ماهان شبکه ایرانیان

بیانیۀ دبیر علمی یازدهمین «شعر فجر»؛

قدرت شعر جوان فارسی همچنان محسوس است

محمدکاظم کاظمی در بیانیه‌ای به بهانه پایان یازدهمین جشنواره شعر فجر بع تشریح دستاوردهای این رویداد پرداخت.

قدرت شعر جوان فارسی همچنان محسوس است

به گزارش خبرگزاری مهر، محمدکاظم کاظمی دبیر علمی یازدهمین جشنوارۀ بین‌المللی شعر فجر در آستانه برگزاری آئین اختتامیه این رویداد بیانیه‌ای به شرح زیر منتشر کرد.

منتظران بهار، بوی شکفتن رسید
مژده به گل‌ها برید، یار به گلشن رسید

با عرض سلام به همه حاضران محترم، برایم مایۀ مباهات است که در جشنواره‌ای که با دهۀ فجر انقلاب اسلامی  پیوند دارد در خدمت عزیزان بوده‌ام. اما،

بهار، نامۀ یاران رفته می‌آرد
گُلی که وا کند آغوش، در برش گیرید

درست در آستانۀ برگزاری اختتامیۀ این جشنواره، خبر درگذشت شاعر بزرگ معاصر، احمد عزیزی کام همه را تلخ کرد. یاد این یارِ رفته را گرامی می‌داریم. به قول خود او،

مرگ چیزی پیش پا افتاده نیست
زندگی آنقدرها هم ساده نیست

زندگانی دفتر صدبرگ ماست
صفحه های آخر ما، مرگ ماست

دربارۀ یازدهمین جشنوارۀ‌ بین‌المللی شعر فجر، باید پیش از همه نگاه وسیع وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی و مسئولان بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان را قدر نهم، که به تبع آن، جشنوارۀ شعر فجر از مرزهای جمهوری اسلامی ایران گذشته رفته و در حال فراگیری همۀ قلمرو زبان فارسی است. در این مسیر، برای بار اول، کشور افغانستان در قسمت رقابتی جشنواره حضور دارد.

ما شاخه‌های توأم سیبیم و دور نیست
باری دگر شکوفه بیاریم توأمان

با هم رها کنیم دو تا سیب سرخ را
در حوض‌های کاشی گلدار باستان

بر نقشه‌های کهنه، خطی تازه می‌کشیم
از کوچه‌های قونیه تا دشت خاوران

پس از تشکیل هیئت علمی جشنواره با حکم وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی، در نشست‌های این هیئت، داوران بخش‌های اصلی «شعر بزرگسال»، «شعر کودک و نوجوان» و «دربارۀ شعر»، و بخش ویژۀ افغانستان با پیشنهاد و تصویب هیئت علمی انتخاب شدند. ملاک انتخاب داوران، از جانبی ذوق سلیم و شناخت آنان از جریان‌های شعر امروز بود و از جانبی انصاف و اعتدال در انتخاب. در عین حال کوشیدیم که تنوع سلایق، گرایش‌های فکری و تعلق به جریان‌های گوناگون ادبی را هم در نظر بگیریم.

آْنگاه طبق روال جشنواره، آثار جمع‌آوری شده ـ که کتاب‌های منتشرشده درسال 1394 بود ـ در اختیار داوران نهاد شد. گفتنی است که در بخش ویژۀ افغانستان، آثار ده سال اخیر شعر این کشور که در ایران و افغانستان منتشر شده بود در داوری گنجانده شد، تا کتاب‌هایی که در سال‌های پیش هم پدید آمده بود، از چشم دور نماند. اما به قول بیدل؛

انتخاب جزء و کل در عالم تحقیق نیست
هیچ نتوان کرد از خورشیدِ تابان انتخاب

تعدّد کتاب‌های شعر، به ویژه آثار شاعران جوانی که شعرشان به طرزی ستودنی رشد کرده بود، این انتخاب را دشوار می‌کرد و هم از این روی، شاید تفاوت سطح بسیاری میان آثار انتخاب شده و باقی آثار، موجود نباشد.

نه بر صحرا نظر دارم، نه در گلزار می‌گردم
بهار فرصت رنگم، به گرد یار می‌گردم
تو حرفی نذر لب کن، تا دلی خالی کنم من هم
که بر خود همچو کوه از بی‌صدایی بار می‌گردم

بهار، فرصتی برای گفتگوست، برای همصدایی به جای بی‌صدایی. ما باید پژواک صدای همدیگر باشیم. در این جشنواره چنان که قاعده هم بر این بوده است، همه کتاب‌های سال 1394 که با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر شده بود، بدون هیچ مرزبندی و یا ارجحیت محتوایی به داوری گذاشته شد. از این جهت تنوع صوری و محتوایی و حتی گرایش‌های فکری و سیاسی در آثار محسوس بود. این تنوع را از نظر سن و سال و سابقۀ شعری شاعران هم می‌شد حس کرد، هرچند به گفتۀ ایرج قنبری،

بهار آمد و شمشادها جوان شدند
پرندگان مهاجر ترانه‌خوان شده‌اند

صنوبران جوان روی شانه‌های زمین
دوباره چتر گشودند و سایه‌بان شده‌اند

واقعیت این است که قدرت شعر جوان فارسی همچنان محسوس است و چنان که در نتایج هم خواهید دید، غلبه با شعر دهه‌های اخیر است. این را، هم در شعر ایران می‌شد دید، هم در شعر افغانستان، به ویژه آثار منتشرشده در داخل این کشور. اما به قول قیصر امین‌پور،

در این چمن که ز گل‌های برگزیده پر است
برای چیدن گل، انتخاب لازم نیست

ما کوشیدیم که در داوری‌ها، امانت‌داری و انصاف رعایت شود. به عنوان دبیر علمی جشنواره که از آغاز تا پایان بر مراحل داوری نظارت داشته‌ام، می‌توانم گفت که تنها ملاک انتخاب، تشخیص هیئت داوران بود و نه هیچ عامل تأثیرگذار دیگر. اما به عنوان وداعیۀ دبیر علمی امسال این جشنواره

این خرّمی خوش است که سنجاق می‌شود
بر سررسید کهنۀ من، برگی از بهار

تا شعر تازه‌ای بنویسم بر آن ورق
از ما، همین دو بیت بماند به یادگار

سپاسگزار همه مدیران و عوامل اجرایی جشنواره هستم که شرایط یک داوری آزاد و بدون حاشیه را فراهم کردند. امیدوارم که توانسته باشم اسباب رضایت جامعۀ شعری فارسی‌زبان را از مسئولیتی که داشتم، فراهم آورم.

با بیدل شروع کردم و با بیدل ختم می‌کنم؛

گهی با صبح پیچیدم، گهی با گل جنون کردم‌
به چاک صد گریبان خویش را از خود برون کردم‌

نسیم هرزه‌تاز من عرق آورد و شبنم شد
در این خجلت‌سرا کاری که می‌باید کنون کردم‌

بهار آمد تو هم ای زاهد بی‌درد تزویری‌
چمن گل، شیشه قلقل، یار مستی، من جنون کردم‌

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان