ماهان شبکه ایرانیان

مسئولیت‌پذیری در کودکان (۱)

بخش اول- خانواده اولین مدرسه کودکان است و والدین، اولین معلمان آنها، شاید والدینی که آگاهانه، مسئولانه و هوشمندانه اقدام به فرزندآوری و تربیت فرزند خود می‌کنند.

مسئولیت‌پذیری در کودکان (1)

ریحانه سیگارچی

 

 

خانواده اولین مدرسه کودکان است و والدین، اولین معلمان آنها، شاید والدینی که آگاهانه، مسئولانه و هوشمندانه اقدام به فرزندآوری و تربیت فرزند خود می‌کنند، آگاهند که پرورش فضیلت‌های اخلاقی به ویژه بنیادی‌ترین آنها یعنی همدلی، وجدان و مسئولیت‌پذیری از همان سال‌های اولیه کودکی آغاز می‌شود و هر قدر خود والدین ‌این مهارت‌ها را بیشتر بدانند، در آموزش به کودکان موفق‌تر عمل می‌کنند.

مسئولیت‌پذیری چیست؟

مسئولیت‌پذیری یعنی قابلیت پذیرش، پاسخگویی و یا به عهده گرفتن کاری که از کسی درخواست می‌شود و شخص حق دارد که آن را بپذیرد و یا رد کند. مسئولیت‌پذیری، در روند صحیح رشد انسان‌ها پدید می‌آید. مسئولیت با وظیفه تفاوت دارد، وظیفه کاری است که یک نفر به دیگری محول می‌کند و باید حتما انجام بگیرد.

وقتی از کسی می‌خواهید مسئولیتی را بپذیرد، باید برای او کاملا مشخص شود که موضوع درخواست چیست و در برابر به عهده گرفتن آن، چه چیزی به دست می‌آورد. البته اجباری برای پذیرش ‌این درخواست وجود ندارد. در واقع مسئولیت انتخابی آگاهانه است؛ درست مثل قراردادی نانوشته که تمام اجزای آن برای طرفین مشخص است.

یک رشته خصوصیات انسانی به صورت ارثی منتقل می‌شود تا ظرفیت و توانایی‌ها را در انسان ‌ایجاد کند. مسئولیت‌پذیری (به عنوان ویژگی یا خصوصیات شخصیتی) ژن خاصی ندارد که در اثر آن خانواده‌ای مسئولیت‌پذیر باشد یا نباشد. یعنی مسئولیت‌پذیری از طریق کدهای DNA منتقل نمی‌شود اگر فردی توان مغزی، ژنتیکی و بیولوژیکی کافی نداشته باشد اصلا نمی‌فهمد که کسی از او انتظار دارد یا ندارد.

طبعا معنی مسئولیت‌پذیری را متوجه نمی‌شود. مسئولیت‌پذیری ارثی نیست، بلکه معنا و مفهومی‌ قراردادی، اخلاقی و تربیتی است. از نظر ذهنی انسان فقط توانایی دست یافتن به کلمات و مفاهیم را دارد و می‌تواند آنها را بفهمد و به کار گیرد و ‌این پدیده‌ای است که در متن خانواده و روابط اجتماعی و تعاملاتی که فرد با آن روبرو می‌شود امکان رشد پیدا می‌کند.

 مسئولیت‌پذیری در کودکان

حس مسئولیت هنگامی‌ در کودک به وجود می‌آید که به او مسئولیت داده شود، زمانی که کودک بزرگ می‌شود بر تعداد موقعیت‌هایی که او قبول مسئولیت خواهد کرد، افزوده خواهد شد. چیزهایی که او مسئولیتشان را بر عهده می‌گیرد، تغییر خواهند کرد، و پاسخ‌هایش ظریف‌تر از پیش خواهد شد. به عنوان مثال: غیر عادی نیست که پاسخ یا واکنش کودک دو، سه ساله نسبت به مردم، گریه کردن، خود را کنار کشیدن و یا پنهان شدن پشت سر مادر باشد.

در حالی که چنین واکنشی برای فردی پانزده ساله کاملاً نامناسب است! اگر کودکی در معرض تجربیاتی وسیع قرار گیرد و بیاموزد که به تجربیات متعددی دست زند، شمار پاسخ‌های مناسب و موثرش افزایش می‌یابد. انسان از اشتباهات خویش چیزهای زیادی می‌آموزد، اما چنانچه کودکی نتواند یاد بگیرد که چرا کارش اشتباه بوده است، یا به جای آن چه کاری می‌توانست انجام دهد، هرگز نمی‌تواند پیشرفت کند؟ شاید همه ما با افرادی روبرو می‌شویم که اشتباهی را بارها تکرار می‌کنند، زیرا راه‌های بهتری را نمی‌شناسند.

در ضمن باید بدانیم که مسئول بودن به معنی پیروی کورکورانه از سایرین نیست. اگر تمام تصمیمات مهم کارهایی را که کودک باید انجام دهد، سایرین بر عهده گیرند، او صرفا عامل اجرای ارائه بزرگسالان محسوب می‌شود. مسئول بودن، بدین معنی است که فرد، شخصا به انتخاب‌هایی دست زند و تصمیماتی بگیرد که نتایج مثبتی را در پی داشته باشند. اگر کودکان برای تصمیم گیری‌های مهم، فرصتی در اختیار نداشته باشند، نمی‌توانند مسئولانه عمل کنند.

برای مثال گاهی کودکان در خانه حوصله‌شان سر می‌رود و ظاهرا نمی‌توانند برای سرگرم کردن خویش کاری پیدا کنند. از ‌این رو نزد والدین می‌آیند و می‌پرسند: من چه کار کنم؟ ‌این دسته از کودکان ممکن است نسبت به پیشنهادات ارائه شده، واکنش‌هایی منفی نشان دهند مثلا بگویند: ‌این که سرگرمی ‌نیست.

یا ممکن است مدتی خود را با آن پیشنهاد مشغول کنند. ولی دوباره حوصله‌شان سر می‌رود، برمی‌گردند و سرگرمی ‌تازه‌ای می‌خواهند. در‌این گونه موارد بیشتر والدین پس از مدتی از کوره در می‌روند و عصبانی می‌شوند. کودکی که به چنین الگویی رسیده است، با وجود آن که ممکن است دقیقا بداند که در خانه چه چیزهایی برای سرگرم کردنش وجود دارد، باز هم تمایل دارد که سایرین برایش تصمیم بگیرند!

برای آموزش مسئولیت‌پذیری به کودکان، هیچ‌گاه چندان زود نیست. حتی در دوران شیرخوارگی، والدین می‌توانند محدودیت‌هایی را تلویحا به کودکان بفهمانند و آنان را به تصمیم‌گیری ترغیب نمایند. به عنوان مثال زمانی که والدین، جغجغه‌ای را که به نظرشان می‌رسد کودک می‌خواهد در اختیارش می‌گذارند، یا به خواسته‌هایش پاسخ می‌دهند، به تدریج به او کمک می‌کنند که تصمیم‌گیری کند. در اوایل زندگی کودک، معمولا قبول مسئولیت، با بازی توام است. بازی کردن، عامل مهمی‌ در ‌ایجاد احساس مسئولیت در کودک است...

برای خواندن بخش دوم- مسئولیت‌پذیری در کودکان- اینجا کلیک کنید.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان