در سال 1916 میلادی جان دی راکفلر، پدر صنعت نفت، به اولین میلیاردر جهان تبدیل شد. تقریبا یک قرن بعد و در سال 2015، طبق گزارش فوربز 536 میلیاردر از مجموع 1826 میلیاردر در سراسر جهان، آمریکایی بودند. در حقیقت شاید این تعداد کم هم باشد. با توجه به برآوردهای مرکز آمار ولس ایکس، در سال 2014، در مجموع 2325 میلیاردر در سراسر جهان وجود داشتند که از این تعداد، 609 نفر آمریکایی بودند.
در این نوشته قصد داریم ببینیم که ما چگونه میتوانیم میلیاردر شویم.
شناخت میلیاردرها از افرادی که ثروتِ صرفا قابل توجهی دارند، میتواند دشوار باشد؛ زیرا وقتی پای صحبت علنی دربارهی ثروتشان جلو میآید، بسیاری از آنها محتاط میشوند. برای خیلی از آنها هم افزایش ثروت هدف اصلی نبوده، بلکه این ثروت فقط محصول جانبی فعالیتهای کسبوکارشان بوده است. دونالد ترامپ که غول املاک و مستغلات محسوب میشد و در فهرست سال 2015 میلیاردرهای فوربز مقام 405 را داشت و البته چند هفتهای است که مردم سراسر دنیا حداقل با چهره و تصمیمات پرسروصدایش به خوبی آشنا شدهاند، در کتاب خود با عنوان Trump: The Art of the Deal میگوید پول هرگز انگیزهی بزرگی برایش نبوده است، فقط راهی بوده برای محاسبهی امتیازها. او میگوید: «هیجان واقعی، در خودِ بازی است».
بر اساس مدارک ادارهی آمار ایالات متحده، سال 1916، در میان حدود 102 میلیون نفر جمعیت ایالات متحده، راکفلر تنها میلیاردر بود. امروزه جمعیت این کشور 320 میلیون نفر است و به ازای هر 600 هزار نفر، یک میلیاردر دارد. با فرض اینکه تعداد میلیاردرهای آمریکایی با سرعت 6٫49 درصد به طور سالانه افزایش خواهد یافت، تا سال 2050 میلادی، بیش از 4800 میلیاردر آمریکایی وجود خواهند داشت؛ یعنی به ازای هر 91 هزار نفر، یک میلیاردر؛ آن هم با توجه به پیشبینی مجموع جمعیت 439 میلیون نفری برای کل ایالات متحده در آن سال.
رؤیای تبدیل شدن به میلیاردر در ایالات متحده، مانند گذشتهها، چندان دور از ذهن نیست. اما برای ما هم که در ایران زندگی میکنیم، درسهای بسیاری در این فرایند نهفته است. از شما میخواهم این مقاله را تا پایان دنبال کنید.
میلیاردر کیست؟
به بیان ساده، میلیاردر شخصی است که دارای ثروت خالص به ارزش 1 میلیارد یا بیشتر باشد. به عبارت دیگر، اگر همهی داراییهای خود را بفروشید، همهی بدهیها را پرداخت کنید و پس از آن حداقل 1 میلیارد در حساب بانکیتان بماند، میلیاردر هستید. یک میلیارد دارایی با بدهی 500 میلیونی، شما را میلیاردر نمیکند، اگر چه بعید است با چنین داراییای، دیگر نگران دوران بازنشستگی باشید!
شاید درک یک میلیارد هم مانند همهی اعداد بزرگ دشوار باشد. بیایید درک بهتری از این حجم پول پیدا کنیم. برای مثال، سه نفر باید 40 ساعت در هفته، آن هم یک عمر کار کنند تا بتوانند 1 میلیارد دلار را با سرعت یک اسکناس یک دلاری در هر ثانیه بشمارند. اگر آن سه نفر را در 21 سالگی استخدام کنید، آنها این کار را 44 سال بعد تمام خواهند کرد، آن هم با فرض اینکه هر روز هشت ساعت کار کنند و حتی یک روز هم مرخصی نگرفته باشند. بعد هم اسکناسهای 1 دلاری شمارششده، ساختمانی به اندازهی یک زمین فوتبال به ارتفاع 2٫5 متر و وزن بیش از 1100 تُن را اشغال خواهند کرد.
از نظر قدرت خرید، یک میلیارد دلار معادل موارد زیر است:
- 1٫53 میلیون بلیت سالانه به هر پارک بازی دیزنی، یا یک بلیت برای هر مرد، زن و کودکی که در فیلادلفیا، پنسیلوانیا زندگی میکنند.
- 21900 خودروی سواری لوکس کادیلاک CTS طوری که بتوانید به مدت 60 سال، هر روز یک خودروی لوکس متفاوت سوار شوید. اگر هم آدم صرفهجویی باشید، خودتان و همسرتان میتوانید هر کدام، به مدت 60 سال هر روز یک هوندا سیویک جدید بخرید!
- بیش از 95 میلیون پیتزای مخصوص بزرگ یا 167 میلیون برگر ذغالی، به همراه سیبزمینی سرخکرده و نوشابهی رژیمی.
- 50 هزار کرایه برای سفری 121 روزه دور دنیا روی کشتیِ ملکه الیزابت. در واقع، یک میلیارد دلار به شما و 415 نفر از دوستان و اقوامتان اجازه میدهد 40 سال در این کشتی زندگی کنید و اگر دوست دارید، مدام از این بندر به بندر دیگری بروید.
در مقابلِ برخی از میلیاردرها که غرقِ ثروت شدهاند، کشتی تفریحی و اتومبیلهای آخرین مدل و جتهای خصوصی دارند و در چندین قصر در سراسر جهان زندگی میکنند، سایرین به طرز عجیبی صرفهجو هستند. وارن بافت که سومین نفر در فهرست فوربز است، همچنان در همان خانهای زندگی میکند که 50 سال پیش در اوماهای نبراسکا به قیمت اندکی بیش از 30 هزار دلار خریده بود. دیوید گرین مؤسس و مدیر عامل هابی لابی، طبق آنچه در مصاحبهاش با فوربز گفته، هواپیمای خصوصی نخریده، چون لذتِ پروازهای ارزانقیمت را ترجیح میدهد.
ویژگیها و تجارب مشترک میلیاردرها
اگر چه میلیاردرها آدمهای منحصربهفردی هستند، اما بررسی فهرست فوربز نشان میدهد که تجربیات مشترکی هم دارند:
1. دستیابی به وضعیت میلیاردری زمان میبرد
میانگین سن میلیاردرهای فوربز 63 سال است و بیش از 90 درصدشان بالای 45 سال سن دارند. البته برخی موارد استثنا برای این قانون وجود دارند، چرا که این روزها به دلیل محصولات و خدماتی که اکنون از طریق پیشرفتهای فناورانه به وجود آمدهاند، جوانترها هم در حال پیوستن به این فهرست هستند. ایوان اشپیگل (شمارهی 1250 در فهرست) در سن 25 سالگی و بابی مورفی (شمارهی 1250 در فهرست) در سن 26 سالگی، اپ موبایل اسنپچت را بنیانگذاری کرده و طبق گزارش سیانان، در فوریهی 2015 پیشنهاداتی تا سقف 19 میلیارد دلار برای این اپ دریافت کردند. الیزابت هولمز (شمارهی 360) در سن 31 سالگی ترانوس را بنیان نهاد؛ که شرکت آزمایش خونی است که در سال 2014 میلادی 9 میلیارد دلار ارزش داشت. مارک زاکربرگ (شمارهی 16) هم که دیگر معرف حضور همه هست، او در 32 سالگی ثروتی بیش از 30 میلیارد دلار در قالب سهام فیسبوک دارد.
2. تحصیلات مهم است، اما ضروری نیست
تقریبا دوسومِ میلیاردرهای فهرست فوربز، فارغالتحصیلان دانشگاهی هستند، بالاترین درصدشان مدرک مهندسی دارند و مدرک بازرگانی هم در جایگاه دوم است. از میان 400 میلیاردر برتر در ایالات متحده، 29 نفر دارای مدارک کارشناسی ارشد و 21 نفر دکترا هستند. اما بیش از 30 درصد از ثروتمندترینهای فهرست فوربز، مدرک دانشگاهی ندارند. بیل گیتس (شماره یک در این فهرست) و مارک زاکربرگ، هر دو تحصیل در دانشگاه هاروارد را رها کردند. مایکل دل (شرکت دل، دانشگاه تگزاس در آستین)، استیو جابز (اپل، کالج رید)، و لری الیسون (شرکت اوراکل، دانشگاه شیکاگو) نیز هر کدام به دلیلی، موفق نشدند تحصیلات دانشگاهی را با موفقیت پشت سر بگذارند.
3. خانوادهی پولدار کمک میکند، اما خیلی هم مهم نیست
60 درصد از افرادِ این فهرست، خودشان ثروتشان را به دست آوردهاند، از جمله گیتس، بافت و الیسون، که خانوادههایشان از طبقهی متوسط جامعه بودند. حدود یکچهارم ثروت خانوادگی را به ارث بردند و البته آن را فوقالعاده بیشتر کردند؛ از جملهی آنها کارلوس اسلیم (شمارهی 2) که به نام «وارن بافت مکزیک» هم شناخته میشود، برادران کوک (شمارهی 6)، اعضای خانوادهی مارس (شمارهی 22) و ابیگیل جانسون (شمارهی 85) را میتوان نام برد. حدود 15 درصد میلیاردرها هم تنها از ارث به ثروت رسیدهاند؛ برای مثال ورثهی سام والتون که در فهرست فوربز در جایگاه شمارهی 6 قرار دارند: کریستی، الیس، جیم، رابسون والتون، نانسی والتون لوری و ان والتون کریونکه.
4. ازدواج برای میلیاردرها، ترکیبی است از همه چیز
تقریبا دوسوم فهرست فوربز در حال حاضر متأهل هستند و برخی هم چندین بار ازدواج کردهاند (لری الیسون چهار بار، رونالد پرلمن پنج بار). ظاهرا زندگی با میلیاردرها یا کسانی که ثروت فوقالعادهای دارند، چندان آسان نیست. جاستین ماسک، همسر سابق ایلان ماسک (شمارهی 100 فهرست) کسانی که به موفقیتهای خارقالعادهای میرسند (مانند همسر سابقش) را «عجیب و غریب و ناجور» توصیف میکند. او میگوید: «آنها نارساخوانی، اوتیسم و اختلال کمتوجهی دارند. آدمهای ناراحتی هستند، دیگران را عصبانی میکنند، مدام بحث و جدل میکنند، دردسر درست میکنند، دیگران را تحقیر میکنند». اما در همین حال، بیل گیتس 21 سال است که زندگی مشترکش با ملیندا گیتس را حفظ کرده است، کارلوس اسلیم (شمارهی 2) و بافت به ترتیب در سن 32 و 52 سالگی همسرشان را از دست دادند. جف بزوس مؤسس آمازون (شمارهی 15) و مایکل دل (شماره 47) هر دو بیش از 20 سال متأهل بودند. اریک اشمیتِ گوگل (شمارهی 137) بیش از 30 سال و فیل نایتِ شرکت نایک (شمارهی 35) بیش از 50 سال متأهل بودند.
5. مشاغل بخش فناوری، امور مالی یا املاک و مستغلات میتوانند سود زیادی به همراه داشته باشند
منبع ثروت بسیاری از میلیاردرها توسعهی تکنولوژی و حرکت در جهت جریان از طریق عرضهی عمومی شرکتشان بوده است. برای مثال، مایکروسافت (گیتس، پل آلن و استیو بالمر)، گوگل (لری پیج، سرگئی برین و اریک اشمیت)، آمازون (بزوس) و فیسبوک (زاکربرگ) شرکتهایی هستند که تنها با استفاده از فناوری جدید امکانپذیر شدند. سایر میلیاردرها به طور مستقیم در بازار مالی مشارکت کرده و سرمایهگذاران عمده را اهرمی برای دستاوردهای فوقالعادهی خودشان میکنند. شاید وارن بافت معروفترین سرمایهگذار وال استریت باشد، اما مدیران صندوقهای تأمینی مانند جرج سوروس (شمارهی 29)، ری دالیو (شمارهی 60) و جیمز سیمونز (شمارهی 67) کارگزاران 20 درصد از میلیاردرهایی هستند که وال استریت را خانهی خود میدانند. گروه سوم، یعنی ابرقدرتهای حیطهی املاک و مستغلات، ثروت خود را با مالکیت و توسعهی املاک به دست آوردهاند، آنچه بسیاری آن را سیستم اهرم کلاسیک پیشپرداخت حداقلی و وام کلان میدانند. این گروه شامل دونالد برن (شمارهی 64)، دونالد ترامپ (شمارهی 405)، جف ساتن (شمارهی 557) و دیوید والنتاس (شمارهی 1054) هستند.
چگونه میلیاردر شویم
رسیدن به جایگاه میلیاردرها، فقط به کار سخت و اراده مربوط نمیشود، اگر چه اینها مواد لازم هستند، ولی کافی نیستند. همانطور که جاستین ماسک میگوید: «افراد بسیاری به شدت کار میکنند، ولی به خاطر بدشانسی، محیط نامناسب، شرایط بد و عوامل دیگری که تقصیر خودشان هم نیست، در نهایت فقط برای بقا مبارزه میکنند. عزم و کار سخت ضروری هستند، اما حداقل الزامات هستند.»
در حالیکه بسیاری از افراد فوقالعاده ثروتمند، به ویژه کسانی که خودشان ثروتشان را به دست آوردهاند، با نظرات خانم ماسک دربارهی کار سخت موافق هستند، اما توصیه میکنند همهی میلیاردرهای مشتاق، کارهای زیر را انجام دهند:
1. به صدای درون خود گوش بدهید
جاویژهی مخصوص خود را بیابید. تلاش نکنید آنچه را که سایرین انجام دادهاند، کپی کنید. بر روی کشف آن چیزهایی تمرکز کنید که جهان میخواهد و نیاز دارد.
برای مثال، طبق گزارش فوربز، مرد جوانی که در سال 2008 تلاش میکرد در پاریس تاکسی پیدا کند و در نهایت هم موفق به این کار نشد، چند وقت بعد اوبر را تأسیس کرد و اپ موبایلی را توسعه داد که مسافران شهری را به رانندگان تاکسی اقتصادی اشتراکگذاری متصل میکند. این اپ در سال 2010 در سانفرانسیسکو راهاندازی شد و در حال حاضر در کشورهای مختلف در سراسر جهان در دسترس است. دو بنیانگذار اوبر، یعنی تراویس کالانیک و گرت کمپ که در فهرست فوربز جایگاه 283 را در اختیار داشتند، هر یک دارای ارزش خالص تقریبی 5٫3 میلیارد دلار هستند.
به نقل از فوربز، دو دانشجوی امآیتی، درو هیوستون و آرش فردوسی در سال 2007 سرویس میزبانی از فایلی بنیان گذاشتند، آن هم به این خاطر که مدام فلش درایوهای خود را فراموش میکردند! سرویس آنها با نام دراپباکس، اشتراکگذاری فایل را آسانتر و در عین حال امنتر کرد. دراپباکس که همچنان شرکتی خصوصی است، دارای ارزش بیش از 10 میلیارد دلار است. درو هیوستون (شمارهی 1533) مدیرعامل این شرکت، دارای ارزش خالص برآوردشدهی 1٫21 میلیارد دلار است. ایدههایی را دنبال کنید که مجذوبکننده هستند و شما را وادار کنند هنگام سختی شرایط، همچنان به پیشروی ادامه دهید.
2. رؤیاهای بزرگ داشته باشید
چه چیزی میتوانید به جهان ارائه دهید که منحصربهفرد و مفید باشد و بتواند زندگیها را تغییر بدهد و کسبوکارهای جدید ایجاد کند؟ هیچ میلیاردری برای موفقیتی متوسط شرکتش را راهاندازی نکرده است.
بیل گیتس در سن 19 سالگی، یکی از اولین افرادی بود که متوجه شد اگر عملکرد کامپیوترهای شخصی آنقدر ساده شوند که همه بتوانند از آنها استفاده کنند، این دستگاهها میتوانند در کسبوکار، آموزش، ارتباطات و سرگرمی انقلابی به پا کنند. این دیدگاه منجر به تأسیس مایکروسافت شد. جف بزوس، بنیانگذار آمازون، آیندهای را پیشبینی کرد که در آن خردهفروشان مجازی میتوانند با هزینهی پایینتر، انتخابهای بیشتر و خدمات مشتری بهتری جایگزین عملیات واقعی کنند. میلیاردرها در تشخیص آنچه میتواند انجام شود ماهر بوده و آن را به حقیقت تبدیل میکنند.
3. به موفقیت کاملا متعهد باشید
علاقهمندی را فراموش کنید، موفقیت یعنی شور و شعف. مارک کیوبن (شمارهی 603) که در اوایل دههی سوم زندگیاش و پس از فروش شرکتش به یاهو میلیاردر شد توصیه میکند: «شرکتی تأسیس نکنید، مگر اینکه به انجام این کار بیش از حد علاقهمند بوده و آن را با تمام وجودتان دوست داشته باشید. اگر استراتژی خروج دارید، این شور و شعف نیست». کیوبن در حین کار روی ایده و راهاندازی شرکتش، نمیتوانست با دوستانش ارتباط خوبی برقرار کند، هفت سال بدون تعطیلات سر کرد، در طول این مدت حتی یک کتاب خارج از حوزهی کاریاش مطالعه نکرد. او میگوید: «کاملا متمرکز بودم».
بیل گیتس در طول دههی سوم زندگیاش، در حالیکه مایکروسافت را بنا میکرد، هرگز یک روز هم به مرخصی نرفت. مارک زاکربرگ کارآفرینان را به حرکت سریعتر و «شکستن روشهای سنتی کسبوکار» تشویق میکند.
4. از شکست نترسید
بدانید که جلوگیری از همهی اشتباهات و مشکلات غیرممکن است، بنابراین از شکست نترسید، حتی شکستهای تحقیرآمیز. اولین فروشگاه سام والتون در آرکانزاس ورشکسته شد. پلتفرم نیوتون شرکت اپل شکست بزرگی بود، اما تجربیاتی که برای این شرکت به همراه داشت، منجر به تولید آیپد و آیفون شد. کامپیوتر لیزای اپل چنان شکست بزرگی بود که جابز موقعیت خود را در این شرکت از دست داد.
جیمز دایسون (شمارهی 318)، مخترع انگلیسی جاروبرقی دایسون، در طول 15 سال، 5127 نمونهی اولیه ساخت تا در نهایت بتواند محصول خود را به بازار عرضه کند. کارلوس اسلیم عقیده دارد که بزرگترین فرصتها در شرایطی به وجود میآیند که دیگران از شکست میترسند. او میگوید: «وقتی بحرانی به وجود میآید، همه به دنبال خروج هستند و اینجاست که ما دوست داریم وارد شویم.»
5. به جزئیات توجه کنید
به قول هاروی فایرستون، بنیانگذار شرکت تایر و لاستیک فایرستون، «موفقیت مجموعهای از جزئیات است». استیو جابز همبنیانگذار اپل و رؤیاگرای مشهور به دلیل توجهش به جزئیات شهره بود. به گفتهی همکارانش، هیچ جزئیاتی آنقدر برای جابز کوچک نبودند که آنها را نادیده بگیرد. طبق گزارش انپیآر، جابز یک بار صبح روزی تعطیل با مدیر اجرایی گوگل تماس گرفته و توضیح میدهد که از رنگ لوگوی گوگل روی صفحهی نمایش آیفون ناراضی است. در مراحل اولیه، شرکتها به احتمال زیاد به دلیل نادیده گرفتن جزئیات شکست میخورند، نه به دلیل بیتوجهی کارآفرین به آن تصویر بزرگی که در مقابلشان دارند.
6. گروه قابل اعتمادی از مشاوران و شرکا ایجاد کنید
هیچکس نمیتواند به تنهایی میلیاردر شود. همه در این مسیر به کمک نیاز دارند. همانطور که بتمن، رابین را داشت، گیتس هم هنگام ساخت مایکروسافت، استیو بالمر را در کنار خود داشت. «دو استیو» (جابز و وزنیاک) هم در ابتدا اپل را با هم اداره میکردند. وارن بافت از سال 1975 با چارلی مانگر (شمارهی 1553 در فهرست) کار کرد.
همراه مورد اعتماد میتواند از شما پشتیبانی کند، به عنوان عامل انتشار عقاید به شما خدمت کند و وقتی زمانش میرسد، از انتقاد هم ترسی ندارد. اگر رئیس قطار باشید، او برای حصول اطمینان از گم شدن یا نادیده گرفته شدن موارد لازم به عنوان دیدهبان عمل میکند. او از شما محافظت میکند و متمرکز است.
هرگز از کار با افراد باهوشتر از خود، یا کسانی که ابزارهایی دارند که شما فاقد آنها هستید، هراس نداشته باشید.
7. هرگز مشتری را فراموش نکنید
برای محصولات و خدمات خود اختراع، نوآوری و سرمایهگذاری به خرج دهید، همیشه رضایت مشتری را به عنوان هدف شماره یک در نظر داشته باشید. جی پل گتی که مجلهی فوربز او را ثروتمندترین آمریکایی در سال 1957 نامید، گفته است: «فردی که به ابزارهای انجام همهی کارها یا تولید همه چیز به صورت بهتر، سریعتر یا اقتصادیتر دست یابد، آینده و ثروت خود را در دست خواهد داشت».
یکی از همکاران فوربز به نام جفری دورمن اشاره کرده است که 75 درصد از میلیاردرهای سال 2015 در جهان پول خود را از طریق فروش چیزهایی که مشتریان میخواهند به دست آوردهاند. او گفته که آنها موارد بهتری به مشتریان ارائه دادند و نتیجهای برد-برد برای مشتری و میلیاردری به وجود آوردهاند که محصول یا خدمات را ارائه داده است. برای اینکار بهتر است روی مهارتهای مربوط به جلب رضایت مشتری بیشتر کار کنید.
کلام آخر
ضمن آنکه میدانید موفقیتِ فوقالعاده، امکانپذیر است باید این موارد را هم در نظر داشته باشید:
- ثروتِ فوقالعاده، به طور خودکار منجر به شادی و خشنودی نمیشود. راسل سیمونز، همبنیانگذار برچسب موسیقیِ دف جم، که خودش هم تقریبا میلیاردر است، میگوید: «اگر 15 میلیاردر بشناسم، 13 نفرشان آدمهای شادی نیستند». به نظر میرسد بافت هم موافق است که پول تنها صفات اولیهی افراد را نشان میدهد و آنها را بازسازی نمیکند. او میگوید: «اگر پیش از دستیابی به پول بیاخلاق بودهاند اکنون هم بیاخلاق هستند، منتها با یک میلیارد پول.» میلیاردرها و افرادی که به دنبال میلیاردر شدن هستند، اغلب خانواده و روابط خود را در تلاش برای دستیابی به این هدف قربانی میکنند. جاستین ماسک ادعا میکند که موفقیت مفرط ناشی از شخصیتِ افراطی است، و شادی کمابیش با این مسئله فاصله دارد.
- آمارها میتوانند گمراهکننده باشند. در حالیکه به نظر میرسد احتمال تبدیل شدن به میلیاردر تا سال 2050 (1 نفر از هر 91 هزار نفر) بیشتر از احتمال برنده شدن در لاتاری (1 نفر از هر 175223510 نفر)، یا رئیس جمهور ایالات متحده شدن (1 نفر از هر 10 میلیون نفر) یا اصابت رعد و برق (1 نفر از هر 700 هزار نفر) باشد، اما دستیابی به این سطح از دارایی به طور مستقیم به کمیت و کیفیتِ «ایدههای خوبی» که اجرا کردهاید بستگی دارد. به عبارت دیگر، موفقیت نیازمند الهام، از خود گذشتگی و کار سخت، علاوه بر شانس بسیار زیاد است.
مسلما شما هم دوست دارید روزی میلیاردر شوید؛ اما امروز چه قدمی برداشتهاید که در آینده به چنان جایگاهی برسید؟ دیدگاه خودتان را با دیگر خوانندههای چطور در میان بگذارید.
برگرفته از: moneycrashers