تنهایی اگر تا چندی پیش ناشادی ها و سختی های فراوان برای افراد تنها به دنبال داشت امروز انتخابی شده به امید زندگی شادتر و روزهای بی دردسرتر. نگاهی به آمارهایی که ارائه می شود حاکی است که تنهازیستی معضلی رو به گسترش در جامعه امروز ایران است.
به گزارش به نقل از شفقنا، بر اساس نتایج یک پژوهش که از سوی شهلا کاظمی جمعیت شناس ارائه شده نسبت خانوارهای تک نفره ظرف یک دهه از سال 85تا 95 دو برابر شده است به این ترتیب در سال 95، 5/8درصد (هشت و نیم درصد)از خانوارهای کشور را خانوارهای تک نفره تشکیل می دادند که 4/66در صد (شصت و شش و چهار دهم درصد) از این خانوارهای تک نفره زن سرپرست هستند. این آمار در سال 85، 2/5درصد(پنج و دو دهم درصد) بوده است.
به گفته این جمعیت شناس، درصد مردان تک زیست 20 تا 44 سال به کل جمعیت 2 درصد و این رقم در مرد زنان یک درصد است. همچنین 6 درصد از مردان 20 تا 44 ساله تک زیست تا کنون ازدواج نکردهاند. این رقم در مورد زنان 3 درصد است. جامعه شناسان به تأخیر افتادن سن ازدواج، بی نیازی مالی به خانواده، افزایش میزان طلاق، مهاجرتهای شغلی و تحصیلی و سالمندی را مهمترین عواملی می دانند که باعث رشد تنهازیستی در کشور شده اند.
تنهازیستی بر همه همه شئونات زندگی جمعی تاثیرگذار است
دکتر امان الله قرایی مقدم با اشاره به افزایش آمارهای تنها زیستی در ایران و به طور کلی در جهان در گفت وگو با شفقنا زندگی می گوید: افزایش تجرد گرایی در کشور، به تاخیر افتادن ازدواج، افزایش طلاق، مساله سالمندی و افزایش میزان عمر متوسط افراد جامعه همه اینها حاکی از این است که ما در آینده با معضل بزرگ تنهایی و بی کسی در جامعه مواجه خواهیم شد.
وی با بیان اینکه ما نیز باید همانند کشوری مانند انگلیس وزارتخانه تنهایی در کشور ایجاد کنیم و وزیری در این زمینه به کار بگماریم، می افزاید: در شرایطی که سن ازدواج به صورت مداوم در حال افزایش است، شاهد افزایش معضلی مانند همباشی های سیاه هستیم، تجرد گرایی در حال رشد است، هر ساعت 21طلاق در کشور رخ می دهد و جامعه به سمت سالمندی می رود و هر روز بر تعداد سالمندان تنها افزوده می شود، اگر برنامه ریزی درستی صورت نگیرد رشد تنهازیستی مشکلات فراوانی را برای جامعه به وجود می آورد.
این استاد دانشگاه معتقد است که افزایش تنهازیستی تمام شئونات زندگی اجتماعی جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد و خاطرنشان می کند: تنهازیستی بر همه ابعاد زندگی جمعی اعم از اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، روحی و روانی و اجتماعی ما در بر می گیرد. تجرد گرایی به انواع آسیب های اجتماعی مانند فحشا و اعتیاد دامن می زند. اقتضاد جامعه دچار مشکل می شود زیرا شکوفایی اقتصادی جامعه حاصل تشکیل خانواده هاست. فرد مجرد هر چه دارد خرج می کند و توجه به سرمایه گذاری و آینده نگری در او ضعیف است.
وی یکی دیگر از تبعات تنهازیستی را مشکلات دوران سالمندی بر می شمارد و می گوید: هم اکنون یکی از مشکلات جامعه ما تنهایی سالمندان است. نگهداری این افراد، مشکلات روحی و روانی که با آن درگیرند و بیماری های جسمی آنها مشکلاتی است که باید مورد توجه قرار گیرد. به ویژه که تعداد سالمندان تنها در کشور در حال افزایش است.
افزایش تنهازیستی نشان می دهد نظام سیاسی نتوانسته امکانات ازدواج را برای جوانان فراهم کند
دکتر قرایی مقدم با بیان اینکه افزایش تنهازیستی نشان می دهد که نظام سیاسی و جامعه نتوانسته امکانات ازدواج را برای جوانان فراهم کند، تاکید می کند: وزارت تنهایی می تواند به صورت متمرکز و تخصصی به سر و سامان دادن وضعیت تنهایی از تجردگرایی جوانان تا تنهایی سالمندان بپردازد. زیرا این مشکل به شدن در حال گسترش است و با وجود اینکه وزارتخانه هایی مانند وزارت رفاه و یا وزارت ورزش و جوانان متولی امر هستند نتوانستند به رفع مشکل بپردازند.
وی با اشاره به مشکلات سیستماتیک در رسیدگی به امور جوانان در کشور، اضافه می کند: رسیدگی به مشکلات جوانان و مسائلی که آنها را به سمت تجرد گرایی و سایر معضلات اجتماعی می کشاند نیازمند یک وزارتخانه جداگانه است نه اینکه مشکلات جوانان را به وزارتخانه ای مانند وزارت ورزش بسپاریم که بیشتر به موضوعات ورزشی متمایل است و به این ترتیب مشکلات جوانان تحت الشعاع آن قرار گرفته است.
قرائی مقدم با بیان اینکه باید سیاستهای کشور به سمت خدمات دهی به این افراد هم تنظیم شود، عنوان کرد: اما مهمتر از خدمات دهی به افراد تنها، جلوگیری از گسترش مشکل تنهازیستی نیاز به سیاستگذاری ها و برنامه ریزی های اساسی و متمرکز دارد.
ایجاد وزارت تنهایی در کشور مانند انگلستان بار دیگر این موضوع را گوشزد کرد که تنهایی انسان معاصر معضلی جهانی است که می تواند تمام ارکان جامعه را تحت تاثیر قرار دهد.
به تنهازیستان برچسب روانشناختی نزنیم
دکتر لاله سامع، روانشناس در گفتگو با شفقنا زندگی افزایش تنهازیستی را ناشی از تغییر سبک زندگی در جوامع ذکر می کند و می گوید: خانواده های بزرگ تبدیل به خانواده های کوچک شدند و از طرفی استقلال مالی زنان افزایش یافته است، به این ترتیب طبیعی است که تعداد افراد تنها و زندگی های مجردی افزایش یابد.
وی با بیان اینکه گرایش به تنهازیستی معمولا به رغم میل باطنی خانواده اتفاق می افتد، خاطرنشان می کند: بسیاری از خانواده ها ترجیح می دهند دختر یا پسرشان تا پیش از ازدواج با خودشان زندگی کنند. اما هم سبک زندگی افراد جامعه تغییر کرده است افراد از اتقلال بیشتری برخوردار شدند و هم اینکه شرایط ارتباطی که بین والدین و فرزندان در گذشته وجود داشت دیگر وجود ندارد و بچه ها ترجیح می دهند با پدر و کادرشان حالت دوری و دوستی داشته باشند. هرچند کشمکش و اختلاف نظر بین والدین و بچه ها بر سر این استقلال وجود دارد.
وی با اشاره به تعداد بالای خانوارهای تک نفره زن سرپرست، تاکید می کند: تلاش زنان برای دستیابی به استقلال و رسیدن به آنچه حق خود می دانند آنها را به سمت زندگی مستقل سوق می دهد.
این روانشناس با بیان اینکه نباید افرادی را که تنها زیستی را انتخاب کردند با برچسب های خاص در مورد خصوصیات اخلاقی مورد قضاوت قرار داد، می ازفاید: در همه دنیا سبک زندگی ها تغییر کرده و افراد ترجیح می دهند فضای خصوصی خود را داشته باشند. همان گونه که تعداد موبایل ها افزایش یافته به همان میزان هم ما می خواهیم فضای خصوصی خود را داشته باشیم. این روزها بسیاری از افراد علاوه بر اینکه برای تلفن های همراهشان رمز ورود قرار می دهند بر روی هر آیتم هم یک رمز ورود می گذارند. این خود نشان دهنده تمایل افراد به حفط فضای خصوصیشان است که موضوعی جهانی و اقتضای زندگی صنعتی و مدرن است.
وی به برنامه های روزانه افراد اشاره می کند و می گوید: افراد مدت زمان زیادی از روز را در محل کار می گذرانند و ترجیح می دهند فضای خصوصیشان بیشتر حالت انفرادی یا حداکثر دو نفره را داشته باشد. این یک تغییر جهانی است و نمی توان انتظار داشت که این روند متوقف شود و فرزندان مانند قبل با خانواده و پدرو مادرشان زندگی کنند.
به گفته دکتر سامع، نباید موضوع تنهازیستی را یک موضوع روانشناختی بدانیم و به افرادی که این سبک از زندگی را انتخاب کردند برچسب بزنیم.
وی با بیان اینکه نباید تصور کنیم که افراد درونگرا با سطح اضطراب و یا مشکل افسردگی به زندگی مجردی روی می آورند، می افزاید: این موضوع بیشتر ناشی از تغییر سبک زندگی افراد است و حتی می توان گفت افرادی که در سنین بالاتر هنوز با پدر و مادر خود زندگی می کنند، افراد مضطرب تری هستند زیرا فضای خصوصی لازم را ندارند و نمی توانند آنچنان که دوست دارند زندگی کنند بنابراین از نظر روانی فشار بیشتری را تحمل می کنند.
آگاهی را از کودکانمان دریغ نکنیم
شاید این سوال برای خیلی از افراد وجود داشته باشد که ممکن است افرادی که تنها زیستی را در مقطعی از زندگی انتخاب کردند در صورت تشکیل زندگی مشترک دچار مشکلات بیشتری شوند.
این روانشناس در پاسخ می گوید: در اینجا می توان بحث تیپ های شخصیتی را مطرح را کرد. فردی که به این سمت گرایش داشته باشد که همه چیز را مال خود بداند و اینقدر در دنیای تنهایی خود غرق شود می تواند در زندگی مشترک دچار اشکال شود این فرد دچار خودشیفتگی است و کمتر دگرخواه است.
وی با اشاره به تاثیر تربیت والدین بر تمایل فرزندان به زندگی جمعی یا تنهایی، می گوید: هم اکنون کمتر بچه ای را می بینیم که به ارتباط گیری با دیگر کودکان تمایل داشته باشند. این سبک ترتبیتی است که بچه را به روابط اجتماعی متمایل می کند. در واقع والدین هستند که می توانند برای نسل آینده کودکانی را پرورش دهیم که در عین اینکه حریم خصوصی خود را حفظ می کنند می توانند از زندگی جمعی و روابط اجتماعی خود لذت ببرند و دارایی هایشان را با دیگران به اشتراک بگذارند.
این روانشناس با اشاره به آسیب هایی که در گذشته نسل کنونی را تحت تاثیر قرار داده، می گوید: این نسل با آسیب هایی مانند جنگ و سایر مشکلات مواجه بوده که هنوز تبعات آن در بسیاری از جاها قابل مشاهده است. به همین دلیل شاهد افرادی هستیم که بیشتر در خود فرو رفتند. اما اگر می خواهیم در آینده نسلی داشته باشیم که در عین اینکه زندگی خصوصی خود را دارد از زندگی جمعی هم لذت ببرد باید از سال های اولیه زندگی روی بچه ها کار کرد. کودک باید یاد بگیرد از بودن با افراد دیگر و حرف زدن با کودکان دیگر لذت ببرد.
به گفته دکتر سامع، نمی توان به صورت قطعی گفت که اگر افرادی تنها زندگی می کنند در زندگی زناشویی شان دچار مشکل شوند. این یک احتمال پنجاه – پنجاه است و افرادی هم هستند که اگرچه زندگی تنهایی را تجربه کردند اما زندگی مشترک موفقی هم دارند.
تاکید بر افزایش آگاهی نسل های جدید
وی با بیان اینکه افراد ناموفق نیز ممکن است به دلیل انتخاب اشتباهی که داشتند در زندگی مشترک دچار مشکل شوند، ادامه می دهد: ممکن است فرد صرفا برای فرار از تنهایی شریک زندگی خود را انتخاب کند بدون اینکه انتخاب درستی داشته باشد. همین موضوع هم باعث بالا رفتن آمار طلاق در کشور شده که افر اد برای رفع نیازهای جنسی، نیازهای اقتصادی و یا رفع تنهایی به ازدواج روی می آورد.
این روانشناس با بیان اینکه باید با کار کردن روی تربیت نسل جدید بلاتکلیفی را که بر نسل گذشته حاکم شده از بین برد، می افزاید: بسیار شنیدیم که در مورد متولدان دهه های 70 و 80 با نگرانی صحبت می شود. در حالی که باید به آنها ملاک های انتخاب درست و حل مساله را یاد داد. آنها مهارت های زندگی را به درستی نیاموختند و طبیعی است که بدون این مهارت ها ممکن است از چاله به چاه بیفتند.
وی این ارائه آموزش را نیازمند یک تصمیم جمعی و اقدام همگانی می داند وخاطرنشان می کند: متولدان دهه های 70 به بعد افراد جسوری هستند که اعتماد به نفس خوبی دارند اما اگر این اعتماد به نفس همراه با آگاهی شود نسلی بسیار خوب تربیت می شود.
دکتر سامع با تاکید بر افزایش آگاهی نسل های جدید، می گوید: در صورت وجود این آگاهی، اگر فرزندی در سنین بعد از 18سالگی تصمیم بگیرد از پدر و مادرش جدا شود و زندگی مستقلی داشته باشد دیگر نگران نیستیم که او چگونه باید از خود مراقبت کند زیرا هم اکنون نگرانی ها ناشی از این است که مبادا فردی که زندگی تنها را انتخاب کرده دچار معضلات اجتماعی مانند روابط خاص یا اعتیاد شود.
وی با بیان اینکه اگر آگاهی لازم از زمان کودکی به فرزندان ارائه شود دیگر این نگرانی ها بی معناست، تصریح می کند: فردی که از کودکی یاد گرفته چگونه از تنهایی خود لذت ببرد و در عین حال بتواند یک زندگی جمعی خوب را در میان دیگران تجربه کند می تواند بدون نگرانی یک زندگی مستقل خوب را تجربه کند. اما ما هم اکنون ما از دادن این آگاهی به بچه هایمان می ترسیم و به هر نحوی از این موضوع طفره می رویم در حالی که ارائه چنین اموزش هایی می تواند نسلی متفاوت، با اعتماد به نفس و در عین حال آگاه بسازد که آینده بهتری خواهد داشت.