پدر علم کویرشناسی ایران با اشاره به معایب مالچ نفتی و جنگلکاری برای مقابله با ریزگردها، اجرای چنین طرحهایی در شرایط کنونی را خیانت خواند و گفت: کشورهای دیگر اکنون با نفت ما زندگی میکنند، چرا ما این نفت را در بیابان بپاشیم، درحالیکه چیز دیگری مانند ریگ وجود دارد که به درد نمیخورد؟.
به گزارش به نقل از ایسنا، پروفسور پرویز کردوانی در همایش راهکارهای نوین مبارزه با ریزگردها که یکشنبه، 22 اسفندماه در گیت بوستان اهواز برگزار شد، با اشاره به برخی اظهارات غیرعلمی و کذب برخی افراد اظهار کرد: بیابانزایی در ایران نسبت به گذشته کاهش پیدا کرده است اما وضعیت کشور به علت طی مسیرهای اشتباه روزبهروز بدتر میشود.
وی افزود: سازمان محیطزیست در دهه 50 برای بهبود وضعیت کشور ایجاد شد اما امروز میبینیم که تالابها خشک میشوند؛ وزارت کشاورزی تأسیس شد تا کشاورزی بهبود یابد اما امروز 90 درصد روغن، 60 درصد شکر موردنیاز کشور و درمجموع امروز 50 درصد از مواد غذایی که یک کارگر تا یک رستوراندار استفاده میکنند، از خارج وارد میشود.
همه مشکلات را کارشناسان ایجاد کردند
کردوانی گفت: سازمان جنگلها را ایجاد کردیم تا از نابودی جنگلها جلوگیری کنیم اما امروز میبینیم که جنگلها تا حدی از بین رفتهاند که مجلس تصویب کرد دیگر از جنگلها استفاده نکنید.
پدر علم کویرشناسی ایران ادامه داد: همه این مشکلات را کارشناسان ایجاد کردهاند. میگویند هوا آلوده است اما کجا آلوده نیست؟ میگویند مشکل ریزگردها ایجاد شده، اما این مشکل در کجا نیست؟
کردوانی تأکید کرد: سه بخش شمال، مرکز و جنوب خوزستان در دنیا بینظیر است. در خوزستان سهبار در سال ذرت به عمل میآید و برخلاف تمام کشور چغندر در فصل پاییز کشت میشد. خوزستان تنها جایی است که خوز یا نیشکر دارد. هر جا نیشکر باشد یک شهر صنعتی ایجاد میشود، چراکه میتوان از برگ آن استفاده کرد و از محصولات زائد آن کارخانه ملاس و باگاس ایجاد کرد.
سد گتوند موجب مرگ تدریجی مردم میشود
وی افزود: خوزستان همهچیز داشت اما امروز مشکل بزرگی دارد. ریزگردها، هوای شرجی که همزمانی آن با ریزگردها کشنده است و سد گتوند سه مشکل بزرگ خوزستان هستند. سد گتوند نابودکننده است و این را کشاورزان متوجه میشوند. این سد هرسال 30 درصد کشاورزی استان را کاهش میدهد.
کردوانی تصریح کرد: نمیتوان سد را خراب کرد و نمیتوان دریچه آن را نیز باز کرد تا آب خارج شود، چراکه در این صورت تمام خوزستان شور میشود. امروز نیز این سد بهتدریج مردم را میکشد و زمینها و باغها را شور میکند و درنهایت کشاورز باید کشاورزی را رها کرده و به شهر بیاید.
این چهره ماندگار جغرافیای کشور با اشاره به شهرک ساختهشده برای سد گتوند، ادامه داد: باید از این شهرک برای گردشگری استفاده شود.
ریزگردها تنها در 2 استان وارد نشدهاند
کردوانی گفت: ما ریزگردها را تا 12 سال پیش نمیشناختیم، برخی ریزگردها منشأ خارجی دارند که در این زمینه از ما کاری ساخته نیست اما مانند زلزله باید خود را برای مقابله با آنها آماده کنیم. ریزگردها سه نوع دارند که شامل ریزگردهایی از جنس رس، ریزگردهای تشکیلشده از کوارتز یا شیشه که میتوانند ریه را سوراخ کرده و تا معده پیش روند، و ریزگرد مواد آلی یا نفت است که قطر این نوع ریزگردها 2 هزارم میلیمتر است و میتوانند تا هزاران متر نیز بالا روند.
وی ادامه داد: زمانی که ما ریزگرد داخلی نداشتیم، تصویب کردند که مبلغی برای مقابله با ریزگردهای داخلی در نظر گرفته شود که من با آن مخالفت کردم اما امروز ما ریزگرد داخلی داریم که روزبهروز نیز در حال افزایش است و تنها در 2 استان گیلان و مازندران مشکل ریزگردها وجود ندارد.
90 درصد مشکلات ریزگرد ناشی از چاهها است
پدر کویرشناسی ایران در خصوص منشأ ریزگردها، تصریح کرد: یکی از منشأهای ریزگردها خشک شدن تالابها است. کشت و آبیاری نشدن زمینهای کشاورزی و حفر چاهها میتواند علل دیگر آن باشد. 90 درصد مشکلات را چاهها بهوجود میآورند. پس از خشک شدن آبهای زیرزمینی و از بین رفتن پوشش گیاهی منطقه، اگر آنجا ماسه داشته باشد؛ ماسه راه میافتد در غیر این صورت ریزگردها ایجاد میشوند.
کردوانی ادامه داد: مسأله دیگر گرم شدن کره زمین و کاهش بارندگی است. در این صورت گیاهانی که ریشه کوتاه دارند، یکی پس از دیگری خشک میشوند. مورد دیگری که برخلاف دیگر مناطق در خوزستان است، وجود چاههای نفتی است؛ همچنین در جنوب خوزستان فاضلابها را رها میکنند که این موجب آلودگی میشود. مسأله دیگر وجود مشعلهای گاز است.
طرح 550 هزار هکتاری منشأ ریزگرد میشود
وی خاطرنشان کرد: در خوزستان یک منشأ ریزگرد دیگر نیز وجود دارد و آن طرح 550 هزار هکتاری است. سال 72 که این طرح مطرح شد، کارون پر از آب بود و دولت قبل به دلیل نبود آب حاضر به اجرای این طرح نشد، اما طرح 550 هزار هکتاری در این دولت در حال اجرا است.
کردوانی افزود: سال گذشته 20 درصد از این طرح آماده شد و گفتند آب کافی برای آن نداریم. برای تأمین آب کافی باید تسطیح انجام دهند که با این کار آن اراضی به یک منبع ریزگرد تبدیل میشود. جنگلکاریهای آینده نیز خود میتواند عامل ریزگرد باشد.
این چهره ماندگار جغرافیای کشور گفت: زمانی که گردوخاک خارجی بلند میشود و میخواهد از روی خلیجفارس عبور کند، چون هوا گرم است با شرجی همراه میشود که این شرجی همراه با آلودگیها میتواند کشنده باشد.
مالچ نفتی و جنگلکاری خیانت است
کردوانی با بیان اینکه مالچ به معنای پوشش است، گفت: یکی از کارهایی که اکنون دارد انجام میشود مالچپاشی است. ما مالچ نفتی داریم و هرکسی مالچ نفتی بپاشد، خیانت کرده است. ما در گذشته ماسههای روان داشتیم و ریزگرد را نمیشناختیم و بهغلط به این ماسهها میگفتیم شنهای روان.
وی افزود: برای این کار از دهه 40 دو شکل مبارزه را آغاز کردیم. اول جنگلکاری بود که 10 کیلومتر جنوب سبزوار گیاه طاق میکاشتند و خوب رشد میکرد اما اکنون فهمیدم جنگلکاری هم خیانت و اشتباه بوده است. راه دوم پاشیدن مالچ نفتی بود که در سال 42 وارد کشور شد. تونس، لیبی الجزایر و مصر چهار کشور هستند که یک سفره آب دارند و لیبی بزرگترین رود مصنوعی جهان را تشکیل داد.
پدر علم کویرشناسی ایران گفت: اولین بار روی فتحآباد بوئینزهرای کاشان مالچ پاشیده شد که این کار به دلیل جهت باد اشتباه بود. هر جا ماسه روان وجود داشت یا جنگلکاری یا مالچپاشی شد و بعد به این نتیجه رسیدند که مالچ بهتر است. پس در خوزستان از همان سال 42 چندین بار تا زمان انقلاب و پس از انقلاب مالچپاشی شد.
چرا ریگ اقتصادیتر از مالچپاشی است؟
کردوانی با بیان اینکه مالچ 11 عیب دارد و هزینه زیادی نیز میبرد، گفت: اگر یک موشک را با تمام مهندسان و غیره محاسبه کنیم، 700 هزار دلار هزینه ندارد، بلکه هزینه آن میلیونها دلار است؛ مالچ هم به همین شکل است. نفت یک ماده سوختنی نیست، بلکه صنعتی است و ما نباید آن را صادر کنیم. کشورهای دیگر اکنون با نفت ما زندگی میکنند. ما این نفت را در بیابان بپاشیم درحالیکه چیز دیگری که به درد نمیخورد، مانند ریگ وجود دارد؟
وی ادامه داد: برای تهیه مالچ اول باید نفت، قیر شود. پس یک کارخانه قیر لازم است؛ سپس باید قیر رقیق شود تا تبدیل به مالچ شود. پس یک کارخانه مالچ هم باید ایجاد شود. 50 درصد آب و 48 درصد قیر و دو درصد ماده منزوجکننده برای مخلوط این دو باهم لازم است، همانطور که برای استخراج نفت، در تمام چاههای نفت نمک میریزند، زیرا نفت و آب همراه یکدیگر هستند.
این استاد برجسته گفت: عیب چهارم این است که برای پاشیدن مالچ، ماشین مخصوص لازم است؛ همچنین با پاشیدن مالچ تمام منطقه میسوزد و عیب ششم این است که از زمین حرارت بلند شده و منطقه گرم میشود و موجب وزش بادهای داغ از آن منطقه میشود.
مالچ نفتی پس از چهار سال ریزگرد سرطانزا میشود
این استاد دانشگاه تهران افزود: به این شکل تمام موجودات، حشرات و گیاهان دمگاوی در زیرخاک از بین میروند. پسازآن هم بوی تعفن و نفت سوخته از زمین بلند میشود که سرطانزا است. عیب بعدی این است که با پاشیدن مالچ، آب هم هدر میرود، زیرا آب نمیتواند در زمین نفوذ کند.
وی ادامه داد: همچنین بعد از پاشیدن کسی نمیتواند روی آن راه برود و اگر کنار روستاها مالچپاشی شود هیچ انسان و دامی نمیتواند در آن منطقه راه برود. مشکل آخر این است که اثرات مالچ، پس از سه یا چهار سال از بین میرود و خود تبدیل به ریزگرد میشود که سرطانزا است.
کردوانی تصریح کرد: اگر این مراحل را حساب کنید، مالچ بسیار گرانتر از ریگ است. اگر حتی ریگ، سه برابر مالچ گرانتر باشد بازهم اقتصادیتر است. زیرا این عیبها را ندارد و یکبار برای همیشه پاشیدن آن کافی است. یعنی تجدید هم لازم ندارد. من میگویم باید از طبیعت استفاده کنیم. از اردکان تا انارک و بسیاری مناطق دیگر پوشش ریگی دارند، یعنی ریگ فراوان است.
وقتی سدسازی جای تغذیه مصنوعی را میگیرد...
وی خاطرنشان کرد: در رژیم گذشته، اولین کاری که برای تعادلبخشی، پایین نرفتن سطح آبهای زیرزمینی و هدر نرفتن آب رودها انجام میشد، این بود که اول دشت را به استخر تبدیل و چاههای تغذیه مصنوعی حفر میکردند که سبب میشد هم سیل راه نیافتد و هم آب هدر نرود و با نفوذ در زمین سطح قناتها را بالا آورد؛ همچنین آب شور، شیرین میشد و درنهایت ذخیره و تعادلبخشی اتفاق میافتاد.
وی گفت: اما اکنون وزارت نیرو چنین کاری نمیکند. بهجای آن در روستاها، چاههای غیرمجاز را پلمپ و آب چاههای مجاز را هم نصف میکند و اسم این کار را تعادلبخشی گذاشتهاند، درحالیکه اولین کار باید تغذیه مصنوعی باشد؛ زیرا از آب زیرزمینی پول درنمیآورد، اما از ساختن سد پول درمیآورد. درحالیکه رژیم گذشته بیشترین تلاش خود را روی تغذیه مصنوعی گذاشته بود. چرا اکنون برخی چاهها غیرمجاز شدهاند، زیرا تغذیه مصنوعی اتفاق نیفتاده است و اگر این کار انجام شده بود آب تجدید میشد.
پدر علم کویرشناسی ایران اظهار داشت: بهوسیله ریگ میتوان استخر آب درست کرد. ریگی که از روی زمین جمعآوری میشود در زیر آن، بهترین زمین حاصلخیز قرار دارد و بهترین منطقه برای کشت است. ریگ را میتوان با بیل مکانیکی برداشت کرد و پشت کامیون ریخت و بعد از غلتک با تیغ استفاده کرد. درمجموع ارزان هم خواهد بود. ریگ پاشیدن فقط یکبار برای همیشه است و با وزیدن باد هیچ ماسه و ریزگردی از زمین بلند نمیشود.
2 اشکال عمده طرح جنگلکاری در خوزستان
کردوانی با اشاره به اینکه در خوزستان دو مسأله ریزگرد و ماسههای روان وجود دارند، عنوان کرد: جنگلی که از سال 40 کاشته شده است، اکنون در حال خشک شدن است؛ زیرا چاههای آب خیلی پایین رفتهاند. در قدیم وقتی جنگلکاری میشد گلدانهای کوچک در منطقه درست میکردند و فقط 2 سال به این گلدانها آب میدادند و دیگر نیازی به آبیاری نبود، اما اکنون نمیتوان این کار را کرد؛ زیرا سطح چاه بسیار پایین رفته است و در صورت جنگلکاری باید این جنگلها تا ابد آب داده شوند.
وی ادامه داد: اگر قرار باشد جنگل، مرتب آب داده شود، 2 اشکال وجود دارد. اول اینکه به مردم آب خوردن و کشاورزی نمیرسد و دوم چون زمین مال مردم است، مالکیت آنها از دست میرود و زمین زراعتی تبدیل به جنگل و منابع طبیعی میشود. پس اگر قرار باشد، جنگل آبیاری شود بهتر است این آب به همین مردم داده شود تا زمینشان را آبیاری کنند.
کردوانی گفت: در ضمن جنگلکاری، یک طرح بلندمدت است و خاکی که برای کاشتن درخت برداشته میشود، سبب ایجاد ریزگرد است و این مسأله موجب افزایش ریزگرد میشود. اثر جنگلکاری نیز بعد از 15 سال مشهود میشود، زیرا جنگل بادشکن است و باد نمیگذارد گردوخاک بلند شود؛ درحالیکه پاشیدن ریگ یک طرح فوری است.
این استاد دانشگاه تهران در خصوص تثبیت ماسهها نیز گفت: در این زمینه خوزستان از بقیه نقاط ایران مستثنا است. اکنون آنقدر مسئولان سراغ ریزگرد رفتهاند که دیگر کسی از ماسه صحبت نمیکند. منطقه ریگان، ریزگرد ندارد و تمام آن تپههای ماسه است. اکنون مسئولان تپههای ماسه را کانون ریزگرد حساب میکنند، یعنی میخواهند نقاطی مانند گمبوعه، حمیدیه، امیدیه و سوسنگرد را مالچپاشی و جنگلکاری کنند؛ درحالیکه ماسه، ریزگرد ندارد.
راهکار تثبیت ماسهها در تپههای خوزستان
کردوانی افزود: در خوزستان با پوشش گیاهی میتوان یکبار برای همیشه ماسه را تثبیت کرد. اما در بقیه نقاط ایران این کار امکانپذیر نیست، زیرا اینجا زمستان گرم است و علفها سبز میشوند؛ یعنی هوا معتدل است.
وی ادامه داد: ماسه هم طوری است که اگر 50 میلیمتر بارندگی شود، گیاه در آن سبز میشود، پس میتوان تخم علف را روی تپههای ماسه ریخت. درخت روی تپه ماسهای سبز نمیشود. اگر علف سبز شود، یکبار آبیاری آن کافی است.
این چهره ماندگار کشور عنوان کرد: بقیه نقاط کشور مانند یزد و اصفهان این شرایط را ندارند و از مالچ ماسهای استفاده میکنند. یعنی 35 درصد ماسه، 15 درصد رس و 50 درصد آب را در تانکر میریزند و بتن رس و ماسه تهیه میکنند.
وی توضیح داد: برای این کار اگر ماسه خالص باشد، 30 درصد و اگر خالص نباشد 35 درصد کافی است؛ این کار نیز یکبار برای همیشه انجام میشود. میتوان حتی از رس هم استفاده نکرد و صرفهجویی کرد. اکنون اشتباهی که در یزد شده، این است که آب را فقط به شهر انتقال دادند که سبب شد 90 درصد روستاها خالی شوند.
از 50 کشور دنیا برای مقابله با ریزگرد به ایران میآیند
کردوانی تصریح کرد: خانم ابتکار نامهای به سازمان ملل نوشت و گفت ریزگرد یک مسأله جهانی است و همه دنیا با آن درگیر هستند. سازمان ملل نیز ابلاغ کرد که بله، این مسأله در همهجا وجود دارد و در آینده از 50 کشور به ایران سفر میکنند. سازمان ملل گفته است کشورهایی که ازلحاظ نظامی غنیاند و منابع و ثروت طبیعی و تولید علم و راه فکر دارند، در این خصوص نوآوری کنند.
وی افزود: قرار است پس از عید نوروز از 50 کشور به ایران سفر کنند تا بررسی کنیم چهطور میتوان با ریزگرد مقابله کرد. ما باید از اکنون ریگ بپاشیم و اگر این کشورها به ایران آمدند باید اینطور با ریزگردها مقابله کنیم تا هر جای دنیا که این مشکل را داشتند از ما یاد بگیرند.