به آنها اجازه دهید با مشکلاتشان مبارزه کنند
روانشناسان میگویند بد نیست اگر کودکتان کمی هم گریه کند، به شرط اینکه در باقی زمانها محبت و توجه کافی به او نشان داده باشید. به بچهها اجازه دهید تجارب مختلف را خودشان امتحان کنند، حتی آنهایی که سخت یا ناامیدکنندهاند، به آنها کمک میکند که نیروی درونیای را ذخیره کنند که در بزرگسالی موجب شادی آنها میشود.
معنای این حرف این نیست که کودک حق ندارد کمک بخواهد. بلکه شما تنها باید به او کمک کنید تا راهحل را پیدا کند، نه این که آن را به او بگویید. این که شما با مشکلات و ناراحتیهای زندگی او مواجه شوید و به او این اجازه را ندهید، یک جور جنایت در حق شادی زندگی اوست.
اگر کودکتان بتواند احساس استقلال و اطمینان را در کودکی به دست بیاورد، شادی او را در بقیه زندگی تامین خواهد کرد. یک راه برای پرورش این احساسات در کودک 2 تا 4 سالهتان این است که او را وادار کنید در روز برای دقایقی خودش تنها بازی کند. کودکان بزرگتر (5 ساله و بیشتر) خودشان قادرند برای مشکلاتشان راهحل پیدا کنند، هرچند بیشتر طول بکشد.
الگوی خوبی باشید
تحقیقات نشان میدهند شما میتوانید خلق و خوی خودتان را به بچهتان سرایت دهید؛ نه الزاما از طریق ژنها، بلکه از طریق رفتار و شیوه بچهداری خودتان. خوب یا بد، بچهها از اخلاق مادر و پدرشان الگوبرداری میکنند و این حتی در مورد نوزادان هم صدق میکند. به معنای دیگر، وقتی شما لبخند میزنید، نوزادتان هم لبخند میزند و مغزش بر اساس این لبخند طراحی میشود.
با این حساب اگر شما یک نوزاد داشته باشید که ساعتها گریه میکند و آرام نمیشود، راهحل مواجهه با آن این است که آرام باشید، چون نوزاد استرس شما را دریافت میکند. با داشتن نوزادی که دائم نق میزند، این که شما عصبی یا افسرده شوید، طبیعی است، اما کاری که باید بکنید این است که کمک بخواهید.
والدینی که عصبی هستند، نمیتوانند در اجرای قوانینشان ثابت قدم بمانند و ساختار منظمی به زندگی کودک بدهند یا حتی با کودکانشان بازی کنند و خوش بگذرانند. اگر شما از چیزهای کوچک خوشحال شوید و این خوشحالی را نشان بدهید، یک الگوی مثبت برای کودکتان بودهاید.
شما میتوانید به کودکتان کمک کنید تا نیمه پر لیوان را ببیند. مثلا اگر هوا زیادی گرم است و نمیشود به پارک رفت، نشانش بدهید که چه فرصت خوبی دارید تا با هم یک غذای تازه درست کنید.
یادشان بدهید که کارهای خوب بکنند
وقتی کودکتان بزرگتر میشود، یاد میگیرد کمک کردن به دیگران چه کار رضایتبخشی است. تحقیقات نشان میدهند افرادی که در زندگیشان مفهوم کار خیر وجود دارد، کمتر ناراحت و افسرده میشوند. اگر شما در خانه به این امر توجه نشان بدهید، بچههایتان خود به خود آن را یاد میگیرند.
لازم نیست او را مجبور کنید مفهوم نیکوکاری را یاد بگیرد. حتی وقتی به کودک 10 ماههتان کمی موز میدهید، به او هم اجازه بدهید موز در دهان شما بگذارد و خوشحالی و تشکرتان را به او نشان بدهید. او از این که شما را خوشحال کرده، خیلی خوشحال میشود. اگر موهای دختر 2 سالهتان را شانه میکنید، به او هم یک برس بدهید تا موهای شما را شانه کند.
همین لحظههای کوچک جرقههایی هستند برای روشن کردن احساس تقسیم کردن شادی با دیگران و لذت شاد کردن آنها. وقتی کودک نوپای شما بزرگتر شد، میتوانید با سهیم کردن او در کارهای خانه، مثلا انداختن لباسها در سطل رختها یا کنار گذاشتن صندلی کوچکش، به او این احساس را بدهید که دارد در کار نیکویی همکاری میکند.
به کودکتان اجازه بدهید ناراحت یا عصبانی باشد
هرچه کودک شما بزرگتر میشود میتواند احساسات خود را بهتر نشان بدهد و در موردشان حرف بزند. حتی قبل از این که او توانایی حرف زدن داشته باشد، شما میتوانید عکسهایی از صورتهای مختلف به او نشان بدهید و بپرسید کدام یک احساس الان او را نشان میدهند.
بچههای کوچکتر خیلی زود واکنش نشان میدهند و یک کلمه کلی مثل «خوشحال» یا «عصبانی» را برای احساسشان به کار میبرند. وقتی کلمات بیشتری یاد بگیرند، قابلیتهای بیشتری برای توصیف حالشان هم پیدا میکنند. با این حال روانشناسان میگویند شما نباید خیلی هم به احوالات منفی کودکتان عکسالعمل نشان دهید.
برای کودکان این عادی است که تحت تاثیر دور و برشان زیادی حساس یا عصبی باشند، ولی این به معنای ناراحت بودنشان نیست. به خصوص وقتی بچه کمی بزرگتر میشود، متوجه میشوید این موضوع چقدر مهم است. وقتی کودک 2 تا 4 سالهتان وسط یک مهمانی تولد یک گوشهای کز کرده و اخمهایش را در هم برده، عکسالعمل طبیعی شما شاید این باشد که او را هل بدهید تا وسط مهمانی خوش بگذراند.
ولی این خیلی مهم است که به او «اجازه» دهید ناراحت باشد. وقتی کودک شما در سالهای بین 2 تا 4 سالگی احساس خاصی دارد، آن را برایش توضیح بدهید. مثلا وقتی دارد یکی از همبازیهایش را با خشم کتک میزند، دست او را بگیرید و بگویید تو خیلی عصبانی و ناراحت هستی. این طوری او یاد میگیرد که احساساتش را توصیف کند و میفهمد که میتواند به جای کتک زدن، از گفتن احساسش استفاده کند.
برای خواندن بخش اول- نشانههای شادی در کودکان- اینجا کلیک کنید.
برای خواندن بخش دوم- نشانههای شادی در کودکان- اینجا کلیک کنید.