ماهان شبکه ایرانیان

آشنایی با امام رضا (علیه السلام)

تاریخچه زندگانی   نام مبارک حضرت، علی فرزند امام موسی بن جعفر (ع) می باشد. مادر بزرگوار حضرت، جناب نجمه یا تکتم یکی از زنان پاکدامن عصر خویش بود

آشنایی با امام رضا (علیه السلام)

تاریخچه زندگانی
 

نام مبارک حضرت، علی فرزند امام موسی بن جعفر (ع) می باشد.
مادر بزرگوار حضرت، جناب نجمه یا تکتم یکی از زنان پاکدامن عصر خویش بود.
کنیه مبارک حضرت نیز ابوالحسن می باشد. لقب مشهور ایشان رضا است که از طرف خداوند قبل از تولد ایشان به اجداد بزرگوارشان نیز رسیده بوده است.
محل تولد حضرت نیز مدینه منوره، شهر پیامبر است. تنها فرزند ایشان حضرت امام محمدتقی علیه السلام است. البته در مورد این که آیا فرزند دیگری داشته اند اختلاف است. ولادت آن امام همام را محدثان و مورخان در (11) ذیقعده سال (148 ه.ق) دانسته اند و این همان سالی است که حضرت امام صادق (ع) نیز از دنیا رحلت نموده اند ولی برخی تولد حضرت رضا (ع) را پنج سال بعد از رحت حضرت امام صادق (ع) نگاشته اند.
مادر بزرگوار ایشان پس از ولادت حضرت رضا (ع) طاهره-پاکیزه-نام گرفت.
وی بانویی عفیف و خردمند و از اشراف عجم بوده است. در روایت است که جناب تکتم مادر حضرت رضا(ع) گفت: مرا با دایه ای کمک دهید (تا مرا در شیردادن حضرت رضا کمک کند) پرسیدند: آیا شیر کم است؟ گفت: نه، ولی من اذکار و نمازهایی دارم که پس از تولد ایشان از آن کاسته شده است.

دوران کودکی و جوانی
 

گرچه تاریخ در مورد خصوصیات زندگی ائمه (ع) در کودکی و جوانی تا حد بسیاری سکوت کرده است، زیرا گذشته از آن که تاریخ نویسان به حوادث پرآوازه یا افرادی که مورد توجه عموم باشند علاقه مند هستند. نه افراد بی ادعا و به دور از جنجال و سر و صدا، به ویژه در مورد اهل بیت (ع) که بنای حکومت بر مهجور نمودن آنان بوده و دانشمندان آن زمان نیز به جهت مخالفت مذهبی سعی در کمرنگ کردن آنها داشته اند، اینها و مانند آن سبب شده است که نسل های آینده از خصوصیات زندگانی اهل بیت (ع) قبل از امامت و چه بسا بعد از امامت، تا حد زیادی محروم بمانند. آنچه در تاریخ آمده است آن که حضرت رضا (ع) درکودکی به شدت مورد توجه پدر گرامی خویش بود، یکی از یاران موسی بن جعفر(ع) به نام مفضل می گوید: نزد حضرت رفتم، دیدم فرزندش علی در دامن اوست حضرت او را می بوسید و زبان وی را می مکید، او را بر دوش خود می نهاد و به خود می چسباند و می فرمود: پدرم به فدایت! چه خوش بویی، چه خلق تو پاکیزه و فضل تو آشکار است!
عرض کردم: فدایت شوم، در دلم نسبت به این کودک، چنان محبتی افتاد که برای هیچ کسی جز شما نیفتاده است. حضرت فرمود: ای مفضل، او نسبت به من، مثل من است نسبت به پدرم، فرزندانی که برخی از برخی هستند و خداوند شنوا و داناست.
عرض کردم: آیا اوست صاحب امر بعد از شما؟ فرمود: آری هر که از او اطاعتکند به حق رسیده و هر که او را نافرمانی کند کافر گردد.

سیره اخلاقی و آداب معاشرت با مردم
 

نقل است که امام رضا(ع) وقتی نزد مردم می آمد برای ایشان خود را مرتب می نمود و در گفتگو با مردم هرگز با زبان کسی را نیازرد. حتی هیچ وقت سخن کسی را قطع نکرد و می گذاشت تا او خود به سخن پایان دهد. همچنین حاجت کسی را که می توانست، رد نمی کرد. در سیره عملی آن حضرت اصلاً دیده نشده بود که قهقهه بزند بلکه خنده حضرت تنها تبسم بود.
اما رضا(ع) به هنگام معطرکردن خویش به ویژه هنگام حضور در جمع مردم علاقه داشت. ایشان بسیار به دیگران خدمت می کرد، صدقه می داد و این کار را بیشتر در شبهای تاریک انجام می داد.
حضرت بسیار متواضع بود. آورده اند روزی در حمام، مردی که حضرت را نمی شناخت، به حضرت گفت: مرا کیسه بکش، حضرت شروع کرد به کیسه کشیدن او، وقتی مردم حضرت را به او معرفی کردن، شروع کرد به عذرخواهی کردن ولی حضرت ضمن دلداری به او به کیسه کشیدن ادامه داد.
همچنین امام رضا(ع) به میهمان خود بسیار احترام می کرد، نقل است که روزی میهمانی نزد حضرت آمد و تا شب نزد حضرت ماند، در این هنگام چراغ منزل دگرگون شد. آن مرد خواست چراغ را درست کند، ولی حضرت مانع شد و خود آن را اصلاح نمود و فرمود: ما میهمان خود را به کار نمی گیریم.

مرجعیت دینی، در جوانی حضرت رضا(ع)
 

در جوانی چنان از فضیلت و دانش برخوردار بود که مرجع مردم بود و حضرت کاظم (ع) مردم را به ایشان ارجاع می داد و می فرمود: این پسرم، نوشته او نوشته من است. سخنش سخن من و فرستاده او فرستاده من است. هرچه بگوید همان حق است.
روزی شخصی به حضرت کاظم (ع) عرض کرد: سوالی دارم، حضرت فرمود: از امام خود بپرس، پرسید: منظور شما کیست؟ من به جز شما امامی نمی شناسم.
حضرت فرمود: او پسرم علی است، من کنیه خودم -ابوالحسن- را به او بخشیده ام.
ابن حجر از علماء عامه گوید: کان یفتی فی مسجد رسول الله صلی الله علیه و آله و هو ابن نیف و عشرین سنه یعنی حضرت رضا (ع) در حالی که بیست و چند سال بیشتر نداشت در مسجد رسول الله صلی الله علیه و آله فتوا می داد.
ذهبی یکی دیگر از علماء عامه گوید: حضرت رضا (ع) در ایام مالک ابن انس یکی از فقهاء اهل سنت، در حالی که جوان بود فتوا می داد.

جود و سخاوت حضرت
 

حضرتش در سخاوت و عنایت، یگانه دوران بود. در روز عرفه ای تمام اموال خویش را بخشید، فضل بن سهل گفت: این زیان و خسارت است، حضرت فرمود: هرگز چیزی را که با آن پاداش و بزرگواری به دست آوردی زیان حساب نکن. روزی مردی به حضرت گفت: به مقدار مروت خود به من عطا کن، حضرت فرمود: نمی توانم، گفت: به مقدار مروت من به من عطا کن، حضرت فرمود:
این را می توانم، سپس دستور داد دویست دینار به او بدهند.
یکی از اموری که در دین اسلام بسیار به آن تاکید شده است، مساله توجه به نیازمندان و کمک به ایشان و برآوردن حوائج آنان است.
آیات قرآن و دستورهای معصومین (ع) سرشار از تاکید بر این نکته و بیان فضیلت و آداب خدمت به نیازمندان است. مروری کوتاه بر سیره حضرت رضا (ع) انسان را با این حقیقت آشنا می کند که حضرتش عنایت ویژه ای به خدمت و کمک به نیازمندان داشته است.
معمربن خلاد گوید: حضرت رضا(ع) چون مشغول صرف غذ می شد، ظرفی کنار سفره می نهاد و از بهترین غذاهای حاضر جدا می کرد و دستور می داد به فقرا بدهند.
صفحه5@

بردباری و شکیبایی
 

شکیبایی و بردباری حضرت امام رضا (ع) در دوره خلافت مامون و در برابر سیاست های مرموز و مرموزانه او، پس از تفویض ولایت عهدی، میزان صبر و بردباری حضرت را آشکار می کند.
یاسر خادم یکی از راویان حدیث، نقل می کند که در روز جمعه، هنگامی که امام رضا (ع) از مسجد باز می گشت، و عرق و غبار بر آن حضرت نشسته بود دستهای خود را به آسمان بلند کرد و گفت: خداوندا اگر فرج و رهایی من، از آنچه در آنم به مرگ است، شتاب فرمای و همین ساعت آن را برسان. این روایت نشان دهنده آن است که در دوران ولایت عهدی، امام رضا (ع) تا چه حد از سوء رفتار مامون و دستگاه سیاسی او دچار حزن و اندوه بود و از همه این تلخی ها و ناراحتی ها با صلابت و صبر و سکوت می گذشت و تحمل می فرمود تا امر خداوند را اطاعت کند.

عدالت امام
 

نقل است که محمدبن عباده از امام پرسید: چرا آنچه را که امیرالمومنین گفت به تاخیر انداختی و امتناع فرمودی؟ امام (ع) فرمود: منظور تو در این کار چیست؟ اگر امر حکومت، چنان که می گویی به ما بازگشت کند و تو هم آنچنان باشی که اکنون هستی، در آن روز هم چیزی نصیب تو نخواهد شد و مانند یکی از دیگران خواهی بود.
امام رضا(ع) در پاسخ خود وی را از واقعیت امر آگاه می سازند و می فرمایند تا زمانی که امر خلافت به طور کامل به آن حضرت منتقل نشود، سودی در قبول و اجابت آن نیست و چون بر اثر این پاسخ آثار اندوه را در چهره وی را در می یابند روش خود را در امر حکومت و خلافت، بیان می کنند که در آن هنگام نزد او هیچ کس را بر دیگری امتیاز و برتری نیست و رعایت قانون و عدل از طرف حکومت و اجرای اصل برابری میان مردم، امری ضروری و مهم است.

رفتار و منش ظاهری
 

شکی نیست که امامان معصوم (ع) نسبت به مال دنیا از همه زاهدتر بوده اند. و از زر و زیور ان بیشتر از همه کناره گیری می کردند، لیک از نظر آنان، زهد به پوشیدن لباس خشن و خوردن خوراک ساده محدود نمی شود و مفهومی گسترده تر دارد. و در حقیقت زاهد کسی است که روا نمی دارد میل به لذات و خوشی های دنیوی، برجان او حکومت کند.
راوی در «نثرالدرر» می گوید: گروهی از صوفیان درخراسان بر امام رضا(ع) وارد شدند و به آن حضرت عرض کردند، که امیرالمومنین درباره امری که خداوند برعهده او گذاشته اندیشه کرد، دریافت که شما اهل بیت از همه مردم به امامت و پیشوایی امت سزاوارترید. سپس به اهل بیت نظر انداخت، دانست که تو از همه آنان شایسته تری از این رو بر آن شد، امر خلافت را به تو بازگرداند. اکنون امت به پیشوا و رهبری نیازمند است که جامه اش خشن باشد و طعامش ساده و بر الاغ سوار شود.
راوی در ادامه نقل می کند: امام (ع) که تکیه داده بود در این هنگام راست نشست و فرمود: یوسف منصب پیامبری داشت ولی قبای ابریشمی با دکمه هایی از طلا می پوشید و در مجلس فرعونیان بر پشتی های آنان تکیه می زد، وای برشما! جز این است که از امام قسط و عدل خواسته شود؟ اگر سخنی گوید راست باشد، اگر حکمی کند برقاعده عدل و داد باشد و اگر وعده کند انجامش دهد.

دانش امام رضا(ع)
 

حضرت دانش خود را از جدش رسول خدا (ص) به ارث برده بود و سرچشمه جوشانی از علم و فضیلت بود.
از ابراهیم بن عباس صولی نقل است که می گوید: من ندیدم از امام رضا(ع) پرسشی شود که او آن را نداند و داناتری از او، تاکنون ندیده ام.

آگاهی حضرت رضا(ع) از کیفیت شهادت و محل دفن خویش
 

حضرتش مکرر در مورد شهادت خویش به وسیله مامون و خصوصیاتش خبر داده بودند. گاهی می فرمودند: من به سفری می روم در سرزمین خراسان که از آن برنمی گردم. و چون مامون حضرت را برای ولایتعهدی از مدینه به خراسان، احضار کرد، راوی گوید:
حضرت برای وداع با رسول خدا صلی الله علیه و آله به حرم آمد و با صدای بلند می گریست، به حضرت سلام کردم و پیشنهاد ولایتعهدی را تبریک گفتم، فرمود: مرا از کنار جدم رسول الله صلی الله علیه و آله بیرون می برند و من در غربت خواهم مرد و در کنار هارون دفن خواهم شد و به همین جهت بود که هنگام خروج از مدینه دستور داد تا بر او بگریند. و چون مامون در ظاهر به حضرت رضا(ع) اظهار علاقه می نمود و از امامت علی(ع) در محافل دفاع می کرد، حضرت رضا(ع) به دوستان خود می فرمود: مامون با سخنان خود، شما را فریب ندهد، به خدا سوگند مرا جز او کسی نمی کشد، و من چاره ای ندارم جز آن چه که مقرر شده انجام دهم.
در جریان دیگری راوی گوید: دیدم هارون عباسی از یک در مسجد الحرام بیرون آمد و حضرت رضا (ع) از درد دیگر و حضرت فرمود: «یا بعد الدار و قرب الملتقی ان طوس ستجمعنی و ایاه» چه دور است خانه و نزدیک است ملاقات، شهر توس میان من و او جمع خواهد کرد. و گاهی در مسجد مدینه در حالی که هارون مشغول سخنرانی بود می فرمود: ترونی و ایاه ندفن فی بیت واحد یعنی مرا با او در یک اتاق مدفون خواهید دید. و گاهی می فرمود: من و هارون مثل این دو خواهیم بود و دو انگشت سبابه و وسطی را به یکدیگر می چسباند.
راوی می گوید: معنی سخن حضرت را نفهمیدم تا آن که حضرت کنار هارون به خاک سپرده شد.

عظمت شخصیت اما در کلام بزرگان
 

گرچه مقام امامت حضرت رضا(ع) کافی است برای آن که ما را به عظمت والای آن امام آگاه سازد. اما بیان پاره ای از کلمات بزرگان در این موضوع تاثیر بسزایی در اذهان عمومی دارد. مامون عباسی که خود از نظر علم و دانش جایگاه بسزایی داشته و با آن که از دشمنان حضرت به حساب می آید در مورد حضرت می گوید: ما اعلم احداً افضل من هذالرجل علی وجه الارض یعنی من کسی را برتر از این مرد بر روی زمین نمی شناسم. جمال الدین احمد بن علی نسابه معروف به ابن عتبه گوید: امام رضا (ع) که کنیه اش اباالحسن است در فرزندان ابوطالب در زمان خودش مانند نداشت.
و ذهبی که انحراف او از اهل بیت (ع) معروف است در مورد حضرت رضا(ع) گوید: او سرور بنی هاشم در زمان خویش است گوید: ندیدم کسی از علی بن موسی الرضا داناتر باشد، هیچ دانشمندی حضرت را ندید مگر آن که همین شهادت من را گواهی داد.
منبع:اطلاعات هفتگی شماره 3397
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان