کودکان و مسؤولیت‌پذیری (۳)

چهارده سالگی؛ می‌تواند مسؤولیت‌های متعددی را بپذیرد؛ ولی تصمیم‌گیری و انتخاب برای او مشکل است.

کودکان و مسؤولیت‌پذیری (3)

سه سالگی: مسؤولیت‌پذیری در او قوی است و استقلال طلبی دارد،‌ می‌گوید: «خودم می‌کنم، خودم می‌پوشم، خودم به حیاط می‌روم». مسؤولیت‌های کوچک را می‌توان به او واگذار کرد، مثلاً ظرف میوه را خالی کند یا ظرف شسته را خشک کند. او تمایل زیادی دارد که کار را به صورت کامل انجام دهد. می‌شود به او گفت که حرف نزند، نخندد، نرود و ...

چهارسالگی: می‌تواند مسؤولیت‌هایی را بپذیرد، ‌لباس بپوشد، بند کفشش راببندد، صورتش را بشوید، از دستورات تخلف می‌کند، مایل به تماس با دنیای خارج است، حاضر است برای انجام کاری به خانه همسایه برود، از مغازه همسایه خرید کند و...

پنج سالگی: کاری که در قدرت اوست، خوب انجام می‌دهد و به قدرت خود مطمئن است. او عجله دارد و می‌خواهد از والدین خود جلو بزند. می‌تواند سفره غذا را پهن کند، لباس خود را منظم کند و از انجام کار، احساس رضایت نماید. در این سن می‌توان حقوق دیگران را به او آموخت.

شش سالگی: سن توسعه است و طفل آماده هر چیز و هر کار و مایل به فعالیت اجتماعی است. علاقه به کار در او پرورش پیدا می‌کند، می‌خواهد او را به حساب آورند. البته ممکن است تا حدودی هم از وظایف خود شانه خالی کند، طفره برود، بهانه تراشی کند و زیر قولش بزند.

هفت سالگی: سن اعتماد و استقلال‌طلبی است. می‌خواهد اتاق مخصوص یا قفسه مخصوص داشته باشد. از خودش بسیار متوقع است. اگر مسؤولیتی را به او بسپارند، نسبتاً خوب انجام می‌دهد و از این باب قابل اعتماد است.

هشت سالگی: هیچ کاری را مشکل نمی داند. تصور او از قدرت، فوق واقعیت است؛ به همین دلیل دو چیز برای او خطرناک است:

1- دست زدن به هر شیئی

2- سرزنش بسیار در حین شکست که ممکن است او را از زندگی مأیوس و وادار به انتقام‌گیری‌های سخت کند.

نه سالگی: میل به استقلال در او قوی می‌شود. می‌تواند تا حدودی در کارهای آشپزی کمک کند، فرمان‌های کوچک را انجام دهد و‌ مراقب خانه باشد. می‌خواهد عضو هیئت‌ها باشد و‌ درعین حال نافرمان، بدبین و خود رأی است. از امر و نهی نگران و تنوع‌طلب است؛ مخصوصاً در مسؤولیت.

ده سالگی: سخن والدین برای او چون قانون است. روح پذیرش مسؤولیت در او قوی است. خواهان انجام کارهای مهم‌تر است؛ مثل آشپزی برای همه. می‌تواند کار کند، مأموریتی را بپذیرد و انجام دهد، ‌مسؤولیت دینی را بپذیرد و از عهده بر آید.

یازده سالگی: قدرت و رشد او زیادتر می‌شود. کم‌کم با روابط علت و معلولی وسیع‌تری آشنا می‌گردد. به وظایف اجتماعی پی می‌برد، ولی کمتر بدان تن می‌دهد. بلندپرواز است، کمتر می‌خواهد خود را در قید و بند گرفتار کند و در عین حال به مسؤولیت اجتماعی علاقه مند است.

دوازده سالگی: مایل است عضو انجمن‌هایی باشد؛ مثل ‌انجمن ادبی، ورزش ‌و... دوست دارد در مجالس حاضر گردد و شرکت کند و رعایت آداب و رسوم را بنماید. خودش ناخن بگیرد، مراقب لباس پوشیدن و حفاظت کودک دیگر باشد، در امور خانه شرکت کند و در این کار بی‌میل نیست. باید به او مسؤولیت داد و کنترل کرد.

سیزده سالگی: مسؤولیت می‌پذیرد، ولی قید و بند نمی‌پذیرد.

چهارده سالگی: می‌تواند مسؤولیت‌های متعددی را بپذیرد؛ ولی تصمیم‌گیری و انتخاب برای او مشکل است.

پانزده سالگی: کاملاً می‌تواند به خود برسد، مواظب خود باشد و ‌زمینه تخصصی معینی را برای خود بپذیرد.

پانزده سالگی سنی مهم و پرمعناست. نوجوان قادر به تحلیل و تفسیر مسائل است و می‌توان به او اجازه داد در اتخاذ تصمیم و مذاکرات خانوادگی شرکت کند و وظایف معمولی خانه را انجام دهد. به طور خلاصه می‌توان گفت در سنین نوجوانی مسؤولیت‌پذیری بسیار قوی است و اگر نوجوان آن را پذیرفت، انجام می‌دهد؛ اگر چه به قیمت جانش تمام شود.

 

  

 

برای خواندن بخش اول- کودکان و مسؤولیت‌پذیری- اینجا کلیک کنید.

برای خواندن بخش دوم- کودکان و مسؤولیت‌پذیری- اینجا کلیک کنید.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان