معمولاً از کارگردانها میشنوید که میگویند هر فیلم درواقع متشکل از سه فیلم است: یک فیلمی که فیلمنامهاش روی کاغذ است، یک فیلمی که آن را فیلمبرداری میکنید و یک فیلم که در نسخهی نهایی میبینید. این به شما سه فرصت میدهد که آن را درست پیاده کنید و یا بدتر و پراکندهترش کنید، اما هیچچیز با یک نقشهی راه اولیهی محکم و قوی برابری نمیکند. حداقل با داشتن یک فیلمنامهی خوب مطمئن میشوید که خراب کردن دو فاز بعدی تولید و ساختن فیلم سختتر خواهد بود.
در ادامه به بررسی 25 فیلم برتر قرن بیست و یکم که فیلمنامههایی قوی و فوقالعاده داشتهاند میپردازیم:
25. American Psycho (سال 2000)رمان «روانی آمریکایی» American Psycho از برت ایستون الیس در سال 1991 در زمان انتشار خود با چالشهای فراوانی روبرو شد، چراکه زندگی خشونتبار و بیرحمانهی یک مرد جوان اهل نیویورک را به تصویر میکشید که از کشتن روسپیها و بیخانمانها لذت میبرد. با این اوصاف انگیزهی نویسندگان و کارگردان مری هارون Mary Harron و گوینویر ترنر Guinevere Turner از ساختن فیلمی با اقتباس از این داستان جای تأمل دارد.
24. Finding Nemo (سال 2003)متصور شدن شخصیتی کمدیتر از دوری Dory دشوار است، ماهی آبی با حافظهی کوتاهمدت بسیار ضعیف و قلبی پر از مهر و محبت. دوری Dory که صداپیشگیاش را الن دجنرس Ellen Degeneres دوستداشتنی انجام داده است، دیوانه کننده و غیرقابلتحمل است. «در جستجوی نمو» به آموزش مهمترین درسی میپردازد که هر پدر و مادری باید فرابگیرد: هنر رها کردن فرزندان تا بتوانند روی پای خود بایستند.
23. Lovely & Amazing (سال 2001)نیکول هولوفنسر Nicole Holofcener بهترین فیلمنامههای کمدی را مینویسد: آنهایی که دربارهی شخصیتی پر از نقص و کم و کاستی هستند و درگیر گرفتاریهای غیرقابل اجتناب زندگی میشوند. در این فیلم فوقالعاده کترین کینر Catherine Keener و امیلی مورتیمر Emily Mortimer در نقش دو خواهر و برندا بلتین Brenda Blethyn در نقش مادر آنها و ریون گودوین Raven Goodwin شگفتانگیز در نقش خواهرخواندهی سیاهپوست آنها بازی میکنند.
22. Creed (سال 2015)فیلمنامهی «کرید» Creed به کارگردانی رایان کولگر Ryan Coogler و آرون کووینگتون Aaron Covington از آن دسته فیلمنامههایی است که بسیار بهندرت دیده میشود و تمام رقبای خود را ناکآوت میکند. این فیلم نهتنها داستان آدونیس کرید Adonis Creed جوان و مصمم را روایت میکند، بلکه راهی منحصربهفرد و اصیل برای جان دادن دوباره به «راکی» Rocky سیلوستر استالونه Sylvester Stallone پیدا میکند.
21. The Kids Are All Right (سال 2010)لیزا کولدنکو Lisa Cholodenko پس از ساختن چند اثر شاهکار بالاخره با یک کار کمدی و هنرمندانه سراغ زندگی روزمره و خانوادگی رفت. فیلمنامهی کولدنکو Cholodenko بسیار هوشمندانه است و از چرخشهای ناگهانی ابایی ندارد و آنقدر خوب است که توجه و علاقهی آنه بنینگ Annette Bening و جولیان مور Julianne Moore را به خود جلب کرد.
20. Punch Drunk Love (سال 2002)مدیتیشن شگفتانگیز پل توماس اندرسن Paul Thomas Anderson بر روی آدام سندلر Adam Sandler عصبانی و آشفته هزاران بار تماشا شده و تبدیل به یک اثر جاودانی شده است. بری اگان Barry Egan در تقلاست تا با دنیای بیرحمی که او را بدون هدف به اینطرف و آنطرف پرت میکند کنار بیاید، اما درمان دردهای او با یک رابطهی عاطفی آغاز میشود (طرف مقابل او امیلی واتسون Emily Watson است).
19. Carol (سال 2015)یکی از زیباترین جنبههای «کارول» Carol، سنگینی و احساسی است که در یک نگاه ساده بین کارول Carol و تریس Therese موج میزند، مخصوصاً در زمانهایی که کلمات تنها میتوانند سنگینی احساسات را با خود منتقل کنند. جاذبهی بین کارول و تریس غیرقابلانکار است و تمام چیزهایی که تریس دربارهی خود میداند را تغییر میدهد و او را راهی سفری ماجراجویانه برای کشف خود میکند که در آنهم بهتنهایی پیش میرود و هم به کمک کارول.
18. Inglourious Basterds (سال 2009)کوئنتین تارانتینو Quentin Tarantino که هرگز از زخمی کردن افسانههای خود ترسی ندارد، بهصورت عمومی اعلام کرده است که صحنهی شروع «حرامزادههای لعنتی» Inglourious Basterds بهترین چیزی است که تابهحال نوشته و از میان بقیه آن را بیشتر دوست دارد. درحالیکه هنرمندان معمولاً بهترین طرفداران کار خود نیستند، تارانتینو Tarantino یکی از معدود فیلمسازانی است که علاقهاش به فیلمهایش بهاندازهی تواناییاش در ساختن آنها شهرت دارد.
17. You Can Count on Me (سال 2000)در پایان اولین فیلم برجسته و بزرگ کنت لونرگان Kenneth Lonergan، برادر کوچکتر (مارک روفالو Mark Ruffalo) در آستانهی سوار شدن به اتوبوسی با مقصدی نامشخص است. او برای خواهرش (لارا لینی Laura Linney) تکرار میکند: “یادت باشه ما چی میگفتیم” شخصیتها هیچوقت نمیگویند آن حرف چه بود، اما مخاطب بهطور ضمنی میداند که آن حرف همان عنوان فیلم است: «میتوانی روی من حساب کنی» You Can Count on Me
16. Moonlight (سال 2016)به خاطر جذاب و گیرا بودن «مهتاب» Moonlight، شیوههای غیرمتداول و غیر آمریکایی روایت کنندگی فیلمنامهی این برندهی جایزهی اسکار معمولاً نادیده گرفته میشود. در فیلمی که چند دهه از زندگی شخصیت اول خود را پوشش میدهد، فیلمنامهنویسان بری جنکینز Barry Jenkins و تارل آلوین مککرنی Tarell Alvin McCraney در سه لحظهی کوتاه، عمیق شده و از مخاطب میخواهند تا ارتباطات ذهنیای ایجاد کنند که به کشف حقیقت بزرگی دربارهی مردی که کیرون به آن تبدیل میشود، منجر شوند.
15. Lost in Translation (سال 2003)اگر «خوکشی باکرهها» The Virgin Suicides سوفیا کوپولا Coppola را بهعنوان یک استعداد جدید معرفی کرده باشد، «گمشده در ترجمه» Lost in Translation ثابت کرد که او تازه دارد گرم میشود. این فیلم پر از بافت و ساختار که در آن باب هریس Bob Harris پا به سن گذاشته و زن جوانی که با او دوست شده است در هتلی در توکیو یکدیگر را ملاقات میکنند از جهات بسیاری برای عواملش موفقیتآفرین بود.
14. سهگانهی The Lord of the Rings (سالهای 2001 تا 2003)یک همکاری تمامعیار بین فیلیپا بوینز، پیتر جکسون و فرن والش در نوشتن فیلمنامهی «ارباب حلقهها» The Lord of the Rings موفق شد 450 هزار کلمه را به سهگانهای سینمایی بدل کند که افسانهی سنگین و ثقیل جی. آر. آر تولکین J.R.R. Tolkien را در ماجراجوییهایی حماسی با قلبی آکنده از انسانیت ذوب کند.
13. Sideways (سال 2004)شاید در ابتدا به نظر برسد که مردان غمگین مورد تمرکز اصلی الکساندر پین Alexander Payne و جیم تیلور Jim Taylor در فیلمنامهی «راههای فرعی» Sideways که برندهی جایزهی اسکار شده است (و از رمانی نوشتهی رکس پیکت Rex Pickett به همین نام)، هست؛ اما با ورود شخصیتهای زن مانند مایا Maya و استفانی Stephanie، فیلمنامه رنگ و بوی دیگری به خود میگیرد.
12. Spotlight (سال 2015)نوشتن فیلمنامه دربارهی داستان واقعی پشت پردهی تحقیقات بوستون گلوب Boston Globe دربارهی جرایم جنسی که کشیشان کاتولیک به ارتکاب آنها متهم شدهاند، خود یک عمل ژورنالیستی بود که اثربخشی آن با ساعتها مصاحبه، هزاران سفر و ویرایشهای مکرر برای رسیدن به قلب داستانی جذاب و گیرا، دوچندان شد.
11. The Grand Budapest Hotel (سال 2014)در یک هتل مجلل با تم صورتی در یک کشور خیالی، پسری مشغول بررسی مهماننوازی از یک مظنون قتل است. وس اندرسون Wes Anderson با چنین تصوری در ذهنش، فیلمنامهی ظریف و هوشمندانهی هشتمین فیلم خود که نیمی از شش جایزهی اسکارش را نصیب او کرد، نوشت.
10. Toy Story 3 (سال 2010)مایکل آرندت Michael Arndt پس از کسب جایزهی اسکار برای اولین فیلمنامهاش، به تیم پیکسار Pixar پیوست و ماموریت نوشتن فیلمنامهی قسمت آخر مجموعهی دوستداشتنی «داستان اسباببازیها 3» Toy Story 3 به او واگذار شد. او با استخوانبندی محکمی بهوسیلهی پیشنویس 20 صفحهای از اندرو استنتون Andrew Stanton شروع کرد و پس از دو روز با سازندگان اصلی «داستان اسباببازیها» Toy Story همفکری کرد و به جمعبندی رسید.
9. A Serious Man (سال 2009)جملات آغازین «یک مرد جدی» A Serious Man چشماندازی بدبینانه به یک زندگی طلسمشده میاندازد و این نگاه عریان به داستان برادران کوئن Coen از زندگی لری گوپنیک Larry Gopnick رسوخ میکند، یک استاد فیزیک یهودی و بدشانس که زندگیاش در زنجیرهای طولانی از اتفاقات نامطلوب و بداقبالی افتاده است.
8. Lady Bird (سال 2017)«فرانسیس ها» Frances Ha اولین فیلمنامهای بود که گرتا گرویگ در نوشتن آنهمکاری کرد (به همراه نوا بامباک Noah Baumbach) که قدمی بهسوی فیلمسازی و نوشتن آنچه او میخواست در عمل پیاده کند بود. گرویگ Gerwig تا سال 2013 تمام ایدههای خود در مورد «لیدی برد» Lady Bird را در 350 صفحه نوشته بود و پس از آن سالها صرف تصحیح و بازنویسی آن کرد تا همهچیز همقافیه باشد.
7. Memento (سال 2000)موفقیت و اثرگذاری «یادگاری» Memento تقریباً یک سال بعد از «باشگاه مبارزان» Fight Club دیوید فینچر David Fincher گواه محکمی بر استعدادهای کریستوفر Christopher و جاناتان نولان Jonathan Nolan است. با وجودی که هر دو فیلم فرش را از زیر پای مخاطب میکشند و او را در تردید و شوک عمیقی قرار میدهند، سیر زمانی این فیلمنامهی استثنایی همچنان مخاطبان را مجذوب خود میکند تا تکههای پازل این فیلم را کنار یکدیگر بچینند.
6. Zodiac (سال 2007)دیوید فینچر David Fincher وقتی در سال 2007 «زودیاک» Zodiac را میساخت با ژانر جنایی بیگانه نبود و فیلمهای فوقالعادهی «هفت» Se7en و «باشگاه مبارزان» Fight Club را در کارنامهی خود داشت. این فیلم به اقتباس از کتاب رابرت گریاسمیت Robert Graysmith ساخته شده و دربارهی یک قاتل زنجیرهای است که در دههی 60 و 70، کل سان فرانسیسکو San Francisco را در رعب و وحشت فرو برده است.
5. Manchester by the Sea (سال 2016)آنچه معمولاً در مورد «منچستر کنار دریا» Manchester by the Sea، یکی از بهترین فیلمهای 2016، در صحبتهایی که پیرامون آن میشود، مغفول مانده است این است که چقدر کمدی و خندهدار است. فیلمنامهی کنت لونرگان تقریباً تمام صحنههای ناراحتکننده را با یک لحظهی نشاطآور به تعادل رسانده است.
4. The Social Network (سال 2010)فیسبوک هیجانانگیز نیست. میدانید چه چیزی هیجانانگیز است؟ یک فیلم دربارهی فیسبوک. «شبکهی اجتماعی» The Social Network که حالا یکی از بهترین فیلمهای این حوزه است، در آن زمان از طرف بسیاری افراد با بیمهری مواجه شد. چراکه نه؟ این سایت رسانهای-اجتماعی تنها چند سال قبل از آن به اوج شهرت خود رسیده بود و اینکه دیوید فینچر David Fincher پس از فیلم «مورد عجیب بنجامین باتن» The Curious Case of Benjamin Button این فیلم را بسازد دور از تصور بود.
3. Get Out (سال 2017)زمانی که جردن پیل Jordan Peele در انتظار دریافت جوایز برای «برو بیرون» Get Out بود، حرفهای مهمی در مورد اینکه چگونه حقیقت عنصر اصلی فیلمنامه است که اجازه میدهد این فیلم دیدگاه پیچیدهی او دربارهی نژاد را به عموم مردم منتقل میکند، بیان کرد؛ و درحالیکه پیل Peele حقایق غیرقابلانکار و حساسیتی که از جریان رسانهای اصلی جامعه حذف شده و باعث درد و رنج است را بر روی پردهی سینما آورد همانقدر که به ایده و الهامبخشی نیاز داشت، نیازمند مهارت و استعداد در پیادهسازی آن بود. این نویسنده-کارگردان فیلمنامهای نوشته است که در آن مخاطب بدون هیچ حاشیهی خطایی، همواره بهطور واضح و شفاف، درک عمیقی از آنچه کریس Chris (با بازی دنیل کالویا Daniel Kaluuya) فکر و احساس میکند دارد.
2. Adaptation (سال 2002)همیشه گشتوگذار در ذهن چارلی کافمن Charlie Kaufman هیجانانگیز است و اقتباس سرگیجهآور او در فیلم «اقتباس» Adaptation یکی از بهترین کارهای اوست. «اقتباس» Adaptation دربارهی یک شخصیت خیالی از خود چارلی کافمن Charlie Kaufman است که در تقلاست تا فیلمنامهای با اقتباس از رمان «دزد ارکیده» The Orchid Thief اثر سوزان اورلئان Susan Orlean بنویسد.
1. Eternal Sunshine of the Spotless Mind (سال 2004)خاطرات خود را هر موقع بد شدند از ذهن خود پاک کنید! جیم کری Jim Carrey و کیت وینسلت Kate Winslet را در یک سینک ظرفشویی بسیار بزرگ بیاندازید! — فیلمنامهی چارلی کافمن شاهکاری واقعی باقی خواهد ماند که سزاوار اسکاری برای خود است. «درخشش ابدی یک ذهن پاک» Eternal Sunshine of the Spotless Mind لحظات کسلکننده و نامطلوب را رنگ و بویی رمانتیک میدهد.
این مطلب برگرفته از نوشتهی Jude Dry،Chris O’Falt،Kate Erbland،Eric Kohn،Zack Sharf،Jenna Marotta،Anne Thompson،William Earl،Michael Nordine،David Ehrlich در وبسایت IndiWire است.
همچنین بخوانید:
10 فیلم اکشن برتر قرن بیست و یکم
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
120