«فلانی ضریب هوشیش از انیشتین هم بالاتره» یا «ضریب هوشی فلانی در حد یه جلبکه»، حتما شما هم از این جملات استفاده میکنید. اگر از ضریب هوشی یا همان IQ خودمان در جملات قصار مثبت یا منفیتان، استفاده میکنید و آن را به عنوان تنها نماد موفقیت و توانمندی خارقالعادهی برخی از افراد میدانید، از موضوع مهم دیگری غافل هستید. بله، شما از «هوش هیجانی» غافل شدهاید. در سال 1996، دنیل گلمن (Daniel Goleman)، برای اولین بار در کتابی به نام «هوش هیجانی» به اهمیت بالای این موضوع پرداخت. بسیاری از روانشناسان نیز معتقدند که ضریب هوشی به تنهایی تمام تواناییها و ظرفیت هوشی انسان را بازگو نمیکند. در عوض هوش هیجانی و توانایی بروز احساسات نقش بسیار مهمتری در موفقیتهای زندگی دارد.
تفاوت ضریب هوشی و هوش هیجانی چیست؟
برای بیان تفاوت میان ضریب هوشی و هوش هیجانی باید قبل از هر چیز به تعریف این دو بپردازیم. ضریب هوشی، نمرهای است که از یک آزمون استاندارد و مشخص هوشی کسب میشود و با تقسیم سن عقلی هر فرد بر سن تقویمی او و سپس ضرب کردن این مقدار در عدد 100، حساب میشود. پس فردی با سن عقلی 15 و سن تقویمی 10، ضریب هوشی 150 را خواهد داشت. برای احتساب ضریب هوشی، معمولا نمره هر فرد با سایر همسالانش نیز مقایسه میشود. اما هوش هیجانی چیست؟ هوش هیجانی اندازهگیری واکنشهای احساسی هر فرد است. یعنی توان فرد در درک، کنترل، ارزیابی و ابراز احساساتش. محققانی چون جان مییر (John Mayer) و پیتر سالووی (Peter Salovey) نیز مانند دنیل گلمن، نقش برجستهای در شفافسازی و معرفی هوش هیجانی داشتهاند. هوش هیجانی کاربرد گستردهای در تمام علوم و فنون دارد و به کمک همهی افراد میآید. از رهبران کسبوکار تا مدیران حوزههای مختلف و سایر افراد. در دههی 90 میلادی، هوش هیجانی هنوز مبحثی مبهم و ناشناخته به شمار میرفت و ردپای آن تنها در مجلات علمی و آموزشی دیده میشد. اما امروز حتی در فروشگاههای اسباب بازی، با کالاهایی مواجه هستید که قادرند به افزایش هوش هیجانی کودک دلبندتان کمک کنند یا برنامههای آموزشی مختلفی تحت عنوان برنامههای تقویت مهارتهای احساسی-اجتماعی (SEL) موجود است که مهارتهای هوش هیجانی را تقویت میکنند. در برخی از مدارس ایالات متحده امریکا، تعلیمات احساسی-اجتماعی، یکی از مباحث اصلی آموزشی است.
هوش هیجانی مهمتر است یا ضریب هوشی؟
در گذشته ضریب هوشی به عنوان کلید اصلی موفقیت شناخته میشد و احتمال موفقیت افراد با ضریب هوشی بالا، بسیار زیادتر از سایرین برآورد میشد. دانشمندان سعی میکردند ارتباط میان میزان ضریب هوشی با ژنتیک و محیط را پیدا کنند. با این وجود تعدادی از دانشمندان منتقد شروع به تحقیق در زمینهای جدید کردند. آنها عقیده داشتند که ضریب هوشی بالا لزوما ضمانتی برای موفقیت نیست و همهی ابعاد شخصیتی یک فرد را پوشش نمیدهد. البته شکی در این نیست که برای موفقیت، درآمد بیشتر و حتی سلامت بهتر، ضریب هوشی مناسبی لازم است، اما این نوع از هوش به هیچ وجه کافی نیست. برای مراودات روزانه، تعامل با دیگران و ابراز واکنشهای احساسی به موقع، نیاز به نوعی دیگر از هوش است. هوش هیجانی در این مواقع به کمک شما میآید و هرچه مهارت و توانایی شما در موارد مرتبط با آن بیشتر باشد، موفقتر خواهید بود. مثلا در دنیای کسبوکار، هوش هیجانی تأثیرات فوقالعاده مهمی از خود بر جای میگذارد. امروز، شرکتهای بزرگ برای استخدام نیروهای خود از آزمونهای هوش هیجانی بهره میبرند. تحقیقات نشان میدهند، افرادی که ظرفیت بالقوهی رهبری دارند، از هوش هیجانی بالایی برخوردار هستند. شاید این سؤال به ذهنتان رسیده است که آیا میتوان هوش هیجانی را تقویت کرد یا آن را آموخت؟ طبق پژوهشهای آماری که به بررسی برنامههای آموزشی احساسی و اجتماعی پرداختهاند، محققان دریافتهاند که پاسخ به سؤال شما مثبت است. تقریبا 50 درصد از کودکانی که در برنامههای (SEL) یا برنامههای تقویت هوش اجتماعی و احساسی شرکت میکنند، وضعیت تحصیلی و معدل بهتری دارند. این برنامهها میزان توجه و عملکرد عمومی و انضباط دانشآموزان را تغییر میدهد.
نکات قابل توجه
- شرکتی فعال در زمینهی بیمه، دریافته است آن دسته از کارشناسان فروش که در رقابتهای مرتبط با احساسات و کنترل آن مانند اعتماد به نفس، خلاقیت و همدلی با دیگران، مشکل داشتند، فروشی تقریبا معادل 54000 دلار کسب کردند. زیاد بد به نظر نمیرسد اما واقعیت این است که کارشناسان فروش با هوش هیجانی بالاتر، فروشی بالغ بر 114000 دلار داشتهاند که اصلا با رقم قبلی قابل قیاس نیست.
- بر اساس تحقیقاتی در دانشگاه کارنگی (Carnegie)، بیش از 85 درصد موفقیت هر فرد وابسته به هوش هیجانی وی و مهارتهای او در زمینهی «مهندسی انسانی» است. مهندسی انسانی، به معنای نوع شخصیت و توانایی ارتباط برقرار کردن با دیگران، توان مذاکره و رهبری است. برخلاف تصور عموم توانایی فنی و ضریب هوشی تنها 15 درصد در موفقیت نقش دارد. دنیل کانمن (Daniel Kahneman)، برنده جایزه نوبل معتقد است افرادی که از هوش هیجانی بالاتری برخوردارند و میتوانند اعتماد سایرین را بهتر جلب کنند، در فروش و کسبوکار موفقترند؛ حتی اگر محصول یا خدماتشان در مقایسه با دیگران کیفیت کمتری داشته باشد.
- ضریب هوشی به تنهایی کافی نیست. تلفیق آن با هوش هیجانی میتواند شما را موفقتر و قویتر کند. در واقع، روانشناسان میگویند سهم ضریب هوشی در موفقیت 10 درصد یا در بهترین حالت 25 درصد است و مابقی اختصاص به هوش هیجانی دارد.
در دنیای امروز با پیشرفت و توسعهی علوم مختلف به ویژه روانشناسی، برای حکم دادن و قضاوت کردن دربارهی هوش انسانها نیاز به تعمق و تفکر بیشتر داریم. باید کلیشههای رایج در زمینهی هوش را کنار گذاشت. اهمیت صرف به علومی که مرتبط با ریاضیات هستند و فراموش کردن جنبههای متنوع روح و روان انسانها بسیار نادرست است. باید پذیرفت که هوش هیجانی خیلی مهم و در برخی موارد حتی مهمتر از ضریب هوشی در موفقیت و کامیابی است. پس این بار که خواستید در مدح یا ذم کسی از عبارات معروف ابتدای متن استفاده کنید، حتما هوش هیجانی را هم لحاظ بفرمایید. مثلا به جای اینکه بگویید «فلانی آیکیوش در حد تیم ملیه» میتوانید بگویید «بابا ایکیوت هم که مثه آیکیوت ترکونده». شاید کمی سخت به نظر میرسد، اما نگران نباشید عادت میکنید!
برگرفته از: verywell