گزارشی از نشست خبری الیور استون در جشنواره جهانی فجر
صبح 1397/2/5 امروز نشست خبری الیور استون فیلمساز مشهور سینمای آمریکا برگزار شد. این جلسه با تأخیر و کمی ناهماهنگی در مدیریت جلسه و خبرنگاران برای طرح سؤال همراه بود، چکیدهای از صحبتهای استون را در زیر میخوانید:
ایران بهواسطه تاریخ 2500 ساله خود یک مرکز قدیمی فرهنگ جهان بوده است. کورش، داریوش و امپراتوری پارس را همه میشناسیم. من همیشه به سینمای ایران علاقهمند بودم و پس از آنکه پسرم چند سال پیش به ایران آمد، بیشتر ترغیب شدم تا به کشور شما سفر کنم
من سال گذشته داور جشنواره فیلم پوسان در کره جنوبی بودم. آنجا یک فیلم ایرانی بسیار خوب به نام «سد معبر» را دیدیم. فیلمی که مشکلات شهری را به شکلی بسیار واقعی به تصویر کشیده بود و توانسته بود در افشای معضلات روزمره که بهمرور به یک فاجعه منتهی میشود، موفق عمل کند. ما در آن جشنواره جایزه بهترین فیلم را بهطور مشترک به این فیلم و یک فیلم کرهای دیگر اهدا کردیم.
(درباره تمایل به ساخت فیلم درباره سیاسیون ایرانی): من خبرنگار نیستم و خود را یک دراماتیست میدانم. از مدتها پیش هم یک شایعه جعلی و بیاساس مطرح شده بود که من میخواستم فیلمی درباره محمود احمدینژاد بسازم. این مسئله از اساس کذب است و من هرگز تمایل به ساخت فیلمی در این مورد نداشتم.(درباره ساخت فیلم راجع به داعش و سردار سلیمانی): ایده بسیار جالبی است! آن را بنویسید و برایم بفرستید! باید بدانید که جهان پیرامون ما بهشدت سیاسی است. در این مورد هم اتفاقات همچنان در جریان است و سردار سلیمانی هم هنوز زنده است. باید دید چه میشود. در مورد این سوژهها معمولاً نیروهای منفی فراوانی وجود دارد که در مقابل فیلم شدن آنها مقاومت میکنند.
(در پاسخ به سؤال دبورا یانگ، خبرنگار هالیوود ریپورتر مبنی بر وضعیت جعفر پناهی در ایران و پذیرفته شدن فیلم جدید او در جشنواره کن): من البته فیلمهای او را ندیدهام و جزئیات سیاسی مشکل او را نمیدانم، از این قبیل مشکلات در چین و ایران و برخی کشورهای دیگر هم وجود دارد. بههرحال خیلی خوب است که یک نفر بتواند همچنان به فیلمسازی ادامه دهد.
(درباره ضد ایرانی بودن فیلم «اسکندر»): من همچنان تأکید میکنم که ورژن مورد تائید من از فیلم، نسخه 2014 است که تحت عنوان “Ultimate Cut” توسط آمازون ارائهشده است. کار با برادران وارنر سخت بود و آنها به من فشار آوردند تا بسیاری از صحنههای جنسی بین مردان و یا صحنههای خشن را حذف کنم؛ اما فکر میکنم درباره این فیلم برای شما کمی سوءتفاهم شده باشد. اسکندر پس از شکست دادن داریوش سوم، به او ادای احترام میکند و ردای خود را به روی جنازه او میکشد. اسکندر در نبرد ایران اصرار داشت که قرار نیست این کشور را غارت کنیم، چون ما آدمهای معمولی نیستیم و ویژگیهای خاصی داریم.
(درباره ساخت فیلم پیرامون جنگهای منطقهای در عراق، یمن، سوریه، لبنان یا فلسطین): سؤال بزرگی پرسیدید و این موضوع بسیار عظیم است. بهتر است این سوژهها تبدیل به فیلم مستند ساخته شوند تا حق مطلب در موردشان ادا شود. من یکبار در فیلم «W» از جنگ عراق گفتم. اگر بخواهید درباره موضوعی فیلم بسازید، فقط یکبار برایش فرصت دارید.(درباره شناخت تأثیر سینمای ایران بر مخاطبان آمریکایی): (با خنده): باید بدونید که پس از صدسال تاریخ سینما، آمریکاییها بهسختی فیلم زیرنویسدار تماشا میکنند. حتی سینمای فرانسه هم نتوانست بر سینمای آمریکا تأثیر چندانی بگذارد. چه برسد به چین یا ایران! آمریکا یک کشور بزرگ و متکیبهخود است. البته چیزهایی در حال تغییر است. نتفلیکس دارد تلاشهایی میکند تا از مسیرهای جدیدی بتواند پول دربیاورد. البته نمیدانم امکان خرید حق پخش فیلمهای ایرانی برای آنها هست یا خیر، اما اوضاع دارد متفاوت میشود.
منتخبی از گفتگوی الیور استون با نادر طالبزاده در برنامه راز
همیشه علاقهمند بودم که به ایران بیایم. ایران برای من در مرکز خاورمیانه قرار دارد و من همیشه مبهوت ایران بودم.
درباره «قاتلین بالفطره»: تارانتینو یک فیلمنامه اورجینال نوشت. من آن را خریدم و تغییرش دادم. او ابتدا خیلی از تغییرات عصبانی بود، اما کمکم با آن کنار آمد و باهم دوست شدیم. در آن زمان (1994) همهجا حرف از ماجرای دادگاه او جی سیمپسون بود که بسیار طولانی شد و ابهامات زیادی داشت. رسانهها سعی میکردند تفسیر خود را به افکار عمومی ارائه کنند، اما پس از مدتی تأثیر آنها بر مردم کم شد. فیلم درباره دو قاتل دیوانه بود و اطرافیان و پلیسهایی که از آنها دیوانهتر بودند. به نظرم اینیک طنز عمیق درباره رسانه بود.درباره فیلم W: بوش سال آخر ریاستجمهوریاش را میگذراند و محبوبیتش بسیار کاهش یافته بود. او آدم جالبی بود. مدام در حرف زدن خراب میکرد و گاف میداد. آدم باهوشی نبود، اما تا بخواهید جسارت داشت. او همیشه میخواست کار ناتمام پدرش را تمام کند و صدام حسین را به دام بیندازد. در این فیلم ما اولین بار بود که به سراغ نومحافظه کاران رفتیم. از من ایراد گرفتند که چرا تصویر ما از او چندان سنگین نیست. من با او مخالف بودم، اما سعی میکردم او را هم بهعنوان شخصیت اول داستان درک کنم.
درباره فیلم «دورز»: نمیتوانم بگویم جیم موریسون برای من شاعری با بینش خاص است، اما او راک استار بزرگی بود. من میخواستم فیلمی بسازم درباره فردی که تلاش میکرد با بینشی خاص، جنگ را متفاوت ببیند. او البته خودزنی کرد و در جوانی خود را از بین برد. «دورز» فیلم تاریک و قدرتمندی بود. موسیقی آنهم ضرباهنگ ویژهای را ایجاد میکرد و تأثیری کرونولوژیک و قطاروار داشت.
درباره چرایی رو آوردن به مستند سیاسی: من ابتدا درباره کاسترو فیلم ساختم و بعد درباره چاوز و عرفات. سال 2008 پس از ساخت W خواستم بدانم چرا آمریکا مدام در حال ادامه ماجراجوییهای خارجی خود است. من امیدوار بودم که این مسئله پس از بوش تمام شود، اما در زمان اوباما هم ادامه داشت. این نوع جنگ از ابتدای قرن بیستم در فیلیپین آغاز شد و هنوز هم ادامه دارد. دلیل مستند ساختن من خستگی از فیلمهای دراماتیک بود. چون شما کلی تلاش میکنید و آدمها درنهایت یا شما را باور میکنند یا نمیکنند؛ اما در مستند همه حرفها را باور میکنند. من به مستندهایم افتخار میکنم. در مستند «تاریخ ناگفته آمریکا» نیز من میخواستم ببینم آیا جرج بوش یک استثناست یا پیرو یک الگو. فهمیدم که اینیک الگوست و تکتک روسای جمهور امریکا سیاستهای مشابهی را ادامه دادند. اوباما یک فرد دیپلماتیک بود و آنقدر خوب حرف میزد که گویی زبان مار داشت، اما نتیجه تفاوتی نداشت و نشان میدهد فرقی ندارد که چه کسی رئیسجمهور باشد. تغییر این افراد تنها رویهی ماجراست. اختاپوس و دولت پنهان آمریکا به راه خود ادامه میدهد و انتخابات جعلی است. امکان ندارد که آمریکا مثلاً از سوریه دست بکشد. چون جایزه جنگ سوریه ایران است و آنها ایران را از دست نمیدهند. ایران یک پل است و آمریکا از اسرائیل و ایدئولوژی سنیها در منطقه دفاع میکند. ایران کشوری ثروتمند و بسیار حیاتی است. بدون ایران نمیتوانید به خاورمیانه مسلط شوید. جان بولتون الآن در کنار ترامپ است. من بسیار میترسم. همه میخواهند ایران را مهاجم و حامی تروریسم معرفی کند و این مایه تأسف است.
ما اگر علیه امپراتوری آمریکا حرف منفی بزنیم، احتمالاً دیگر نمیتوانیم به آنجا برگردیم. این دموکرات و جمهوریخواه ندارد. ما در سوریه یک بمباران سنگین داشتیم و همه حمایت کردند. زمان جوانی من آدمها شک میکردند، اما آن تظاهرات ضد جنگ امروز کجاست؟
درباره ساخت فیلمی راجع به انقلاب ایران: من دوست ندارم واقعاً به این سمت کشیده شوم. فکر نمیکنید از این فیلمها زیاد ساخته شده؟ چین هم از این فیلمها کم نساخته است، اما مثلاً فیلمی مثل «اسنودن» واقعاً یک مورد خاص بود که بودجهاش را هم بهسختی به دست آوردیم. فیلم قرار بود به کن برود و در آنجا نخستین بار نمایش داشته باشد، اما پخش کننده آمریکایی میخواست برای آنیک افتتاحیه کوچک بگیرد تا دیده نشود.
(منبع: روابط عمومی جشنواره بین المللی فیلم فجر)
Post Views:
13