ماهان شبکه ایرانیان

سارقان هالیوودی خودپرداز‌ها در دام

سارقان خودپرداز‌های تهران و کرج که به شیوه فیلم‌های هالیوودی و با کلاه گیس ونقاب نقشه سرقت‌ها را اجرا می‌کردند از سوی پلیس پایتخت دستگیر شدند.

سارقان خودپرداز‌های تهران و کرج که به شیوه فیلم‌های هالیوودی و با کلاه گیس ونقاب نقشه سرقت‌ها را اجرا می‌کردند از سوی پلیس پایتخت دستگیر شدند.
 
سارقان هالیوودی خودپرداز‌های بانکی به دام افتادند
 
این چهار سارق حرفه‌ای و سابقه دار از پنجم اسفند سال گذشته سرقت هایشان را آغاز کردند. آن‌ها 5 سرقت در پایتخت و 6 سرقت در کرج مرتکب شدند و درنهایت با تلاش کارآگاهان اداره هفدهم پلیس پایتخت دستگیر شدند.
 
سارقان 4 روز پس از آخرین سرقت خود که دستگاه خودپرداز فروشگاه زنجیره‌ای رفاه در جنوب تهران بود در 26 فروردین امسال، به‌دام افتادند. چهار متهم صبح روز گذشته به اداره آگاهی منتقل شدند.

سرهنگ حمیدرضا یاراحمدی - سرپرست پلیس آگاهی پایتخت- در این باره گفت: از این افراد وسایلی که در سرقت‌ها استفاده می‌کردند مانند ماسک و دستکش و قسمتی از پول‌های سرقتی و سه دستگاه خودروی مسروقه نیز به‌دست آمد. هر کدام از دستگاه‌ها 20 تا 30 میلیون تومان پول داشته‌اند و قیمت هر کدام از دستگاه‌های خودپرداز 150 میلیون تومان ارزیابی می‌شود.
 
شایان سردسته و مغز متفکر این باند است. تخصص قبلی‌اش سرقت مغازه‌های پایتخت بوده، اما پس از آزادی شگرد سرقتش را تغییر داد و با تشکیل باندی نقشه سرقت از دستگاه‌های عابر بانک را اجرا کرد. گفت‌و‌گوی خبرنگار «ایران» با این 4 سارق را بخوانید:

فکر می‌کردی دستگیر شوی؟
هرگز. حتی یک درصد هم احتمال نمی‌دادم. بعد از هر سرقت ما کانال‌ها و سایت‌های خبری را جست‌وجو می‌کردیم. فیلم سرقت‌های خود را که در فضای مجازی پخش شده بود دیده بودیم، اما به‌قدری محتاطانه عمل می‌کردیم که هیچ ردی از خودمان به‌جا نمی‌گذاشتیم. ما در تمام سرقت هایمان از کلاه گیس و نقاب استفاده می‌کردیم و امکان نداشت که دستکش به‌دست نداشته باشیم. در زمان سرقت به‌هیچ‌وجه با هم در تماس نبودیم.

با اعضای باند چطور آشنا شدی؟
بهروز را از مدت‌ها قبل می‌شناختم، در دستگیری قبلی‌ام هم جرمم بود و در زندان هم با هم بودیم. دو نفر دیگر عمو و برادرزاده هستند که موقع خرید و فروش یک خودرو با آن‌ها آشنا شدم.

برای چه زندان بودی؟
سرقت مغازه. به‌همراه سه نفر دیگر از دوستانم از مغازه‌ها سرقت می‌کردیم.

چه مدت زندان بودی؟
5 سال حبس برایم بریده شد و، چون نداشتم رد مالم را بدهم مجبور شدم دو سال دیگر هم در زندان بمانم.

رد مال چقدر بود؟
164 میلیون تومان که در نهایت 70 میلیون تومان نزول گرفتم و مابقی‌اش را هم جور کردم و از زندان آزاد شدم. اما در حقیقت از چاله درآمدم و افتادم در چاه. چرا که باید 70 میلیون تومان را دو ماهه 90 میلیون تومان برمی گرداندم و این مبلغ زیادی بود. برای همین هم تصمیم به سرقت گرفتیم. اما چون تجربه سرقت مغازه را داشتم و می‌دانستم که با پیشرفت علم و تکنولوژی، دیگر کسی پول پرداخت نمی‌کند و همه خرید‌ها اینترنتی و با کارت عابر بانک است تصمیم گرفتم شگردم را تغییر دهم.

از چند روز قبل ایده سرقت به ذهنتان رسید؟
دو روز قبل از نخستین سرقتمان که در تهران بود.

دستگاه‌ها را چطور انتخاب می‌کردید؟
در سطح شهر پرسه می‌زدیم و با دیدن دستگاه خودپرداز اقدام به‌سرقت آن‌ها می‌کردیم.

خودرو‌هایی که برای سرقت‌ها استفاده می‌کردید را از کجا آوردید؟
اردشیر، سارق حرفه‌ای خودرو‌های مدل بالاست. بخصوص خودروی ماکسیما را در چشم برهم زدنی می‌دزدد. اما ماشین‌های دیگر را هم به همان مهارت سرقت می‌کند.

چطور سرقت می‌کردید؟
خودرو‌های بدون سیستم ایمنی که در کنار خیابان بودند را چند ساعت قبل از سرقت می‌دزدیدیم.

شهرام، ورزشکار است، سابقه کیفری ندارد، هنگام خرید و فروش خودرو با اعضای این باند آشنا شده است.

ایده سرقت چطور به ذهنتان رسید؟
مغز متفکر ما شایان بود. او پیشنهاد داد که سرقت کنیم. اما ایده را از روی فیلم‌های هالیوودی دیدیم. آن‌ها با روش مخصوصی دستگاه‌های خودپرداز را به سرقت می‌بردند. این‌طور شد که تصمیم به سرقت دستگاه خودپرداز گرفتیم.
 
ما دستگاه‌هایی که آن‌ها برای سرقت استفاده می‌کردند را ما نداشتیم و بی‌شک اگر می‌خواستیم تهیه کنیم باید هزینه زیادی پرداخت می‌کردیم؛ و راه حلی که به ذهنتان رسید؟
در اینترنت جست‌وجو کردیم و این شگرد به ما پیشنهاد شد. دستگاه‌ها را روی زمین پیچ می‌کردند و ما با دیلم و کمی زور می‌توانستیم آن‌ها را سرقت کنیم.

وسوسه پول باعث شد که در این سرقت‌ها همراه شوید؟
من طلاسازی در بازار دارم و وضع مالی‌ام خوب بود. مغازه‌ام را اجاره دادم، اما در این گیر و دار بالا و پایین شدن قیمت دلار، مستأجرم مغازه را برگرداند. من باید 50 میلیون تومان به او پرداخت می‌کردم، اما این پول را نداشتم.

در چند سرقت با اعضای تیم بودی؟ دو تا در تهران و دو سرقت در کرج. تمام سرقت‌ها را قبل از عید انجام دادیم و، چون پولی که می‌خواستم تهیه کردم دیگر با گروه همراه نشدم.

سرقت با هم سلولی
بهنام؛ هم جرم و هم سلولی سابق سردسته باند است. او و سه متهم دیگر این پرونده در خانه مجردی یکی از آن‌ها دور هم جمع شدند و نقشه سرقت را طراحی کردند.

بعد از سرقت دستگاه‌های خودپرداز کجا می‌رفتید؟
باغ متروکه‌ای در اطراف تهران بود که دستگاه‌ها را به آنجا می‌بردیم و بعد از تخریب و سرقت پول‌ها، آنجا را ترک می‌کردیم.

در سرقت خیابان میرداماد، به فاصله دو ساعت دو بار از یک مرکز سرقت کردید چرا؟
دفعه اول که سرقت کردیم، با خودمان گفتیم وقتی دستگاه را به همین راحتی می‌شود سرقت کرد، دستگاه دوم را هم می‌توانیم سرقت کنیم. به همین خاطر دوباره برگشتیم و سرقت دوم را انجام دادیم.

متخصص سرقت ماکسیما
اردشیر، به قدری مواد کشیده است که قدرت صحبت کردن ندارد. کلمات را شمرده شمرده بیان کرده و بعد از چند کلمه سکوت می‌کند.

خودرو‌ها را تو سرقت می‌کردی؟
بله، در چشم برهم زدنی.
با اعضای این باند چطور آشنا شدی؟ پسر برادرم در کار خرید و فروش خودرو بود. در جریان فروش خودرواش با دو نفر از اعضای باند آشنا شدیم. آن‌ها پیشنهاد سرقت را دادند و ماهم که از پول بدمان نمی‌آمد قبول کردیم.
سابقه داری؟ بله در سرقت خودرو. این‌طوری مرا نگاه نکنید در چند ثانیه خودرو را جلوی چشم هایتان سرقت می‌کنم.
 
منبع: روزنامه ایران
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان