افراد زیادی در نشر و گسترش احادیث و علوم خاندان اهل بیت علیهم السلام نقش داشته اند. در این میان اما افرادی بودند که نقش مهم تری نسبت به سایرین ایفا کردند. مفضل بن عمر یکی از این افراد بود.
مفضل از شاگردان و از یاران صدیق امام صادق و امام کاظم (علیه السلام) بود و نزد ائمه اطهار جایگاهی ویژه داشت. مفضل نماینده خاص امام صادق (علیه السلام) در کوفه بود و با اموال امام (علیه السلام) مشکلات شیعیان آن سامان را حل و فصل می کرد. این مرد بزرگ، رازدار حضرت صادق (علیه السلام) بود; امام (علیه السلام) چهار روز پیاپی در باره توحید با وی به گفتگو پرداخته، فرمان داد آن را بنویسد و در بین مردم منتشر کند. حضرت در پایان این گفتار طولانی، فرمود: «مفضل! هرگاه خواستی، برو و بیا که تو همنشین مایی. تو نزد ما منزلتی والا داری، جایگاه تو در قلب مومنان چون آب برای تشنه است.»
مفضل در اواخر قرن اول یا آغاز قرن دوم هجری، در شهر کوفه به دنیا آمد. وی در قرن دوم هجری زندگی کرد. در پرتو تربیت امام صادق و امام کاظم (علیه السلام) بالید و در زمان امامت امام هفتم (علیه السلام) ، دنیا را وداع گفت. شیخ طوسی هنگام شمارش اصحاب امام کاظم (علیه السلام) از شخصی به نام محمد ابن مفضل بن عمر نام می برد که احتمالا از فرزندان مفضل شمرده می شود.
او از چهره های سرشناس و از شاگردان ممتاز امام جعفر صادق و امام موسی کاظم و امام رضا علیهم السلام به شمار می آید. بنابر بعضی روایات وی امام محمد باقر علیه السلام را نیز درک کرده است. وی روایات فراوانی را از امام جعفر صادق و امام موسی کاظم علیهماالسلام نقل کرده و از راویان بزرگ حدیث به شمار می رود. مفضل از مقام و منزلت بزرگی نزد آن دو امام برخوردار بوده و از طرف آن دو امام متولی در گرفتن اموال و مصرف آنها بوده است و این خود دلیل بر اعتماد و اطمینان ائمه بزرگوار به وی است. در روایتی آمده که امام جعفر صادق علیه السلام به مفضل فرمود: «هر گاه دیدی میان دو تن از شیعیان ما اختلاف و نزاعی بر سر مالی بوجود آمده تو خود از اموال من آن را بپرداز». و در روایتی از امام رضا علیه السلام آمده که آن حضرت فرمودند: «مفضل انیس و همدم من است و در کنار او احساس راحتی می کنم». روایت است که روزی مفضل خدمت امام جعفر صادق علیه السلام رسید. آن حضرت با دیدن وی خوشحال شد و لبخند بر لب های مبارک آن حضرت نقش بست و فرمود: «ای مفضل! به پروردگارم قسم که من تو را دوست دارم و هر کس را که تو را دوست بدارد هم دوست دارم. ای مفضل! اگر تمام یاران من آنچه را که تو می دانی می دانستند دیگر هیچگاه دو نفر از آنها هم با هم اختلاف پیدا نمی کردند». مفضل در پاسخ عرض کرد:«ای فرزند رسول خدا! گمان می کنم شما من را در جایگاهی بالاتر از جایگاه خودم قرار داده اید». امام علیه السلام فرمودند: «بلکه من تو را در جایگاهی قرار دادم که خداوند متعال قرار داده است».
مفضل چرا امین امام شد؟
این دانشمند فرزانه، چنانکه نزد پیشوای ششم مورد اعتماد بود، نزد فرزندش امام کاظم (علیه السلام) نیز مورد عنایت قرار گرفت و حضرت از وی به عنوان انیس و همدم خویش یاد می کرد. هشام ابن احمر می گوید: روزی اموالی را خدمت پیشوای هفتم بردم. حضرت فرمود: آنها را به مفضل بن عمر تحویل ده. من به خانه مفضل رفتم و در مقابل منزل وی، بارها را پیاده کردم. موسی بن بکر نیز می گوید: خدمت ابی الحسن امام موسی کاظم (علیه السلام) بودم و کارهای آن بزرگوار را انجام می دادم. هرگز ندیدم، جز مفضل، کسی چیزی خدمت امام (علیه السلام) بفرستد. هر کس چیزی برای امام (علیه السلام) می آورد، حضرت می فرمود: آنها را به مفضل بن عمر بسپار.
نتیجه آنکه روزگار برخی از افراد به گونه ای است که نام نیکشان در تاریخ ثبت و ضبط می شود و این گونه انیس و یاور و امین امام می شوند اما برخی دیگر باوجود آنکه با اعتماد امام روبرو می شوند اما خویش را فروخته و اقدام به کاری می کنند که آخرت خویش را تباه می سازند. بر این اساس خواهیم دانست حتی نزدیکان امام نیز کاملا در دچار بحران خواهند شد و اگر تحت سرپرستی امام زمان خویش نباشند،راه را گم خواهند کرد.
منابع:
1. پایگاه اطلاع رسانی حوزه
2. دانشنامه حوزه
فرآوری: محمد باعزم
منبع : پایگاه شیعه شناسی