8. توصیف اعجاز آمیز بهشت با توجه به تأثیرات رنگ سفید
« اگر کسی کلمه قرمز را که نام یک رنگ است، بر زبان آورد و پنجاه نفر هم آن را بشنوند، می توان گفت که پنجاه نوع قرمز به ذهن آن ها خطور می کند و مطمئناً همه آن ها هم با هم متفاوت هستند.
حتی هنگامی که رنگ خاصی را مشخص می کنیم که تمام افرادی که نام آن را می شنوند بارها آن را دیده باشند، باز هم هریک از آن ها قرمزی متفاوت با دیگری را به خاطر خواهد آورد.
وقتی که پیوستگی ها(تداعی ها) و واکنش هایی را که در ارتباط با رنگ و نام آن تجربه شده اند، به رنگ اضافه می کنیم، احتمالاً باز هم اختلاف در مورد تشخیص رنگ بیشتر خواهد شد. این ها چه چیزی را نشان می دهند؟
به خاطر آوردن رنگ های مشخص، اگر غیرممکن نباشد، مشکل است. این مسئله این حقیقت مهم را مورد توجه قرار می دهد که حافظه بصری در مقایسه با حافظه شنوایی بسیار ضعیف است. در حافظه شنوایی، اغلب دیده می شود که شخص پس از یک یا دو بار شنیدن یک ملودی، می تواند آن را تکرار نماید».(آلبرز، 20-21).
پس حافظه بصری ضعیف است و تصور دوباره انسان بعد از دیدن رنگ آن است که خود می خواهد نه آن که موردنظر نویسنده و یا گوینده نام رنگ است.
« یکی از مهم ترین روش های تصویر آفرینی در قرآن، سخن گفتن درباره مجردات و معنویات در لباس محسوسات و اجسام مادی است. « روش تصویر و نمایش هنری»( محسوس سازی و تجسیم) از روش های تعبیری، برتر و زیباتر است. برای بیان این برتری کافی است که معانی در صورت های ذهنی مجرد تصور شود( تخییل هستی)، سپس آن ها را در صورت های تصویری، شخصیت پردازی کنیم( تجسیم فنی)؛ در روش اول، ذهن و ادراک مخاطب اند، ولی در روش دوم، حس و وجدان. قانون « تخییل» و آئین« تجسیم» دو قانون بارز و آشکار در بیان و نمایاندن تصاویر فنی و هنری قرآن است».(پیری سبزواری، 2)
قرآن با به کارگیری این دو قانون و روش، شیوه ای اعجازآمیز به نمایش می گذارد؛ بدین صورت که با نام بردن رنگ سفید در توصیف بهشت، نوشیدنی ها و همسران بهشتی، مخاطب را وادار به تصور رنگ سفید می کند. چنان که بیان شد، مخاطب نیز آن رنگی را که خود به آن علاقمند است، تصور می نماید. لذا انسان با خواندن و یا شنیدن آیاتی که در آن ها بهشت با رنگ سفید توصیف شده است، بهترین حالت رنگ سفید را در اوج لطافت، شرافت، روشنی، پاکی، ملاحت، صفا، رؤیا و... برای خود در بهترین مکان به تصویر می کشد و این یک عامل بسیار فوق العاده روان شناسانه برای ترغیب انسان ها به انجام اعمال نیک و دوری از گناه است که قرآن از آن استفاده کرده است.
9.رنگ سفید در قرآن از دیدگاه شرق شناسان
برای بررسی دیدگاه شرق شناسان در مورد کاربرد رنگ سفید در قرآن کریم، نگاهی اجمالی به مقاله رنگ ها در جلد اول دایرة المعارف قرآن لایدن می کنیم:
« قرآن از رنگ ها به طور کلی به عنوان نشانه هایی از آفرینش خداوند یاد می کند: واقعیت وجود رنگ های مختلف یا الوان، نه بار در قرآن ذکر شده است(دو بار در آیه 69 سوره بقره و سوره فاطر آیه 27 و نیز سوره نحل آیه 13 و 69؛ سوره روم آیه 22، سوره فاطر آیه 28 و سوره زمر آیه 21)که اغلب به عنوان نشانه هایی از کارهای خداوند در آفرینش مطرح شده اند. همان گونه که مورد انتظار بود، اکثر یادکردها از رنگ ها به همین دلیل صورت گرفته است.
رنگ سیاه و سفید اغلب در تضاد با هم هستند و همان گونه که مورد انتظار بود بخش مهمی از آیات قرآن درباره رنگ را شامل می شوند. ابیض( با در نظر گرفتن شکل جمع و تانیث آن) 8 بار در قرآن به کار رفته است( ریشه آن همچنین برای «بیض مکنون»(صافات، 49) استفاده شده است. در آیه 27 سوره فاطر، رنگ سفید به عنوان رنگ آفرینش یاد شده است و در کنار رنگ های دیگر مانند قرمز، سیاه و بسیاری از رنگ ها به عنوان توضیحی از رنگ ها در کوهستان ها. به همین گونه شاید آیه 46 سوره صافات، توصیفی از آب در بهشت است اما این امر می تواند به عنوان کاربرد رنگ سفید به عنوان نشانه پاکی و خلوص باشد، نکته ای که در تضاد با رنگ سیاه در آیات 106 و 107 سوره آل عمران هست؛ جایی که چهره های مؤمنان به سفیدی می درخشد و کافران به رنگ سیاه مشخص می شوند. حس دیگری که رنگ سفید القا می کند، شادیست و رنگ سیاه، نمایانگر غم و غصه است. همچنین، دست موسی به طور معجزه آسایی سفید و درخشنده بود هنگامی که آن را از جامه خود به عنوان شاهدی بر صدق ادعا بیرون آورد و نیز حامل حس پاکی و صفا بود.
از لحاظ تعداد، این بیشترین کاربرد رنگ سفید بود که در آیات 108 سوره اعراف، 22 سوره طه، 33 سوره شعرا، 12 سوره نمل و 32 سوره قصص بیان شده است. البته این متون تفسیر دیگری نیز دارند که کاملاً در مقابل تفسیر قبلی است و این تفاسیر بر وجه اعجاز بیشتر از وجه استعاره تأکید می کنند. با استفاده از تفسیر خاخامی، برخی از مفسران مسلمان از این قرائت آگاه بودند که دست موسی با جذام سفید بود، بنابراین سفید به معنای ناخالصی و آلودگی معنا خواهد داد. بنابراین در متنی که باید به شکل اصطلاحی فهمیده شود، غم یعقوب در فراق یوسف در آیه 84 سوره یوسف به عنوان عاملی در سفید شدن چشمانش قلمداد شده است که این غم منجر به نابینایی شد. تفاوت میان نخ سفید و نخ سیاه در آیه 187 سوره بقره آن گونه که یکی دلالت بر شبانگاهان و دیگری دلالت بر بامدادان دارد به عنوان نقطه ای برای بحث تفسیری درباره معنای عبارت بود. به طور کلی چنین اصطلاح شناسی تقابلی به عنوان عاملی برای فهم تفاوت میان تاریکی و روشنی استنباط می شود. به طور واضح رابطه ای میان این دو زوج وجود دارد مخصوصاً در سطح استعاره ای یا مجازی که خدا به عنوان منبع نور و پاکی شناخته می شود.
رنگ ها در قرآن هم به شکل کاربرد توصیفی و هم استعاره ای وجود دارند. کاربرد اصلی رنگ در تشریح قدرت آفرینش پروردگار بوده است که در حضور و تغییر رنگ های مختلف در جهان دیده می شود. البته ارزش های فرهنگی نیز در موارد کاربرد استعاری رنگ ها قابل رویت است».( ریپین، 361-365) البته نظر نویسنده مقاله در مورد تفسیر خاخامی و سفید شدن دست حضرت موسی(ع) بر اثر جذام قابل بررسی و نقد است که فعلاً از آن می گذریم.
رنگ سفید در احادیث
در روایتی از رسول الله(ص) آمده است:« از لباس های شما، هیچ کدام بهتر از لباس های سفید نیستند، برای پوشیدن آن را انتخاب کنید: « لیس من لباسکم شیءٌ احسنُ من البیاض، فالبسوه»(پاک نژاد، 69/18).
« و شاید هم سبب پاکیزه تر بودن جامه سفید آن باشد که این رنگ بیشتر و بهتر از هر رنگ دیگری، لکه های سیاه را آشکار می سازد و پوشنده را زودتر به تعویض جامه و نظافت آن وادار می کند.» (دانشمند، 2)
براساس آیات قرآن، رنگ سفید از رنگ های بهشتی است و روایت ذیل نیز مؤید همین مطلب است:
«فرات بن ابراهیم کوفی در تفسیرش از ابن عباس(ره) روایت کرده است: زمانی که روز قیامت به پا شود، منادی ندا می کند:
ای مردم! چشمان خود را ببندید تا فاطمه(س)، دختر محمد(ص) عبور کند، فاطمه (س)، اولین کسی است که دوازده هزار حوریه از فردوس او را استقبال خواهند کرد. آنان احدی را قبل از فاطمه(س) و بعد از آن بانو استقبال نکرده و نخواهند کرد. آن حوریه ها بر ناقه هایی سوارند که بال های آن از یاقوت، مهار آن ها از لؤلؤ و رحل هایی از درّ بر پشت آن ها است که بر هریک از آن ها بالشی از سندس قرار دارد و رکاب های آن ها زبرجد است. آنان از صراط می گذرند تا فاطمه زهرا(س) را وارد فردوس می نمایند و اهل بهشت با آن بانو ملاقات خواهند کرد.
در وسط فردوس قصرهای سفید و زردی است از لؤلؤ که در یک محل می باشد. در آن قصرهای سفید، هفتاد هزار خانه است که منزل حضرت محمد(ص)و آل طاهر آن بزرگوار است». (روحانی علی آبادی، 852)
بهشتی بودن دو رنگ زرد و سفید، بیانگر روشن، درخشنده، مصفا، لطیف، شریف، رؤیایی بودن و... می باشد. خداوند شرابی سفید را لذتی برای نوشندگان آن بیان کرده و با این بیان، درخشندگی این رنگ را موجب لذت و آرامش روح می داند.
عرب، زنان را به سفیدی تخم مرغ تشبیه می کند. همان گونه که شاعر عرب می گوید:
المقانات البیاض بصفرة غذاها نمیر الماء غیر محلل»(ابن قتیبه، 319/1)
این نکته نیز قابل توجه است که رنگ سفید مانند رنگ های ملایم ابرهای تابستانی، لطیف و رؤیایی است؛ و خود این تأثیر، باعث ایجاد لطافت روحی و اوج لذت در رؤیا می شود. به همین دلیل هم همسران بهشتی را سفید معرفی می کند تا آرامشی برای بهشتیان باشند و از آن ها لذت ببرند.
نتیجه گیری
در قرآن کریم از رنگ ها از جمله رنگ سفید سخن به میان آمده است و به برخی تأثیرات آن ها پرداخته شده است. قرآن، این رنگ را نشانه سعادت معرفی کرده و اذعان می کند که خداوند متعال در قیامت، کسانی را که اعمال صالح انجام می دهند، با چهره ای به این رنگ محشور می نماید؛ لذا چهره سفید و درخشنده مؤمنان نمایانگر این خصوصیات در آن هاست.
قرآن در توصیف بهشت، این رنگ را از رنگ های بهشتی می داند و از برخی بهشتیان، نوشیدنی های بهشتی، همسران بهشتی و...، با این رنگ یاد می کند. از جمله خصوصیات این رنگ، تصور اوج لطافت، صفا، آرامش، رؤیا و... است. بهشت نیز چون سرای جاودانه و به دور از خستگی، ملالت، اضطراب، تاریکی و ... با این رنگ توصیف می شود.
با توجه به اینکه انسان با شنیدن و خواندن نام هر رنگ، آن رنگی را که مورد پسند خودش است، متصور می شود، قرآن نیز با معرفی بهشت به رنگ سفید، مخاطب را به تصور بهترین حالت این رنگ می کشاند؛ و انسان بهترین رنگ و حالت و مکان را برای خود در سرای جاودان تداعی کرده و این یک عامل روان شناختی برای ترغیب انسان ها به انجام اعمال صالح و دوری از گناه می باشد.
منابع:
1. قرآن کریم
2. آلبرز، جوزف، تأثیر متقابل رنگ ها، عرب علی شروه، تهران، طلوع آزادی، 1368ش.
3. آندلسی، ابوحیان محمد بن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، بیروت، دارالفکر، 1420ق.
4. ابن جوزی، ابوالفرج عبدالرحمن بن علی، زاد المسیر فی علم التفسیر، بیروت، دارالکتاب العربی، 1422ق.
5. ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، غریب القرآن، بیروت، دارالکتاب العربی، 1420ق.
6. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دارصادر، چاپ سوم، 1414ق.
7. ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، 1408ق.
8. احمدی، بابک، حقیقت و زیبایی (درس های فلسفه هنر)، تهران، سعدی، 1383ش.
9. ایتن، یوهانس، عناصر رنگ ایتن، بهروز ژاله دوست، تهران، عفاف، 1378ش.
10. بلخی، مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، بیروت، دار احیاء التراث، 1423ق.
11. پارسا، محمد، بنیادهای روان شناسی، تهران، سخن، 1378ش.
12. پاک نژاد، سیدرضا، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، تهران، هما، 1363ش.
13. پهلوان حسین، اکرم، روان شناسی رنگ ها و قرآن کریم، مجموعه مقالات بیست و پنجمین دوره مسابقات بین المللی قرآن کریم، مشهد، معاونت فرهنگی سازمان اوقاف و امور خیریه، 1387ش.
14. تستری، ابومحمد سهل بن عبدالله، تفسیر التستری، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1423ق.
15. ثعلبی نیشابوری، ابواسحاق احمد بن ابراهیم، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1422ق.
16. خطیب، عبدالغنی، قرآن و علم روز، اسدالله مبشری، تهران، صفا، 1362ش.
17.راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، دمشق/ بیروت، دارالعلم الدار الشامیة، 1412ق.
18. روحانی علی آبادی، محمد، زندگانی حضرت زهرا(س)، تهران، مهام، 1379ش.
19. سمرقندی، نصر بن محمد بن احمد، بحرالعلوم، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1384ش.
20. سورآبادی، ابوبکر عتیق بن محمد، تفسیر سورآبادی، فرهنگ نشر نو، چاپ اول، تهران، 1380ش.
21. شی جی وا، هیداکی، همنشینی رنگ ها ( راهنمای خلاقیت در ترکیب رنگ ها)، فریال دهدشتی شاهرخ، تهران، کارنگ، 1377ش.
22. طباطبایی، سیدمحمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1417ق.
23. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، تهران، دانشگاه تهران، 1377ش.
24. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصرخسرو، 1372ش.
25. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تهران، کتابفروشی مرتضوی، 1375ش.
26. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی تا
27. عرب اول، منصوره، دنیای رنگ ها، مرز پرگهر، سال هشتم، اردیبهشت، 1388ش.
28. فراء، ابوزکریا یحیی بن زیاد، معانی القرآن، مصر، دارالمصریه للتألیف و الترجمة، بی تا.
29. قشیری، عبدالکریم بن هوازن، لطایف الاشارات، مصر، الهیئة المصریة العامه للکتاب، بی تا.
30. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1371ش.
31. لوشر، ماکس، روان شناسی رنگ ها، ترجمه ویدا ابی زاده، تهران، درسا،1373ش.
32. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360ش.
33. ویتگنشتاین، لودویگ، درباره رنگ ها، لیلی گلستان، تهران، مرکز، 1379ش.
34. اصغری نژاد، محمد، پژوهشی در رنگ ها و پوشش های رنگی در اسلام WWW.Seraj.ir
35. پیری سبزواری، حسین، جلوه هایی از اعجاز هنری قرآن از دیدگاه سید قطب، www.wegetweb.com
36. دانشمند، مرتضی، استفاده از رنگ های شاد www.wegetweb.com.
37. دانشمند، مرتضی، استفاده از رنگ های شاد www.wegetweb.com
38. Rippin2005),EQ,voll,pp361-365
پی نوشت ها :
1.دانشجوی دکترای مدرسی معارف اسلامی دانشگاه معارف اسلامی قم
2. دانشجوی کارشناسی ارشد علوم قرآنی
منبع: نشریه علوم و معارف قرآن کریم، شماره 7