شناسه : ۹۲۸۵۰۵ - سه شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۲۳:۳۵
سهم بالای ایران در آلایندگی خلیج فارس
خلیج فارس؛ قربانی مافیای پسماند نفتی
طبق بررسیهای انجام شده در سالهای ۹۳، ۹۴ و ۹۵ بیشترین نشت نفت در ایران انجام شده است. مرجانهای دریایی در تمام مرزهای آبی ما نابود شده و آبهای ساحلی درحال تبدیل شدن به مرداب است
طبق بررسیهای انجام شده در سالهای 93، 94 و 95 بیشترین نشت نفت در ایران انجام شده است. مرجانهای دریایی در تمام مرزهای آبی ما نابود شده و آبهای ساحلی درحال تبدیل شدن به مرداب است. رهاسازی پسماندهای وزارت نفت در خلیجفارس و بیتفاوتی مسئولان وزارت نفت تا محیطزیست باعث شده بسیاری باور داشته باشند که مافیایی وجود دارد.
به گزارش به نقل از روزنامه قانون، سومین خلیج بزرگ دنیا را خلیج فارس نام نهادند؛ نامی که مایه مباهات و افتخار هر ایرانی است. سالهاست میان ایران و برخی از کشورهای همسایه که اقدام به تحریف نام خلیج همیشه فارس کردهاند، اختلافاتی وجود دارد و ایران مقتدرانه از مالکیت و حق خود در خلیج فارس دفاع کرده است. اما نکته جالب توجه اینجاست که ایرانیان درحالی برای حفظ نام خلیج فارس تلاش میکنند که خود یکی از عوامل اصلی آلودگی آبهای نیلگون خلیج فارس هستند. رهاسازی نفت، پسماندهای نفتی، پسابهای صنعتی و فاضلاب شهری از سوی ایران در آبهای خلیج فارس، آن را به سمت و سوی چرنوبیل شدن، سوق میدهد. براساس شواهد، بسیاری از مرجانهای دریایی در مرزهای آبی ما نابود شدهاند و آبهای ساحلی درحال تبدیل شدن به مرداب هستند.
پسماند نفتی بلای جان خلیج فارس
موجودات متنوعی مانند هفت گونه از کوسهها، پنجگونه از دلفینها، قارچها، جلبکها، صدفها، مرجانها، خیارهای دریایی، مارهای دریایی، لاک پشتها و ... در خلیج فارس زیست میکنند. گونههایی که بهدلیل رهاسازی نفت، پسماند نفتی، فاضلاب شهری و صنعتی درحال نابودی هستند. در میان عوامل آلاینده خلیج فارس، نفت و پسماندهای نفتی متهم ردیف اول هستند. پسماندهایی که دیگر طلای کثیف خوانده نمیشوند بلکه بهدلیل خطرناک بودن، نامگذاری و کدگذاری شدهاند.
معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیطزیست، صید بی رویه و کاهش شدید ذخایر آبزیان، ورود گونه های مهاجم غیر بومی، تخریب سواحل و جزایر و نابودی زیستگاه های حساس، قاچاق گونه های در معرض خطر انقراض، بهره برداری بیش از توان زیستی مناطق ساحلی-دریایی و ورود انواع پسماندها بهویژه پسماندهای پلاستیکی به دریا را از مهمترین چالش های محیط زیستی خلیج فارس و دریای عمان بیان کرد.
پروین فرشچی درباره آلایندگی خلیج فارس گفت:«طبق بررسیهای انجام شده از سال 93، 94 و 95 نشت نفت بیشتر در ایران بوده و با اینکه در سطح ملی و بینالمللی قوانین و مقررات بسیاری وجود دارد اما متاسفانه شاهد اجرای آنها نیستیم.در برنامه پنجم توسعه 25 ماده در 35 مورد برای محیط زیست در نظر گرفته شده بود اما طبق میانگین به عمل آمده از تمامی دستگاههای دولتی، تنها 25 الی 33 درصد از آنها اجرا شد ومتاسفانه در اجرای موفق آنها با کم کاری هایی مواجه هستیم».
پسماند چالش دنیای امروز است، بیشتر مردم از پسماند تنها زبالههای خانگی را میشناسند و آن را طلای کثیف مینامند اما پسماندی که طی چند دهه اخیر در سایه زبالههای خانگی پنهان مانده است و توجه افکار عمومی را بهخود جلب نکرده، پسماندهای ویژه و خطرناکی است که یکی از انواع آن پسماندهای نفتی است. پسماندهای وزارت نفت جزو پسماندهای ویژه محسوب میشوند که براساس شواهد طی چند دهه اخیر بهراحتی در خلیجفارس،دشت،کوه و بیابان رها شدهاند. براساس شواهد سالانه بیش از چهار میلیون تن پسماند ویژه، صنعتی و خطرناک در ایران تولید میشود که حدود 15 الی 20 درصد آن مربوط به پسماندهای نفتی بوده که هیچ قدمی برای امحای آن برداشته نشده است.
خلیج فارس؛ قربانی مافیای پسماند نفتی
رهاسازی پسماندهای وزارت نفت در خلیجفارس، دشتهای عسلویه و صدها منطقه دیگر و بیتفاوتی مسئولان مربوط از وزارت نفت تا سازمان محیطزیست باعث شده بسیاری باور داشته باشند که مافیایی در بحث پسماندهای نفتی وجود دارد. احمد نبوی، کارشناس محیطزیست، به «قانون» درباره این مافیا گفت: « ما یک کشور تولیدکننده نفت هستیم که بعد از انقلاب تمایل به عدم خامفروشی و تولید فرآوردهها داشتیم؛در خامفروشی تنها با پسماندهای غیرپیچیده و شیمیایی مواجه میشدیم. اما امروز از خامفروشی دست برداشته و سالهاست در حوزه فرآوردههای نفتی کار میکنیم. امروز نسبت به قبل از انقلاب بسیار در پتروشیمی رشد کردهایم؛ هنگامیکه فرآوردهها افزایش یابد، پسماند نیز افزایش مییابد. براساس شواهد و مدارک امحای پسماندهای ویژه،گردش مالی حداقل چهارهزار میلیارد تومانی درسال برای شرکتهای امحاکننده دارد. یعنی برای هر کیلو پسماند میانگین از یک هزار تا چهار هزار تومان دریافت میشود، حتی اگر حداقل آن را در نظر بگیریم، بیش از چهارهزار میلیارد تومان توسط تولیدکنندهها فاکتور میشود اما متاسفانه این شرکتها وجود خارجی ندارند. سهم پسماندهای وزارت نفت در این بخش بیش از هزار میلیارد تومان است».
رهاسازی پسماند نفتی در طبیعت
نبوی درباره نحوه امحای پسماندهای نفتی به «قانون» گفت:« شواهدی در دست است که پسماندهای نفتی بهراحتی در دشت، بیابان و کوه رها میشوند. حال پرسش این است که زمینهای اطراف پتروشیمی جم و عسلویه تا چه اندازه ظرفیت قبول این پسماندها را دارند. مافیایی که این کار را انجام میدهد یا مسئولانی که مدیریتی روی پسماندهای نفتی ندارند تا چند هزار سال دیگر این خاک را فراموش کردهاند. براساس نظر کارشناسان بیش از یک هزار سال این خاکها دیگر قابلیت بازیافت ندارند و امکان کشت روی آنها از بین میرود؛ این همه نابودی به چه بهایی انجام میشود. اما موضوع تنها بخش مالی یا وظایف وزارت نفت نیست. مسالهای که کمتر به آن توجه شده ،این است که چراسازمان حفاظت محیط زیست که ناظر بر مدیریت پسماندهای کشور بوده، تاکنون به وزارت نفت تذکری نداده است؟ یا اگر تذکری داده، نتیجه آن چه بوده است؟».
پشت پرده پسماند نفتی
نبوی درباره جریمه وزارت نفت توسط سازمان محیطزیست گفت:«طبق قانون، وزارت نفت باید پسماندها را کدگذاری و از پروسهای که سازمان محیطزیست تعیین کرده امحا کند؛ هنگامی که این روال طی نمیشود باید سازمان محیطزیست بهعنوان متولی ورود پیدا کرده و اقدامات قانونی که جریمه جزو آن است را انجام دهد. بنده تاکنون نشنیدهام که سازمان وزارت نفت را جریمه کرده باشد.آمار تولید لجن پالایشگاهی بسیار زیاد است. اگر 800 هزار تن را باور کنیم، وزارت نفت باید پاسخ دهد که این پسماند کجاست؟ براساس شواهد اینها در دریا، کوه، دشت و بیابان رهاسازی میشود .اگر وزارت نفت خلاف این ادعای من را دارد، آدرس مکانهای امحای پسماندها را دراختیار رسانهها قرار دهد».
صحنه سازی نفتی
نبوی خاطر نشان کرد:«اگر به اسناد مالی مراجعه کنید، درمییابید که برای امحای پسماندها مبالغ هنگفتی پرداخت شده است.آن اسناد مالی از نظر من باطل است چون مرکز امحا وجود ندارد و پسماند در آب رها شده و اسناد مالی هم برایش صادر کردهاند. این چرخه مالی به این معناست که از یک سو به بیتالمال بابت پولی که برای امحا دریافت کرده، خسارت زدهاند وازسوی دیگر بهدلیل رها سازی پسماند در طبیعت،فجایع زیستمحیطی را بهبار آوردهاند.این مافیای پسماند باید پاسخگوی این آسیبها باشد. پتروشیمیها با توجیه کودکانهای دهها هزار تن از پسماندهای صنعتی خود را بهعنوان پسماند عادی دفن میکنند؛حال پرسش اینجاست که نقش سازمان بازرسی کل کشور و دادستان کشور بهعنوان مدعیالعموم چیست؟».
نابودی مرجانهای دریایی
او با اشاره به فجایع زیست محیطی پسماندهای وزارت نفت تصریح کرد:«مرجانهای دریایی در تمام مرزهای آبی ما نابود شدهاند؛ آبهای ساحلی درحال تبدیل شدن به مرداب است. زمانی که به وسیله لوله پسماندها به دریا پمپاژ میشود، این فجایع رخ میدهد؛ یک گروه غواص آزاد میتواند برود و بررسی کند که لولههای پسماند در زیر دریا ، چه بلایی بر سر خیلجفارس آورده است. شاهد تغییرات بسیاری در اکوسیستم دریا بوده و تغییر ژنتیکی آبزیان را داشتهایم. بهعنوان مثال یک کارشناس غذایی به ما بگوید که میگوها در 20 سال گذشته چه تغییر ژنتیکی کردند. نکته دیگر درخصوص پسماندهای نفتی، علاوهبر هدر رفت بیتالمال و تخریب محیطزیست، تهدید سلامت مردم ایران است. بسیاری از کارشناسان بهداشت میگویند سونامی سرطان در کشور شروع شده اما به اعتقاد من شروع نشده بلکه 10سال دیگر شروع میشود؛ زمانی که پیامدهای رهاسازی و نبود مدیریت روی پسماندهای ویژه را بهنظاره بنشینیم».
احمد نبوی، درباره قانون مدیریت پسماندهای نفتی گفت:« طبق قانون مدیریت پسماند،وزارت نفت بایدپسماندهای خود را کدگذاری وطبقهبندی کرده وسپس میزان آن را اعلام کند و بگوید این پسماندها چگونه و توسط چه شرکتهایی امحا میشوند.هنگامیکه بحث پسماندهای نفتی مطرح میشود، در واقع از مسمومترین و خطرناکترین پسماندهای دنیا صحبت میکنیم. بهعنوان مثال پاسخ روشنی بدهند که چهار شرکت اصلی وزارت نفت از حدود 800 هزار تن پسماند ویژه تولید شده، چه مقدار سهم دارند؛چه اتفاقی برای آنها در پروسه جمعآوری، انتقال و امحا رخ میهد.من از آمار پسماندهای وزارت نفت بهصورت سالانه و نحوه پنهانسازی آنها نیز مطلع هستم. پسماندها به دو نوع پسماند عادی و ویژه(شیمیایی، پزشکی، صنعتی، نفتی، پالایشگاهی و گازی) تقسیم میشوند.سالانه 11میلیون تن پسماند عادی و چهار میلیون تن پسماند ویژه درکشور تولید میشود. 11 میلیون تن مربوط به تولید زبالههای شهری و خانگی است که از این میزان هفت میلیون تن دفن و چهار میلیون تن بازیافت میشود اما سوی دیگر ماجرا، چهار میلیون تن پسماند ویژه است که صدها هزار برابر از پسماندهای عادی خطرناکتر هستند وبدون هیچگونه مدیریتی روی آن در طبیعت رها میشوند ».
پیامدهای محیط زیستی دولت نهم و دهم
سالانه حدود 1.5 میلیون تن نفت به خلیج فارس نشت میکند. در هشت سال فعالیتهای دولتهای نهم و دهم عوامل فشار بر محیط زیست خلیج فارس و دریای عمان تغییرات بسیاری داشتهاند و به سرعت روند صعودی را طی کردهاند. با توجه به مطالعات انجام شده، در همین مدت به دلیل مجموعه فعالیتهای نامطلوب انسانی در شکل های گوناگون، محیط زیست خلیج فارس زیان ها و خسارت های بسیاری را متحمل شده که اکوسیستم این دریاها را تحت تاثیر قرار داده است.
به گزارش خبر آنلاین، افزایش 64 درصدی نشت نفت خام به دریا در هشت سال و وجود ذخایر عظیم نفت و گاز در این منطقه موجب شده تا فعالیتهای حفاری، استخراج، پالایش، احداث تاسیسات نفتی و آلودگی رو به افزایش را به محیطزیست دریایی تحمیل کنند. در حال حاضر 70 سکوی نفتی در خلیج فارس فعال هستند که آمارها نشان می دهد سهم قابل توجهی در آلودگی خلیج فارس دارند. بین سال های 83تا 91، 64درصد افزایش سهم کشتی ها و نفتکش ها در نشت نفت خام در دریا بوده است. از طرف دیگر در سال 91 تعداد 22چاه نفت در خلیج فارس نشتی به طول هفت کیلومتر در پهنای یک کیلومتر داشتند. از تعداد 22چاه نفت نشتی 21مورد چاه نشتی مربوط به کشور ایران بوده است. قاچاق مواد سوختی و رها کردن آن در خلیج فارس، یکی دیگر از مسائلی است که بیشتر در سواحل ایرانی صورت می گیرد و تهدید جدی برای آلودگی دریایی است. قاچاق مواد سوختی به کشورهای حاشیه خلیج فارس و جابه جایی غیر استاندارد توسط شناورها غیر مجاز است. ماجرا وقتی روی سیاه خود را نشان می دهد که قاچاقچیان در برخورد با نیروهای انتظامی و دریابانی برای فرار از اتهام مواد نفتی را در دریا رها می کنند.