مدت کوتاهی پس از اشغال عراق به دست آمریکا و براندازی «صدام» در سال 2003 میلادی، تیم خبری شبکه «سی بی اس» آمریکا مصاحبهای با روحانی شیعی جوانی انجام داد که رخدادهای جاری در کشورش را اینگونه ترشیح کرد: «افعی کوچک رفت». بالطبع منظور وی دیکتاتور معدوم عراق بود. وی ادامه داد: «اما افعی بزرگ (آمریکا) آمد»؛ این سخنان «مقتدی صدر» بود.
الجزیره در گزارشی در اینباره مینویسد: در اولین روزهای پس از سرنگونی صدام، مسئولان نظامی آمریکا، توصیفهای مختلفی از صدر داشتند، «آزار دهنده» و «خونریز». اما بسرعت وی خود را به شخصیتی تاثیرگذار و بحث برانگیز تبدیل کرد.
غربیها میگویند، نیروهای تحت فرمانش در دوره پس از اشغال عراق مرتکب خشونتهای زیادی شدند. با نظامیان آمریکایی در شهرهای «صدر» و «بصره» مبارزه کردند و معروف به «فساد»ند.
نشریه آمریکایی «نیوزویک» در سال 2006 میلادی صدر را به عنوان «خطرناک ترین مرد عراق» توصیف کرد و 15 سال بعد از سرنگونی صدام، به صدر که هم اکنون 44 سال را پشت سر گذاشته است، به عنوان کاندیدای پیروز در انتخابات پارلمانی که شنبه گذشته در عراق برگزار شد، نگاه میشود.
در کشوری که تنشهای طایفهای و سیاست منطقهای آن را تکه پاره میکند، صدر یک بار دیگر خود را تغییر داد و اکنون برای خود موقعیت یک شهروند عراقی را برگزیده است. با کمونیستها و اهل سنت و جریانهای مستقل سیاسی ائتلاف نمود و از نفوذ گسترده ایران و بشدت از ساختار طایفهای سیاست عراق انتقاد کرد.
«رابرت فورد» که از سال 2008 تا 2010 میلادی جانشین سفیر آمریکا در بغداد بود و منصب مستشار سیاسی سفارت آمریکا در بغداد را از سال 2004 تا 2006 تصدی میکرد، میگوید: «من از تغییر گفتمان سیاسی و رویکردهای سیاسیاش بسیار متعجبم، بهنحوی که کمتر اسلامگرا و بیشتر ملیگرا نشان میدهد» و افزود: با توجه به تقسیم آراء انتظار میرود، صدر به عنوان یک بازیگر اصلی در رقابت بسیج و یارگیری متحدین در دوره پس از انتخابات مطرح شود.
فورد در ادامه این سوالات را مطرح میکند: «آیا این موجب میشود که وی به شخصیتی سازنده رهبران و صاحب نفوذ بیهمتا تبدیل شود؟ آیا رقیبی برای او یافت میشود؟» و میافزاید: «آیا این موجب میشود، صدر تبدیل به شریک و متحد احتمالی شود و به دو سوم کرسیهای مورد نظر پارلمان دست یابد؟ میشود، این موضوع به راحتی و سهولت تصور کرد».
از ابعاد مختلف میتوان به صدر به عنوان تجسم تنشهایی نگاه کرد که از سال 2003 عراق را درگیر خود کرده و همچنین رهبری که در صورت فائق آمدن ملیگرایی بر طایفهگرایی به عنوان یک قدرت سیاسی با در صورت تحمیل استقلال و عدم وابستگی عراق بر نفوذ ایران و آمریکا در این کشور تغییر کند.
متحد طایفهای شیعی سابق ایران، در این دور از انتخابات پارلمانی عراق با قدرت ارزشهای مغایر و معکوس را در اختیار دارد، در زمانیکه این کشور آماده پذیرش این ارزشهای نیز نشان میدهد. چراکه عراق از «داعش» فارغ شده و احزاب شیعی این کشور به پنج گروه اصلی تقسیم شده و نماینده اهل سنت بارزی در صحنه مشاهده نمیشود.
عراق درحالی به این نقطه عطف رسیده که مشکلات و چالشهای بسیاری را پیش از سیطره داعش بر بخشهای گستردهای از این کشور در سال 2014 میلادی بر دوش میکشد.
فورد به این نکته اینگونه اشاره کرد: «در عراق ناامیدی از فساد و نبود خدمات زیرساختی مانند آب و برق وجود دارد.. بنابراین مردم خواهان تغییر هستند.. در گذشته حداقل در طرف شیعه، نهادها و موسسات مذهبی در نجف، احزاب مذهبی شیعی را حمایت میکرد، اما امسال بیانیهای منتشر کرد که در آن خواسته شده بود: تنها به لیست انتخاباتی رای ندهید .. و این به فساد آنها اشاره میکند.
با توجه به این پیشینه، صدر، کسی بود که توانست، تصویری مغایر از خود نشان دهد، صرف نظر از اینکه وی یک کارشناس سیاسی درجه یک است که می تواند کلید امور را در دست داشته باشد.
او در گروهی نسبتا کوچک، اما عمدتا وفادار به رای دهندگان شیعه نفوذ دارد و از بیش از یک سال قبل با سیاستمداران سنی کار کرده است. اگرچه ممکن است برخی از حمایتهای شیعی خود را از سوی احزاب شیعه مردمیتر و رادیکالتر که در دوره پسا داعش ظهور کردهاند، از دست بدهد.
با این حال، ماهیت سیستم انتخاباتی متزلزل و سست عراق این پیام را میدهد که بسیاری از مانورهای سیاسی پس از انتخابات پارلمانی که اخیر رخ خواهد داد و اینجاست که نقش صدر را لمس میکنیم.
فورد یادآور شد: «تصور اینکه افرادی که دارای مقداری تجربه در مذاکره با سایر احزاب سیاسی هستند، در فضای پس از انتخابات وضعیت بهتری خواهند داشت، چندان سخت نیست و صدر از حداقل یک سال گذشته کار روی این موضوع را آغاز کرده است».
برای درک اینکه چگونه مردی که از جایگاه و موقعیت حمایتی و پشتیبانی مستحکم، اما در حاشیه برخوردار است، میتواند از لحاظ سیاسی مهم باقی بماند، لازم است که وضعیت سیاسی عراق را بررسی کرد.
چه بسا ممکن است، چشمانداز انتخابات عراق بیش از هر زمان دیگری شاهد شکاف و تقسیم شود.. چراکه نشانههای چندانی از همبستگی شیعیان به ویژه در حزب حاکم «الدعوه» به ریاست «حیدر العبادی»، نخست وزیر و سلف او، «نوری المالکی» که رهبری لیستهای مختلف سیاسی را برعهده دارد، مشاهده نمیشود.
همچنین هیچ رهبر سنی بارزی وجود ندارد و کُردها که تا همین اواخر قدرتمند و تاثیرگذار نشان داده بودند، پس از ناکامی در برابر ارتش عراق بعد از همهپرسی استقلال در سال گذشته هم اکنون بیطرف نشان میدهند.
این موجب شده تا این باور شکل گیرد که در این دور از انتخابات هیچ جناح پارلمانی نخواهد توانست، 328 کرسی را احراز کند.
در چنین سناریویی صدر میتواند نقش و نفوذ زیادی داشته باشد؛ موضوعی که «بن ون هوفلین»، سردبیر نشریه «گزارش نفت عراق» نیز درباره آن با من سخن گفت و تصریح کرد: با توجه به این واقعیت تاریخی که صدریها همواره به خوبی سازماندهی شده نشان دادهاند، به نظر من، صدر دارای امتیاز و مزیت نسبی در مقایسه با دیگران است. حامیان و طرفداران او از طیفهای مردمی هستند و به شکلی ویژه به تغییر در قدرت سیاسی تکیه نمیکنند. از لحاظ تعداد کرسیهایی که در مجلس رهبری خواهد کرد و از نظر وفاداری که از نمایندگان و جناح وی در پارلمان انتظار میرود، با توجه به وضعیت سیاسی ناپایدار عراق، تا حدودی قوی و قدرتمند خواهد بود.
بخشی از پشتیبانی سیاسی قوی صدر ناشی از پیشینه خانوادگی اوست: عمویش «محمد باقر الصدر»، که مقتدی صدر با دختر وی ازدواج کرده، محقق برجسته شیعه زمان خود بود و پدرش «محمد محمد صادق صدر» در سراسر جهان تشیع از احترام برخوردار است. آنها که از وفاداران به آیات عظام بودند، توسط رژیم صدام کشته شدند.
صدر چنین جایگاهی از حیث سطح نفوذ دینی و مذهبی در عراق را ندارد. اما هرآنچه او در اقتدار اخلاقی فاقد آن است، در حوزه نفوذ سیاسی و وفاداری برخوردار است. او سعی کرد، خود را از دیگران به روشهای دیگری متمایز کند؛ او نه تنها تمرکز خود را بر مبارزه با فساد متمرکز نمود، بلکه به عنوان یک شهروند عراقی مخالفت خود را با نفوذ ایران و آمریکا در عراق نیز اعلام کرد.
اما به باور فورد نکته مهمتر این است که صدر علاقهای به ایفای نقش سیاسی یا تصدی منصب وزارتی ندارد. فورد چنین توضیح داد: هدف او تاثیرگذاری بر عرصه سیاسی و ظاهر شدن به عنوان بازیگری اثرگذار است. صدر معتقد است، باید نقش راهنما و نه بازیگر سیاسی را ایفا کند.
به عنوان مثال، به مبارزه علیه فساد رهبری شده توسط صدر توجه کنید: دو سال پیش، حامیان صدر به منطقه «الخضراء» که ظاهرا از جمله مناطق امن بغداد شمرده میشود، یورش برده و کنترل مجلس را در دست گرفتند. آنها خواستار بهبود وضعیت اداره امور و پایان دادن به فساد شده و روز بعد به دستور صدر مجلس را ترک کردند. در طی آن زمان، صدر ابتدا خواستار روی کار آمدن یک دولت شایستهسالار متشکل از اعضای توانمند شد، کسانی که بسیاری از عراقیها به عدم دست داشتن آنها در پروندههای فساد ایمان دارند و توان جذب نیروهای کارآمد را دارند که برای اداره امور، عراق به آن نیاز مبرم دارد و این خواسته صدر در این دور از انتخابات میباشد، اگرچه فورد به این نکته نیز اشاره کرد که «تکنوکراتهایی که از حمایت سیاسی در عراق برخوردار نیستند، امکان تصدی مناصب بالا و ارشد را نمییابند».
فورد همچنین به این نکته اشاره کرد که «گفتمان ضد فساد صدر مضحک و مسخره است، زیرا حزب او برای مدتی وزارت بهداشت و حمل و نقل عراق را در دست داشت و جدای از طایفهگرایی به فساد در وزارت بهداشت معروف بودند».
این یکی از میراثهای برجا مانده صدر در عراق است. هنگامی که رژیم عراق پس از تجاوز نظامی آمریکا سقوط کرد، «ارتش المهدی» نه تنها با نظامیان آمریکایی، بلکه سنیها نیز جنگید. با این حال، صدر، ارتش قدرتمند المهدی را در سال 2008 منحل کرد و بعد از آن، آن را با نام «گردانهای السلام» برای مبارزه با داعش تشکیل داد. اما این گروه را هم در ماه دسامبر گذشته بعد از شکست دادن گروه تروریستی داعش منحل و با تحویل سلاحهایشان به دولت موافقت کرد.
تغییر و تحول غیرمنتظره سیاسی صدر ممکن است، بیش از آنکه به اهداف جدید طایفهگرایانه وی مرتبط باشد، با پراگماتیسم وی مرتبط باشد. از آنجاییکه ائتلافهای سیاسی در عراق بر نظام فهرستی مبتنی هستند، لذا هرچه فهرست جامعتر باشد، کرسیهای بیشتری را احتمالا در مجلس احراز خواهد کرد.
حیدر العبادی، از کاندیداهای شیعی، در موصل، پایگاه و دژ سنیها که تا همین اواخر تحت اشغال داعش بود، بسیاری از اهل سنت را تشویق کرد تا به لیستش یعنی «ائتلاف النصر» رای دهند. به نظر میرسد، برخی از سیاستمداران عراقی متوجه شدهاند که یکپارچگی و انسجام میتواند، پس از انتخابات بزرگترین ائتلاف ممکن را ایجاد کند.
ون هوفلین توضیح داد: «این نشان میدهد که هویت طایفهای در این دور از انتخابات، عامل مهمی همچون انتخابات دورههای قبل نیست و آثار برجا مانده شکلگیری این مفهوم است که همکاری با طوایف و فرقههای مختلف موضوع ناخوشانید و بدی نیست و این روزنه و منبع امید است».
هوفلین میافزاید: «این به این معنی نیست که سیاستهای طایفهگرایانه دیگر مهم و اثرگذار نیست. چراکه یکی از اصلیترین ائتلافهای شیعی در این دور از انتخابات ائتلاف فتح بود که طرفدار ایران است و نیروهای الحشد الشعبی را شامل میشود که با داعش مبارزه میکردند. گروههایی مانند الفتح ممکن است، ضد سنی نباشد، اما در سیاستهای خود بر هویت شیعی تکیه میکند.
«والی نصر»، محقق مسائل خاورمیانه و رئیس دانشکده مطالعات پیشرفته بینالملل دانشگاه جان هاپکینز، سیاست عراق را اینگونه توضیح میدهد: «هیچ رهبر شیعی خود را طایفهگرا توصیف نمیکند. برعکس، آنها خود را رهبر تمام طوایف و گروههای عراقی میبینند».
وی گفت: «اما در پایان، تمام آرا بر جمع شیعیان و نه از اهل سنت برخواهد خاست و تمام جناحهای شیعی، از جمله گروههای وابسته به صدر، برای کسب آراء شیعیان رقابت میکنند، لذا جذب آرا اهل سنت همچنان امری در حاشیه برای آنها باقی خواهد ماند».
نصر به این نکته اشاره کرد که «این یک شعار تبلیغاتی است تا به شیعیان بگوید که من بهتر از سایر احزاب شیعه هستم، چون واقعا میتوانم از اهل سنت حمایت کنم. این در واقع پیامی برای شیعیان است، نه اهل سنت».
نصر میگوید که «صدر از یک طرف خود را از دیگر احزاب شیعه متمایز کرد. سعی کرد که بگوید، من حزب شیعهای دور از ایران هستم. در حالیکه تهران نه تنها از سیاستمداران شیعه و جناحهایی مانند فتح حمایت میکند، بلکه رهبران سنی نیز را هم زیر چتر خود دارد و موضع صدر، موضعی است که میتواند مورد استقبال اهل سنت باشد، موضعی که بیان میکند، عراقیهای از دخالت خارجی در امور کشورشان خسته شدهاند.
اما تصمیم «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور آمریکا به عقب نشینی از توافق هستهای و درگیریهای اخیر رخ داده میان اسرائیل و ایران در سوریه، همه بر این نکته تاکید میکند که عراق مرکز نفوذ مهم ایران و سایر قدرتهای بزرگ همچون آمریکا باقی خواهد ماند. ایران از انتقاد یا مخالفت علنی با صدر در برابر انتقادش از نفوذ ایران در عراق خودداری کرده است. دلیل این امر ممکن است، به هدف و دیدگاه ایران مبنی بر خروج آمریکا از عراق باز گردد که در این زمینه با صدر یک هدف مشترک را دنبال میکنند.
فورد میگوید: «ایرانیها انعطاف پذیرتر و صبورتر هستند و برای بلند مدت فکر میکنند. آنها صرف نظر از اهداف کوتاه مدت میتوانند، برای دستیابی به اهداف بلند مدت نیز اقدام کنند. اما خروج آمریکا از برجام میتواند، عامل ایفای نقش مهم تهران در این دور از انتخابات عراق باشد».
نصر هشدار می دهد: «بازی واقعی پس از انتخابات آغاز میشود.. با سناریو پس از توافق هستهای ایران و در آن صورت، دشوار خواهد بود که ببینیم، عراق چگونه دولت جدید خود را تشکیل خواهد داد. ما باید به این موضوع فکر کنیم که هر بار که عراق دارای یک دولت باثبات بوده، این دولت حاصل همکاری ایرانی – آمریکایی بوده و در این دوره برای چنین دولتی میتوان به جایگزینی نوری المالکی به جای حیدر العبادی اندیشید».
با این حال، میتوان در مواردی به این دوره، در مقایسه با دورههای قبل از جمله سالهای 2015 – 2014 خوشبینتر بود، زمانیکه داعش بخش بزرگی از خاک عراق را به راحتی اشغال کرد. هم اکنون عراق از یک تهدیدموجودیتی جان سالم به در برده؛ قیمتهای بالای نفت باعث شده، استارت خروج از بحران مالی را بزند و گفتمان سیاسی کمتر طایفهگرایانهای را در مقایسه با گذشته آغاز کند.
هوفلین میگوید: «دلایلی برای امیدوای وجود دارد، ولی همیشه یک "اما" وجود دارد». لازم به ذکر است که تمام مشکلات حکومتی که پیش از داعش وجود داشت، هنوز در عراق وجود دارد و این همان نکتهای است که صدر متحول شده، دست روی آن بگذارد و پیامدهای عمیقی برای سیاستهای عراق داشته باشد.
«تاناس کمپینز»، عضو ارشد بنیاد قرن بیستم، اخیرا چنین نوشت: «موفقیت رویکرد و برنامه صدر مهمتر از موفقیت نامزدهای وی است. به شرط آنکه ائتلاف وی از سوی رای دهندگان رد نشود یا از طرحهایش در مسئله مبارزه با فساد رویگردانی صورت نگیرد، میتوان انتظار اقدامات فراتری را از بغداد داشت. اما اگر صدر بعد از انتخابات خواستههایش را دنبال کند و بر تشکیل دولتی قانونمند و مخالفت با پارلمان پافشاری کند، میتوانیم انتظار داشته باشیم که عراق وارد مرحله سیاس جدیدی به دور از طایفهگرایی و سیاستهای سهمیهبندی شود».
منبع: فارس