اکثراً در حال خوشوبش با یکدیگرند که صف اولیها بلند شدند، با سرک کشیدن از لابهلای جمعیت میفهمی که حجتالاسلام رئیسی تولیت آستان قدس رضوی با کمی تاخیر از ساعت مصوب جلسه از در وارد میشود و جلوی جمعیت در کنار سایر مسوولان مینشیند.
مجری ضمن خوش آمدگویی از مجتبی مختاری مدیرعامل جوانِ موسسه جوانان آستان قدس رضوی که میزبانی از این محفل و نشست گرم را برعهده داشت، دعوت کرد تا پشت تریبون قرار بگیرد، او نیز گزارشی از فعالیتها در تعامل با تشکلهای دانشجویی ارائه کرد و از عزم جدی آستان قدس رضوی برای همراهی در فعالیتهای معرفتی و فرهنگی دانشجویی گفت.
حالا نوبتی هم که باشد دیگر نوبت به خود دانشجویان میرسد تا پشت تریبون قرار بگیرند و دغدغهها و مسائلی را که لازم میدانند، در محضر تولیت آستان قدس رضوی بیان کنند.
مجری پشت تریبون که میرود همان اول همه را خلع سلاح میکند و چندین بار خواهش میکند، هرکدام از بزرگواران که پشت تریبون قرار گرفت، لطفاً وقت را رعایت کند، اما کو گوش شنوا! نماینده هرکدام از تشکلها و گروهها که بالا میرود، درددل و انتقاداتش آنقدر زیاد است که در این چند دقیقه جای نمیگیرد.
محمدهادی کشاورزی به عنوان نماینده بسیج دانشجویی اولین دانشجویی است که پشت تریبون قرار میگیرد، حمایت از گروههای جهادی، حمایت از جوانان و حضور تولیت در دانشگاهها از مهمترین نکاتی است که به آن اشاره میکند.
محمدرضا خجسته دومین دانشجویی است که به نمایندگی از کانونهای علمی دانشگاهیان، دغدغهها و نکاتش را بیان میکند، در صحبتهایش به مباحثی مثل رابطه آستان قدس با دانشگاه، محوریت علمی آستان قدس رضوی و حمایت سختافزاری و نرمافزاری مجموعههای آستان از دانشجویان اشاره میکند.
در میان صحبتها و نکات دانشجویان، چندین بار چشمم به حجتالاسلام رئیسی میخورد که مشغول یادداشتبرداری از نکات مطرح شده است.
نماینده انجمن اسلامی تحکیم وحدت، امیر حسیننژاد به مسئله پمپاژ ناامیدی توسط دشمن در مسئله اقتصاد و معیشت و ضرورت استفاده حداکثری از ظرفیت جوانان نگاه ویژهای دارد.
به نمایندگی از جامعه اسلامی دانشجویان، خانم الهام بیدی از سبزوار به نکاتی درباره جوانگرایی، محرومیتزدایی و تشکلهایی دانشجویی اشاره کرد و گفت: همیشه و همهجا از دانشگاه و دانشگاهیان این انتظار است که محل جوشش دو جریان حیاتی علم و آرمانخواهی باشند، بر خود لازم میدانیم به مشکلات حقیقی و اصلی جامعه و مردم بپردازیم و آنها را به مسوولان متذکر شویم.
بعد از نماینده جامعه اسلامی، مصطفی باقرزاده دانشجوی دکترای فیزیک اتمی و مولکولی و فعال سیاسی اجتماعی، پشت تریبون رفت و به نکاتی چون، خلا معنویت و معرفت در دانشگاه امروز و نقش بسیار مهم جوان دانشجو برای حرکت جامعه به سمت انسانسازی در افق ظهور و ضرورت توجه آستان قدس رضوی به این مسیر، دفاع از حق قشری که ارادتشان به اهلبیت (علیهمالسلام) باقی است، ظاهری متفاوت دارند، اما در فضای سیاسی حقوق و استعدادهایشان سربسته باقی مانده است، اشاره کرد، همچنین گفت که این جمع که جوانان مومن انقلابی هستند حاصل خروجی سیستم آموزشوپرورش نیستند، بلکه رویشهایند و این جمع کار اثرگذار تربیتی را در دوران قبل از دانشجویی میدانند و در آخر با این جمله سخنش را به اتمام میرساند که «تولیت معزز آستان قدس رضوی! محاجه امام با شما و محاجه ما با شما محاجهای فرهنگی خواهد بود.»
اما نوبت به جنجالیترین سخنرانی قبل از حاج آقای رئیسی رسید. نگار غلامرضازاده دارای کمربند مشکی دان 3 تکواندو و صاحب مدالهای متعدد در این رشته، به عنوان نماینده دانشجویان ورزشی، همینکه پشت تریبون قرار میگیرد، خودش را نماینده قشری معرفی میکند که تشکلی نیستند و برخیها این افراد را قشر خاکستری میدانند، معرفی میکند، با لحنی عامیانه از تلخیهای کسانی میگوید که به علتهای ریز و درشت، این طیف را پس میزنند! احسنت گفتنها و تشویقهای پیدرپی حضار که البته با تذکر مسوولان برنامه مواجه میشود، نشان میدهد، او حرف دل خیلیها را در این جمع بازگو میکند، در آخر با لحنی طنز رو به تولیت آستان قدس میکند و میگوید: «شب گذشته خوابتان را دیدم حاجآقا که رئیسجمهور شده بودید ... همه حضار شروع به خندیدن میکنند و در ادامه با بیانی طنز از وضعیت اقتصادی و فرهنگی جامعه انتقاد میکند و میگوید: ...خواب دیدم دلار به هفت هزار تومان رسیده و تلگرام فیلتر شده بود و... اما یکهو بیدار شدم و دیدم آقای روحانی رئیسجمهور است.»
هرچند جلسه رنگ و بویی از فضای انتخاباتی و سیاست نداشت اما، کنایهها و طعنههای برخی سخنرانان نشان میداد، ذهنیتها همچنان در انتخابات 96 باقی مانده است!
فضای جلسه آنقدر باز بود که حتی نمایندگانی با سلیقه سیاسی متفاوت فرصت حضور و صحبت داشتند!
دانشجوی بعدی که پشت تریبون قرار میگیرد، رضا رزاقی نماینده انجمن اسلامی دانشجویان است، رزاقی در همان ابتدا میگوید: ما دعوت شما را به عنوان دعوت خادم و تولیت آستان حضرت رضا پذیرفتیم و نه دعوت یکی از شخصیتهای سیاسی و یا مسوولان جمهوری اسلامی؛ در ادامه به بحث خادم و خدمت و برخی مسائل فرهنگی در آستان قدس رضوی انتقاد میکند و خواهان رسیدگی بیشتر به نیازمندان و مستضعفین میشود، اما در آخر او جملهای گفت که مورد سوءبرداشت قرار گرفت، او گفت: «نمایندگان انجمن اسلامی دانشگاه فردوسی که در این جلسه حاضرند، افتخار استفاده از ضیافت افطار و سفره اطعام حضرت رضا را به حاشیهنشینان تقدیم میکنند، باشد که همین امر موجب تمرکز بیش از پیش آستان قدس در رفع این معضل باشد.»
آخرین سخنران خانم سالاری دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات فارسی است که به نمایندگی از کانونهای فرهنگی و هنری ضمن به فال نیک گرفتن دیدار دانشجویی حاج آقا در فاصله کمی از دیدار گذشته، به گلایه از سیستم فرهنگی آستان و نسبت آن با هنرمندان و پشت در ماندنهای بینتیجه و نداشتن استراتژی مشخص در ارتباط با کانونهای فرهنگی و هنری اشاره میکند و از ایشان میخواهد چارهاندیشی کنند.
جالب اینجا بود، هرکدام از نمایندهها که صحبتهایشان تمام میشد، حاجآقا و مدیرعامل موسسه جوانان به احترام، تمامقد از روی زمین بلند میشدند و از نماینده دانشجوها تشکر میکردند.
به علت نزدیکی به زمان اذان، فرصت صحبت کردن برای دو نماینده دیگر فراهم نمیشود و مجری ضمن عذرخواهی از دو نماینده بلافاصله، از حجتالاسلام رئیسی که تمام این دقایق با دقت به صحبت دانشجویان گوش دادند، دعوت میکند تا پشت تریبون قرارگرفته و نکاتشان را بیان کنند، در همین بین، توجه جمعیت به فردی جلب میشود که روی پایش ایستاده و با صدای بلند درخواست صحبت پشت تریبون دارد، اما چون تا اذان چیزی نمانده، مجری به او اجازه صحبت نمیدهد! حاجآقا که پشت تریبون قرار میگیرد، خواهان ادامه صحبت آن فرد در همان مکانی که ایستاده است، میشود! او میگوید حاجآقا مردم به خدا مشکل دارند و دیگر شاد نیستند، شما کاری بکنید!
همه تلاش حاجآقا، این بود که در حد امکان و تیتروار به نکات دانشجویان پاسخ دهند، البته نزدیکی به افطار و ضعف حضار را با بیان این جمله که: «سعی میکنم سریع مطالب رو جمعبندی کنم، چون نزدیک افطار است و شاید به زبون چیزی نیارید، ولی تو دل تون حتماً یه حرفایی به ما میزنید» را یادآوری میکنند، که باعث خنده حضار میشود.
صحبتها و نکات حاجآقا که تمام میشود با اینکه جلسه رسماً به اتمام رسیده و چیز دیگری به اذان نمانده، اما ایشان بدون هیچ محدودیتی در حلقه دانشجویان میایستند و گوش میدهند به حرفهایی که فرصت نشده بود رسماً بیان شود، در همین بین، یکباره اذان پخش میشود و بچهها از حاجآقا میخواهند نماز جماعت را نیز در همان تالار آینه با هم بخوانند.
دانشجوها موقع خروج و پایین راهپلهها فیش غذای مهمانسرای حضرت را برای افطاری تحویل میگیرند تا این شب را میهمان سفره بابرکت حضرت امام علی بن موسیالرضا (علیهالسلام) شوند.