ماهان شبکه ایرانیان

با پنج سریال پلیسی/ جاسوسی جذاب و هیجان‌انگیز نماوا آشنا شوید

ـ «لیست سیاه» The Blacklistریموند “رِد ” ردینگتون، افسر سابق نیروی دریایی ایالت متحده و یکی از ده فراری مهم تحت تعقیب اف بی آی که بیست سال قبل ناپدیدشده است، خود را به هارولد کوپر رئیس نیروی ویژه و معاون سرپرست اِف بی آی در ساختمان جِی ادگار هوور در واشنگتن تسلیم می‌کند

از آغاز زمانی که انسان‌ها شروع به تعریف و شکل دادن به داستان‌ها کرده‌اند، داستان بررسی توانایی‌های ما برای تخلف و سرپیچی و مقابله با آن نیز شاملشان بوده است. این سنت به معنای واقعی کلمه به قدمت خود انسان است.
تمایل ما به شنیدن و دیدن این داستان‌ها تنها به ثبت این‌که مردم چگونه قوانین حاکم بر جامعه را می‌شکنند، خلاصه نمی‌شود. ما به‌طور مداوم جذب داستان خود این شخصیت‌ها می‌شویم؛ آن‌ها که مرتکب جرم می‌شوند و کسانی که به دنبال اجرای عدالت و یافتن متخلفان هستند.
چه این داستان‌ها درباره کارآگاهانی باشد که این جنایات را موردبررسی قرار می‌دهند، کسانی که در سیستم قضایی هستند و تلاش دارند سطح مناسب مجازات را تعیین کنند؛ و یا داستان دوستان و خانواده‌هایی که متأثر از این اتفاقات هستند، این فرایند تبدیل به بنیاد و اساس بسیاری از معیارهای فرهنگی شده است.
در این مقاله به معرفی گلچینی از بهترین سریال‌های جنایی و جاسوسی پرداخته‌ایم که در نماوا در اختیار شما مخاطبان عزیز قرار گرفته است. سریال‌های که به بهترین و جذاب‌ترین شکل ممکن به داستان مجرمان، کارآگاهان و افراد درگیر این وقایع پرداخته است:
ـ «مظنون» Person Of Interest Ù…روری بر فصل سوم «مظنون» Person Of Interestهارولد فینچ (مایکل امرسون) یک میلیاردر و یک طراح نرم‌افزار نابغه است. او دستگاهی برای دولت طراحی می‌کند که قابلیت تشخیص اعمال تروریستی را قبل از وقوع آن دارد؛ فینچ کشف می‌کند که دستگاه همه‌چیز را می‌بیند؛ از اقدامات تروریستی بالقوه گرفته تا جرائم خشونت‌آمیز که مربوط به مردم عادی می‌شود. وقتی دولت جرائم خشونت‌آمیز بین مردم عادی را “بی‌ربط ” به خود در نظر می‌گیرد، فینچ یک بَک دُر برای سیستم می‌سازد که به او کد ملی و امنیتی شخصی را می‌دهد که در جرم و جنایتی که در آینده رخ می‌دهد درگیر است (این برنامه کامپیوتری مشخص نمی‌کند که این شخص مجرم است یا قربانی). فینچ دست بکار می‌شود تا خود از وقوع جرم جلوگیری کند، او بعد از مطالعات و جستجوی فراوان جان را برای همراهی خود انتخاب می‌کند، جان ریس (جیم کاویزل) یک مأمور سابق سازمان سیا است، به‌وسیله هارولد انتخاب می‌شود تا با مهارت‌های که دارد به او کمک کند. مبارزه با خلاف‌کاران، شبکه‌های مافیا، دخالت در کارهای پلیس، اف بی آی و سازمان سیا، خیلی زود او را بین این افراد به شهرت می‌رساند. در نهایت فعالیت‌های آن‌ها باعث می‌شود که توسط پلیس نیویورک، مأموران سیا که ریس را مرده می‌پنداشتند، یک هَکِر کامپیوتر به نام “روت ” که می‌خواهد به سیستم دسترسی داشته باشد و مقامات دولتی که می‌خواهند یافته‌های این دستگاه یک راز باقی بماند، تحت تعقیب قرار بگیرند…
ـ «روانکاو» Mentalistنگاهی بر قسمت اول سریال «روانکاو»سریال «روانکاو» سریالی است با نگاهی شکاکانه به پیشگویی و کار‌های پلیسی.  یک درام جنایی کارآگاهی که با طنز همراه است. سیمون بیکر Simon Baker، این بازیگر استرالیایی جذاب، نقش مردی را بازی می‌کند که قبلاً پیشگوی معروفی بوده است و حالا یک کارآگاه پلیس است. او بسیار دقیق همه‌چیز را موشکافی می‌کند، رفتار آدم‌ها، چیز‌هایی ریز و جزئی محیط. درصحنه‌هایی از گذشته ما پاتریک جین (سیمون بیکر) را در 5 سال قبل می‌بینیم، یک پیشگو که همه حقه‌های کلاه‌بردارانه را به کا‌ر ‌می‌گیرد تا به مردم بقبولاند که با دنیای مردگان در ارتباط است. در یک شوی تلویزیونی او ادعا می‌کند در حال همکاری با پلیس برای یافتن قاتل زنجیره‌ای به نام مستعار رِد جان است. آن شب وقتی جین به خانه می‌رود یادداشتی روی در اتاق‌خوابش می‌بیند که از طرف رِد جان است. جین در مورد توانایی‌هایش پز می‌دهد و قاتل زنجیره‌ای را مسخره می‌کند و او را کوچک و زشت می‌نامد. این قاتل حرف‌های جین در تلویزیون به مذاقش خوش نیامده بود و انتقامش را گرفته بود. در یادداشت نوشته بود اگر جین در اتاق را باز کند همسر و دخترش را می‌بیند که به قتل رسیده‌اند. مسلماً این موقع است که جین پیشگویی را کنار می‌گذارد و مخالف سرسخت آن‌ها می‌شود. این همان موقع است که به نیروی پلیس می‌پیوندد تا در یافتن رد جان به آنها کمک کند…

ـ «لیست سیاه» The Blacklistریموند “رِد ” ردینگتون، افسر سابق نیروی دریایی ایالت متحده و یکی از ده فراری مهم تحت تعقیب اف بی آی که بیست سال قبل ناپدیدشده است، خود را به هارولد کوپر رئیس نیروی ویژه و معاون سرپرست اِف بی آی در ساختمان جِی ادگار هوور در واشنگتن تسلیم می‌کند. ردینگتون ادعا می‌کند که او می‌خواهد به اِف بی آی کمک کند تا جنایت‌کاران و تروریست‌های که او در بیست سال گذشته با آن‌ها در ارتباط بوده را ردگیری و دستگیر کنند؛ افرادِ بسیار خطرناک و منحرفی که دولت ایالات‌متحده از وجود آن‌ها بی‌اطلاع است.
او تحت دو شرط کمک و دانش خود را در اختیار کوپر می‌گذارد: مصونیت از پیگرد قانونی و اینکه او می‌خواهد به‌طور انحصاری با الیزابت کین کار کند، یک مأمور تازه‌کار اِف بی آی که به‌تازگی به بخش کوپر پیوسته. بعدازاینکه کوپر پیشنهاد ردینگتون در پیدا کردن و کشتن یک تروریست را در قسمت اول امتحان می‌کند، ردینگتون می‌گوید که این مرد تنها اولین فرد در “لیست سیاهِ ” او از مجرمین جهانی بوده که در طول حرفه مجرمانه خود تهیه‌کرده و می‌گوید که او و اِف بی آی هر دو به آن‌ها علاقه دارند. رمز و راز ردینگتون و زندگیِ لیز و علاقه ردینگتون به او، به‌تدریج درروند مجموعه آشکار می‌شود. هر اپیزود به یک از مجرمان جهانی که ردینگتون به گروه معرفی می‌کند و برای دستگیری‌شان کمک می‌کند می‌پردازد…

ـ «نارکوها» Narcos«نارکوها» Narcos، به داستان کارتل بدنام کلمبیایی، “مِدِلین” می‌پردازد؛ ظهور و سقوط پادشاه قاچاق کوکائین پابلو اسکُبار Pablo Escobar و مأمورین سازمان مبارزه با مواد مخدر که در تعقیب و شکار او هستند. داستان به شکل گسترده‌ای از زاویه دید اسکبار (با بازی هنرپیشه برزیلی واگنر موراWagner Moura)و مأمور سازمان مواد مخدر آمریکا، استیو مورفی (بوید هالبروک Boyd Holbrook) بیان می‌شود؛ که در مقابل هم قرار می‌گیرند و یک جنگ تمام عیار را شکل می‌دهند. داستان از روزهای اول نبرد مواد مخدر شروع می‌شود؛ زمانی که بزرگ‌ترین متخلفان “هیپی‌هایی با دمپایی ابری ” هستند با یک کیلو ماری‌جوانا و در ادامه این تبدیل می‌شود به جنگ‌های خشونت‌بار و خون‌آلود بین اعضای کارتل که تُن‌ها کیلو کوکایین را جابه‌جا می‌کند و مأموران کلمبیایی، مکزیکی و آمریکایی. مبارزهایی که حداقل جان 4000 نفر را در طول دو دهه گرفت. در اسپانیایی اصطلاح “نارکو” مخفف کلمه “نارکوترافیکانته” است به معنای “قاچاقچیان مواد مخدر”. پیش از این در آمریکا اصطلاح “نارک” یا “نارکو” به افسر متخصص از نیروی پلیس مواد مخدر اطلاق می‌شد. مورفی و پنیا دو مأموری هستند که پابلو اسکُبار را به زیر کشیدند. شکار رهبر بدنام کارتل مدلین داستانی است که در دو فصل اول مجموعه به نمایش درآمد که در آن هر دو مأمور به عنوان مشاوران مجموعه به خدمت گرفته شدند.
ـ «مدیر شیفت شب» The Night Managerمعرفی سریال The Night Manager: یک داستان جاسوسی پر تعلیقجاناتان پاین (با بازی خارق‌العاده‌ی تام هیدلستون Tom Hiddleston ) مردی است که برای ثروتمندان آنچه را که نیاز دارند فراهم می‌کند. او مدیر شب یک هتل گران‌قیمت در قاهره است؛ مردی که به معنای واقعی کلمه می‌تواند هر چیزی را برای مشتریانش تهیه کند. هنگامی که یکی از مشتریانش برای کسب محافظت جانی به سراغ او می‌آید، او با وجودی که نگران و عصبی شده موافقت می‌کند. سندی را از او می‌گیرد که در مورد یک معامله اسلحه است و از آن کپی‌ای تهیه می‌کند و آن مدارک را به سفارت انگلستان می‌رساند. اما او در محافظت از آن زن شکست می‌خورد. با مطالعه این پرونده او از وجود یکی از بازیکنان قدرتمند دنیای تجارت اسلحه، ریچارد روپر (با بازی هیو لوری Hugh Laurie) آگاه می‌شود. آنجلا بور (با بازی اولیویا کلمن Olivia Colman) که رئیس یک سرویس اطلاعاتی است که به طور جداگانه از “ام آی 6” (سازمان اطلاعات مخفی بریتانیا) عمل می‌کند، جاناتان پاین را استخدام می‌کند تا به‌صورت مخفی وارد دایره داخلی روپر شود. آنجا او با جاد دوست‌دختر روپر (با بازیالیزابت دبیکی Elizabeth Debicki ) و کورکوران مرد دست راست روپر (با بازی تام هالندر Tom Hollander) آشنا می‌شود. پاین هویت جدیدی کسب می‌کند و خود را در دنیای پر زرق‌وبرق روپر میابد اما هرگز هزینه‌های انسانی که برای این‌ها پرداخت شده است را فراموش نمی‌کند…

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان