فائزه عباسی: گویا حافظهشان پاک شده است؛ یادشان رفته در هشت سالی که زمام امور را به دست
داشتند چه بر سر منتقدان میرفت، حالا درفش مخالفت و دادخواهی به دست گرفته اند و
گاهی در حرم عبدالعظیم بست می نشینند و گاهی برای آزادی زندانیان سیاسی در
امامزاده صالح مراسم دعا برگزار می کنند.
این حلقه مرید
و مراد که هر روز بساط اعتراض را یک جایی پهن می کنند وقتی صحبت از گذشته به میان
می آید خود را به هر دری می زنند تا گذشته نه چندان درخشانشان را توجیه کنند؛
بهمن شریف زاده یکی از همان یاران غار احمدی نژاد و مریدِ بی چون و چرای مشایی است؛
همان کسی که سال 92 ستاد "زنده باد بهار" را به راه انداخت. همان دوران بود که
مشایی را همچون شهید باکری و شهید همت دانسته و گفته بود که مشایی به مقام "رضای الهی" رسیده است. البته سال 93 شریفزاده
با حکم دادگاه ویژه روحانیت روانه زندان شد.
حالا که اعتراضات
احمدینژادی ها به اوج رسیده است وقتی از شریف زاده سکوت گذشته را می پرسیم می
گوید برای حفظ نظام بود و اعتراض امروز هم برای حفظ انقلاب است. او درباره اینکه
دادستان گفته است در برخورد با احمدی نژاد حکمتی وجود دارد می گوید حکمت آنها آبرویشان
است. شریف زاده در باره اعلام برائت وزرای احمدی نژاد هم می گوید آنها اصلا وزرای
احمدی نژاد نبودند یا اگر بودند امروز از روی ترس و عافیت طلبی است.
سرپرست دفتر
انتشارات سازمان اوقاف و امور خیریه، و سردبیر روزنامه الوفاق دوران احمدی نژاد
وقتی صحبتش با خبرآنلاین گرم می شود تیر انتقادش را علاوه بر قوه قضائیه به سمت برخی
از اطرافیان رئیس دولت نهم و دهم می گیرد و با کنایه نسبت به افرادی چون امیری فر
انتقاد می کند؛ آنچه در ادامه می خوانید مشروح این گفتگو است که در حاشیه بست نشینی امام زاده صالح انجام شد؛
****
برخی مقامات قضایی عنوان کردند اگر با احمدی نژاد برخورد نمی شود حتما حکمتی در آن
است؛ به نظر شما این حکمت چیست؟
آبروی خودشان.
مسئله رهایی آقای بقایی در حقیقت یک نماد است و با رهایی آقای بقایی و مشایی اتفاقی می افتد آن اصلاحی که آقای احمد نژاد به دنبال آن هستند محقق می شود. ایشان با نامه ای که به رهبری نوشتند پیشنهاد اصلاحات اساسی دادند که یک بند از آن آزادی همه کسانی بود که به دلیل انتقاد به نظام در زندان به سر می برند.
منظورتان چیست؟
من فکر می کنم تنها حکمتی که می تواند وجود داشته باشد حفط آبروی دادگاهی است
که آقای بقایی را محاکمه کرده است. واقعیت این است که از نظر آقای بقایی و وکلای
ایشان هیچ دلیل محکمه پسندی وجود ندارد و لذا اگر دادگاه علنی برگزار شود همه شاهد
خالی بودن پرونده از مدارک می شوند؛ وقتی این علنی شود دیگر کار تمام است و می
توان گفت یک پایان است برای بعضی ها.
فارغ از بحث آقای بقایی آیا آقای احمدی نژاد مدارکی در دست دارد که یک احتیاط در
مواجهه مستقیم با او وجود دارد؟
نه؛ اصلا این نیست. اینکه می گویند حکمتی وجود دارد تنها بحث حفظ آبرو است
چراکه وقتی دادگاه علنی شود همه چشم های دنیا شاهد خواهند بود که چه مدارکی قوه
قضائیه و دادگاه برای محکوم کردن آقای بقایی ارائه می کند. آقای احمدی نژاد، آقای
بقایی و آقای مشایی و همه وکلایی که
پرونده بقایی را دیده اند اعتقاد دارند هیچ مدرکی برای محکوم کردن آقای بقایی وجود
ندارد وقتی در شرایطی که هیچ مدرکی وجود ندارد دادگاه علنی شود همه می بینند بدون
وجود هیچ مدرک محکمه پسندی یک فردی محکوم می شود؛ سوال اینجاست که اینجا چه کسی
نابود می شود؟ بنابراین قوه قضائیه باید پاسخ گو باشد و علت اینکه تا حالا دادگاه
را علنی برگزار نکرده اند همین است.
البته بحث ما دادگاه آقای بقایی نیست بحث این است که چرا وقتی دائما از تخلفات
آقای احمدی نژاد صحبت می شود درباره برخورد می گویند حکمتی در آن هست؟
آنها اول بیایند تخلف خود را در این رابطه که دادگاه را علنی برگزار نکردند
بگویند بعد به تخلفات فرضی و پنداری احمدی نژاد بپردازند. اینکه دادگاه علنی
برگزار نشد مخالف نص صریح قانون اساسی است؛ این سوالی است که در ذهن مردم هم وجود
دارد دادستان هنوز به این سوال پاسخ نداده اند ادعایی خیالی و پنداری دیگری را
مطرح می کنند.
نمی شود برای فرار از پاسخ طرح دعوای جدید کرد و متاسفانه قوه قضائیه امروز
این کار را انجام می دهد. من نمی گویم طرح دعوی نکند بلکه می گویم اول به سوالات
مردم پاسخ بگوید و آنها را در مخالفت با قانون اساسی قانع کند بعد به سراغ طرح
دعوی جدید بکند از هرکسی که دوست دارد طرح دعوی کند علیه احمدینژاد اصلا طرح دعوا
کند علیه خدا و پیغمبر اما اول پاسخ پرسشها را بدهد.
برخی می گویند آقای احمدی نژاد در زمان سرپرستی بر وزارت اطلاعات پرونده ای از این
وزارتخانه با خود بیرون آورده و از این بابت گروکشی می کند؟
نه اصلا چنین چیزی نیست اینها مسائل انحرافی است که برای انحراف ذهن مردم مطرح
می کنند.ما نمی گوییم آنچه ما می خواهیم را انجام دهند فقط می گوییم پاسخی قانع
کنند بدهند. و از رسانه ها می خواهم این سوال را از قوه قضادیه بپرسد اقای بقایی
با اعتصاب خود برای علنی شدن دادگاه
تلاش کرد تا یک مطالبه عمومی شکل بگیرد
الان این مطالبه شکل گرفته است. اگر پاسخی هم ندارند از مردم عذرخواهی کنند.
این توصیه ها و خط و نشان کشیدن ها تا آزادی بقایی است یا برای دیگر زندانیان
سیاسی هم این دغدغه را دارید ؟
اصلا بر اساس قانون اساسی زندانی سیاسی در جمهوری اسلامی بی معناست. آقای
احمدی نژاد هم دست روی همین گذاشتند گفتند زندانی سیاسی می کنند با انگ اقدام بر خلاف
امنیت ملی؛ من عقیده سیاسیام با شما تفاوت دارد این شد اقدام علیه امنیت ملی پس
مخالفت سیاسی به چه معناست؟ آقای احمدی نژاد در نامه اش به رهبری نیز نوشتند که یک
نفر زندانی سیاسی به دلیل انتقاد به نظام جمهوری اسلامی در زندان ها نماند.
آقایان می ترسند از مرجعیت سیاسی خارج شوند. یک موقع آقایان اصلاح طلب مدعی بودند مرجعیت شعار آزادی سیاسی،آزادی بیان، حق انتخاب و ... فقط با ماست اما امروز این مرجعیت را ندارند. برخی از اصلاح طلبان حقجو حساب خودشان را با اصلاح طلبان منفعت طلب جدا کردند یکی از آنها همین آقای تاجزاده که گفت احمدینژاد را قبول ندارم اما حرف هایی که می زند را قبول دارم حداقل اینگونه باشید.
یعنی این بست نشینی ها و اعتراضات با آزادی آقای بقایی تمام نمی شود؟
ببینید مسئله رهایی آقای بقایی در حقیقت یک نماد است و با رهایی آقای بقایی و
مشایی اتفاقی می افتد آن اصلاحی که آقای احمدنژاد به دنبال آن هستند محقق می شود.
ایشان با نامه ای که به رهبری نوشتند پیشنهاد اصلاحات اساسی دادند که یک بند از آن
آزادی همه کسانی بود که به دلیل انتقاد به نظام در زندان به سر می برند. این
هدف،مطلوب و مطالبه است اما همه را که نمی تواند اسم برد که چه کسانی در زندان بسر
می برند و در چه وضعیتی هستند یکی از اینها می شود نماد نه اینکه فقط آنها مطرح
باشند. شما دیدید در بست نشینی امامزاده صالح آقای احمدی نژاد اسمی از آقای بقایی نیاورد و
خواستار آزادی همه زندانیان سیاسی شدند. بنابراین بحث آقای احمدی نژاد صرفا آزادی
آقای بقایی نیست بلکه اصلاحی است در روندها و رویه های ما نسبت به انتقاداتی که
درباره ضعف های نظام مطرح می شود.
اما در این بین تناقض های زیادی وجود دارد که نمی توان برداشت رفتار صادقانه از
آقای احمدی نژاد داشت به هر حال 8 سال ایشان رئیس قوه مجریه بود و اتفاقا در
دولت دوم ایشان بیشترین زندان سیاسی را با حکم های سنگین آن هم به جرم توهین به
رئیس جمهور در زندان ها داشتیم چرا آن زمان آقای احمدی نژاد چیزی نگفت و یادش نبود
ظلم شده است؟
این چند جواب دارد. اول اینکه اعتراضات آقای احمدی نژاد به قوه قضائیه مربوط
به الان نیست و در دوره ریاست جمهوری ایشان که اتفاقا در مطبوعات هم درج شده و شما
اگر سرچ کنید می بینید.
اتفاقا ما سرچ کردیم و سال 84 در انتقاد به آقای خاتمی دفاعیه بلندبالایی از
قوه قضائیه داشتند یا ویدئویی را از آقای احمدی نژاد دیدیم که در مصاحبه با یک
خبرگزاری خارجی رو به دوربین گفتند ما در ایران هیچ زندانی سیاسی نداریم
نه منظور من دفاعیه نیست و البته آن یک مغالطه است که دربارهاش توضیح می
دهم. منظور من اعتراضاتی است که نسبت به قوه قضائیه در دوره ریاست جمهوری آقای
احمدی نژاد ثبت و ضبط شده است. بنابراین اعتراضات بوده است. ایشان در همان سال ها
درخواست بازدید از زندان اوین را دادند.
این درخواست بازدید برای این بود که آقای جوانفکر در زندان بودند و اگر نبودند
احتمالا هیچ درخواستی هم مطرح نمی شد؟
بله آن زمان آقای جوانفکر در زندان بودند
و همین حرف شما هم آن زمان مطرح می شد اما این درخواست بازدید به دلیل
گزارشی بود که آقای جوانفکر از درون زندان دادند و آقای احمدی نژاد با خواندن آن
گفتند باید یک بازدید از اوین داشته باشند اما مخالفت شد و مسائلی پیش آمد که نشد
آقای احمدی نژاد بازدیدی داشته باشند.
بحث آقای مرتضوی موضوع دیگری است و اول باید به این سوال پاسخ داده شود که آیا موضوعات کهریزک متوجه آقای مرتضوی است یا آقای طائب. شاید ما بازی بخوریم. یعنی ما را بازی بدهند تا اینکه آن فرد مقصر سالم بماند.
چه مسئله ای؟
همین که بحث استقلال قوه قضائیه را مطرح کردند و بر همین اساس اجازه بازدید
رئیس جمهور از اوین داده نشد و اگر ایشان جلوتر می رفت باعث می شد درگیری پیش
بیاید خب از آنجایی که هم ایشان منع شده بود از درگیری و هم تمایلی به ایجاد تنش
نداشت این موضوع انجام نشد. در مورد مسئله حصر هم شما هیچ جمله ای از ایشان پیدا نمی کنید دال بر موافقت
اقای احمدی نژاد با موضوع حصر.
اما بحث سر اعتراض است وقتی آقای احمدی نژاد هیچ مخالفتی نکرده است این خودش
دلیلی بر رضایت است.
نه این علت دارد به هر حال آقای احمدی نژاد 4 سال هم در دولت اقای روحانی سکوت
کرد و هیچ نگفت. شما درباره سکوت های اقای احمدی نژاد بیشتر می دانید و می دانید که دلیل بر رضایت نبوده همانطور که
در دولت اول آقای روحانی سکوت کرد و هیچ نگفت آیا این به معنی رضایت اوست؟ هیچ
کدام از جناح های سیاسی کشور هیچگاه سکوت احمدینژاد را دال بر رضایت نگرفتند و
اتفاقا آن را نوعی تدبیر برای مقابله تحلیل کردند.
بخش دیگر جواب من این است که ایا تقاضاهایی که آقای احمدی نژاد نسبت به اصلاحات
اساسی امور دارند تقاضای منطقی و درست هست یا نیست ؟ اگر هست چرا ما بیش از آنچه
به این تقاضاها توجه کنیم به گذشته و سابقه توجه نمی شده است؟ خب امروز که توجه
شده چرا در حال حاضر به آن نمی پردازیم نه به اسم احمدی نژاد؟ من از بعضی از
آقایان سیاسی شنیده ام که گفته اند ما اگر از احمدینژاد دفاع کنیم گویی پشت سر
احمدی نژاد حرکت کرده ایم. او که نمی خواهد لیدر باشد اگر با این حرف ها موافق
هستند تصریح کنند ما طرفدار ایشان نیستیم اما این حرفها درست است. اما متاسفانه
شاهدیم جناح های مختلف سیاسی یک سکوت مرگبار اختیار کرده اند.
نکته دیگر این است که آقایان می ترسند از مرجعیت سیاسی خارج شوند. یک موقع
آقایان اصلاح طلب مدعی بودند مرجعیت شعار آزادی سیاسی،آزادی بیان، حق انتخاب و ...
فقط با ماست اما امروز این مرجعیت را ندارند. برخی از اصلاح طلبان حقجو حساب
خودشان را با اصلاح طلبان منفعت طلب جدا کردند یکی از آنها همین آقای تاجزاده که
گفت احمدینژاد را قبول ندارم اما حرف هایی که می زند را قبول دارم حداقل اینگونه
باشید.
متاسفانه برخی از آقایان که رفتند بازداشت شدند بعد از آن عافیت طلب شدند یا
ترسیدند گفتند حفظ جان کنیم و ...
دقیقا این بحث عافیت طلبی و منفعت طلبی درباره احمدی نژاد مطرح است اینکه تا
وقتی رد صلاحیت نشده بود و بقایی به زندان نیافتاده بود هیچ صحبتی نمی کردند اما
امروز علم مخالفت به دست گرفته است
اجازه بدهید؛ تند نروید. الان که آقای بقایی در حال مرگ است و آقای مشایی که
رفت جلوی سفارت انگلستان یک تنه همه چیز را منتسب به انگلستان کرد و کیفرخواست را
آتش زد. چه ترس و واهمه ای؟ شما می گویید آقای احمدی نژاد چرا قبلا هیچ چیز نگفته است.
بله شما می گویید گذشته مهم نیست ولی همین گذشته است که می گوید در حقانیت
آقای احمدی نژاد شک و تردید هست؟
شما صبر کنید من صحبت هاین تمام بشود به همه آنها می پردازم. گفتم که جواب
من از چند بخش تشکیل می شود. الان من جواب آنها را هم می دهم. اقای احمدی نژاد که
گفت من خیلی چیزها می دانم اما بسیاری از آنها را با خود به گور می برم برای حفظ
انقلاب و تنها 10 درصد آن را گفته ام. خود ایشان گفت اگر من دهن باز کنم همه چیز
به باد می رود.
یعنی همان زمان که در قدرت بودند گفتند سکوتشان درباره برخی مسائل این است که مردم
به یاس نرسند و این را یک سال قبل از انتخابات ریاست جمهوری مطرح کردند که همان
زمان صحبت هایی هم درباره آقای متکی و برخی آقایان دیگر هم عنوان کردند که بلوایی
به پا شد آقای احمدی نژاد گفت من فقط چند درصد آن چیزهایی را که می دانستم گفتم و
بخش اعظم آن را با خود به گور می برم. ( شما گوش بدهید قول می دهم قانع شوید) آقای
احمدی نژاد سکوت کردند تا اینکه گفتند مردم به یاس رسیدند و بیاعتمادی به مسئولان
اوج گرفته است.
خب این کار احمدی نژاد که میزان یاس را بالاتر برد.
شما صبر کنید من جواب می دهم. همان موقع که یاس افزایش پیدا کرده است استکبار
هم به دنبال پایان دادن به جمهوری اسلامی ایران است و شما این را در مطبوعات خارجی
می بینید که چهل سالگی پایان کار است. بی اعتمادی که غوغا می کند و در اصفهان می
بینید شعارهای عجیب و غریب می دهند و می گویند "ما اشتباه کردیم که انقلاب
کردیم" شما این کدها را داشته باشید. در این شرایط است که آقای احمدی نژاد
این موضوعات را به عرض رهبری رسانده است و گفته خطر جمهوری اسلامی ایران را تهدید
می کند. اقای احمدی نژاد گفت برای حفظ انقلاب دیگر نمی توان سکوت کرد. او می خواست
مردم به یاس نرسند اما اینها کاری کردند که مردم نا امید شدند. و انقدر فاسد شدند.
من نمی دانم شما چه گرایش سیاسی دارید اما آیا مسئولان زمان آقای خاتمی با مسئولان
امروز یکی هستند امروز که ماشالله همه لیدر ثروت هستند. ما در این مورد شیب داریم
شیبمان هم تند است.
خب رفتار آقای احمدی نژاد این شیب را تندتر کرد دائما گفت همه دزد هستند و
تخلفات دولت خودش هم زیاد بود؟
نه اصلا این طور نیست اتفاقا آقای احمدی نژاد وقتی این وضعیت را دید شروع کرد
به اعتراض کردن. البته زیرکان خارج می دانستند تنها نیروی جمهوری اسلامی ایران
مردم هستند و اگر مردم نباشند کار تمام است برای همین دائم شکاف درست کردند؛ الان
آنها می خواهند جمهوری اسلامی را ذبح کنند احمدی نژاد آمده است کار آنها را به
تعویق بیاندازد. برای همین می گویند احمدی نژاد آمده است و دوباره در مردم امید
ایجاد کرده است؛
چه امیدی ؟
اینکه کسی هست که حرف مردم را می زند و می توان پشت سر او قرار گرفت و انقلابی
ماند. حالا بعضی ها می گویند اینها بازی است تا انقلاب را حفظ کنند اما بازی نیست.
بقایی در زندان در حال جان دادن است؛ مشایی حکم زندان دارد خود آقای احمدی نژاد در
معرض خطر است. اصلا اینها بازی نیست. کار آقای روسای قوا تمام است و باوری نسبت به
آنها وجود ندارد. حالا شما می گویید چرا آن زمان گفته نشد و الان می گویید. امروز
اجحاف زیاد شده؛ تا یکجایی می توان سکوت کرد. تا یکجایی می توان گزارش داد. اقای
احمدی نژاد انتقادش را ابتدا به خود روسای قوا گفت اهمیت ندادند به رهبری گزارش
داد ایشان هم مسئولان را مسئول بررسی کردند؛ آقای احمدی نژاد گفت وقتی این شرایط
را دیدم مجبور شدم خودم وارد عمل شوم.
یک زمانی ایشان پیوسته گزارش ها را پیوسته خدمت رهبری می برد و این اواخر هم
چند نامه برای ایشان نوشت وقتی به جایی نرسید خودش به خیابان آمد اگر به جایی می
رسید مسلما به اینجا نمی رسد. اما می دانم دل شما راضی نمی شود چون قبلا این صحبت
ها گفته نشده است.
واقعیت هم همین است ما دلمان راضی نمی شود.
بله ما دوست داریم همیشه داد زده شود اما بعضی موقع ها همه چیز بهم می خورد.
با وجود همه این حرف ها من نمی خواهم گذشته را توجیه کنم که چرا در گذشته این
اعتراضات صورت نگرفت چون یک موقع خود آقای احمدی نژاد گفت کسانی که این صحبت را می
کنند ( چرا در گذشته اعتراض نکردید) راست می گویند ما باید داد می زدیم ولی نزدیم.
دقیقا وقتی کسی سالها پیش اعتراض مردم را خس و خاشاک می خواند نمی تواند
امروز دم از اعتراض بزند.
البته آن زمان هم آقای مشایی می گفت
ما نمی دانستیم وضعیت اینگونه است و امروز که خودمان دیدیم می فهمیم چه خبر
است. البته نمی گویم این حرف را کاملا قبول دارم اما تا اندازه ای درست است. به هر
حال اخبار و اطلاعات به مرور می رسد من تا زمانی که خودم به زندان نرفته بودم نمی
دانستم چه خبر است. وقتی رفتم گفتم چقدر خوب شد که آمدم؛ چراکه اگر فردا روزی حرفی
خواستم بزنم بدانم مشکل کجاست. قبلش می شنیدم اما بین شنیدن و دیدن فاصله زیاد
است. حتی اگر شما به عنوان یک قاضی بروید ببینید نمی توانید به درکی برسید که به
عنوان یک زندانی می روید و می بینید.
الان کسی بود که در مرحله بازجویی بود و هنوز به دادگاه نرسیده بود گزارشی داد
که ما شاخ در می آوردیم که چرا باید اینگونه باید باشد. آقای جوانفکر از درون
زندان این گزارشات را داد که آقای احمدی نژاد تصمیم گرفت بازدید کند. آقای بقایی
وقتی از هفت ماه انفرادی بیرون آمد به اقای احمدی نژاد گزارش داد که در آنجا چه می
گذرد.
آقای شریف زاده باز من نمی توانم قانع شوم چرا که درست زمانی که سه نفر در
بازداشتگاه کهریزک کشته شدند آقای احمدی نژاد تمام قد پشت سعید مرتضوی که مسئولیت
داشت ایستاد و حتی حاضر شد وزیر کارش را برای عامل کهریزک قربانی کند؟
ببنید بحث مرتضوی با بحث کهریزک دوتا است.
زیرکان خارج می دانستند تنها نیروی جمهوری اسلامی ایران مردم هستند و اگر مردم نباشند کار تمام است برای همین دائم شکاف درست کردند؛ الان آنها می خواهند جمهوری اسلامی را ذبح کنند احمدی نژاد آمده است کار آنها را به تعویق بیاندازد.
آقای شریف زاده اگر آقای احمدی نژاد این طور که شما می گویید حقانیت دارد چرا
هر روز از دایره حامیانش کم می شوند؟ امروز کمتر کسی از وزرای دولت نهم و دهم را
می بینیم که طوماری علیه احمدینژاد امضا نکرده باشد؟
شاید می ترسند. و خبردارم که نامه ها نوشته اند و توی دهانشان زده اند.
منظورتان چه کسانی هستند؛ یعنی صفارهرندی و حسینی و...
آنها کی وزیر احمدی نژاد بودند؟ آقای
احمدی نژاد یکبار گفت وزیر اطلاعات وزیر من بود؟ او گفته بود وزرای رئیس جمهور
وزرای خودش باشند. نمی شود این موضوعات را باز کرد. صفارهرندی کجا وزیر احمدی نژاد
بود؟ متکی و مصلحی کجا وزیر احمدی نژاد بودند؟.. بگذریم
یعنی آقای احمدی نژاد هیچ کدام از وزرا از حاجی بابایی گرفته تا لنکرانی و ...
را خودش انتخاب نکرده؟
نه بعضی ها هم اینگونه نبوده است به هر حال فشارها هست و می ترسند. مسلما وقتی
مشایی که خود احمدی نژاد بود امروز توی زندان است اگر حاجی بابایی حمایت می کرد کجا
بود؟ معلوم است که می گوید مخالف است یا سکوت می کند. مردش آن است که سکوت کنند. آن
نامردش هم که ...
شما می بینید برخی که خودشان را امام جماعت نهاد
ریاست جمهوری معرفی می کنند و علیه احمدی نژاد موضع می گیرند زمانی به زندان رفته اند و در این رابطه گزارش مفصل از زندان دادند حالا که می خواهی با احمدی نژاد مخالفت کنی یادت نیست چه
گزارش مفصلی از زندان دادی؟ تناقض تا کجا؟
شما خودتان داوری کنید؟
منظورتان آقای امیری فر است؟
بماند. ایشان را به بهانه مستند ظهور بازداشت کردند و بعد از انکه بیرون آمد
نامه نوشت و به قول خودش آن نامه باعث شد خیلی ها تغییر بکنند. حالا می آیند مخالف حرف می زنند. باید از ایشان
پرسید آن حرف ها و گزارش ها درست بود یا این دفاعیه ها؟ به هر حال افرادی از اول
دلشان با احمدی نژاد نبودند یا اصلا وزیر احمدی نژاد نبودند و یا ترسیدند. من تمام
حرف هایی که می زنم مستند است.
آقای شریفزاده! شما فکر می کنید احمدی نژاد 84 چه تفاوتی با احمدی نژاد 97
دارد؟
آقای احمدی نژاد همیشه در حال تغییر و تعالی است. من یکبار گفتم احمدی نژاد
سال 84 تلاش می کرد برای عدالت در ایران یک چهره ملی بود اما بعد از آن رفت در بعد
جهانی و دموکراسی ملل را مطرح کرد به این معنا که کل کره زمین یک ملت هستند. به
هرحال از آن زمان هم باز رشد داشتند. من فکر می کنم همه آدمها رشد می کنند.
29216