یلدا کمالی‌نیا
جنین انسان، پس از گذشت 20 هفته از تشکیل نطفه مى‌تواند صداهاى خارج و موسیقى را بشنود. تحقیقات به عمل آمده نشان مى‌دهد جنین مى‌تواند آنچه را در رحم مادرش می‌شنود، 12 ماه پس از تولد به خاطر آورد و در برابر آن واکنش نشان دهد.
دکتر الکساندر لامونت در سخنرانى خود درباره روانشناسى موسیقى در دانشگاه کله (Keele) مى‌گوید: همیشه فکر مى‌کردم رحم مادر جاى بسیار شلوغ و پرتلاطمى است؛ اما برعکس محیطى بسیار بسیار ساکت است. بنابراین کودک باید قادر به شنیدن و احساس کردن صداى خارج از رحم باشد!! البته منظور از شنیدن، واکنش و تأثیرى است که صداها و فرکانس بر روى جنین مى‌گذارد.
چه نوع موسیقى براى کودکان بهتر است؟
دکتر لامونت مى‌گوید: از هر نوع موسیقى که خودتان دوست دارید، مى‌توانید براى جنین و یا کودک خود نیز استفاده کنید؛ ولى بهتر است آرامش‌بخش باشد. لازم به ذکر است، فرکانس هاى بم و باس بهتر مى‌توانند در مایع درون رحم به حرکت درآیند و براى جنین قابل شنیدن باشند.
موسیقى چه تأثیرى بر جنین مى‌گذارد؟
در آزمایش‌هاى انجام‌شده روى یک خواننده اپرا به نام کاترین سنگلتن مشخص شد اپرا ضربان قلب کودک را تغییر مى‌دهد و این امر زمانى که تنالیته وریتم موسیقى عوض مى‌شود، کاملاً محسوس است. لذا استفاده از موسیقى‌هاى کلاسیک، به خصوص موسیقى موتزارت، تأثیر به سزایى بر کودک و جنین دارد.
یک خواننده پاپ اعتقاد دارد موسیقى را که درزمان باردارى همسرش براى پسرشان اجرا کرده، ماه‌ها بعد از زایمان بر فرزندشان تأثیرگذاشته است. او مى‌گوید: قبل از آنکه پسرمان متولد شود، بارها از یک موسیقى مشخص استفاده کردم. بعدها زمانى که کودک‌مان چهار ماهه شد، وقتى که گریه مى‌کرد، با شنیدن این آهنگ لبخند مى‌زد و ساکت مى‌شد!
دکتر لامونت عقیده دارد، اگر درسه ماه آخر باردارى از یک موسیقى مشخص (ترجیحاً کلاسیک) براى جنین استفاده شود، او دریک سالگى با شنیدن آن واکنش نشان مى‌دهد وموسیقى را درک مى‌کند. به عقیده کاترین سنگلتن تأثیر موسیقى که کودک دررحم مادر خود بارها گوش مى‌دهد، حتى بیش از دوازده ماه است.
او مى‌گوید: در ماه پنجم باردارى خود در حال اجراى قطعه موسیقى‌اى بودم و فرزندم در تمام مدت این قطعه را مى‌شنیده است. هنگامى که کودکم پنج سال داشت، بار دیگر این قطعه را اجرا کردم و او به مدت سه ساعت بدون آنکه کوچک‌ترین حرکتى کند یا خسته شود، به این اجرا گوش مى‌داد.
موسیقى حتى پس از تولد کودک و به‌خصوص تا قبل از سن هفت سالگى نیز تأثیر بسیار زیادى در پرورش هوش و حافظه کودکان دارد. در سال 1993 دو فیزیکدان متخصص در امر پرورش و حافظه به نام‌هاى گوردون شاو و فرانسیس رایچر، 10 دقیقه موتزارت را براى گروهى از دانشجویان دانشگاه کالیفرنیا اجرا کردند و نتیجه، افزایش موقتى حافظه آنها بود.
در رابطه با این تأثیر باید بگوییم والدین آمریکایى براین باورند که براى افزایش هوش و حافظه فرزندان از موسیقى‌هاى کلاسیک استفاده شود. در سال 1998 در ایالت جورجیاى آمریکا دولتمردى به نام زل‌میلر برای جمع‌آورى یک CD از آثار کلاسیک تحت عنوان «حافظه فرزندان خود را با موسیقى بسازید» سرمایه‌گذارى کرد و به کلیه نومادرانى که در بیمارستان‌ها در انتظار زایمان بودند و یا فارغ شده بودند، یک نسخه از این CD هدیه داد.
برخى از مردم بر این عقیده‌اند که تنها گوش دادن به موسیقى تأثیرى روى کودکان ندارد، بلکه باید ساز مشخصى را آموخت. یک مادر انگلیسى صاحب دو فرزند دختر مى‌گوید: پدر من در آمریکا تحصیل کرده و کتاب‌هاى زیادى درباره روانشناسى کودکان خوانده است، او همیشه مى‌گفت: به موسیقى گوش کنید، ولى بیشتر به موسیقى کلاسیک و از همه بیشتر به موسیقى موتزارت؛ چه براى فرزندان‌تان، چه براى خودتان و چه براى جنین!
دلیل تأکید بر موسیقى موتزارت، به خصوص براى جنین، این است که ریتم این موسیقى 60 بار در یک دقیقه است که ضربان قلب کودک نیز با این ریتم برابرى مى‌کند و بسیار شبیه و همگون است؛ به همین دلیل موسیقى موتزارت تأثیر بسیار زیادى برجنین و کودک مى‌گذارد.
همان‌طور که قبلاً هم گفته شد، موسیقى کلاسیک در روحیه کودک و جنین تأثیر مثبت بیشترى دارد تا یک موسیقى پرتلاطم و خشن. اگر چه انواع مختلف موسیقى بر روى کودکان تأثیر خاص خود را مى‌گذارد، در مورد ریتم موسیقى باید بگوییم که ما مى‌توانیم از برخى موسیقى‌هاى راک یا پاپ و یا جاز که با ریتم کلاسیک همگام باشند نیز استفاده کنیم.
مطالعه‌اى که دکتر رایچر و همکارانش در آمریکا انجام دادند، نشان داد درس‌هاى موسیقى و ارتباط دادن آنها با سازهاى گوناگون تأثیر بسزایى بر هوش کودکان خواهد گذاشت.
