شناسه : ۸۸۰۵۰۰ - سه شنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۷ ساعت ۰۸:۱۰
روزنامه شرق:مگر سلبریتی های پشیمان از رای به روحانی چقدر در رای آوردن او تاثیر داشته اند؟
روزنامه شرق نوشت:اگرچه راهاندازی کمپینی با عنوان «پشیمانیم» از سال گذشته و توسط اصولگرایان مخالف روحانی کلید خورد، اما اکنون اظهارنظرهای چند سلبریتی که از رأی به روحانی ابراز پشیمانی کردهاند، دستمایه برجستهسازی رسانهای از سوی همین اصولگرایان شده است.
زمانی قاطبه همین اصولگرایان هم از رأیدادن به احمدینژاد ابراز
پشیمانی کردند. اگرچه میان پشیمانی سلبریتیها از رأی به روحانی تا پشیمانی
اصولگرایان از رأی به احمدینژاد از زمین تا آسمان فاصله است. اصولگرایان
اهل سیاست و صاحب قدرت بودند که عامل برآمدن احمدینژاد شدند و بعدها بدون
پذیرش مسئولیت صرفا گفتند پشیمانیم؛ اما سلبریتیها فقط به روحانی رأی
دادند و در نهایت حمایت مختصری هم در فضای مجازی کردند و حالا هم حق دارند
پشیمانیشان را علنی کنند. حمید فرخنژاد، رضا رشیدپور، سیروان خسروی، محسن
افشانی، مهدی فخیمزاده، نوید محمدزاده، مهدی پاکدل و علی کریمی از جمله
آنها هستند.
میگویند وقتی عرصه سیاست از اهلش خالی شود، وقتی احزاب به
حاشیه رانده شوند، شهر شلوغ میشود و جا برای عرض اندام برخی باز میشود.
سؤالی که سلبریتیهای سیاستناشناس در یک فضای هیجانی به آن پاسخ نمیدهند
یا نمیتوانند بدهند یا اصلا به مخیلهشان هم خطور نمیکند این است که اگر
به انتخابات سال ٩٦ بازگردیم آیا گزینه بهتری بهجز روحانی اصلا وجود داشت
که به او رأی بدهیم که حالا از رأیندادن به او پشیمان شویم؟
این پشیمانی
زمانی میتواند درخور تأمل باشد که در برابرش یک آلترناتیو هم موجود باشد.
با توجه به وضعیت گزینههای روی میز انتخابات سال گذشته، احتمالا بیش از دو
آلترناتیو برای پشیمانان رأی به روحانی متصور نبود. خوب است سلبریتیها
بعد از ابراز پشیمانی بگویند که آلترناتیو آنها چه بوده؟ ابراهیم رئیسی یا
تحریم؟ هر دو این گزینهها در نهایت باز به رئیسی میرسید. آیا خاستگاه،
گفتمان، حامیان و برنامههای رئیسی آن چیزی بود یا هست که سلبریتیها
میخواستند یا میخواهند؟
در تحلیلی در پاسخ به کمپین «پشیمانیم» آمده بود:
«اگر ما ٦٠ سال دیگر هم بین روحانی و رئیسی قرار بگیریم، معلوم است که
باید از روحانی حمایت کنیم. ما در زمینی بازی کردیم که جریان رقیب داور،
استادیوم، توپ، لباس، کفش و تماشاگران را برای ما طراحی کرده بود. نهتنها
از رأیدادن به روحانی پشیمان نیستیم، بلکه اتفاقا یکی از عاقلانهترین و
سنجیدهترین رفتارهای سیاسیمان بود.
البته انتقاد از روحانی هم به معنای
بازگشت به رئیسی نیست. وقتی نیروهای اجتماعی حامی روحانی از او گلهمند
هستند، تکلیف رئیسی و احمدینژاد روشن است. متأسفانه آنقدر چوب لای چرخ
دولت و سیاستهای آن گذاشتهاند و در جریان برجام آنقدر سنگاندازی
کردهاند که متوجه این حقیقت نبودند که «عبور از روحانی» به معنای رأی به
اصولگرایان نیست، بلکه میتواند به یک تهدید تبدیل شود، چون این موضوع به
معنای ناامیدی از این است که هیچ مسیر اصلاحی از طریق فرایندهای انتخاباتی
در جمهوری اسلامی به نتیجه نمیرسد.
برخی معتقدند اینکه سلبریتیها خود را با نخبگان
سیاسی در یک کفه ترازو گذاشته و گمان میکنند نقش بیبدیلی در رأیآوری حسن
روحانی ایفا کردهاند. اشتباهی مهلک است. محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی
اصلاحطلب، گفته بود: «بدون شک برای اینکه یک کاندیدا در
انتخابات مجلس یا ریاستجمهوری مورد قبول اکثریت جامعه قرار بگیرد، باید
بستری وجود داشته باشد؛ این بستر در جامعه فعلی و در دو دهه گذشته جریان
اصلاحات بوده است. طبیعتا نیروهای فعال جامعه نیز در ایجاد این بستر نقش
داشتهاند و سلبریتیها نیز یکی از همین نیروهای فعال هستند. این گروه در
دوران انتخابات تلاشهایی کردهاند و حرفهایشان نیز در حد خودشان مؤثر
بوده است، اما اینطور نیست که سلبریتیها قادر باشند جهت جامعه را تعیین
کنند».
او همچنین اضافه کرده بود: «این موج اخیر را یک موج پشیمانی به معنای
واقعی نمیدانم و معتقد هستم که اگر شرایط تکرار شود، قطعا این سلبریتیها
سراغ رقبای آقای روحانی نمیروند».
او در پاسخ به این سؤال که چرا
پشیمانها از خود نمیپرسند در صورت ریاستجمهوری هریک از رقبای انتخاباتی
روحانی اکنون وضع چطور بود؟ گفته بود: «ما باید توقعات خود را از بخشهای
مختلف جامعه تنظیم کنیم. نباید از این گروه توقع یک تحلیلگر سیاسی داشته
باشیم. خودشان نیز چنین ادعایی ندارند. آنها حساس هستند چون ذات هنرمند
حساس است و این حساسیت را بروز میدهد. باید آنان را درک کرد و دانست که یک
جریان فرهنگی، هنری، ورزشی و... جریانی نیست که از آن توقع بررسی و یک
تحلیل سیاسی داشته باشیم. نباید در حد یک کنشگر سیاسی از آنها توقع داشت و
خودشان نیز چنین ادعایی ندارند. بنابراین تصورم این است که گلایههایشان را
باید شنید و اینکه گلایهها ابراز میشود بهخودیخود یک نقطه مثبت است».
45302