کارآفرینان به دنبال راهاندازی کسب و کار موفق خود هستند. آنها ایدههای خلاقانه را چاشنی کار خود میکنند تا بتوانند به نتیجه مطلوب و راهاندازی استارتاپ موفقشان برسند. ولی ممکن است در راه رسیدن به هدف دستاندازهایی وجود داشته باشد که باید مراقب باشیم تا ما را از راه رسیدن به هدف منحرف نکنند. امروز از زبان یکی از کارآفرینان موفق میخواهیم راه رسیدن به هدف را با قانون سه «L» به شما ارائه کنیم. در ادامه با زومیت همراه باشید.
اسکات دافی، بنیانگذار و مدیرعامل Content.Market در این باره میگوید:
بزرگترین اشتباهی که کارآفرینان مرتکب میشوند این است که سعی میکنند تمام مراحل کار را همان ابتدای کار انجام بدهند که من به آن سیستم میخ و چکش میگویم. فرض کنید من یک میخ و چکش به شما دهم. کار شما این است که میخ را در یک دست و چکش را در دست دیگرتان نگهدارید. تمام کاری که باید انجام دهید این است که میخ را درون یک تکه چوب بکوبید. میخ همان محصول یا خدمت شما است. ممکن است زمان اول یا دوم را از دست بدهید و نتوانید میخ را بهخوبی بکوبید، اما عاقبت میخ را درون هدف خواهید کوبید.
خب میخواهیم کمی کار را سختتر کنیم، اگر من به شما دو میخ و دو چکش بدهم چه خواهید کرد؟ اکنون با یک مشکل روبهرو هستید. چه کسی میخواهد میخها را نگه دارد؟ فرض کنید به اندازه کافی افرادی پیدا کنید که داوطلب این کار بشوند. کار شما این است که همزمان هر دو میخ را درون همان تکه چوب بکوبید. احتمالا باز هم زمان را از دست خواهید داد.
مثال بالا دقیقا همان کاری است که کارآفرینان هنگام راهاندازی کسب و کار جدیدشان انجام میدهند. آنها بهسادگی سعی در انجام کار بیشتر در ابتدای کار دارند و بر این باور غلط هستند که ورود به بازار با «کار بیشتر» بازدهی بهتری دارد. وقتی که میخواهید استارتاپ خودتان را راهاندازی کنید، سعی نکنید راه صدساله را یکشبه طی کنید، زیرا مدیریت کسب و کار به این سادگیها نیست. در عوض این سه گام طلایی را در پیش بگیرید.
Launch (راهاندازی کنید)
بهسرعت محصولات را ارائه و خدمات خود را راهاندازی کنید، اما همواره بر یک موضوع در آن واحد متمرکز شوید. با دشوارترین مورد شروع نکنید، ترجیحأ سادهترین کار را انجم دهید، یعنی MVP یا همان حداقل محصول قابل عرضه را به بازار هدف خود ارائه کنید. این کار به شما کمک میکند زمانی که محصول بعدی و بزرگتر خود را آماده عرضه کردید، یک گام به جلو بروید و جایی در بازار برای خود باز کنید.
Listen (گوش دهید)
سریع اقدام کنید اما ضمن شروع کار، حلقههای بازخورد کارتان را هم ایجاد کنید؛ این حلقهها شما را قادر میسازند به صدای مشتریانتان گوش دهید. تا جایی که میتوانید تمام بازخوردهای مثبت و منفی مشتریانتان را جمعآوری کنید. آنها چه چیزی را میپسندند؟ چه چیزی را نمیپسندند؟ چه چیزی را بیشتر طالب هستند؟ با دقیق شدن و نزدیک شدن به خواسته مشتری و موشکافانهتر نگاه کردن به ماجرا، گامهای بعدی را میتوانید با دقت بیشتری بردارید.
Learn (یاد بگیرید)
بر اساس بازخوردهایی که دریافت کردید در کارتان تغییراتی ایجاد کنید و آن را بهبود بخشید. دوباره اقدام کنید و فرآیند تکرار را ادامه دهید و این کار را جزئی از شیوه پیشرفت کسب و کار خود قرار دهید. هرچه بیشتر به ندای مشتریانتان گوش دهید و از بازخورد آنها ایده بگیرید، شانس بهتری دارید تا محصول یا خدمتی ارائه کنید که هیچ مشتری از خرید آن سر باز نزند.
فراتر از این سه نکته (سه «L») نکتهای مهمتر و تأثیرگذارتر نیز وجود دارد: به جلو حرکت کنید. وقتی محصول خود را عرضه کردید، بازار مناسب آن را یافتید و دریافتید مشتریانتان چه میخواهند، به گام بعدی بروید. اولین میخ کوبیده شده؛ اکنون موقع کوبیدن میخ بعدی است. به خاطر داشته باشید که شما هر کاری میخواهید، میتوانید انجام دهید و هر محصولی که دوست داشته باشید، عرضه کنید، اما نمیتوانید همهی کارها را در آن واحد و همزمان انجام دهید. هر محصول یا خدمتی تمرکز و انرژی خاص خودش را میطلبد. نکتهی دیگر نیز این است که پیش از شروع کسب و کار جدید، باید یاد بگیریم که چگونه طرح کسب و کار بهتری بنویسیم.