اشاره:
از میان ایرانیان یا همان قوم فارس، افراد سرشناس و برجستهای در جهان تشیع سربرآوردهاند که در طول حیات خویش، نقش ارزشمندی در حراست و نشر معارف اهل بیت(ع) ایفا نمودهاند. ابان بن ابی عیاش یکی از همین نامآوران است که در خدمت امام زمان خویش، حضرت سجاد(ع) بوده است.
نام و نسب
ابان بن ابی عیاش یا ابان بن فیروز، از یک خاندان اصیل ایرانی است و ایرانی بودنش، از نام پدرش، فیروز پیداست.
ابان از مردمان فارس و استان شیراز است. پژوهشگر بزرگ، انصاری زنجانی که دربارة ایشان بررسیهای فراوانی انجام داده است، زادگاه او را شهر نوبندجان (شهری بزرگ که در شیراز و فسا باقی مانده است) میداند و مینویسد: «اسم کامل ابان بن ابی عیاش در کتابهای رجال شیعه و تاریخ چنین است: شیخ، دانشمند فقیه، عابد، زاهد، ابواسماعیل ابان بن ابی عیاش فیروز عبدی بصری...».
نام عبدی، اشاره به آن است که ابان پس از خروج از شهر خود، نوبندجان که در نزدیکی شیراز است، وارد شهر بصره شد و بنابر قوانین آن عصر، هر کس ساکن شهری میشد، باید نام خود را در یکی از قبایل ثبت میکرد. پس ابان هم در آن میان قبیلة «بنو عبدالقیس» را انتخاب کرد که به تشیع مایلتر بودند و با مخفّف کردن بنوعبدالقیس، به ابان عبدی مشهور شد و به دلیل اقامت در بصره، به وی بصری گفتند.1
از این رو، ابن حجر وی را عرب خالص نشمرده و در نسب وی نوشته: ابان بن ابی عیاش فیروز، ابواسماعیل مولی عبدالقیس البصری.2
خدمتگزاری اهل بیت(ع)
شیخ طوسی در رجال، ابان را در شمار یاران امام سجّاد، امام باقر و امام صادق(ع) آورده3 و گفته که او در عصر امام صادق(ع) رحلت کرده است. از ابان روایتهایی نیز از این امامان برجاست.
ویژگیهای اخلاقی ابان
ابن حبان میگوید: «ابان از عابدان راستین بود و شب را تا صبح به عبادت میگذراند و روزها روزه بود».4 ابن حجر نیز از ایوب نقل میکند که: «ما در طول عمر، او را به خوبی و نیکی میشناختیم و برخی او را «طاووس قراء» نام نهادهاند».5
ابان و راهیابی به مکتب اهل بیت(ع)
سلیم بن قیس هلالی از یاران برگزیدة امیرمؤمنان، علی(ع) بود. پس از آنکه حجاج بن یوسف ثقفی در سال 75 قمری از سوی عبدالملک بن مروان حاکم عراق شد، حجاج در پی به دست آوردن و کشتن سلیم بن قیس برآمد. پس سلیم به سوی فارس فرار کرد و در آنجا به منزل ابان بن ابی عیاش پناه برد. ابان تا آن روز فاسد مذهب بود.6
ابان در آن روزها چهارده ساله بود و به خواندن قرآن اهتمام داشت. در این ایام، سلیم روایتهایی را که از ام سلمه، سلمان، معاذ بن جبل و امام علی(ع) شنیده بود، برای ابان بازگو میکرد و این دیدار سبب هدایت او به مکتب اهل بیت(ع) میشود.7
ابان، میراثدار اسرار آل محمد(ص)
ابان میگوید: پس از مدّتی که با سلیم بودم، مرگش فرا رسید. مرا خواند و با من خلوت کرد و گفت: ای ابان! من با تو همنشینی کردم و از تو جز آنچه دوست داشتم، ندیدم. نزد من نوشتههایی است که از رجال موثّق شنیدهام و به دست خود نوشتهام. اگر میتوانی، با من پیمان بند که تا من زنده هستم، آن نوشتهها را به هیچ کس خبر ندهی و بعد از مرگ من، از آنها برای کسی نقل نکنی، مگر کسی که مانند خود به او اطمینان داشته باشی. اگر هم برایت اتّفاقی پیش آمد، آنها را نزد کسی از شیعیان علی بن ابی طالب(ع) که به او اطمینان داشته باشی و صاحب دین و آبرو باشد، بسپاری. ابان گوید: من بر رعایت این شرایط متعهد شدم و او نیز نوشتهها را به من تحویل داد و همة آنها را برایم خواند.8
مسافرت به بصره
ابان بعد از آنکه کتاب را تحویل گرفت، نوشتههای آن را خواند. برخی مطالب آن برایش روشن و فهمیدنی نبود. پس روانة بصره شد و با حسن بصری دیدار کرد و نوشتههای سلیم را به او نشان داد. او گفت: در میان روایتها، این کتاب چیزی جز حق نیست که از سوی رجال موثّق شیعیان علی بن ابی طالب و نیز از ایشان شنیدهام.9
در حضور امام سجاد(ع)
ابان همان سال به سفر حج مشرّف شد و خدمت حضرت سجاد(ع) رسید و کتاب سلیم را به حضرت داد. حضرت آن را نگاه کرد و فرمود: «سلیم راست گفته است، خدا او را رحمت کند. اینها روایتهای ماست که همة آنها نزد ما شناخته شده است».10
کتاب سلیم بن قیس هلالی، از کتابهای معتبر و قدیمی شیعه به شمار میرود. کشّی نقل میکند که این کتاب را ابان، بعد از امام سجاد(ع) به امام باقر(ع) داد و حضرت مطالب آن کتاب را تأیید کرد.11 نعمانی بزرگ، محدث تشیع، دربارة این کتاب مینویسد: «در میان شیعه و همة اهل علم و راویان حدیث ائمه اختلافی نیست که کتاب سلیم، از بزرگترین و عالیترین کتابهای اصول شیعه است و مضامین و رهنمودهای روایی آن را اهل علم و راویان حدیث اهل بیت(ع) نقل کردهاند. چون همة سخنان این کتاب، در اصل از پیامبر اعظم(ع)، امیرمؤمنان علی(ع)، مقداد، سلمان فارسی و ابوذر است؛ این کتاب، از کتابهای مرجع و مورد اعتماد شیعه به شمار میرود».12
نویسندة «وسائلالشیعه» نیز کتاب سلیم را از کتابهای معتبر میخواند که نمونههایی بر ثبوت آن و درستی نسبتش به نویسنده برجاست و شکی در صحت انتساب آن نیست.13
کتاب سلیم را ابان بن ابی عیاش حفظ کرد و به دست آیندگان رساند و این، نشان از بزرگی و مرتبة والای وی است که سلیم به او اعتماد کرد و این مجموعه را به وی سپرد.
بزرگترین خدمت فرهنگی ابان به مکتب اهل بیت(ع)، حفظ و نشر کتاب سلیم است و مطالب این اثر را نیز درسآموختگان مکتب وی به دست ما رساندهاند.
رحلت
ابان در سال 138 ه . ق وفات کرد14 و یک ماه پیش از رحلتش، کتاب سلیم را به عمر بن اذینه سپرد.
پی نوشت ها :
٭ برگرفته از: یاران ایرانی تبار معصومان(ع)، مهدی لطفی، صص 35ـ40.
1. سلیم بن قیس هلالی، اسرار آل محمد(ص)، ترجمه و تحقیق: انصاری زنجانی، ص 126.
2. تهذیب التهذیب، ج 1، ص 123.
3. رجال طوسی، صص 109، 126 و 164؛ تنقیح المقال، ج 3، ص 64.
4. موسوعـ[ طبقات الفقهاء، ج 1، ص 268.
5. تهذیب التهذیب، ج 1، ص 123.
6. تنقیح المقال، ج 3، صص 6ـ7.
7. همان، ص 66؛ اسرار آل محمد(ص)، ص 194.
8. کتاب سلیم، ص 195.
9. همان، ص 196.
10. همان، ص 197.
11. رجال کشی، صص 104ـ105، ح 167.
12. ابی زینب نعمانی، غیبت نعمانی، تحقیق: علیاکبر غفاری، صص 101ـ102.
13. وسائل الشیعه، ج 30، ص 157؛ معجم رجال الحدیث، ج 9، ص 230.
14. اسرار آل محمد(ص)، ص 193
ماهنامه موعود شماره 108