ایندرست ضدانگیزه است. ما باید به رأى مردم احترام بگذاریم و به مردمبگوییم باید با رأى شما جامعه اداره شود. در چنین موقعیتى معلوم استآن تحلیل غلط فکرى که بگوید رأى مردم اصالت ندارد، نادانى است.
مجله حکومت اسلامى: ولى در این میان، حداقل یک اشکال دیگر وجود دارد و آناینکه تلاش درخور توجهى در جهت اصلاح این روشهاصورت نمىگیرد و لااقل نسبت به رفتار برخى جریانات و
کسانى که داعیه اعتقاد کامل به مبانى حکومت دینى دارند ونگران غلبه تفکر سکولاریسم هستند، اصلاح لازم صورتنمىگیرد، و این کار لازمى است که باید به آن اهمیت دادهشود. البته در پارهاى موارد، تلاشهایى محدود از جمله برخىتذکرات حضرتعالى را شاهد بودهایم.
جواب: بله، زمانى پیش از دوم خرداد، به دوستان گفتم ببینید، شما در آستانهانتخابات پنج، شش کار در اواخر دوره من کردید و آراء مردم را به طرفمقابل خودتان دادید؛ حالا من وارد نمىشوم که این درست بود یا نه،کارى به این اختلافات ندارم، مثلاً شما آمدید و به مردم گفتید باید بهاجبار چادر سر بکنید، رفتید مدرسه سر بچههاى کوچک مردم مقنعهکردید، آمدید با کسى که نوار موسیقى داشت آنجورى برخورد کردید،آمدید در مجلس قانون گذراندید که ماهواره باید اینجورى باشد؛ اینهاهمه رأىپران است. یعنى کسانى که اینها را جزء اسلام نمىدانند و فکرمىکنند اینها جزء نیازهاى روز است، قشر عمدهشان هم از همین بچههاهستند، بچههاى دانشآموز، دختر، پسر، و دانشجو؛ اینها جوابنمىدهد. یعنى یک نوع تقدسگرایى که به سلیقههاى اشخاص مربوطمىشود، مىخواهیم اینها را به متون محکم اسلامى تبدیل کنیم، اینها ظلمبه اسلام است. ممکن است براى بعضىها مستحب باشد، اما نمىشود بهشکل قانون اجبارى بر مردم تحمیل کرد. از این نوع کارهاى خشک وخشن در خیابانها به نام امر به معروف مردم را ناراضى مىکند. اسلام امربه معروفش این جورى نیست. و خیلى چیزهاى دیگر از این قبیل هم بود.
مجله حکومت اسلامى: فرمودید در زمان رژیم گذشته دو گونه مجالس برگزارمىشد، در یک سرى از آنها وجهه عزاى کربلا و مرثیه پر رنگبود و رژیم طاغوت هم دوست داشت مجالس همان رنگ راداشته باشد و دسته دیگر که شماها در آن شرکت مىکردید ورژیم با آن مخالف بود، آن شورآفرینى، حرکتزایى،اعتراضگرى به ظلم و ستم و مبارزه را ترویج مىکرد. در
طول تاریخ هم همین طور بوده است، هر وقت انقلاب و حرکتمثبتى ایجاد شده با بهرهگیرى از ادبیات حماسه، شور و قیامبوده است اما دو باره در گذر زمان آن حالت عزادارى صرف وگریه غلبه مىکرده است.
آیا حضرت عالى این غلبه جنبه سوگوارى صرف برحرکتزایى و شورآفرینى کربلا را یک آفت و امرى نامطلوبمىدانید؟ اگر آن را آفت مىدانید براى اینکه چنین چیزىحادث نشود چه باید کرد؟ آیا به نظر شما اینک در جامعهچنین اشکالى وجود ندارد؟
جواب: اصل اینکه مىتوانیم از این قیام استفاده کنیم در شرایطى است که اینعزادارىها هست، اگر نباشد نمىتوانیم استفاده کنیم. بنابراین من فکرمىکنم اصل جریان روضه، گریه و عاطفه باید حفظ شود و باید باشد. البتهباید شرایط را سنجید. در یک شرایطى زمینه استفاده سیاسى و امثال آنوجود ندارد و همین قدر امکان هست که مسأله عزادارى، حفظ ونگهدارى شود. در این شرایط عاطفه مردم باید محفوظ بماند اما در یکموقعى شرایط استفاده وجود دارد. البته در همه زمانها حداقل شرایطاستفاده اجتماعى هست، یعنى حتى در حکومتهاى طاغوتى هممىشود یک سرى از اهداف امامحسین(ع) را پىگیرى کرد و بهمسلمانهایى که در آنجا هستند گفت این کارها را انجام دهید، مثل کمکبه مظلوم، رسیدگى به محروم و رعایت امور اخلاقى و شبیه اینها که درپیامهاى عاشورا هست و عاشورا هم هیچ وقت از این امور خالى نبودهاست. این طور هم نبود که صرف گریه باشد. ولى در یک شرایطى مىشوداستفاده سیاسى هم کرد، مثل دوران مبارزه. آن موقع ممکن است غلبهعزادارى یک کار انحرافى باشد، یعنى ممکن است عدهاى این کار رابکنند که نگذارند از آن استفاده سیاسى بشود. در این زمان حساسیتایجاد مىشود. به طور کلّى هر وقت حالت یأس و ناامیدى از جریانها و
کارهاى سیاسى پیش مىآید، جنبه عزادارىهاى افراطى غلبه مىکند. ماهم نمىخواهیم پایه آن از بین برود. در یک شرایطى علماى ما حاضرنبودند قمه زنى و زنجیر زنى را نیز حرام کنند، هر کارى براى عزادارىصورت مىگرفت و هر روضهاى خوانده مىشد حرفى نداشتند ومىگفتند اینها عیبى ندارد و همه براى امام حسین(ع) است. بعضى فتاواهم در گذشته در این زمینه بود. پس شرایط فرق مىکند.
در مجموع در شرایطى که ما نیاز داریم بهره سیاسى از عزادارىهابگیریم نباید کار انحرافى صورت گیرد و در موقعى که شرایطاجتماعىمان ایجاب مىکند باید استفاده کنیم ولى اصل جریان باید راهخودش را برود.
مجله حکومت اسلامى: الآن احساس مىشود یک نوع قشرىگرى و افراطکارى وتوجه به ظواهر و جنبههاى عاطفى، محور اصلى قرار گرفتهاست. حداقل ضرر این کار این است که فرصتها را از کفمىبرد و نمىگذارد جنبه عقلانیت کربلا و نیز منطقسیدالشهدا(ع) در مبارزه با ظلم و تبعیض و دفاع از مظلومینو امر به معروف و نهى از منکر و آن افکار و مبانى که تکیهگاهعاشورا است بروز کند. به هر حال جامعه ما در کنار عاطفه واحساس، نیاز به فکر دارد و باید بتواند بر اساس آنچیزى کهدر روضهها و عزادارىها مىشنود و مىبیند قضایاى روز ومسؤولیتهاى خویش را تحلیل کند. متأسفانه این نقص دررسانههاى جمعى ما نیز مشهود است.
جواب:روشن است که در زمان ماباید ازاین امور استفاده اساسىبشود و مننقص مىبینم. منشأ آن این است که افرادى هستند که از جریانهاىسیاسى سرخورده مىشوند، و به روضههاى اینچنینى پناه مىبرند. اگراینها قدرى بىدین بودند به جلسات لهو و لعب پناه مىبردند. چون دیندارند مىروند آنجا و خودشان را ارضاء مىکنند. آدم از این وضع راضى نیست و آنچه که مطلوب ما است همان است که گفتم.
مجله حکومت اسلامى: به هر حال، رسانههاى رسمى نظام در این زمینه چهمسئولیتى دارند؟
جواب: اگر مقصود رادیو و تلویزیون است، البته که نباید ترویج کنند، اینهاافراط مىکنند. گاه انسان هر چه مىبیند روضه است، آدمهاى سطحى راهم مىآورند و این اتفاقات الآن مىافتد.
منبع:فصلنامه حکومت اسلامی 27