به گزارش خبرگزاری مهر، علی ذوعلم استاد حوزه و دانشگاه طی یادداشتی به برخی از نامه نگاری های اخیر خطاب به رهبر معظم انقلاب پرداخت.
متن این یادداشت به شرح ذیل است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
ادعُ الی سبیلِ رَبِّکَ بِالحِکمهِ وَ المَوعِظَهِ الحَسَنهِ و جادِلهُم بِالَّتی هِیَ اَحسَنُ
اخیراً نامهای خطاب به رهبر معظم انقلاب با امضای جمعی از فعالین دانشگاهی و حوزوی در فضای مجازی منتشر شد. از آنجا که بنده تعدادی از امضاءکنندگان این نامه را به عنوان جوانان فعال انقلابی و خوشفکر میشناسم، اکنون از چرخش آشکار از دیدگاهها و مواضع آنان شگفتزده شدهام. لذا نکاتی را خدمت این دوستان جوان عرض میکنم و البته آنان را به مباحثه و گفتگو پیرامون مطالب اصلی نامهشان در فضایی منطقی و آرام دعوت مینمایم.
1- مضمون این نامه، ترسیم وضعیتی سیاه و بحرانی از دستگاههای حاکمیتی و نهادهای علمی و اجتماعی امروز ماست که به نظر این دوستان، وضعیت کنونی را به بنبست کشانده است. به نویسندگان نامه یادآور میشوم که در طول چهل سال استقرار نظام جمهوری اسلامی، این نخستین بار نیست که چنین ادعایی ـ مبتنی بر پیشفرضها، دادهها و تحلیلهای نادرست ـ مطرح میشود. اولین بار، نخستین رئیسجمهور منتخب ـ یعنی جناب بنیصدر ـ چنین مطلبی را به صراحت بیان کرد و با پاسخ صریح حضرت امام خمینی(ره) مواجه شد که «جمهوری اسلامی به بنبست نرسیده است، شما به بنبست رسیدهاید» و وقایع تاریخی نشان داد که سخن امام (ره)، حقیقت داشت و نه ادعاهای بنیصدر. البته پس از آن نیز در مقاطع مختلف، گروهها، احزاب یا برخی چهرههای سیاسی نیز همین ادعا را با انگیزههای گوناگون مطرح میکردند که سیر حوادث و وقایع، خطای بزرگ آنان را آشکار ساخت.
2- لحن و منطقِ نامه، یادآور لحن و منطقِ نامهای است که پس از فتنه سال 88، جناب محسن کدیور خطاب به رئیس اسبق مجلس خبرگان رهبری نوشت و خواستار استیضاح رهبری شده بود. در همان زمان، پاسخهایی به آن نامه داده شد و از جمله پاسخ بنده، که بهعنوان «نقد قال» منتشر گردید. بسیاری از توضیحات و نکاتی که در نقد قال آمده است، پرسشها و شبهات شما دوستان را نیز پاسخ میدهد، به ویژه تأمل در پرسشهای دوازدهگانهای که در پایان آن کتاب مطرح شده است.
3- نامة شما صریحاً در دفاع از آقای احمدینژاد و مواضع یکی دو ساله اخیر ایشان نگاشته شده است. ظاهراً مسئله شما، مسئله آقای احمدینژاد است و فضاسازی برای تأمین خواستهای ایشان، نه اصلاح امور کشور و جامعه، رویکرد انتخاباتی دارد و حاوی تحلیلها و شعارهای فریبنده برای جلب توجه جامعه و زمینهسازی برای رأی آوردن در رقابتهای انتخاباتی است. از قضا مواضع اخیر آقای احمدینژاد و نامه شما دوستان، همان رویکردی است که معمولاً تشنگان قدرت در برابر رقبای سیاسی خود پیش میگیرند و برآنند که به هر قیمتی ـ هر چند سیاهنمایی و تخریب و کوبیدن وضع موجود ـ رأی مردم را به دست آورند. بارزترین نمونه آن، افشاگریها و ادعاها و وعدههای ترامپ در انتخابات امریکا بود که اکنون همه شاهد رفتارهای او هستند. البته در مورد رؤسای جمهور ما ـ از جمله آقای احمدینژاد هم ـ مجال نقد و ارزیابی میزان انطباق وعدهها و عملکردها وجود دارد که متأسفانه خود قصه پرغصهای است.
4- از زاویه دیگری نامه شما نوعی فرار به جلو هم محسوب میشود! پس از تحصن و نامهپراکنی و جیغ و دادهای سیاسی آقای احمدینژاد و تحلیلهای محفلی یاران نزدیک او که در انتظار حوادثی در بهمن و اسفند سال گذشته بودند، اکنون این پرسش برای هواداران مطرح است که آن تحلیلها و پیشگوییها چه شد!؟ لذا اکثر قاطع شما دوستان، شاید ناآگاهانه ابزاری برای به فراموشی سپردن این پرسش شدهاید!! حقیقتاً اگر سخنی حق باشد، نیاز به استدلال و منطق دارد و اگر همان نامه های آقای احمدی نژاد حاوی سخن حق و مستدلّی میبود، باید ایشان دعوت به مباحثه و مناظره در فضایی آرام و منطقی را میپذیرفت تا به جای غبار آلود ساختن فضای جامعه و فراهم کردن خوراک تبلیغاتی برای دشمنان، زمینه تحلیل عمیق روند کنونی جامعه و بررسی راهکارهای پیشرفت و اصلاح آن فراهم میشد.
5- به فرض اینکه مطالب شما صحیح باشد و حقیقتاً کشور نیاز به انقلاب مجدد داشته باشد، آیا این وضعیت در یک سال و چند سال اخیر رخ داده است یا از دهههای پیش و به تدریج شکل گرفته است؟ آیا آنچه را مهندسی انتخابات نامیدهاید، ناگهانی به وجود آمده یا در انتخابات 1384 و 1388 هم وجود داشته است؟آیا شورای نگهبان اکنون از مسیر خود خارج شده یا زمانی نیز که دبیر محترم آن در زمان شما هم اینچنین بود، از عملکرد مطلوب خود فاصله گرفته بود!؟
همچنین در مورد حوزه و دانشگاه که خود شما ـ که همگی دانشگاهی و حوزوی هستید و برخیتان به عنوان استاد دانشگاه امضاء کردهاید ـ باید به اصلاح و مطالبه و تحول آن اقدام کنید، چه اقدامی از رهبری انتظار دارید!؟
6- هم شما دوستان و هم آقای احمدی نژاد از یک نکته مهم غافلاید که طی 40 سال استقرار نظام مردمسالاری دینیِ مستظهر به ولایت فقیه، ساختار این نظامِ برآمده از انقلاب از استحکام بیمانندی برخوردار شده و برای هر پیشرفت و اصلاح خیرخواهانه و واقعی، باید از مسیر فرایندهای قانونی و تثبیت شدة نظام طیّ طریق کرد.
اگر حقیقتاً خواستار اصلاح و پیشرفت کشوریم، باید با پرهیز از سادهلوحی، خودشیفتگی، شتابزدگی و سطحینگری و با وفاداری و پایبندی عملی به اسلام ناب محمدی(ص) و نقشه راه حضرت امام خمینی(ره) که اکنون خلف صالح آن بزرگوار بر همان تأکید و پافشاری دارد و به همین جهت آماج توطئههای استکباری و مطالبات غیرمعقول برخی جناحهای قبیلهگرای سیاسی داخلی ـ از قبیل سران فتنه در سال 88 و مطالبه آقای احمدینژاد در سال اخیر ـ قرار گرفتهاند. در مسیر تحقق گفتمان عدالتطلبی توأم با عقلانیت و معنویت گام برداریم.
نکات مهم دیگری در نامه شما دوستان وجود دارد که اگر اهل گفت و گو و مباحثه باشید می توان به بوته بحث و نقد نهاد. بدان امید که هدایت الهی رفیق راهتان گردد و روح الهی، مددکارتان.
والسلام علی عباد الله الصالحین
علی ذوعلم 1397/01/19»