به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری میزان، وقوع حوادث طبیعی در افغانستان هر سال به دفعات رخ می دهد که به علت نبود زیرساخت های نظام مند در حوزه امداد و نجات یا عدم ظرفیت های کافی نهادهای مشخص متولی کمک رسانی در اغلب موارد ، اقدام خاصی در زمان وقوع این گونه رخدادها صورت نمی گیرد.
گاهی در حوادث بسیار بزرگ مانند زلزله بدخشان در دو سال قبل کشورهای خارجی برای کمک وارد عمل می شوند اما خود کمک رسانی نیازمند وجود زیرساخت های مانند جاده و امنیت است که به علت نبود آنها در عمل این نوع امدادها نیز موثر نیست و در عمل مردم محل آنها که باز مانده اند خود دوباره دست به بازسازی می زنند و زندگی را سامان می دهند.
در زمستان سال 1393 سقوط بهمن در استان «پنجشیر» افغانستان بوقوع پیوست که در آن 187 نفر جان باختند و در سایر مناطق نیز تلفاتی بر اثر اتفاق مشابه رخ داد که جمله تلفات آن به 220 تن رسید.
به علت سقوط این بهمن 100 منزل مسکونی زیر برف مدفون شد و 100 تن دیگر نیز مصدوم شدند.
در این حادثه کشورهای دورو نزدیک از جمله جمهوری اسلامی ایران به کمک آسیب دیدگان این رویداد در قالب «هلال احمر» شتافتند و کمک غذایی و لوازم اولیه زندگی و امداد ارسال کردند که در فرودگاه کابل به مسئولان هلال احمر افغانستان تحویل شد اما راه انتقال هموار نبود.
همچنین حادثه طبیعی دیگر که در هشتم اردیبهشت ماه سال 1394 در شهرستان «خواهان» استان بدخشان رخ داد که در آن صدها تن کشته و مصدوم شدند و بیش از 100 منزل مسکونی ویران وبر اثر رانش زمین در زیر خاک مدفون شدند.
در سال 95 و 96 نیز صدهها نفر بر اثر وقوع سیلاب جان باختند و در سال جاری نیز بیش از 72 نفر اثر قربانی سیل شدند.
اما در اکثر حوادث که در این کشور رخ می دهد «اداره مبارزه با حوادث افغانستان» با امکانات اندک خود پس از گذشت چند روز به کمک آسیب دیدگان می رسد یا هیچ کمکی صورت نمی گیرد.
علاوه بر این مشکلات افغانستان در حوزه محیط زیست نیز با معضلاتی جدی روبرو است که برخی با عوامل کاستی درامداد رسانی مشترک است مانند امنیت و نبود سازمان های مسئول و برخی به تغییرات اقلیم و روش های مصرف انرژی و منابع آب باز می گردد.
آلودگی هوا نیز در شهرهای افغانستان مشکل افزوده بر این مشکل بزرگ است.
در شهرهایی مانند کابل نبود خیابان های آسفالت در عمل موجب بالا رفتن میزان ذرات معلق در هوا می شود و در زمستان نیز به علت مصرف غالب ذغال سنگ و چوب های جنگلی برای ایجاد گرما ، آلودگی شیمیایی مانند منواکسیدکربن ، گوگرد و دیگر ناخالصی های متداول در سوختن کانی ها بر میزان و خزر این آلودگی ها می افزاید.
بر اساس گزارش های منتشر شده در کابل غلظت ذرات معلق در هوا گاهی به 500 میکروگرم در یک مترمکعب می رسد که این میزان پنج برابر بیشتر از حد مجاز است که نرخی معادل 150 میکروگرم را برای حد خطرناک در نظر دارد.
این گزارش ها نشان می دهد که آلودگی هوای کابل چند مرتبه بیش از حد خطر ، خطرناک است .
اداره حفظ محیط زیست افغانستان گفته است که منبع آلودگی هوای کابل جاده های بدون آسفالت ، استفاده ذغال سنگ برای گرم کردن منازل، وجود کوره های آجرپزی و کارخانه های ذوب آهن است که همگی زندگی مردم را به خطر اندخته است.
در حوزه آب نیز مشکل وجود دارد با تغییر اقلیم بارش کم شده است و برداشت از آب های زیرزمینی افزایش یافته و نوع کشت های سنتی با مصرف آب فراوان و استفاده بی رویه از کودهای شیمیایی و سموم بر آلودگی های آب افزوده است.
در هیچ یک از شهر از جمله کابل شبکه دفع فاضلاب وجود ندارد و عمده مصرف آب منازل از چاه داخل خانه ها و همجوار با چاه فاضلاب تامین می شود و چون حجم آب پایین رفته بر غلظت آلودگی میکروبی آب چاهها افزوده شده است.
در حوزه حفاظت از حیات وحش مشکل وخیم است ، هنوز شکار و فروش پوست حیوانات نادر رواج دارد و ساختاری برای مقابله نیست و محرومیت و فقر بر سرعت این نابودی افزوده است.
جنگل ها نیز با توجه به این که یگانه سوخت ارزان و دردسترس میلیون ها روستایی بدون امکانات و آورگان درگیری های خونین محسوب می شود وضعیت خوبی ندارند و به گفته کارشناسان غربی رو به نابودی است.