ماهان شبکه ایرانیان

بیشتر اقامت‌گران پانسیون‌ها از استان‌های کمتربرخوردارند و برای کار به پایتخت می‌آیند

زیر پوست پانسیون های مهاجرپذیر تهران

١٢٤ پانسیون زنانه و مردانه در تهران وجود دارد بیشتر ساکنان پانسیون ١٨ تا ٤٥ ساله‌اند.به گزارش به نقل از روزنامه شهروند، توقف‌های مکرر اتوبوس در جاده ٧٠٠ کیلومتری از مرز مهران تا تهران ملال‌آور بود؛ مدام نقص فنی

زیر پوست پانسیون های مهاجرپذیر تهران

١٢٤ پانسیون زنانه و مردانه در تهران وجود دارد بیشتر ساکنان پانسیون ١٨ تا ٤٥ ساله‌اند.

به گزارش به نقل از روزنامه شهروند، توقف‌های مکرر اتوبوس در جاده ٧٠٠ کیلومتری از مرز مهران تا تهران ملال‌آور بود؛ مدام نقص فنی. ساعت از ٩ شب گذشته بود و چرخ اتوبوس انگار نمی‌چرخید. شیما نگران و مضطرب بود. چادرش را روی سرش جابه‌جا کرد و برای چندمین‌بار به مدیر پانسیون زنگ زد. حرف مدیر اما یک حرف بود: «دیرتر از ساعت ١٠شب در به روی کسی باز نمی‌شود تا ساعت ٦ صبح.» از مقررات خشک پانسیون به‌اصطلاح کارمندی-دانشجویی دل خوشی نداشت. معمولا تعطیلات را به سفر می‌رفت اما ساعت بلیت و رسیدن به پانسیون کار آسانی نبود.
اگر اصرارهای مادرش برای موقعیت شغلی بهتر نبود، اگر در اداره‌ای که چهار سال بدون قرارداد کار می‌کرد، استخدام می‌شد و اگر به فلان خواستگار جواب مثبت می‌داد الان در ایلام در کنار خانواده‌اش زندگی می‌کرد و مجبور نبود در ٣٠ سالگی مانند بچه‌های دبستانی با مقررات پانسیون در شهر پرترافیک و کسل‌کننده تهران زندگی کند. مقرراتی که بیشتر از آن‌که برایش امنیت داشته باشد، استرس‌زاست. اصلا به اصرار مادرش بود که تا کارشناسی ارشد ادامه تحصیل داد و گرنه دلش می‌خواست بعد از دیپلم ازدواج کند مثل خواهر کوچکترش که دو تا بچه هم دارد. چرخ‌های کند اتوبوس در ترمینال غرب که متوقف شد، ساعت دو بامداد بود. از اتوبوس پیاده شد. کوله سنگینش را به دوش انداخت، راه افتاد سمت نمازخانه. در بسته بود. فکر کرد شاید نمازخانه راه‌آهن باز باشد. با اتوبوسی که به جز او فقط یک مسافر مرد داشت به سمت ایستگاه مولوی حرکت کرد تا از آن‌جا به راه‌آهن برود. تصور این‌که ساعت ٣ بامداد در ایستگاه مولوی است بیشتر از فضای خلوت و واقعی آن‌جا برایش ترسناک و دلهره‌آور بود. هر دقیقه از ٤٥ دقیقه‌ای که منتظر اتوبوس بود برایش یک‌ سال گذشت. تند و تند زیر لب تمام دعاهایی را که یاد گرفته بود، زمزمه کرد. به راه‌آهن که رسید نمازخانه بسته بود. ناچار روی صندلی سالن انتظار نشست تا هوا روشن شود و ساعت بازشدن در خوابگاه برسد.
پانسیون‌داران چه می‌گویند؟
مینا رسولی از‌ سال ١٣٨٦ مدیر یک پانسیون پنج‌طبقه دخترانه در تهران است. می‌گوید: معمولا به صورت ترمی و سه ماهه پذیرش داریم که البته افرادی که رضایت دارند قراردادشان را تمدید می‌کنند. هر طبقه چهار تا پنج اتاق دارد که ظرفیت اتاق‌ها به ترتیب ٢، ٤، ٦، ٨ و١٠ تخته است و در طول ‌سال معمولا ظرفیت تکمیل می‌شود.
او درباره هزینه اجاره تخت‌ها می‌گوید: اجاره تخت‌ها بنابر ظرفیت اتاق‌ها متفاوت است و بدیهی است که اتاق دو تخته اجاره بیشتری نسبت به اتاق ١٠ تخته خواهد داشت، درحال حاضر اجاره تخت در اتاق ١٠تخته، ٣٨٠‌هزار تومان و در اتاق دوتخته ٨٠٠‌هزار تومان است.
به‌گفته این پانسیون‌دار، اجاره‌ها، عنصری الزامی برای صنف پانسیون‌دارها نیست و هر پانسیون‌دار برگه قراردادی تهیه می‌کند و به استناد ماده ١٠ قانون مدنی، قراردادی با مستاجر می‌بندد و اجاره و هزینه قرارداد با هر مبلغی که باشد توافقی به‌نظر می‌رسد و نظر پانسیون‌دارها در هر منطقه و خیابان متفاوت است. ما هم براساس همین توافق مابین، با در نظر گرفتن سود، قرارداد اجاره منعقد می‌کنیم.
به‌گفته رسولی، در میان این اقامتگران افرادی هستند که از همان سال‌های ابتدای تأسیس پانسیون تاکنون به مدت هفت، هشت‌سال در این پانسیون ساکن هستند، چون به محیط عادت کرده‌اند و محل کارشان نزدیک پانسیون است.
او درباره پراکندگی جغرافیایی اقامتگران در اقامتگاه‌ها می‌گوید: اقامت‌گران ما از همه جای ایران و حتی تهران هستند، اما بیشتر کارمندانی که این‌جا اقامت دارند از مناطق کمتر توسعه‌یافته مثل غرب کشور و استان‌های محروم آمده اند.
رسولی که هم‌اکنون سه شعبه دیگر از پانسیون را در تهران اداره می‌کند، می‌گوید: اوایل، کار بسیار پراسترس بود، اما ریسک قرض گرفتن و ایجاد منبع درآمد را پذیرفتیم و کاستی‌های مالی را جبران کردیم.
او درباره مشکلات و نارضایتی اقامتگران می‌گوید: تجربه به ما آموخت که مشکلات و برخی از شکایات کم‌اهمیت است و شاید ساکنان توقع زیاد دارند. بعضی از پانسیون‌ها ساعت ورود و خروج آزادتری دارند اما با افتخار می‌گویم که ما در ساعت ورود و خروج نظم‌دهی لازم را داریم و قانون‌مند رفتار می‌کنیم و تبصره‌ای برای رعایت نکردن ساعات ورود و خروج مورد قبول ما نیست و اعتقاد ما بر این است که تبصره یعنی حذف اصل مطلب.
بیشتر ساکنان پانسیون ١٨ تا ٤٥ ساله‌اند
معاون گردشگری اداره کل میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری استان تهران میانگین سکونت در این اقامتگاه‌ها را ٨٠تا ٨٥‌درصد اعلام می‌کند و می‌گوید: در فصل تابستان این میزان کاهش پیدا می‌کند و در فصل پاییز اقامت در اقامتگاه‌ها به بالای صددرصد نیز می‌رسد. شهرام علیمحمدی درباره چگونگی نظارت بر پانسیون‌ها می‌گوید: نظارت بر این اقامتگاه‌ها از قبل وجود داشته است، اما طبق برنامه‌ای که از خردادماه امسال عملیاتی می‌شود، هر ماه به‌طور مستمر وبدون برنامه قبلی، سرزده و ناگهانی از این واحدهای اقامتی بازدید خواهیم داشت و در صورت رعایت نشدن ضوابط و قوانینی که از پیش تعیین شده، پروانه آنها باطل می‌شود.
به‌گفته او، پانسیون یک واحد اقامتی است که هتل نیست اما خدمات هتلینگ در آن ارایه می‌شود و از آنجایی که ممکن است افراد سال‌ها در پانسیون زندگی کنند، از لحاظ ارایه خدمات مانند تخت و تجهیزات لازم و مکفی برای گذران زندگی و نیز از نظر خدمات بهداشتی باید نظارت کامل بر این واحدها صورت گیرد.
میانگین سنی اقامتگران پانسیون‌های کارمندی - دانشجویی ١٨ تا ٤٥‌سال است. علیمحمدی می‌گوید: ‌درصد بیشتر این اقامت‌گران از استان‌های کمتربرخوردار هستند که به دنبال کار به تهران مهاجرت می‌کنند.
معاون گردشگری اداره ‌کل میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری استان تهران درباره انتشار آگهی‌های اقامتگاه‌های غیرمجاز در روزنامه‌ها می‌گوید: «با توجه به حساسیت موضوع، از روزنامه‌ها خواسته‌ایم قبل از انتشار آگهی از صاحبان آگهی درخواست پروانه بهره‌برداری داشته باشند و به‌زودی جلسات حضوری در این مورد برای رفع این مشکل برگزار خواهیم کرد.»

پانسیون بعد از یک‌سال تحمل‌ناپذیر می‌شود
شهناز ٢٨ ساله و فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد حقوق خصوصی است. او از ٤‌سال پیش ساکن یکی از پانسیون‌های مرکز تهران است. بعد از تمام شدن دانشگاه به شهرش برنگشت و در یک شرکت دارویی کار پیدا کرد. در طول این سال‌ها چند بار شغل عوض کرده و درحال حاضر صندوق‌دار یک شرکت زنجیره‌ای است. می‌گوید: زندگی خوابگاهی را هر کسی نمی‌تواند تحمل کند و من مجبورم چون تنها جایی است که می‌توانم اقامت داشته باشم.
تو با این تحصیلات می‌توانی در آزمون وکالت شرکت کنی.
وکالت آزمون سختی است و حداقل باید یک‌سال برایش وقت بگذارم. من این وقت را ندارم چون تا ساعت ٥ سر کار هستم و اگر بخواهم در این یک سال کار نکنم هزینه‌های زندگی را چه‌کار کنم؟
چرا یک‌سال به شهرت برنمی‌گردی تا آن‌جا برای آزمون مطالعه کنی؟
شرایط روحی و خانوادگی من جوری نیست که بتوانم این کار را انجام بدهم. ما یک خانواده هشت‌نفره هستیم و خواهرانم یا دانشجو هستند یا فارغ‌التحصیل و بیکار.
رابطه‌ات با خانواده چطور است؟
هفته‌ای دو بار تماس تلفنی داریم و هر چهار تا پنج‌ماه یک‌بار هم سر می‌زنم.
پنج ماه دوری زیاد نیست؟
در حال ‌حاضر کار من شیفتی است، یعنی یک روز صبح باید سر کار باشم و یک روز عصر و شب. بالاخره هزینه رفت‌وآمد را باید تقبل کنم که از توان درآمدی من خارج است.
تا کی می‌خواهی به زندگی خوابگاهی ادامه دهی؟
الان نمی‌توانم به تغییر فکر کنم و واقعا نمی‌دانم تا کی باید این‌جا باشم.
یعنی برای آینده‌ات برنامه‌ای نداری؟
به آینده فکر کردن برایم سخت است واقعا...
فکر می‌کردی ٤‌سال در خوابگاه دوام بیاوری؟
نه، اما عادت کردم.
شاید با ازدواج از این‌جا بروی؟
ازدواج برای دخترانی که در شرایط من هستند، سخت است. شرایط اقتصادی جامعه جوری است که همه به ازدواج با افراد با شغل‌های خوب و دولتی رغبت دارند چون حداقل امنیت روانی و شغلی آنها را در این شهر بزرگ تأمین می‌کند.
از زندگی پانسیونی چه یاد گرفتی؟
آشنایی با افراد مختلف از فرهنگ‌ها و قومیت‌های مختلف و تبادل تجارب و اندیشه از مزایای زندگی در اینجاست، اما همین مزایا گاهی موجب تنش‌هایی می‌شود که تحملش سخت است.
و تو همه این سال‌ها این شرایط را تحمل می‌کنی؟
بله و بیشتر از یک سال ماندن در چنین فضایی تحمل‌ناپذیر است.

پاسخگویی به شکایات اقامتگران
واحد رسیدگی به شکایات در محل سازمان میراث فرهنگی مستقر است و شماره تماس‌های ٠٢١-٨٨٩٣٤٨٤٤ و ٨٨٩٣٤٨٤٥ در ساعات اداری و نیز شماره تماس ٠٩٦٢٩ به صورت شبانه‌روزی آماده پاسخگویی و رسیدگی به شکایات اقامتگران است.


قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان