یک پدیده قدیمی دوباره جان گرفته است . پدیده ای که از آن به عنوان سیاست کف خیابانی یاد می کنند. دو نمونه واضح در بروز مجدد این پدیده در شعارهای تند و رفتار ناش ایاست با علی اکبر صالحی در راهپیمایی روز قدس و تجمع مقابل دفتر علی لاریجانی در قم دیده شده است. در این نوع از سیاست ورزی مخالفانی که با موضوعی مخالف هستند ولی به دلیل در اقلیت بودن نمی توانند از طریق قانونی به خواسته خود برسند با رفتارهای خیابانی خلاف عرف و دموکراسی تلاش می کنند طرف مقابل را که در اکثریت است با فشار مجبور به پذیرش خواسته خود کنند. عواقب این رویکرد را با سیدمصطفی هاشمی طبا به گفتگو نشستیم.
مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید.
*****
روز قدس یکسری هجمه های کلامی به علی اکبر صالحی انجام گرفت که اخبار این روز را در رسانه های خارجی تحت تأثیر قرار داد، دیروز نیز در مجلس شورای یکسری از نمایندگان طومارهایی را به دست گرفتند و در حالیکه آقای لاریجانی می گفت باید با بحث منطقی طرح دیدگاه کنند اما در نهایت توانستند با پروپگاندا مانع تصویب لایحه الحاق ایران به کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم شوند و بررسی این لایحه تا دو ماه به حالت تعلیق درآمد. البته قبل از آن عده ای به مقابل دفتر آقای لاریجانی در قم رفتند و تلاش کردند او را وادار به عقب نشینی در مورد این موضوع کنند. به نظر شما اگر این روال نهادینه شود که اقلیتی دائم بخواهند با سیاست های خیابانی و طومارنویسی حرف خود را به پیش ببرند چه آسیبی متوجه کشور می شود؟
من درباره این موضوع تصمیم گیر نیستم و نظرم نیز جایی از اعراب ندارد. مسئولان اصلی کشور باید نظر دهند و تصمیم بگیرند که چه باید کرد و کشور به چه سمتی حرکت کند. به قول معروف صلاح مملکت خویش را خسروان دانند.
اگر به جای احترام به نظر اکثریت، سیاست کف خیابانی باب شود، آیا این اتفاق با ماهیت دموکراتیک نظام جمهوری اسلامی ایران همخوان است؟
من که موافق این روش ها نیستم ولی مسئولان مملکت باید چاره کنند. اگر دوست دارند در مملکت آنارشیسم باشد بحث دیگری است اما اگر دوست ندارند باید با این مسائل برخورد کنند.
برخورد با گروهی که سعی می کنند به شیوه کف خیابانی اراده خود را به اکثریت تحمیل کنند، آیا مصداق ممانعت از آزادی بیان است؟
تا تفسیر از آزادی بیان چه باشد؟ برای بعضی ها آزادی بیان است اما عین همان برای بقیه آزادی بیان نیست. دیگر این تشخیصش با مسئولان اصلی کشور است. بالاخره قوه قضائیه پیش خدا و مردم مسئول است تا آنها باید تصمیم بگیرند.
یک بخش نخبگانی هم در جامعه داریم، آیا نخبگان در مقابل اقدامات کف خیابانی که می خواهد اراده اش را به زور بر نظر اکثریت تحمیل کند، باید بترسد و چیزی نگوید یا آنکه به میدان بیاید؟
همه باید مطابق قانون عمل کنند. حالا برخی قانونی تر و برخی موجه ترند بحث دیگری است اما این روش خوبی نیست و مسئولان کشور باید بدانند که همه ضرر می کنند.
اگر بخواهد پیشبرد اراده با سیاست کف خیابانی دنبال شود این به ضرر کشور و جامعه خواهد بود؟
به ضرر کل جامعه و حتی به ضرر کسانی می شود که از این گروه ها حمایت می کنند.
سال گذشته در روز قدس شاهد این رفتارهای بداخلاقی نسبت به رئیس جمهور بودیم، امسال درباره آقای صالحی اتفاق افتاد. حتی آقای لاریجانی رئیس مجلس نیز در روز 22 بهمن چنین صحنه هایی را تجربه کرد، آیا از سیاست کف خیابانی جواب داده که عده ای همین روش را ادامه می دهند و می خواهند کار خود را جلو ببرند؟
بالاخره بعضی دارند این طور عمل می کنند و گاهی نیز حرف خود را پیش می برند. مسئولان مملکت باید تصمیم بگیرند که می خواهند وضع این طور باشد یا نباشد. بالاخره جنبه های قانونی همه اینها قابل تأمل است.
یعنی اگر اراده باشد جمع کردن این رفتارهای کف خیابانی قابل جمع کردن است؟
بله، همان کسانی که پهن می کنند می توانند جمعش کنند، یعنی همچین آدم های ناشناسی نیستند که چنین کاری می کنند.
214214