اگر دریاچه ارومیه احیا نشود فاجعه انسانی رخ میدهد. هفته اول فروردینماه دیدید که چه اتفاقی افتاد دریاچه ٥٠ درصدش پر بود در ارومیه که هیچ وقت کسی فکر نمیکرد باد غالب به آن سمت است «چشم، چشم را نمیدید». دوم اینکه آنجا اگر احیا شود میتوان به احیای بقیه تالابهای کشور هم امیدوار بود. اگر ارومیه احیا شود، پریشان، جازموریان و بختگان را هم میتوان احیا کرد.
آقای تجریشی! اتفاقا هر وقت طرحی مطالعه شده و زمزمه اجرایش مطرح بود؛ بعد از مدتی به رغم مخالفت کارشناسان اجرا هم شده است؟
نه! این از آن طرحها نیست که به همین راحتی قابل اجرا باشد. چون از همان اول میدانستیم که مشاور هم به نتیجه ما میرسد و مشاور هم به همین نتیجه رسیده است. وزارت نیرو گزارش رسمی این مطالعه را ارایه میکند چون خودشان مطالعه را انجام دادهاند. اما جمعبندی مشاور این بوده که اگر از دریای خزر به دریاچه ارومیه آب بیاوریم ظرف ٥٠ سال دریاچه پر از نمک میشود. یک طرح دیگر هم بود انتقال از ارس که سال ٩٣ پیشبینی ما این بود که اجرای آن هر مترمکعب ٤٥٠٠ تومان هزینه دارد. ان طرح را هم سال ٩٤ از برنامههایمان کنار گذاشتیم.
طرح انتقال بین حوضهای از طریق پیرانشهر به کجا رسیده؟
این طرح از سال ١٣٢٣ مطرح بوده است. ایده آن این بوده که از طریق تونل آب برای اراضی پیرانشهر منتقل شود. قبل از انقلاب مطالعات نهایی شده بود. بعد از انقلاب هم دنبال شد و اگر ستاد احیای دریاچه ارومیه هم وجود نداشت هم این طرح اجرا میشد. زمان ریاستجمهوری آقای احمدینژاد پیمانکار طرح را انتخاب کردهاند و برایش ردیف بودجه هم تعیین شده است. ما فقط هدف اجرای طرح را تغییر دادهایم و به جای انتقال آب برای کشاورزی، قرار شد همه این آب به دریاچه منتقل شود.
و حالا طرحهای رویایی انتقال آب از خارج از کشور هم مطرح است؟
یکی از طرحها انتقال آب از «گرجستان» بود. چون ما یک خط لوله به طول ٦٠٠ کیلومتر انتقال نفت به آنها داشتیم خیلی علاقهمند بودند که در کنار همین خط لوله، آنها هم یک خط لوله ایجاد کنند برای انتقال آب به ایران. آقای روحانی اتفاقا با اصل موضوع موافقت کردند و دستور دادند که موضوع پیگیری شود. اما مطالعهاش انجام شد و بر اساس نتایج مطالعه تصمیم گرفتیم طرح را کنار بگذاریم. بعد بحث انتقال آب از دریاچه «وان» مطرح شد. نکات مثبتی داشت. مثل اینکه در بالادست قرار دارد، ترکها به دلایل فنی علاقهمند بودند که این آب را به ما بدهند، نزدیک هم بود. مطالعه طرح از منظر شیمی منفی نبود. نتایج مطالعات بیولوژیک اما منفی بوده است.
ممکن است این طرح را هم کنار بگذارید؟
بله. ما مبتنی بر نگاه علمی هر چیزی به نفع کشور باشد انجام میدهیم. اما سیاست اصلیمان این است که آب را از طریق صرفهجویی در حوضه آبریز تامین کنیم. مطالعه ما نشان میدهد که ما سالی ٥ میلیارد مترمکعب آب مصرف میکنیم و این امکان از نظر علمی وجود دارد که ما صرفهجویی کنیم. ضمن اینکه ظرف ١٠٠ سال آینده ٢٥ درصد دیگر از بارشهای ما کاسته میشود. باید یک برنامه بلند مدت هم برای پایداری سرزمین داشته باشیم.
برای بلندمدت کاری کردهاید؟
برای کوتاهمدت دستورالعملهایی داریم که هنوز بهطور کامل اجرا نشده است. یک کارگروه هم درست کردهایم که برای برنامه بلندمدت سیاستگذاری کند. دستورالعملهایی هم طراحی شده است که در هر کجا چقدر آب تخصیص پیدا کند و در عین حال معیشت کشاورزان هم تامین شود. برای بلندمدت هم درباره بهینهسازی کشاورزی و شکلگیری زنجیره ارزش مثلا برای تولید سیب مطالعه کردهایم و مدلهای اقتصادی شدن کشاورزی را در آوردهایم. با اتاقهای بازرگانی هم هماهنگیهایی انجام دادهایم که برای اقتصادی شدن ایدهها مشارکت کنند. یکی از دانشگاههای کشور هم در اینباره همکاری کرده است. اما خب همان طور که گفتم نهایی شدن این کارها نیازمند هماهنگی و پایبندی همه است.
جهاد کشاورزی چقدر در این مدلسازیها و برنامهریزیها مشارکت دارد؟
جزو همکاران ما هستند. اما نه به اندازهای که مورد انتظار ما است.
برای گفتوگو و تعامل با جوامع محلی چه برنامهای دارید؟
وقتی که کارگروه شکل گرفت مقرر شد بخش فنی و علمی در تهران مستقر شود و دبیرخانهاش در دانشگاه صنعتی شریف باشد. بخش فرهنگی و اجتماعی هم در استان پیگیری شود و دبیرخانهاش در استانداری باشد. توجیه هم این بود که به دلیل شناخت منطقه بهتر است برای اقدامات اجتماعی در استان تصمیمگیری کنند. ما هم گفتیم هیچ فعالیت فرهنگی و اجتماعی انجام نمیدهیم. آقای دکتر کلانتری هم برای اختصاص بودجه اعلام آمادگی کردند. اقداماتی هم انجام دادهاند ولی ما به دوستانمان گفتیم کار فرهنگی و اجتماعی چاپ روی خودکار و تولید بروشور نیست و این کارها جواب نمیدهد.
خب برای پوشش این ضعف چه کردید؟
سال گذشته استانداران مان را متقاعد کردیم که کار اجتماعی یک علم است. همان طور که ما وقتی میخواهیم دو رودخانه را به هم متصل کنیم میرویم مشاور میگیریم تا برایمان این طرح را مطالعه کند؛ خب اقدامات اجتماعی هم بدون مطالعه و نظر مشاور فایدهای ندارد. همان پارسال یک مشاور گرفتند و به ما گفتهاند که تا چهار، پنج ماه دیگر نتایج این کار بیرون میآید. واقعیت این است هنوز هم این را ضعف خودمان میدانم. حتی این گزارش هم که نتایجش آماده شود من خیلی مطمئن نیستم که چقدر اعماق جامعه را دیده است و چقدر دقیق مطالعه کرده است.
اگر همین امروز یک نفر از شما بپرسد که چرا باید دریاچه احیا شود؛ چه دلایلی میآورید؟
اگر دریاچه ارومیه احیا نشود فاجعه انسانی رخ میدهد. هفته اول فروردینماه دیدید که چه اتفاقی افتاد دریاچه ٥٠ درصدش پر بود در ارومیه که هیچ وقت کسی فکر نمیکرد باد غالب به آن سمت است «چشم، چشم را نمیدید». دوم اینکه آنجا اگر احیا شود میتوان به احیای بقیه تالابهای کشور هم امیدوار بود. اگر ارومیه احیا شود، پریشان، جازموریان و بختگان را هم میتوان احیا کرد. به این دلیل که ارومیه آب دارد و آنها آب هم ندارند. سوم مگر ما میتوانیم به طبیعت مان و کشورمان بیتفاوت باشیم؟ تمام این اکوسیستمها کارکرد دارند. اکوسیستم دریاچه ارومیه اگر نباشد هیچ کشت و زراعتی در آنجا جواب نمیدهد. میتوان گفت به صد دلیل که باید دریاچه احیا شود.
و به نظر شما با این عملکرد جزیرهای احیا میشود؟
دریاچه ارومیه یک برجام است. میتوان نگاه حاکمیتی به آن کرد یا دولتی. من به عنوان کسی که هزاران ساعت در این حوزه کار و مطالعه کردهام، دیدهام که دیگران در خارج از این مرزها نسبت به مسائل چطور نگاه و کار میکنند. آنها نگاه شان ملی است. ولی در کشور ما اگر تراز دریاچه برود پایین میگویند اینها عرضه ندارند، تراز برود بالا میگویند این کار باران بوده است. اگر بخواهیم به مسائل ملی و محیط زیستی این گونه نگاه کنیم هیچ مسالهای حل نمیشود و بعد از مدتی به این وضعیت عادت میکنیم. دولتهایی شجاعند که مساله را خوب بشناسند و جسارت اجرای تصمیمها را هم داشته باشند. به قول معروف ما باید فحشخورمان خوب باشد و از تصمیم درست عقبنشینی نکنیم. اگر همه پای کار بیایند و اجماع صورت بگیرد دریاچه نجات پیدا میکند.
اگر دریاچه ارومیه احیا نشود فاجعه انسانی رخ میدهد. هفته اول فروردینماه دریاچه ٥٠ درصدش پر بود در ارومیه که هیچ وقت کسی فکر نمیکرد باد غالب به آن سمت است «چشم، چشم را نمیدید».
در کشور ما اگر تراز دریاچه برود پایین میگویند اینها عرضه ندارند، تراز برود بالا میگویند این کار باران بوده است. اگر بخواهیم به مسائل ملی و محیط زیستی این گونه نگاه کنیم هیچ مسالهای حل نمیشود و بعد از مدتی به این وضعیت عادت میکنیم. دولتهایی شجاعند که مساله را خوب بشناسند و جسارت اجرای تصمیمها را هم داشته باشند.
منبع: روزنامه اعتماد