شیخ محمد مؤمن مشهدی

مولانا محمد مؤمن شاه قاسم سبزواری ساکن المشهد، فاضل، عالم محقق، متکلم، فقیه، محدث، عابد معاصر له تفسیر القرآن و حواشی شرح لمعه و غیرذالک

شیخ محمد مؤمن مشهدی
مولانا محمد مؤمن شاه قاسم سبزواری ساکن المشهد، فاضل، عالم محقق، متکلم، فقیه، محدث، عابد معاصر له تفسیر القرآن و حواشی شرح لمعه و غیرذالک. (1)
معروف به شیخ محمد مؤمن مشهدی رحمت الله علیه در آغاز قرن یازدهم هجری قمری در خانواده ای پرهیزگار و زاهد در مشهد مقدس دیده به جهان گشود پدرش مردی وارسته بود بیشتر اوقات خود را به تهجد و عبادت می گذراند و توجهی به دنیا و زینت های آن نداشت همواره در محضر علما و عباد زمان حضور می یافت و کسب بهره می نمود به دلیل پارسایی و تقوایش علما نسبت به نامبرده احترام خاصی قائل بودند و فرزند خردسالش را تشویق به تحصیل می کردند و از او می خواستند که در امر تحصیل وی کوتاهی نکند و بدین سبب علاقه مند به تحصیل او گردید.

آغاز تحصیل

او از کودکی با اشتیاق فراوان به کسب دانش پرداخت و پس از گذراندن دوره مقدماتی وارد دوره عالی علم شد و از محضر علمای نامی خراسان نظیر آخوند ملا حسین یزدی و غیره بهره برد و پیشرفت چشمگیری در این زمینه از خود نشان داد.

سفر به اصفهان

در آن زمان حوزه علمیه اصفهان به دلیل پایگاه حکومت صفوی از رونق خوبی برخوردار بود و شهرتی بسزا داشت.
شیخ محمد مؤمن برای تکمیل تحصیلات خود بار سفر بست و راهی آن دیار شد.

تحصیل ریاضیات

یکی از دروس پر آوازه در حوزه اصفهان درس ریاضی بود و تقریباً همه طلاب را جذب خود کرده بود، شیخ هم برای ادامه تحصیل، ریاضیات را انتخاب نمود و پیشرفت فوق العاده ای از خود نشان
داد ولی در تماس هایی که با پدرش داشت با فراست دریافت که با ادامه دروس ریاضیات رضایت ندارد و مایل است که بیشتر به دروس دینی فقه و کلام اشتغال داشته باشد، هرچند علمای اصفهان با عنایت به پیشرفت چشمگیر او در ریاضیات تغییر رشته را برای وی صلاح ندانستند اما شیخ تمایل پدر را برخواست خویش و هر کس دیگر برتری داد.

بازگشت به مشهد

شیخ محمد مؤمن با توجه به علاقه پدر اصفهان را به قصد مشهد ترک و در خراسان به تحقیق و پژوهش فقه و کلام و در احادیث و روایات پرداخت. حاشیه ای بر شرح لمعه شهید نگاشت(2)و مدت 36سال از عمر خود را در تطبیق روایات کتب اربعه(کافی من لایحضره الفقیه-تهذیب و استبصار)سپری نمود. رساله ای در حجیت ظن که مورد اختلاف علمای وقت بود. برای ملا خلیل قزوینی نوشت(3)و کتاب دعایی در وقایع ایام و لیالی نگاشته که اصل کتاب در نزد سید محمد جزایری در اهواز موجود است(4)

دوران کهولت

شیخ محمد مؤمن همچنان سر گرم کارهای تحقیقاتی و علمی خود بود که ناگاه احساس ناتوانی و ضعف نمود که با توسل حضرت رضا(ع)و ارواح طیبه پدران و فرزندانش توفیق کاری در رابطه با تفسیر قرآن پیدا نمود.

نگارش تفسیر قرآن مجید

او نگارش تفسیری را به عنایت به مفاهیم روایات رسیده از معصومین آغاز نموده و به همین جهت نام آن را مقتبس الانوار من ائمه الاطهار نهاد تفسیری که با سوره مبارک حمد آغاز نمود و تا آیه 24 سوره انفال تقریباً نه جزء قرآن را به تحریر درآورد در این هنگام اجل شیخ فرا رسید و او دار فانی را وداع گفته و به رحمت حق پیوست.

پی نوشت ها :

1. 2)کتاب امل الآمل، تألیف شیخ حر عاملی، قسم دوم، شماره 892.
3)کتاب طبقات مفسران شیعه، تألیف عقیقی بخشایشی، جلد3، صفحه183.
4)کتاب الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج20، صفحه68.
5)مقدمه تفسیر المقتبس صفحه2، مؤلف شیخ محمد مؤمن.
6)نشانی از بی نشان ها، چاپ چهارم، ص94.
منبع: نشریه فکر و نظر، شماره 5-4.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان