خانواده زن مطلقهای که در خانهاش با ضربات چاقو به قتل رسیده بود، پس از 5 سال از این جنایت و پیدا نشدن قاتل خواستار پرداخت دیه از بیتالمال شدند.
ساعت1:45 بامداد سی و یکم فروردینماه سال1391 بود که مأموران کلانتری شهرکغرب تهران در تماسی تلفنی از قتل زن میانسالی در آپارتمان مسکونیاش حوالی بلوار دادمان باخبر شدند. با ورود به اتاق خواب این خانه جسد خون آلود «طوبی» پیدا شد.
بررسیهای مقدماتی نشان داد این زن با ضربات چاقو به قتل رسیده، اما هیچ ردپایی از قاتل در صحنه وجود نداشت. یکی از همسایهها که موضوع را به مأموران خبر داده به تیم تحقیق گفت: داخل آپارتمانم خواب بودم که ناگهان صدای فریادهای دختر جوان همسایه را شنیدم.
وقتی به راهرو رفتم با پیکر زخمی و خونین دختر همسایه روبهرو شدم که با صدایی لرزان گفت: مادرش در اتاق خواب به قتل رسیده است. بلافاصله با چند نفر وارد خانه زن همسایه شدیم و با دیدن جسد پلیس را خبر کردیم. دختر او نیز با کمک همسایهها به بیمارستان منتقل شد.
با حضور بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل مشخص شد مقتول مدتی قبل از شوهرش جدا شده و آپارتمان را اجاره کرده و به تنهایی زندگی میکند. دختر او نیز که دانشجوی شهرستان است شب حادثه به خانه مادرش آمده بود. به این ترتیب تحقیقات از دختر این زن آغاز شد. او به مأموران گفت: مدتی قبل والدینم از هم جدا شدند. حالا پدرم همراه یکی از خواهرانم در کرج زندگی میکند و خواهر دیگرم ازدواج کرده و همراه شوهرش در تهران سکونت دارند و من هم دانشجوی دانشگاهی در گیلان هستم.
قرار بود مادرم اسباب کشی کند و من برای کمک به او یکروز قبل از این اتفاق به تهران رسیدم. عصر مادرم برای خرید به بازار رفت و گفت: امشب مهمان دارد. اما آن شب مهمانی نیامد تا اینکه به اتاقخواب رفتم و خوابیدم، اما مادرم داخل اتاقش بیدار مانده بود. نیمههای شب بود که صدای فریادی به گوشم رسید و از خواب پریدم و به داخل پذیرایی آمدم، اما صدا قطع شد و من دوباره به اتاقم رفتم و خوابیدم.
ساعتی بعد مرد نقابداری که چاقوی بزرگی در دست داشت بالای سرم آمد و تهدید کرد اگر حرفی بزنم مرا میکشد. بعد هم دست و پایم را بست و کلید گاوصندوق مادرم را از من خواست. چون ابراز بیاطلاعی کردم مرا با چاقو زخمی کرد. او وقتی از جست و جو ناامید شد کارت عابربانک من و مادرم را گرفت و پول و لوازم گرانقیمت خانه و سوئیچ و مدارک خودروی مادرم را با خودش برد.
پس از رفتن این مرد، در حالی که بشدت زخمی شده بودم به سختی طناب دست و پایم را باز کردم و به اتاق خواب مادرم رفتم که جسدش را دیدم و از ترس فریاد کشیدم. پس از این بازجویی پلیس تحقیقات گستردهای را برای شناسایی قاتل آغاز کرد، اما هیچ سرنخی به دست نیامد. در طول 5 سال گذشته چند مظنون نیز در این باره دستگیر شدند، اما نتیجهای به دست نیامد.
سرانجام پس از 5 سال مادر و سه دختر مقتول با حضور در دادسرای جنایی خواستار پرداخت دیه از بیت المال شدند. به این ترتیب پرونده برای رسیدگی این درخواست به شعبه دوم دادگاه کیفری با ریاست قاضی محسن زالی وبا حضور قاضی اسلامی ارسال شد و قضات پس از بررسی مدارک وارد شور شدند و بزودی حکم خود را صادر میکنند.
منبع: روزنامه ایران