پاسخگو: دکتر محمدحسین رجبی دوانی
1-آیا ویران کردن برخی از مساجد کوفه بعد از ظهور امام زمان (عج) به دست ایشان صحیح است؟
روایاتی به این مضمون داریم که امام زمان (عج) در مکه قیام می کنند و بعد از تسلط بر حرمین شریفین و از بین بردن دشمنان به سوی کوفه می آیند و حرکت اصلی امام برای نجات جهان از آنجا آغاز خواهد شد. در برخی از این روایات ذکر شده است که تعدادی از مساجد کوفه را ویران می کنند. البته کوفه از دیرباز و از زمان امیرالمؤمنین(ع) دارای مساجدی بود که برخی از آنها به عنوان مساجد مبارکه نامیده شده و بسیار ارزشمند و دارای فضیلتند که مهمترین آنها مسجد جامع کوفه است و بعد از آن مسجد سهله و مساجد دیگر هستند. اما از همان زمان مساجدی هم بوده که به مساجد ملعونه شهرت داشته اند که مسجد اشعث بن قیس و مسجد شیث بن ربعی ریاحی از آن جمله اند. به عبارتی چون بینانگذاران این مساجد از افراد منافق و پلیدی بودند که با اهل بیت (علیهم السلام) دشمنی داشتند و این مساجد را نه به منظور عبادت بلکه به پایگاهی برای دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) ایجاد کرده بودند بنابراین به فرموده امام صادق (ع) این مساجد، مساجد ملعونه نام گرفتند. امیرالمؤمنین (ع) نماز خواندن در مسجد شیث بن ربعی را نهی کردند. البته آن مساجد ملعونه امروز با موقعیت فعلی کوفه وجود خارجی ندارد. یعنی در حال حاضر کوفه آن کوفه با عظمت گذشته نیست. در حقیقت وضع فعلی کوفه شهرکی است در کنار نجف و نجف، کوفه را تحت الشعاع خود قرار داده. در واقع این سوال که آیا هنگام ظهور امام زمان (عج) کوفه تغییر و تحولی پیدا کرده و مثلاً مساجدی این گونه در آن پدید خواهد آمد و حضرت آن ها را از بین می برند یا منظور از کوفه در آن موقع که این روایت گفته شده نجف امروزی بوده است یا نه، مشخص نیست. بنابراین نمی توان به سادگی و به وضوح راجع به آن اظهار نظر کرد.
2- چرا حضرت علی(ع) دخترش «ام کلثوم» را به عقد خلیفه دوم (عمر) درآورد؟ در صورت صحت این موضوع حضرت به چه دلیل این کار را انجام داد؟
در خصوص این مسئله که ذهن بسیاری از علاقه مندان به اهل بیت را مشغول کرده اختلاف هست.
در منابع اهل تسنن، این مسئله یک امر قطعی تلقی شده و این گونه آمده که خلیفه دوم، «ام کلثوم» دختر امیرالمؤمنین علی (ع) و حضرت زهرا (س) را خواستگاری و حضرت هم موافقت کرد و بین عمر بن خطاب و خاندان پیامبر (ص) وصلت برقرار شد.
از این موضوع استنباط می کنند که اگر اینها با هم اختلاف داشتند، ازدواج و وصلتی هم بین شان صورت نمی گرفت اما منابع شیعه در این مسئله دو دسته است. برخی که این ازدواج را تایید کرده اند برخلاف نظر اهل تسنن اعتقاد دارند که امیرالمؤمنین (ع) نه از روی رضا و رغبت بلکه با اکراه و اجرار تن به این ازدواج داده، به این دلیل که عمر بن خطاب در اوج قدرت بود و تهدید کرده بود اگر با ازدواجش با «ام کلثوم» موافقت نشود، امیرالمؤمنین(ع) و دخترش را با اتهاماتی مواجه خواهد کرد و حیثیت آنان را زیر سوال خواهد برد و آنان را مجازات خواهد کرد.
گفته شده عباس عموی پیامبر (ص) که واسطه عمر بود، از حضرت خواست برای بیرون رفت از این معضل با این ازدواج موافقت کند اما بیشتر منابع شیعه اصل این قضیه را رد کرده اند و می گویند چنین ازدواجی صورت نگرفته، در راس این علما شیخ مفید قرار دارد که از بزرگان شیعه است. ایشان معتقد بودند ام کلثومی که همسر عمر بن خطاب شده اصلا دختر امیرالمؤمنین (ع) نیست بلکه دختر ابوبکر بوده است.
3- چرا پیامبر(ص)، حضرت علی (ع) را در غزوه تبوک با خود نبرد و در مدینه جانشین خود کرد؟
امیرالمومنین (ع) در غزوات پیامبر(ص) به عنوان بزرگ ترین و برجسته ترین سردار سپاه اسلام شناخته می شد و پرچم اصلی سپاه که نماد اقتدار و صلابت سپاه بود در دستان مبارک حضرت قرار داشت. تعداد غزوات پیامبر(ص)27 یا28 عزوه ذکر شده که در 9 غزوه آن جنگ اتفاق افتاد. امیرالمؤمنین علی (ع) به غیر از غزوه تبوک در تمامی غزوات پیامبر(ص) حضور داشتند و اتفاقاً در این غزوه جنگی هم درنگرفت. یعنی در تنها غزوه ای که علی(ع) حضور ندارد، نبردی هم واقع نشد که مردم جای ایشان را در آن خالی ببینند.
اما علت چه بود؟ با توجه به این که پیامبر(ص) می خواست مدینه (مرکز حکومت اسلامی) را ترک کند لازم بود کسی را به جانشینی خود در مدینه بگمارد. البته هرگاه پیامبر(ص) از مدینه خارج می شد، یکی از اصحاب را به عنوان جانشین خود در مدینه قرار می داد. در این زمان امیرالمؤمنین علی(ع) را تغیین کرد. البته با آن سپاه بزرگی که برای نبرد با امپراتوری روم تشکیل شده بود، این سؤال مطرح می شود که در چنین لشکرکشی بزرگی چرا علی(ع) به عنوان برجسته ترین سردار اسلام حضور ندارد؟ آیا جانشینی پیامبر(ص) در مدینه مهم تر است یا حضور بزرگ ترین فرمانده سپاه اسلام در منطقه جنگی؟ لذا بعضی منافقین شایعه کردند که پیامبر(ص) نظرش از علی برگشته و مثل سابق به ایشان عنایت ندارد. البته پیامبر(ص) هنگامی که متوجه جوسازی منافقین شد، در جمع مردم برای خنثی کردن این تبلیغات منفی و عملیات روانی حدیث مشهور و بسیار مهم «منزلت» را درباره امیرالمؤمنین (ع) بیان فرمود: «یا علی انت بمنزله هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی/ای علی جایگاه تو نسبت به من همچون جایگاه هارون به موسی است با این تفاوت که بعد از من پیامبری نخواهد آمد».
یعنی هارون که برادر، وصی و جانشین حضرت موسی(ع) و شریک در رسالت او بود، تنها تفاوتش با امیرالمؤمنین(ع) این است که او پیامبر بود اما بعداز پیامبر اسلام(ص) دیگر پیامبری نخواهد آمد و پیابر (ص) با این سخن پیش از غدیر برای خلافت و جانشینی بلافصل علی(ع) زمینه سازی کردند.
4- امام زمان (عج) در زمان غیبت صغری و کبری چگونه زندگی می کنند؟
هیچ اطلاعی از این مسئله نداریم، آنچه مسلم است این است که امام زمان(عج) چه در غیبت صغری و چه در غیبت کبری در روی زمین حضور دارند و این طور نیست که چون غیبت کرده اند، مانند حضرت عیسی (ع) به آسمانها برده شده باشند. آن حضرت در این مدت طولانی شاهد حوادثی هستند که برای عالم بشریت و به خصوص اسلام اتفاق افتاده. اما از این که در کجا هستند و چگونه زندگی می کنند هیچ اطلاعی نداریم و نباید داشته باشیم. زیرا اگر بنا بود اطلاعاتی وجود داشته باشد، دیگر غیبت معنا پیدا نمی کرد. آن حضرت به سبب اینکه مردم (اکثریت جامعه بشری) چه در هنگام غیبت صغری و چه در طول غیبت کبری لیاقت این را پیدا نکرده اند که حجت خدا در میان آنان باشد و به اراده خداوند در غیبت به سر می برند و زمانی که اکثریت جامعه بشری به این نتیجه برسند که اشتباه کرده اند و از خدا برای نجات خود استمداد کنند، آن حضرت ظهور خواهند کرد. بنابراین ما از چگونگی زندگی آن حضرت و محل اقامت ایشان و اینکه آیا جای ثابتی دارند یا بنابر مصلحت در مکان های مختلف حضور پیدا می کنند اطلاعی نداریم. غیبت صغرای آن حضرت 69 سال بوده و از پنج سالگی ایشان آغاز می شود. پنج سالگی همان زمانی است که امام بعد از شهادت پدر بزرگوارشان به امامت می رسند. در این مدت 69 سال آن حضرت از طریق چهار نایب خاص با مردم در ارتباط بودند. یعنی آن نایبان خاص تنها کسانی بودند که امام را می دیدند، به محضر آن حضرت شرفیاب می شدند و دستورات ایشان را برای شیعیان و پیروان شان ابلاغ می کردند و نامه های شیعیان را به محضر امام زمان(عج) تقدیم می کردند. البته این نایبان بعداز یکدیگر بوده اند؛ یعنی در هر زمان در این 69 سال یک نفر خدمت امام زمان(عج) می رسیده و طبیعی است که در این مدت در همان منطقه عراق یعنی سامرا و اطراف آن شاید هم در بغداد حضور داشته اند چراکه نایبان امام در بغداد دفن هستند. اما وقتی که زمان مرگ علی بن محمد سیمری (چهارمین نایب خاص امام) رسید آن حضرت به او فرمود به شیعیان اعلام کن بعد از مرگ من (علی بن محمد سیمری) دیگر کسی نیست که به نمایندگی من با شعیان به طور مستقیم در ارتباط باشد و وظیفه شما پیروی از نایبان عام من یعنی علما و مراجع تقلید است.
5- بیشتر ائمه نام علی و محمد را برای فرزندان خود انتخاب می کردند. چرا نام حسین در میان فرزندان ائمه کم است؟
نام حسین در بین فرزندان ائمه (علیهم السلام) وجود دارد. این طور نیست که کم باشد و نباشد. اما زیاد بودن اسماء مقدس محمد و علی به سبب این است که پیامبر (ص) فرمودند اگر کسی سه پسر داشته باشد و نام یکی از آنان را محمد نگذارد به من جفا کرده.
اهل بیت (علیهم السلام) بر همه مردم اولی هستند و به فرمایشات پیامبر (ص) عمل می کنند. نام مبارک علی به این دلیل زیاد است که امیرالمؤمنین(ع) بعد از پیامبر(ص) برترین خلایق الهی است و بر تمام انبیا و اولیاء الهی برتری دارد، در حالی که بعد از رحلت پیامبر(ص) چنان مورد ظلم واقع شد که توسط بنی امیه، گذاشتن نام علی بر فرزندان پسر جرم بود. در تاریخ داریم که هنگام سخنرانی حجاج بن یوسف ثقفی (حاکم جبار و جنایتکار عراق) فردی برخاست و گفت این امیر! داد مرا از پدرم بگیر. حجاج تعجب کرد که پدر او چه جرمی مرتکب شده که فرزند، شکایت پدر را می کند. پرسید پدرت چه جفایی در حق تو کرده؟ گفت ظلمی بدتر از انکه نام مرا علی کذاشته! بنابراین اهل بیت (علیهم السلام) برای مقابله با چنین جوی که دشمنان آنان بر ضد امیرالمؤمنین(ع) برپاکرده بودند به عمد نام فرزندانشان را علی می گذاشتند. از امام حسین(ع) روایت داریم که فرموده اند: «اگر خداوند مرا تا روز قیامت زنده بدارد و به من فرزند پسر دهد، همه را علی می نامم». اما امام حسین(ع) به دلیل قیام جاودانه ای که کرد و عظمتی که ایشان از اسلام به تصویر کشید و حماسه ای که خلق کرد، نه تنها بین شیعیان بلکه در میان اهل تسنن هم با عظمت یاد شد و خیلی ها با افتخار نام حسین را روی فرزندان شان می گذاشتند. ولی نام مبارک علی از این جهت که دشمن کمر به محو آن بسته بود توسط اهل بیت(علیهم السلام) ترویج می شد و اصرار داشتند که تعداد بیشتری از فرزندان خود را به نام علی بنامند.
6- همسر حضرت عباس(ع) چه کسی بود و آیا فرزند هم داشت؟ زمان حادثه کربلا خانواده ایشان کجا بودند؟
همسر حضرت عباس(ع) «لبابه» دختر عبدالله بن عباس بن ابوطالب بوده. آن حضرت دو پسر به نام های فضل و عبیدالله داشتند و ظاهراً به خاطر همین فرزند(فضل) آن حضرت را ابالفضل می خواندند. نسل حضرت عباس(ع) از عبیدالله باقی مانده و فرزندان و نوادگاه ایشان بعضی از دانشمندان برجسته و برخی از شخصیت های مهم بودند که برای مدت طولانی تولیت حرمین شرفین را در دست داشتند اما اینکه در کربلا بوده اند یا خیر، اطلاعی در این زمینه نداریم؛ یعنی نام آنها در جایی ذکر نشده است.
منبع: نشریه همشهری آیه شماره 4/ مرداد 91