علی مطهری گفت: ملاقاتهایی که در چند ماه پیش با برخی مسئولان امنیتی و قضایی داشتیم، نشان میداد آنها نگاهشان کاملا به موضوع ادامه حصر عوض شده است و به ما میگفتند برنامه داریم که موضوع را حل و فصل کنیم و به آن خاتمه بدهیم. البته بین مقامات اعم از قضایی و امنیتی در این زمینه اختلاف نظر وجود دارد، ممکن است برخی از مقامات نظر مثبتی به این موضوع نداشته باشند ولی در مقامات عالی که با آنها ملاقات کردیم نظر مثبت وجود دارد. افرادی که مایل به رفع حصر نیستند البته بیتاثیر هم نیستند و برخی مشخص است که چندان موافق رفع حصر نیستند.
اهم اظهارات علی مطهری به شرح زیر است:
* محصورین از درون حصر گاهی پیغام میدهند که نظام را دوست داریم و از دولت حمایت میکنیم. در واقع آزادی آنها باعث تقویت وحدت ملی میشود زیرا خود این افراد در جریان انقلاب اسلامی بوده و دلسوز هستند و با کسانی که نقشی در انقلاب نداشتهاند، متفاوتند.آنها در مقاطعی دعوت به شرکت در انتخابات کردند و در اعتراضات اخیر هم از معترضین حمایت نکردند در حالیکه اگر به قول بعضیها برانداز بودند بهترین فرصت برای پیوستن به آنها بود.
*در مورد آقای خاتمی قولی به ما ندادهاند و صحبتی نشد ولی رفتاری که با ایشان شد خلاف قانون بوده است. اینکه دادستان دادسرای ویژه روحانیت محدودیتی برای ایشان اعلام کند و آن را تمدید کند اصلا وجاهت قانونی ندارد و قابل قبول نیست. در این چند سال این محدودیتها تمدید میشود و هیچ کس مسئولیت را بر عهده نمیگیرد.
*سوال مردم این است که چرا با خاتمی و آقای احمدینژاد اینقدر متفاوت رفتار میشود، این رفتار دوگانه قابل توجیه نیست.
* مسئولان و تریبونهای رسمی نقش مهمی در حوادث دیماه داشتند و زمینههای آن را فراهم کردند. اتهامزنیهای پی در پی به یکدیگر و متهم کردن یکدیگر به اختلاس و جنگ قدرتی که بین آنها وجود داشت، اعتماد مردم را کم کرد و مردم احساس کردند مسئولان توجهی به حقوق آنها ندارند. نقطه شروع اعتراضات هم اقدام مخالفان دولت بود که اینها میخواستند به دولت ضربه بزنند ولی کنترل اعتراضات از دستشان خارج شد و به شکل دیگری در آمد. به هر حال از چند سال پیش خصوصا دوره آقای احمدینژاد حرمت و قداست نظام و تا حد زیادی مقامات شکسته شد و احترامی که مردم برای نظام جمهوری اسلامی قائل بودند مقداری کاهش پیدا کرد لذا دیدیم شعارهای توام با هتاکی داشتند در حالیکه تا چند سال پیش چنین فضایی وجود نداشت. من بیشتر خود مسئولان و مقامات کشور را در اعتراضات موثر میدانم.
* اگر مسئولان به برخی کاستیها برای تخریب رقیب دامن نزنند و حرفهای ناصواب نزنند ادامه پیدا نمیکند ولی اگر حرفهایی زده شود که مردم را تحریک کند ممکن است باز هم اعتراضاتی را شاهد باشیم. اخیرا دیدم رییسجمهور گفتند اگر اتفاقی بیفتد اینطور نیست که فقط دولت سقوط کند بلکه همه ما سرنشینان یک کشتی هستیم که اگر کسی به آن آسیب بزند همه با هم غرق میشویم، این حرفها مردم را ناامید میکند، گویی نظام مشرف به سقوط است. گفتن این حرفها مناسب نیست. به نظر من استحکام نظام در حد قابل قبولی است و ناامید کردن مردم و آیه یاس خواندن به صلاح کشور نیست.
* آقای روحانی به روشنی از برخی شعارهای انتخاباتی عقبنشینی کرد. در انتخاب اعضای کابینه هم ایشان کاملا چرخش مشهودی داشت و همین باعث ایجاد نوعی ناامیدی در حامیان ایشان شد. نکته دیگر شرایط اقتصادی کشور است که با روی کار آمدن ترامپ به آن دچار شدیم. بعد از برجام قدری گشایش ایجاد شده بود، خیلی از بانکها آماده همکاری با ما شده بودند اما به خاطر تهدیدهای ترامپ عقبنشینی کردند و همین باعث شد برگشت پول ما از خارج از دشواری همراه شود. ما در امور اقتصادی نوعی عقبگرد داشتیم و اینها در پیدا شدن شرایط اعتراض جدید موثر بود و البته رفتار خود آقای روحانی هم بیتاثیر نیست.
*الان بعضی مجامع استانی نمایندگان به ما مراجعه میکنند و از اینکه رییسجمهور به آنها وقت ملاقات نمیدهد گلهمند هستند یا درباره برخی وزرا هم این حرف را میزنند. این باعث میشود کم کم حمایتهایشان را از دست بدهند. این شرایط باید اصلاح شود. به هر حال نمایندگان انتظار دارند رییسجمهور بیشتر با آنها تبادل نظر و گفتوگو داشته باشد.
*{دختران خیابان انقلاب} دختران جوانی هستند که مثل فرزندان ما هستند و ممکن است تحت تاثیر احساسات واقع شده باشند. آنها پوشش اسلامی را مغایر با آزادی تلقی میکنند، باید با اینها صحبت کرد و حتما از رفتارهای تند با آنها خودداری کرد.
*مسئولیت زندانها با سازمان زندانهاست. نمیشود قوه قضاییه بگوید این اتفاق در زندان سپاه یا نیروی انتظامی رخ داده، سازمان زندانها مسئول است. اخیرا تعداد مرگها و خودکشیها زیاد شده و این خیلی قابل توجیه نیست.
*ما اگر صدام را هم بازداشت میکردیم نمیتوانستیم غیر از مجازات دادگاه، او را مورد آزار و اذیت قرار دهیم، مردم هم باید با مردم راحت و روشن صحبت کنند و مردم خبر فوت زندانیان را از بیبیسی و ... نشنوند. متاسفانه در رسانههای رسمی به این موارد اشاره نمیشود انگار که جان مردم اساسا اهمیتی ندارد.
27214