ارکان استجابت دعا
در آیات نورانی قرآن کریم و روایات معصومین (ع) شرائطی برای اجابت دعا بیان شده که می تواند در ایجاد توجه کامل به خدا، قطع امید از غیر او، رفع مانع و حجاب بین بنده و خدای متعال مؤثر باشد.
در این جا به اموری پرداخته می شود که اسباب توجهات خاصه ی حضرت حق و نزول رحمت او را بیشتر فراهم می نماید و شامل سه رکن زیر است:
الف- درخواست از خدا و قطع امید از غیر خدا
ب- دعا از امور انجام شدنی باشد نه محال
ج- ایمان به اولیاء خدا
ارکان استجابت دعا
اول- قطع امید از غیر خدا
گفت حق سوی من کنید دعا
تا اجابت کنم برای شما
خداوند متعال فرموده: «ادعونی استجب لکم» (1)
(مرا بخوانید [و از من بخواهید]، تا دعای شما را اجابت نمایم) و نیز فرموده: «اجیب دعوه الداع اذا دعان» (2)
(هر گاه دعاکننده ای مرا بخواند، به خواسته ی او پاسخ می دهم).
بنده در دعای خود باید به مقام والای حضرت باری تعالی توجه کامل داشته باشد، لذا اگر به اسباب ظاهری توجه نموده و تأثیر را از این اسباب بداند و از علت حقیقی و واقعی (خدا) غافل شود، دعایش مستجاب نخواهد شد. (3)
آنچه از این دو آیه ی شریفه فهمیده می شود این است که خدای بزرگ، دعای دعاکننده را بطور مطلق اجابت می کند و هیچ گونه شرطی را برای استجابت دعا قرار نداده است؛ جز اینکه حقیقت دعا محقق شود و دعا منحصراً به حضرت حق متوجه باشد. (4)
بنده باید از هر آنچه غیر خدا است قطع امید کند و فقط خدای قادر را در نظر داشته باشد. خداوند متعال به حضرت داود (ع) وحی کرد: هر کس فقط به من روی آورد او را کفایت کنم و هر کس از من چیزی بخواهد به او عطا کنم و هر کس مرا بخواند او را اجابت کنم. (5)
البته معنی این سخن، نفی اسباب بین انسان و خدا یعنی رسول الله (ص) و امامان معصوم (ع) و اولیای الهی نیست چرا که توجه به این اسباب، مورد رضای خدای بزرگ است.
در نتیجه اگر بنده فقط به خدا پناه ببرد و از هرچه غیر او است قطع امید کند، دعایش مستجاب خواهد شد.
دوم- مورد دعا از امور انجام نشدنی باشد نه محال
باید گفت بنده هر خواسته ای که داشته باشد از طرف حضرت حق تعالی اجابت می شود و تنها دعاهایی قبول نمی شود که ذاتاً محال و خلاف نظام آفرینش یا خلاف شرع باشد.
حضرت علی (ع) می فرماید: ای دعاکننده! سؤال مکن از آنچه وجود پیدا نمی کند (و محال است) و آنچه که حلال نیست «یا صاحب الدعاء لا تسأل ما لا یکون و لا یحل» (6)
مرحوم جلوه در رساله ی بیان استجابت دعا می گوید:
خواسته باید مضرّ به نظام کل نبوده بلکه نافع باشد. خواسته نباید معلق بر چیزی باشد که امر محال پیش آید. (7)
نیز در این زمینه، می توان به فرمایش امام صادق (ع) در پاسخ آن زندیق که منکر استجابت دعا شده بود استناد کرد که فرمود:
گاهی بنده از خداوند هلاک کسی را می خواهد که مدت عمرش تمام نشده است، یا باران می خواهد در وقتی که صلاح نیست در آن زمان ببارد، (اما خداوند اجابت نمی نماید) زیرا او مدبّر نظام کل آفرینش بوده و به تدبیر امور خلائق، آگاه است... (8)
سوم- ایمان به اولیاء خدا
از دیگر شرائط اجابت دعا، پذیرفتن ولایت اولیاء الهی و ایمان به آنها است که در قبولی دعا نقش بسیار مؤثری دارد، لذا خداوند متعال دعای کسانی را اجابت می کند که در دلشان دوستی اولیاء الله وجود داشته باشد یا حداقل با آنان دشمنی نداشته باشند.
ذکر این مطلب در اینجا ضروری است که خداوند در هر برهه از زمان، اولیائی داشته و بندگان توسط آنان، با ذات احدیّت ارتباط برقرار نمایند.
در زمان پیامبرانی چون آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی (ع) مردم به وسیله این پیامبران خود را به خداوند نزدیک می نمودند پس از بعثت رسول گرامی اسلام (ص) مردم موظف به پذیرش ولایت ایشان و سپس امامان بعد از پیامبر گردیدند. در حال حاضر ایمان داشتن یا همان پذیرفتن ولایت امام عصر (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) از جمله ارکان استجابت دعا به شمار می رود.
محمدبن مسلم از امام باقر یا امام صادق (ع) روایتی به این مضمون نقل می کند که حضرت ایمان به اهل بیت (ع) را در این زمان همانند ایمان مردم زمان عیسی (ع) به آن حضرت تشبیه می کنند و نقل می کنند، خانواده ای بود که بواسطه ی عبادت خدا و ایمان به عیسی ولی زمان دعای آنها مستجاب می شد، چون یکی از آنها در ولایت حضرت عیسی (ع) شک کرد خداوند متعال دعایش را مستجاب نکرد، آن مرد از آنچه اتفاق افتاده بود به حضرت عیسی (ع) شکایت کرد و از حضرت خواست تا دعا کند، حضرت عیسی (ع) وضو گرفت، نماز خواند و سپس دعا کرد، خداوند به او وحی کرد:
ای عیسی! (علت اینکه دعای این بنده را اجابت نکردم این بود که) از دری که باید بیاید نیامد. او از من (حاجت) می خواهد و دعا می کند در حالی که قلبش به تو شک دارد، اگر آن قدر دعا کند تا اینکه گردنش قطع شود و بند بند انگشتانش بریزد، دعای او را اجابت نمی کنم (تا اینکه به تو ایمان قلبی بیاورد). سپس عیسی (ع) به آن مرد گفت: تو خدا را می خوانی و به پیامبرش شک داری؟
آن مرد گفت: ای روح الله و ای کلمه الله، به خدا سوگند چنین بود که گفتی؛ تقاضا می کنم از خدا بخواه که این شک را از من دور کند، سپس حضرت عیسی (ع) برای او دعا کرد و خداوند تفضل نموده شک او را از بین برد و به خاندان خود پیوست.
امام (ع) فرمود: ما اهل بیت نیز چنین هستیم، خداوند دعای بنده ای را که نسبت به ما شک داشته باشد قبول نمی کند. (9)
نقل است که امام هادی (ع) در حق مردی از دوستانشان دعا فرمود و مستجاب شد، مردی به نام فتح (که بظاهر خود را از دوستان آن حضرت معرفی کرد اما در باطن طرفدار حضرت حق نبود) به آن مرد گفت: چون نزد حضرت رفتی دعا را بگیر و به من بیاموز. آن مرد گوید، نزد حضرت هادی (ع) آمدم، حضرت فرمود: فتح به ظاهر ادعای ولایت ما می کند، ولی در باطن چنین نیست، دعا از آنِ دعاکننده ای است که ولایت ما اهل بیت (ع) را داشته باشد «الدعاء لمن دعا به، بشرط ان یوالینا اهل البیت»(10).
پس ایمان به اولیاء خدا در هر زمان از ارکان استجابت دعا می باشد و ادعیه ی مهم که در تغییر مقدرات الهی مؤثر است با ایمان به ایشان به اجابت می رسد.
آداب دعا
فصل اول: آداب پیش از دعا
1- پاکیزگی جسم و روح
در حدیثی قدسی آمده است: «طوبی لعبد تطهر فی بیته ثم زارنی فی بیتی» (11) خوشا به حال بنده ای که خود را در خانه اش پاکیزه نماید، سپس مرا در خانه ام(مسجد) زیارت کند.
وضو گرفتن و غسل توبه، از موارد پاکیزگی جسم و روح است.
علاوه بر این پاکیزگی توبه کردن از گناهان و اموری که در پاکی و طهارت روح نقش دارند و پرهیز از اموری که در ناپاکی قلب و باطن مؤثرند (12) و همچنین طعام و شرابی که انسان می خورد و می آشامد در قبولی دعا مؤثرند.
رسول خدا (ص) می فرماید:
همانا خداوند فرشته ای دارد که هر شب در بیت المقدس ندا می دهد، هر کس (مال) حرامی را بخورد، خداوند نافله و اعمال واجب او را قبول نمی نماید. (13)
امام صادق (ع) فرمود:
« من سره ان یستجاب له دعوه فلیطب مکسبه» (14)
هر کس شادمان شود از اینکه دعایش به اجابت رسد باید کسب و کارش را پاک و حلال سازد.
2 و 3- استعمال بوی خوش و صدقه دادن
یکی از اعمال امامان ما، استعمال عطر و بوی خوش در هنگام دعا کردن بوده است.
امام صادق (ع) می فرماید: پدرم هنگامی که حاجتی را از خداوند طلب می کرد آن را هنگام ظهر می خواست. در آن هنگام چیزی به عنوان صدقه می داد، بوی خوش استعمال می کرد، سپس به سوی مسجد به راه می افتاد و نیازهایش را از خداوند می خواست. (15)
پی نوشت ها :
1- غافر، آیه 60.
2- بقره: آیه 186.
3- مراجعه شود به المیزان، ج 2، ص 32-31.
4- المیزان، ج 11، ص 318 ذیل آیه 14 سوره رعد.
5- بحارالانوار: ج 14، ص 42، ح 34.
6- عده الداعی: ص 152.
7- برای اطلاع بیشتر می توان به «رساله فی بیان استجابه الدعاء: ص 77» و «بحارالأنوار: ج 93، ص 324، باب 18 المنع عن سئوال ما لا یحل و ما لا یکون...» مراجعه نمود.
8- رساله فی بیان استجابه الدعا: ص 77.
9- عده الداعی: ص 66.
10- بحارالأنوار: ج 102، ص 60، ذیل ح 3.
11- عده الداعی: ص 56.
12- در آداب هنگام دعا ادب هفتم ص 36 با توضیح بیشتر نیز خواهد آمد.
13- بحارالأنوار: ج 103، ص 16، ح 72.
14- کافی: ج 2، ص 486، ح 9.
15- عده الداعی: ص 56.
منبع:کتاب چه کنیم دعایمان به اجابت برسد
ادامه دارد
/ع