همیشه وقتی به ماه محرم نزدیک می شویم و به یاد مراسم عزاداری سید و سالار شهیدان اباعبدالله الحسین (علیهالسلام) می افتیم، اولین واژه و نخستین فضا و مکانی که به ذهنمان می رسد«هیأت» و «حسینیه» است. انگار واژه «هیأت» با نام حسین (علیهالسلام) و قیام کربلا عجین شده. این کلمه با هر چیز دیگر یا برای هر ساختار دیگری هم که به کار برود، باز در مقام نخست، ذهن را به مفهوم هیأت های عزاداری رهنمون می کند. اصلی ترین و جدی ترین ساختاری که در این سال ها توانسته در قالب حرکت های جمعی مردمی، حرکت امام حسین (علیهالسلام) را تبیین و تبلیغ کند هیأت بوده. با نگاهی اجمالی به نقش هیأت ها در سنوات گذشته به راحتی می توان نتیجه گرفت که این ساختار توانسته تا حد قابل قبولی رسالتی را که بر دوش داشته به انجام برساند. ضمن آنکه امروز برای ترویج و تبلیغ مفاهیم دینی به شدت نیازمند طرح ها و برنامه های کارآمد و ساختارهای مؤثر هستیم. بنابراین جا دارد در مجال های مختلف و از نظرگاه های متفاوت، به صورتی ویژه کارکردها و مختصات هیأت بررسی شود.
هیأت ها چه می کنند و راز ماندگاریشان چیست؟ چه مولفه ها و نکاتی در شکل گیری یک هیأت سهیم است و چه آسیب هایی حیات آن را تهدید می کند؟ هیأت ها چگونه و با چه نسخه هایی توانسته اند در طول زمان برآسیب های پیش روی خود فائق آیند و بر حیات خویش پایدار بمانند؟ آیا مدل هیأت های عزاداری برای دیگر کارهای گروهی و اقدامات جمعی قابل گرته برداری و الگوگیری است؟ آیا هیأت ها در دوره معاصر نیازمند بازنگری یا تغییر ساختار هستند؟ آیا تهدیدات و خطرات جدیدی متوجه هیأت های جدید شده؟ آیا نسل جدید توانسته میراث دار خوبی برای هیأت های عزاداری باشد؟ اینها و بسیاری از سوالات و منظرهای مطالعاتی دیگر مواردی است که می توان از زاویه آن به تحلیل هیأت های عزاداری پرداخت. به عنوان نقطه شروع در این مجال به بررسی مولفه ها و شاخص های عمومی یک هیأت عزاداری می پردازیم. البته می توان عوامل دیگری را نیز به عنوان مولفه های متمایز هیأت شناسایی کرد که نیاز به فرصت هایی بیشتر از چند صفحه دارد.
1- مردمی بودن
اصلی ترین مولفه یک هیأت، مردمی بودن آن است. عموماً هیأت ها به جایی وابستگی ندارند. هیأت ها همواره از دل مردم و توده بیرون آمده و همواره در خدمت آنها بوده اند. برای ورود به هیأت، هیچگاه سمت و عنوان و نژاد و شهریت، محلی از اعراب نداشته. شاید بتوان گفت در حال حاضر هنوز مردمی ترین ساختار کار جمعی در اجتماع، همان هیأت های عزاداری است.
درب های هیأت هیچگاه به روی مردم بسته نبوده. هیأت همیشه از میهمانان مردمی - چه پیر و چه جوان - فارغ از محل سکونت آنها استقبال کرده و با روی گشاده ورودشان را خیرمقدم گفته. اگر هیأت هایی را که عمری از آنها گذشته بررسی کنیم، متوجه خواهیم شد که اصلی ترین رموز ماندگاری آنها، پیوند همیشگی با بدنه اجتماع بوده؛ پیوندی حیاب بخش. عملاً هیأت ها از اجتماع حیات می گیرند و به اجتماع حیات می بخشند.
2- اقتصاد تکلیف محورانه
هر حرکت اجتماعی نیازمند صرف هزینه و استفاده از منابع مالی و مادی است. هیأت های عزاداری نیز از این قاعده مستثنی نبوده و نیستند. اگرچه هزینه کرد هیأت ها در برهه های مختلف تاریخی متفاوت بوده ولیکن در معمولی ترین حالت نیز یک هیأت برای برگزاری یک دهه عزاداری در محرم، نیازمند تامین مالی به حد کفایت است.
موارد هزینه ای هیأت می تواند متنوع و مختلف باشد؛ از هزینه های پذیرایی گرفته تا هزینه های آماده سازی حسینیه، تکایا و مساجد. به اینها ضمیمه کنید خرج های دیگری که عموماً هیأت ها هرساله برای آن تدابیر خاصی می اندیشند مثل هزینه سخنران و واعظ و مداح و ذاکر. اما نکته کلیدی تحلیل عملکرد هیأت های عزاداری، تدابیر و روش های هیأتی ها برای تامین مخارج است. هیئات برحسب تجربه دریافته اند که می توانند از کمک های مردمی (اقلام ریز و درشت کالا و پول) امورات خود را بگذرانند. این همان چیزی است که در عنوان بحث به آن اطلاق کردیم «اقتصاد تکلیف محورانه».
یک فرد هیأتی با توجه به این معنا وارد گود می شود که برگزاری هیأت عزاداری اباعبدالله (علیهالسلام) یک تکلیف و رسالت دینی است و در انجام آن باید تمام سعی خویش را مصروف دارد و حتی برای جمع آوری منابع مالی از هیچ تلاشی فروگذار نکند، مردم به عنوان گردانندگان اصلی هیئات متوجه شده اند که باید با تمام توان - آن هم برگرفته از علقه های دینی - در تامین مخارج هیأت مشارکت کنند.
چه بسیار دیده ایم خانواده هایی را که قبل از دهه محرم به چند هیأت کمک مالی می کنند و دست مسئولین را برای دریافت کمک رد نمی کنند. فراتر از این شیوه، نذوراتی است که مردم از گذشته نسبت بدان اهتمام ورزیده اند. نخ تسبیح کمک های مردمی به هیئات، رگه ها و جهت گیری های پررنگ دینی است که در این بده بستان های مالی موج می زند.
3- مسئولیت پذیری اعضای هیأت
یکی از شیرین ترین مولفه های هر هیأت که از همان ابتدای کار توجه هر تحلیلگری را به خود جلب می کند، تقسیم کار و مسئولیت پذیری افراد است؛ مدیریتی پویا و فراگیر که تمام بدنه هیأت را در کارها و امورات شریک کرده و به کار می گیرد. عموماً در یک هیأت سامان یافته کمتر کسی پیدا می شود که کاری برای انجام نداشته باشد. بالاتر از این مشاهده می شود که کارها - حتی اگر به ظاهر کوچک و کم اهمیت باشند - مسئول ویژه ای دارند که هر سال همان کار را انجام می دهد. بسیار دیده ایم که یکی مسئول پخش نان است و دیگری میاندار هیأت، یکی مسئول سماور است و دیگری مسئول پخش چای، یکی مسئول بلندگو و اکوست و دیگری مسئول پرده پوش کردن حسینیه، یکی مسئول خیرمقدم گفتن است و دیگری مسئول کفش داری، و بسیاری از امورات و کارهای دیگر که در این مجال فرصت فهرست کردنشان نیست. این نوع تقسیم کار یکی از مختصات و تمایزات بومی هیأت هاست که در کمتر سازمانی با این کیفیت مشاهده می شود.
4 - حضور بانوان
هیأت ویژه آقایان نیست؛ اگرچه ممکن است بعضی برنامه ها ویژه آقایان برگزار شود. همان طور که برخی جلسات ختم قرآن و ذکر و دعا ویژه خانم ها برگزار می شود اما در هیأت ها یکی از جدی ترین بخش های مخاطبین و حتی دست اندرکاران بانوان هستند. همزمان با شروع مراسم خانم ها هم به قدر آقایان درگیر کار و فعالیت می شوند. در هیأت های محلی جنب وجوش ویژه ای در بین خانم های محل دیده می شود؛ کمک در پذیرایی و آماده سازی طعام و... حضور جدی بانوان باعث شده اصلی ترین رکن تشکیل دهنده هیأت خانواده باشد و مردم به صورت خانوادگی در هیأت شرکت کنند.
5- انقلابی بودن
هیأت ها همیشه روح قیام حسینی را به همراه داشته اند بنابراین هیأت تبدیل به نهادی «نیروساز» و «کادر پرور» شده. به همین دلیل در طول تاریخ مشاهده شده که هیأت ها سردمدار عدالت طلبی و آرمانخواهی بوده اند. نقش ویژه هیئات در شکل گیری و پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی بر هیچکس پوشیده نیست. باید سراغ انقلابی ترین نیروها را در هیئات گرفت. عملاً هیأت پیوندی ناگسستنی با اسلام عدالت طلب و به تعبیر حضرت امام (ره) اسلام ناب محمدی (ص) دارد.
6- فراگیر بودن
هیأت از حیث گسترده جغرافیایی فراگیر است؛ یعنی در هر منطقه و موقعیتی می توان هیأت هایی را شناسایی کرد. در هر محله بعضاً تا چندین هیأت و با فواصل کم از یکدیگر تأسیس شده اند. گستره هیأت ها از مساجد و حسینیه ها فراتر رفته و هر ساله هیأت های بسیاری در خیابان یا منازل افراد تشکیل می شوند. فراگیر بودن رکنی است که باعث شده اصلی ترین نهادی که از کوچک ترین روستا تا بزرگ ترین شهر قابل شناسایی است هیأت باشد.
7- هویت مستقل
یکی از اصلی ترین رازهای ماندگاری هیأت های عاشورایی، برخورداری از هویت منسجم و مستقل است. هویت یعنی آن چیزی که هیأت با آن شناخته می شود؛ کیستی و چیستی هیأت. اگرچه هیأت ها در عموم مولفه ها و ویژگی ها شبیه به هم هستند اما در گذر زمان، هر هیأت عوامل و مولفه هایی را در خود ایجاد نموده که منحصر به خود اوست و در هیأت های دیگر شاید این مولفه ها متفاوت باشد.
شاید نقطه شروع این هویت، نام هیأت باشد. عموماً نام هیأت های عاشورایی، آگاهانه و طبق فرآیندهای معنوی عقلانی انتخاب می شوند و این نام هیأت است که در دراز مدت، جهت گیری برنامه ها را... حداقل به لحاظ زمانی - معلوم می کند. حتی شروع و خاتمه مصیبت خوانی ها در هیأت ها برگرفته از نام هیأت است.
به عنوان مثال می توان به برخی تفاوت های هیأت هایی که نام آنها از نام مبارک حضرت زهرا (س) برگرفته شده، نظیر هیأت های فاطمیه تا هیأت هایی که نام آنها از محتویات عاشورایی نظیر نام ها و القاب اباعبدالله الحسین (علیهالسلام) و یارانش گرفته شده مثل هیأت حسینی (علیهالسلام)، هیأت اباعبدالله (علیهالسلام)، هیأت ثارالله، هیأت علی اصغر (علیهالسلام)، هیأت علی اکبر (علیهالسلام) و هیأت عباسی ها، تا هیأت هایی که نام آنها به نام سایر ائمه زینت یافته، نظیرهیأت موسی بن جعفر (علیهالسلام) اشاره کرد.
نام هیأت باعث می شود که هیأتی ها سعی کنند در برخی مناسبت ها برنامه ویژه داشته باشند یا به تعبیری برنامه ها و جلساتشان را در برخی مناسبت ها پررنگ تر برگزار کنند.
از نام هیأت که بگذریم، اوراد و ذکرهای محوری که در هیأت ها خوانده می شوند ویژه آنهاست و سال های سال همه نسل های هیأت به آن پایدار می مانند. به عنوان نمونه در هیأت بنی الزهرای کاشان که سابقه ای 60 ساله دارد، ذکر محوری که در همه برنامه ها خوانده می شود، چنین است:
یا بنی الزهرا شکستند پهلوی خیرالنساء را
پهلوی زهرا شکسته تسلیت گوییم شما را
... و نظیر این اوراد و اذکار که در همه هیأت ها به چشم می خورد
پیوند بی نظیر پیر و جوان در هیأت ها از زیباترین پدیده های جامعه شناختی که در کمتر نهاد دیگر می توان از آن سراغ گرفت، حضور همزمان همه سنین است. در هیأت ها اگر چه پیران و میانسالان هیأت نقش انتقال تجربه و مدیاز نام هیأت که بگذریم، اوراد و ذکرهای محوری که در هیأت ها خوانده می شوند ویژه آنهاست و سال های سال همه نسل های هیأت به آن پایدار می مانند. به عنوان نمونه در هیأت بنی الزهرای کاشان که سابقه ای 60 ساله دارد، ذکر محوری که در همه برنامه ها خوانده می شود، چنین است:
یا بنی الزهرا شکستند پهلوی خیرالنساء را
پهلوی زهرا شکسته تسلیت گوییم شما رازهای پیشرفت و تعمیق این برنامه ها در عرصه های گوناگون اجتماع بوده. می توان عوامل دیگری را نیز به عنوان مولفه های متمایز هیأت شناسایی کرد که ان شاء الله در فرصت های دیگر بدان اشاره خواهد شد.
منبع: نشریه همشهری آیه شماره 8