معرفی و بررسی Annihilation: یک معمای عجیب، زیبا و بیولوژیکی

«نابودی» نسخه امروزی از فیلم‌های کلاسیک ترسناک مثل «موجود» The Thing و «بیگانه» Alien است که داستانی وحشی و درنده با محوریتی زنانه دارد. الکس گارلند Alex Garland نویسنده و کارگردان این فیلم، پس از گذشت چهار سال انتظار بعد از فیلم موفق «اکس ماشینا» Ex Machina، نشان داد که در ساخت صحنه‌های عذاب‌آور درباره کمین کردن نیروهای شیطانی در جنگلی که توسط “موجودات عجیب” اشغال شده و پیامدهایی که پشت آن می‌آید مهارت کامل دارد.
یکی از اولین فاکتورهای جذاب فیلم این است که زن بودن تمام اعضای مأموریت هیچ مشکلی به وجود نیاورده است. تیم نیروهای اکتشافی به متخصصان علمی و پزشکی گوناگون نیاز دارد و زنان برای این کار در نظر گرفته شده‌اند. آن‌ها سلاح‌های سنگینی را حمل می‌کنند و نحوه کار کردن با آن‌ها را نیز بلدند.

“هراس” کلمه کاربردی برای همه نکات قابل‌توجه فیلم است؛ عکس‌های میکروسکوپی از سلول‌های تقسیم‌شده، چشم‌انداز یک فانوس دریایی که با نوعی اشعه خاص تابیده می‌شود و سؤال‌هایی که از لنا Lena (ناتالی پورتمن) پرسیده می‌شود و او نمی‌تواند به آن‌ها پاسخ دهد. پس از یک سال ناپدید شدن کین Kane (اسکار آیزاک Oscar Isaac، ستاره «اکس ماشینا») همسر لنا، تصور می‌شود که او مرده و لنا در بستر بیماری و گیج شده است.
در عوض، کین دچار اختلال روحی در اثر عملیات شده و نمی‌تواند اتفاقاتی که برایش افتاده را شرح دهد؛ دامنه لغات او به “نمی‌دانم” تقلیل یافته است. خیلی زود، او شروع به خونریزی می‌کند و حالت حاکم از سکوت اجباری و خفا بر او چیره می‌شود. ذهن‌های جستجوگر می‌خواهند بدانند که چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟حتی اگر تماشاچی «نابودی» صدها فیلم علمی- تخیلی دیده باشد، نمی‌تواند جوابی برای این سؤال داشته باشد، زیرا داستان درباره چیزی است که تابه‌حال راجع به آن نشنیده‌اید: هاله نور لرزان. در نگاه اول دیدن امواج رنگارنگی که به‌آرامی در بالای درختان جنگل به حرکت در می‌آیند اصلاً مسئله ترسناکی به نظر نمی‌رسد. تمام چیزی که مسئولان این بخش می‌دانند این است که این نیروی عجیب در حال نزدیک شدن به قسمت‌های مسکونی است و در مدت سه سال از ظهور آن هیچ جنگلبانی که به این بخش با امواج درخشنده فرستاده شده‌ هرگز بازنگشته‌اند (البته به‌جز کین).
رهبر گروه زن‌ها دکتر و نترس Ventress (جنیفر جیسن لی Jennifer Jason Leigh) یک روانشناس مصمم است که برای دستیابی به منبع امواج نورانی (که تصور می‌شود از فانوس نورانی ساطع می‌شود) عازم این سفر شده است. لنا به‌عنوان یک زیست‌شناس به همراه سه نفر دیگر گروه مشتاقی را تشکیل داده که هیچ‌کدام پیوند خانوادگی یا فرزندی ندارند که در این مأموریت نگران و دل‌تنگ آن‌ها شود. دکتر آنیا Anya بسیار باهوش (جینا رادریگز Gina Rodriguez)، جوزی Josie فیزیکدان زبده (تسا تامپسون Tessa Thompson) و کاس Cass انسان‌شناس مسن‌تر (تووا نووتنی Tuva Novotny) از همراهان این مأموریت ناشناخته هستند.گارلند باظرافت تمام حس وهم‌آور داستان را با کمک زیرکانه راب هاردی Rob Hardy فیلم‌بردار که از ترکیب رنگ‌های سبز و رنگ‌های کدر تصاویر قابل‌توجهی را به وجود آورده، ساخته است. ارتعاش موسیقی الکترونیک جف بارو Geoff Barrow و بن سالیسبوری Ben Salisbury (که پیش‌ازاین در «اکس ماشینا» نیز همکاری داشتند) به‌صورت مستقیم به ایجاد حس اضطراب در بیننده دامن می‌زند.
خیلی زود، موجودات جهش‌یافته بزرگ و گوناگونی از دل جنگل ظهور می‌کنند که با پیشروی بیشتر گروه تحقیق، عجیب‌تر و بزرگ‌تر می‌شوند.
همه شخصیت‌ها فرصتی به دست می‌آورند تا خودی نشان دهند. لی به‌خوبی در نقش فرمانده عصبی، دقیق و سرسخت گروه ظاهر شده است؛ اما پورتمن یکی از اصلی‌ترین نقش‌ها را در گروه دارد: اول به خاطر ستاره بودنش و دوم ارتباط شخصیت او با تنها بازمانده از امواج درخشنده. ممکن است ازنظر فیزیکی تناسبی بین او و دیگر شخصیت‌ها وجود نداشته باشد، اما پورتمن با قاطعیت قصد جدی لنا برای دانستن اتفاقاتی که آنجا برای شوهرش رخ داده را به بیننده منتقل می‌کند. او در تلاش است تا معمای این نیروی ناشناخته طبیعی را حل کند.
«نابودی» به طرز شگفت‌آوری سرسبز است و درست به همان اندازه تهدیدکننده به نظر می‌رسد. این همان ترکیب جالبی است که هر فیلم می‌خواهد بیننده را به دنیای خودش جذب کرده و او را منقلب کند.
این مطلب برگرفته از نقد Todd McCarthy در Hollywood Reporter است.
نظر سایر منتقدان چه بوده است؟
استیو پرسال Steve Persall ؛ تمپابی Tampabay.com
«نابودی» یک ترکیب قوی از ژانر علمی- تخیلی تفکر برانگیز با وحشت موجود در فیلم‌های ترسناک است. ممکن است این ژانر فیلم برای برخی از تماشاچیان بیش‌ازحد سنگین باشد.وینس مانچینی Vince Mancini ؛ آپ‌روکس Uproxx
این فیلم باافتخار بر پایه‌های غریزی و سطحی غیرکلامی بنا شده که بخشی از جادویی بودن آن است. می‌توان خیلی راحت داستان این فیلم را لو داد و درعین‌حال توصیف کردن آن کار مشکلی باشد. بخش عمده داستان بر پایه معما است و تفسیر آن از ارزش فیلم کم می‌کند. پس تنها می‌توان گفت: فیلم را حتماً تماشا کنید.
رودریگو پرز Rodrigo Perez ؛ پلی‌لیست The Playlist
«نابودی» جادوی فریبنده‌ای دارد و نتیجه اعجاب‌انگیز آن ذهن شما را به شدت درگیر خواهد کرد. در آخر فیلم، لحظه‌های سورئال روانشناسی فیزیولوژیک داستان به یک ابزار میان ستاره‌ای حیرت‌آور تبدیل می‌شود؛ یک تجربه تصویری با ابعاد عظیم.
ریچارد روپر Richard Roeper ؛ شیکاگو سان تایمز Chicago Sun-Timesجدیدترین اثر گارلند بر پایه رمانی به همین نام به نویسندگی جف واندرمر Jeff VanderMeer است که اولین بخش از یک سه‌گانه را شکل داده است. «نابودی» با مهارت بالا معمایی را به وجود آورده و نشانه‌هایی برای دریافت آن را نیز در فیلم قرار داده است. فلش‌بک‌هایی که می‌بینیم برای این است که بدانیم چرا لنا به‌هیچ‌وجه حاضر به دست کشیدن از کشف حقیقت درباره اتفاقی که برای همسرش افتاده نیست. هرچه اطلاعات بیشتری درباره لنا دریافت می‌کنیم، بیشتر تحت تأثیر بازی پورتمن قرار می‌گیریم.
لی گرینبلت Leah Greenblatt ؛ اینترتینمنت ویکلی Entertainment Weekly
با دیدن این فیلم حسابی گیج و بهت‌زده می‌شوید. حتی ممکن است فکر کنید دی‌ان‌ای شما در طول پروسه فیلم دستکاری شده باشد.
جاستین چنگ Justin Chang ؛ لس‌آنجلس تایمز Los Angeles Times
احتمالاً مهم‌ترین دستاورد تحسین‌برانگیز فیلم این است که پیوند دادن ژانرهای غیرفکری با ایده‌های سینمایی چقدر راحت است. فیلم گارلند جلوه‌های مخوف خودش را دارد، اما برخلاف بسیاری از فیلم‌های مهیج دیگر که منحصرا خود را درگیر مرگ‌های مضحک می‌کنند، «نابودی» بیشتر علاقه‌مند به درک تفکر عجیب و حل نشدنی ارتباط میان موجودیت و نابودی است.همچنین بخوانید:
عجیب‌ترین فیلم‌های سال 2018

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.