از شادی حقیقی فاصله گرفته ایم و شادی هایمان شکل تخریب به خود گرفتهاند. از تخریب شخصیتی گرفته تا تخریب اموال عمومی. قرار است که خوش باشیم، اما یا دل و دماغ آن را نداریم که از پیله خود بیرون آمده و به دور هم جمع شویم یا اصلا نمیدانیم که شادی خود را چگونه در یک جمع بروز دهیم.
در واقع شادیهای دسته جمعیمان اغلب نتیجهای جز تخریب صندلی استادیوم، پرتاب نارنجک در آیین چهارشنبه سوری و ریختن زباله در روز سیزده بدر نداشته و ندارند. این در حالی است که میتوانند موجب نشاط اجتماعی در جامعه شوند، اما افسوس که تنها گوی امنیت را از شهروندان ربودهاند.
اختلال در شادی دسته جمعی داریم، به همین راحتی. چرا جای دور برویم؟ کافی است یکی دو روز به برگزاری فوتبال تیمهای محبوب مانده باشد. شادیکردنها به کری خواندنها و رفتن استادیوم به تخریب صندلی ها، فحاشیها و شکستن شیشه اتوبوسها ختم میشود. از پرتاپ سنگ و کلوخ و نارنجک و پوست پرتقال در زمین بازی و صدای دلخراش شیپور طرفداران تیم برنده در کوچه و خیابانها هم که چیزی نگوییم بهتر است.
تازه اینکه چیزی نیست. گاهی پای طرفداران فوتبال هم به مترو کشیده شده و کری خوانیهای نامربوط در واگنها مسافران را از خجالت آب میکند، چرا که طرفداران نماها قصد دارند لحظات خوشی را برای خود به ارمغان آورند، اما نمیدانند که شادی دستهجمعی هم آداب مختص به خود را دارد.
با این حال چندی پیش ایران زیر تیغ فیفا قرار گرفت. ماجرا از این قرار بود که در دربی 86 وریا غفوری گل نخست را به سود استقلال زد. بلافاصله پرسپولیس حملهای انجام داد که هواداران این تیم گمان کردند توپ وارد دروازه شده و به نشانه خوشحالی بطری آب و نوشابه را به سمت زمین پرتاب کردند.
این اتفاق در حالی رخ داد که جیانی اینفانتینو، رئیس فدراسیون جهانی فوتبال (فیفا) در استادیوم آزادی به تماشای این بازی نشسته بود. با وجود این، از مدتها قبل به تماشاچیان هشدار داده شده بود که آبروداری کنند، اما همچنان برخی تماشاچیان شادی خود را به نحو نامطلوبی به نمایش گذاشتند. آنچه در این بین هویداست؛ فقدان آموزش و کنترل هیجانات است.
آن چنان که هنوز تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله داریم. این در حالی است که بهتازگی آیین چهارشنبه سوری و روز طبیعت را پشت سر گذاشتیم و همواره قرار است که همگی در چنین روزهایی شاد باشیم، اما باز هم برخی جنبه شادی دسته جمعی را ندارند، یا به خود و دیگران لطمه میزنند یا به جان رودخانهها و جنگلها و بوستانها میافتند. حتی در زمان دورهمیها هم برخی از ما حد را از سر میگذرانیم و توجهی به ساعات انتهایی شب نداریم، چرا که فقط خوشی در لحظه مرکز توجهمان است.
فارغ از آنکه ممکن است موجب سلب آرامش همسایگان شویم. تمامی این موارد وصف حال ما ایرانیان است که باید گفت: در شادی دسته جمعی اختلال داریم.
ناامنی با وندالیسم
وندالها امنیت را در شادی دسته جمعی از مردم گرفتهاند. در واقع باید بگوییم که خشونت در میادین ورزشی و برگزاری آیینهای ملی بیداد میکند. بهتر است کمی شما را با وندالها و پدیده وندالیسم آشنا کنیم. وندالیسم یا وندالیزم به معنای تخریب کنترل نشده اشیاء و آثار فرهنگی باارزش یا اموال عمومی است که یک ناهنجاری اجتماعی به حساب میآید و دلایل متعددی برای آن عنوان میکنند.
وندالیسم را در زمره انحرافات و بزهکاریهای جوامع جدید دستهبندی میکنند و آن را عکس العملی خصمانه و واکنشی کینه توزانه نسبت به برخی از فشارها، تحمیلات، ناملایمات، اجحافها و شکستها تحلیل میکنند. یکی از نابهنجاریها گرایش جوانان به تخریب است که در نوع خود میتواند شامل تخریب اموال عمومی، فضای سبز، جاده ها، دیوارها، ... باشد.
کسی را که دست به چنین کارهایی میزند در اصطلاح جامعه شناسان «وندال» میگویند و گرایش به این گونه تخریبها وندالیسم نامیده میشود. تخریب اموال عمومی از سوی جوانان و نوجوانان دارای عوارض و پیامدهای مادی و معنوی است، اما در نگاه دقیقتر به این قضیه میتوان ابعاد عوارض انسانی را بسیار فراتر دید؛ بنابراین با توجه به اینکه اکنون به دفعات شاهد تخریب اموال عمومی هستیم، تخریب اموالی مانند کیوسکهای تلفن، اتوبوس ها، کندن جاده ها، خراب کردن دیوارها، شکستن شیشههای مغازهها و بههم ریختن ورزشگاهها از سوی جوانان و نوجوانان در زمره وندالیسم به شمار میروند.
بهانه خرابکاری
یک پژوهشگر مسائل اجتماعی درباره اختلال در شادیهای دسته جمعی در گفتوگو با «آرمان» میگوید: در گذشته مردم در شادی دسته جمعی اختلال نداشتند. برای مثال آنها در آیین چهارشنبه سوری بوته آتش میزدند و از روی آن میپریدند، اما امروزه وضعیت فرق کرده است.
در واقع شرایطی پیش آمده که باید قبول کنیم مانع شادی دسته جمعی شدیم. آن چنان که با تبعات آن دست و پنجه نرم میکنیم. امیر محمود حریرچی با بیان اینکه این مساله یک واقعیت اجتماعی است، میافزاید: شادی در کشورمان به رسمیت شناخته نشده است تا بتوانیم هیجاناتمان را بدون اینکه مزاحمتی برای دیگران داشته باشیم، تخلیه کنیم. او ادامه میدهد:
اکنون شادی دسته جمعی شکل خرابکاری به خود گرفته است، یعنی بلد نیستیم. آموزش ندیدیم که در شادی هایمان به دیگران و اموال عمومی صدماتی وارد نکنیم.
او اظهار میکند: نمود دیگر این ماجرا در روز طبیعت است. خانوادهها دسته جمعی به دل طبیعت میروند که اسباب شادی خود را فراهم کنند، ولی با وجود هشدارهای شبکههای اجتماعی از مدتها قبل در عمل میبینیم که هنوز یاد نگرفتیم موجب خرابکاری در طبیعت نشویم. این مشکل نشئت گرفته از عدم احساس مسئولیت اجتماعی است. حریرچی عنوان میکند: من فکر میکنم جامعه ما نسبت به مکانهای عمومی احساس مسئولیت نمیکند، چرا که مردم داخل خانههای خودشان خیلی شیک و تمیز رفتار میکنند.
ولی بیرون از خانه به پاکیزگی محیط توجهی ندارند. این پژوهشگر مسائل اجتماعی بیان میکند: در واقع بی تفاوتیها و عدم احساس مسئولیت اجتماعی تبدیل بهنوعی از خرابکاری شده است که نشئت گرفته از خودخواهی هاست. به عبارت دیگر فقط خودمان را میبینیم و دیگران را نمیبینیم، در حالی که باید نسبت به این مساله فرهنگسازی شود.
او تاکید میکند: وقتی یک پدیده طبیعی اجتماعی محکوم میشود، از بین نمیرود. تنها شکلش را از دست میدهد که ما اکنون شاهد آن هستیم. حریرچی اظهار میکند: امروزه نسل جوان دنبال بهانه است که خرابکاری کند. انگار دچار یک نوع بیماری اجتماعی شده است.
قلندر مآبی در نسل جوان بیداد میکند. شکلی که میخواهد خود را با آن نشان دهد. این پژوهشگر مسائل اجتماعی خاطرنشان میکند: برای مثال به استادیوم میرود و وقتی تیم محبوبش میبازد به داور فحش دهد، به بازیکنان تیم حریف اهانت میکند و به تخریب صندلیها میپردازد. در واقع نسل جوان به شکل نامناسب غیراخلاقی میخواهد خود را این گونه تخلیه کند.
او یادآور میشود: بهنظر من چنین رفتارهایی بهانه و بهنوعی انتقام جویی است. اگر جوانی اموال عمومی را از بین میبرد، قصد خالی کردن خود را دارد، در حالی که نباید اموال عمومی را تخریب و حق مردم را ضایع کرد. او در پایان دوباره تاکید میکند: فقدان شادی و مانع ایجاد آن باعث شده که شادیهای دسته جمعی امروزه دچار اختلال شوند.
تبعات فقدان شادی
وقایع خوشایند، شادی دسته جمعی را بهدنبال دارند که ممکن است به سطح کوچه و خیابانها نیز کشیده شوند؛ بنابراین باید با برنامه ریزی به ابعاد مختلف آن پرداخت. در غیراین صورت ممکن است که تبعات آن مخل آسایش دیگران شود.
آن چنان که در این میان با وندالهایی در جامعه روبهرو هستیم که به نشانه نرسیدن به مطالبات خود دست به تخریب اموال عمومی زده و مفهوم شادیهای دسته جمعی را دستخوش حوادث کردهاند. از این رو باید به چگونگی پیدایش این رویداد بپردازیم. در ابتدا باید بررسی کنیم که چرا، چون گذشته شادیهای دسته جمعی شکل و شمایل دیگری به خود گرفته و موجب شده که با اختلال مواجه شود.
از سوی دیگر، باید جای خالی آموزش و فرهنگسازی در این راستا را نیز زیر سوال ببریم. البته محدود کردن و فقدان شادی نیز در این زمینه نقش بسزایی دارند، چرا که ممنوعیتها و برچسب زدن نابجای شادی تحت عنوان بی بند و باری باعث شده که اکنون نسل جوان رفتارهایی را از خود نشان دهد که مورد قبول نیست.
البته باید گفت که تا حدودی وضعیت بهتر شده و مسئولان درصدد ایجاد شادی از دست رفته در جامعه هستند. با این حال تمامی این عوامل دست به دست هم داده و چنین فرآیندی ایجاد شده است که بهطور قطع به مرور زمان شکل بهتری به خود خواهد گرفت.
منبع: آرمان