ماهان شبکه ایرانیان

کوچ اجباری مردم سیستان و بلوچستان با اوج گیری خشکسالی

نگرانی از فاجعه انسانی در زابل

زندگی مردم استان سیستان‌وبلوچستان به زندگی رود هیرمند وابسته است و خشک‌شدن این رودخانه و تالاب هامون که عامل حیات مردم استان است، به‌تدریج باعث حذف هویت منطقه می‌شود.

زندگی مردم استان سیستان‌وبلوچستان به زندگی رود هیرمند وابسته است و خشک‌شدن این رودخانه و تالاب هامون که عامل حیات مردم استان است، به‌تدریج باعث حذف هویت منطقه می‌شود.

به گزارش ، روزنامه همشهری نوشت: زابل در گذشته‌ای نه‌چندان دور به خاطر جریان‌داشتن آب در هیرمند، از نظر عمران و آبادانی وضعیت خوبی داشت و کشاورزی و دامداری در این منطقه پررونق بود اما خشکسالی‌هایی که پدید آمد و عدم‌مدیریت منابع آب در هیرمند و هامون و از سوی دیگر کارشکنی‌های دولت افغانستان و ندادن حقابه ایران از هیرمند، باعث شد که هیرمند و هامون به‌تدریج خشک شوند و کشاورزی و دامداری نیز در این منطقه رو به زوال بگذارد؛ مسئله‌ای که کوچ مردم و خالی از سکنه شدن تدریجی زابل و شهرهای اطراف آن را در پی دارد.


حبیب‌الله دهمرده ـ نماینده کنونی مردم زابل در مجلس‌ـ که چند سالی نیز استاندار سیستان‌وبلوچستان بوده با بیان اینکه تا 2دهه گذشته زابل از نظر عمران و آبادانی مشکلات زیادی نداشت به همشهری می‌گوید: «تا 2دهه پیش در رودخانه هیرمند و دریاچه هامون آب جریان داشت؛ زندگی مردم زابل هم بر کشاورزی و دامپروری استوار بود. تنها منبع تامین آب در منطقه سیستان در استان سیستان‌وبلوچستان با وجود بارندگی حداکثر 70میلی‌متری، همین رودخانه بود و بر همین اساس آبیاری غرقابی بر اساس دبی آب هیرمند، منشأ کشاورزی مردم بوده است».

دهمرده با توضیح اینکه منشأ اصلی هیرمند در افغانستان در سال50 دچار خشکسالی شد و رودخانه نیز به همین علت خشک شد، می‌افزاید:‌ «دولت وقت در آن زمان با افغان‌ها قراردادی تنظیم کرد که بر اساس آن سالانه حقابه‌ای 820میلیون مترمکعبی به ایران برسد. تا چند سال بعد از امضای این قرارداد، وضعیت آب در استان خوب بود اما افغان‌ها با وجود همیشگی‌بودن قرارداد، به تعهدات خود در زمینه حقابه ایران عمل نکردند. در 2دهه اخیر، هرگاه که بارندگی خوب باشد در 2ماه فروردین و اردیبهشت، آب در هیرمند جریان پیدا می‌کند اما در بقیه ایام سال که رودخانه خشک است افغان‌ها حقابه ایران را نمی‌دهند».

امسال هیرمند و دولت افغانستان بیش از سال‌های گذشته با استان سیستان‌وبلوچستان بی‌مهری کرده‌اند و آورده آب آن حدود 2درصد سال زراعی گذشته بوده است. دهمرده با اشاره به این موضوع، توضیح می‌دهد: «در آغاز سال که زمان کشت و زرع است مردم به امید آب کشت کردند اما آب در هیرمند جاری نشد و همان کشت محدود کشاورزان هم از بین رفت. از ‌آنجا که این محصولات به دلیل کم‌آبی، آبیاری نشده بودند برای مصرف حیوانات هم مناسب نبودند. الان مردم زابل در شرایطی هستند که یا باید کوچ کنند یا همان‌جا بمانند و بمیرند».


دهمرده با ابراز تاسف از اینکه در زابل، فاجعه‌ای انسانی در حال روی‌دادن است می‌گوید: «امروز در زابل بیش از 100هزار هکتار زمین که پیش از این زیر کشت علوفه‌ می‌رفتند دیگر قابل استفاده نیستند. دام‌ها در حال ازبین‌رفتن هستند و با ازبین‌رفتن آنها همه‌‌چیز از دست می‌رود».

وی درخصوص امکان انتقال آب از استان‌های دیگر به سیستان‌وبلوچستان معتقد است:‌ «استان‌های اطراف‌مان وضعیت بهتری نسبت به ما ندارند. خراسان جنوبی، ‌کرمان و بم هم وضعیت نامناسبی دارند و آبی ندارند که به استان سیستان‌وبلوچستان بدهند. یکی از گزینه‌هایی که می‌شود برای آن برنامه‌ریزی کرد، انتقال آب از دریاست. زمانی که استاندار سیستان‌وبلوچستان بودم، آب شیرین‌کن چابهار را راه‌اندازی کردم و زمانی هم که به کرمان رفتم استارت انتقال آب از دریا به کرمان را با ظرفیت 400میلیون مترمکعب در سال زدم. الان در یزد همین کار در حال انجام است. ما می‌توانیم در دریای عمان آب‌شیرین‌کن راه بیندازیم و آب شرب زاهدان و زابل را تامین کنیم».

دهمرده با اشاره به موضوع تبخیر آب در استان سیستان‌وبلوچستان می‌گوید: «الان 3چاه که ذخیره‌گاه آب است در استان وجود دارد که در سال 300میلیون مترمکعب تبخیر دارد اما قدمی برای جلوگیری از تبخیر آن برداشته نشده است. با وجود این نباید دست روی دست بگذاریم. می‌توانیم مهم‌ترین مسئله استان را که همان آب است حل کنیم. به اعتقاد کارشناسان نخستین گام این است که حقابه واقعی را از افغانستان بگیریم و دومین قدم، انتقال آب از دریا خواهد بود و در نهایت باید از تبخیر و رسوب‌گذاری چاه‌ها جلوگیری کنیم».

نماینده مردم زابل در مجلس با بیان اینکه تاکنون 2قانون درخصوص رودخانه هیرمند به تصویب رسیده است می‌افزاید: «در برنامه ششم توسعه و در بودجه96 دولت موظف شده است که در خصوص تثبیت، استمرار و افزایش حقابه ایران از هیرمند، گام‌های مؤثری بردارد و موضوع را به صورت جدی و از طریق دیپلماسی قوی پیگیری کند. این 2قانون به‌سادگی مصوب شده ولی تاکنون قدمی در ارتباط با اجرای آن برداشته نشده است؛ به همین دلیل ده‌ها بار جلسه برگزار کردیم اما چون در کمیسیون از پاسخ‌های وزیر امور خارجه در این باره قانع نشدیم مسئله به صحن مجلس ارجاع داده شد تا آقای ظریف در این باره در صحن مجلس پاسخگو باشند».

دهمرده در خصوص راهکارهای رفع این بحران نیز می‌گوید: «من بومی این منطقه‌ام و با مسائل و مشکلات آن آشنا هستم. 3راهکار برای رفع بحران در زابل پیش‌بینی کرده‌ام: ما می‌توانیم به افغانستان، گاز، برق و از طریق ترانزیت، کالا صادر کنیم. باید راه‌آهن چابهار را به میرک زابل وصل کنیم. تجار افغان و هند از قدیم دنبال این هستند که این راه باز شود. در داخل ایران هم می‌توانیم با احداث نیروگاه، به افغان‌ها گاز بفروشیم و بعد در ازای آن علاوه بر یک میلیارد مترمکعب حقابه که سهم کشورمان است از افغان‌ها آب بخریم؛ در این صورت هر زمان افغانستان حقابه کشورمان را نداد می‌توانیم شیر گاز را ببندیم. این راهکارها را همه قبول دارند. این مسئله را با آقای ظریف ـ وزیر امور خارجه ـ هم در میان گذاشتیم و ایشان هم آن را تایید کرد اما برای انجام کار، امروز و فردا می‌کنند و مشخص نیست علت تعلل در اجرای این پروژه‌ها چیست».

این نماینده مجلس در این باره اضافه می‌کند: «دولت باید امید به زندگی را در مردم استان سیستان‌وبلوچستان و شهر زابل زنده کند و حداقل کاری که در این باره می‌شود انجام داد این است که رئیس‌جمهور یک هیأت به استان بفرستد و مردم ببینند که حکومت نسبت به آنها بی‌تفاوت نیست. جهادکشاورزی باید برآورد کند و خسارت مردم را در زمان خشکسالی پرداخت کند. می‌توان مقداری علوفه برای زنده‌نگه‌داشتن و تلف‌نشدن دام‌های مردم به استان تزریق کرد و برای آبرسانی به مردم نیز باید تانکرهای آبرسانی تدارک دیده شود. وزیر کشور هم می‌تواند برای رسیدگی به وضعیت غذایی مردم، مقداری آرد بین آنها توزیع کند و بسته‌های خدماتی هلال‌احمر بین مردم توزیع شود تا مانع از کوچ‌ آنها و ازبین‌رفتن دام‌هایشان شود. این اقدامات در همه‌جای دنیا مرسوم است».

دهمرده با اشاره به وضعیت تجاری منطقه نیز یادآوری می‌کند: «اگر معبرهای مرزی که به‌ صورت نیم‌بند باز شده‌اند به طور کامل باز شوند مردم می‌توانند تجارت را از سر بگیرند. بخش‌های دلبر، شاهگل و تخته‌بلد می‌توانند با بازشدن کامل، محل درآمدی برای تعدادی از مردم باشند. همچنین می‌توان در این مرزها برای ترخیص کالا تخفیف 20درصدی در نظر گرفت تا مردم محلی هم بتوانند منتفع شوند؛ البته درآمد بازارچه مرزی نباید به ‌حساب خزانه برود و باید برای عمران و آبادانی خود بازارچه‌ها مصرف شود».

وی با بیان اینکه دیوارهای مرزی هم باید یا تخریب یا ساماندهی شوند می‌گوید: «این دیوارها به غلط احداث شده‌اند و زمین‌های کشاورزی مردم پشت دیوارها مانده و کشاورزان حق ورود به زمین‌هایشان را ندارند. با احداث این دیوارهای مرزی که هم مسئولان کشورمان و هم افغانستان آن را به‌عنوان مرز می‌شناسند هزاران هکتار از زمین‌های مرغوب کشاورزی‌مان را تحویل افغانستان داده‌ایم. در بعضی جاها این دیوار تا 3کیلومتر از مرز عقب‌تر آمده است».

دهمرده می‌افزاید: «باید راه‌هایی در دیوار باز شود تا مردم بتوانند به زمین‌هایشان دسترسی داشته باشند و رود هیرمند همانند گذشته مرز مشترک ما و افغانستان باشد نه اینکه با محاسبات غلط، مرز را عقب‌تر بیاوریم. این اقدام را می‌توان با حفظ حریم امنیتی انجام داد».

وی تاکید می‌کند: «باید طرح آمایش سرزمین به‌صورت واقعی، تعریف و مطابق با ظرفیت و استعدادهای سیستان‌وبلوچستان برنامه‌ریزی شود اما به این مسئله تاکنون توجهی نشده است. الان باید مشخص شود که حکومت قرار است چه سیاست‌هایی در سیستان‌وبلوچستان داشته باشد. حکومت باید تکلیف مردم این سرزمین را مشخص کند. اگر قرار نیست کاری برای این منطقه انجام شود به‌صراحت اعلام کنند که تکلیف همه معلوم شود و مردم اگر می‌خواهند، از منطقه کوچ کنند و به جاهای دیگر بروند. با توجه به خشکسالی‌ها و شرایط منطقه نخستین اقدام باید ایجاد اشتغال باشد تا جلوی کوچ مردم گرفته شود. برای ایجاد اشتغال باید روی ظرفیت‌های واقعی سرمایه‌گذاری شود. کشاورزی، دامپروری، گردشگری، وضعیت مرز و تجارت و نیز صنعت و خدمات در منطقه باید مورد توجه قرار بگیرد.

به گفته دهمرده در صنایع وابسته به کشاورزی باید کارخانه‌هایی از جنس صنایع تبدیلی برای بازار مصرف افغانستان و پاکستان ایجاد کنیم. این استان در حوزه گردشگری هم ظرفیت بالا و منحصربه‌فردی دارد اما به ‌دلیل اینکه زیرساخت‌ها فراهم نشده و جاده، اقامتگاه، هتل و فرودگاه وجود ندارد نمی‌توان از این ظرفیت استفاده کرد. در مرزها و حوزه تجارت هم مشکلات زیادی داریم. مرز سیستان‌وبلوچستان یکی از مرزهایی است که بیشترین صادرات را از آنجا داریم و کشورهای همسایه مشتری تمام محصولات ما هستند. ما می‌توانیم این منطقه را با راه‌آهن و جاده توانمند کنیم. احداث منطقه آزاد تجاری مشترک با افغانستان هم موضوع دیگری است که می‌توان روی آن سرمایه‌گذاری کرد.

وی با انتقاد از بی‌توجهی به راه‌اندازی صنایع در منطقه نیز گفت: «آیا عدالت اجتماعی ایجاب نمی‌کند که در این اوضاع و احوال منطقه سیستان و کل استان سیستان‌وبلوچستان چند کارخانه بزرگ و بنگاه اقتصادی ایجاد شود؟ در این منطقه بازار افغانستان و پاکستان ظرفیت‌های بالایی دارد و کارگر ارزان‌قیمت فراوان است؛ پس چرا کاری انجام نمی‌شود؟ باید دست فعال اقتصادی و بخش خصوصی را که حاضر شده با این شرایط در استان سیستان‌وبلوچستان کار کند بوسید نه اینکه چوب لای چرخ‌اش گذاشت»!


100درصد گستره استان سیستان‌وبلوچستان درگیر خشکسالی است

نزدیک به 17سال است که با اوج‌گیری خشکسالی، کوچ اجباری، مسیر زندگی خیلی از مردم منطقه سیستان در استان سیستان‌وبلوچستان را تغییر داده است. کشاورزان و دامداران و صیادان بسیاری که بدون آب، زندگی دیگر برایشان معنایی نداشته، رفته‌اند. اما این مهاجران، سرنوشت یکسانی نداشته‌اند. ساکنان زمینی که روزگاری انبار غله ایران بود یا توان مالی این را داشتند که در جایی دیگر دوباره کشاورز و دامدار و صیاد شوند یا نداشتند و کارگران زمین‌های استان‌های مجاور شدند.

روند مهاجرت‌ها در سیستان همچنان ادامه دارد و مرکز آمار ایران اعلام کرده است که در فاصله سال‌های ١٣٨٥ تا ١٣٩٠ بیش از 9هزارنفر از مرزنشینان شمال استان سیستان‌وبلوچستان به استان‌های دیگر مهاجرت کرده‌اند و از آغاز دوران طولانی‌مدت خشکسالی (1379)، بیش از ٧٠هزار بهره‌بردار بخش کشاورزی و 3هزار صیاد ساکن در تالاب هامون، بیکار شده‌اند. به گفته حبیب‌الله دهمرده ـ نماینده زابل در مجلس ـ در 2دهه اخیر 25 تا 30درصد جمعیت منطقه سیستان در استان سیستان‌وبلوچستان مهاجرت کرده‌اند. مهاجرت گسترده نه‌تنها روستاها را خالی از سکنه کرده است بلکه مردم می‌گویند قیمت مسکن در زابل در این چند سال کاهش چشمگیری یافته و افرادی هستند که مدت‌هاست منازل مسکونی و ملک‌‌های تجاری خود را برای فروش گذاشته‌اند و همچنان موفق به فروش آن نشده‌اند.

رئیس گروه تحقیقات هواشناسی کاربردی اداره کل هواشناسی استان سیستان‌وبلوچستان اواخر فروردین‌ماه در گفت‌وگو با ایرنا گفت: «100درصد گستره این استان سال گذشته(1396) دچار خشکسالی در درجات متوسط، شدید و بسیار شدید بود. خشکسالی این مدت در 55درصد از گستره سیستان‌وبلوچستان شدید، 34درصد بسیار شدید و 11درصد، متوسط گزارش شده است».

وی با اشاره به بارندگی‌های استان سیستان‌وبلوچستان در سال زراعی 97ـ96 گفت: «از یکم مهرماه سال گذشته تا 21فروردین امسال، میزان بارش‌های این استان تقریبا 20میلی‌متر اعلام شده که نسبت به دوره مشابه سال گذشته 76درصد و نسبت به دوره بلندمدت خود 78درصد دچار کاهش بارندگی بوده است». ریگی افزود: «سیستان‌وبلوچستان در این مدت 17درصد بارندگی خود را دریافت کرده و دچار 83درصد کمبود بارش است. با توجه به اینکه سیستان‌وبلوچستان بیشتر بارش‌های خود را در فصل زمستان دریافت می‌کند احتمال جبران این کمبود بارش در ادامه سال آبی، بعید است».

به گفته او خشکی تالاب بین‌المللی هامون در شمال سیستان‌وبلوچستان و جازموریان در جنوب غرب استان، قطع آب رودخانه هیرمند، کاهش سفره‌‌‌های آب زیرزمینی، کمبود نزولات آسمانی، گرمای زیاد و تبخیر بیش از حد نرمال کشور، این استان را با مشکلات زیادی در زمینه تأمین آب آشامیدنی و کشاورزی روبه‌رو کرده است.


3راهکار برای رفع بحران در زابل پیش‌بینی کرده‌ام ما می‌توانیم به افغانستان، گاز، برق و از طریق ترانزیت کالا صادر کنیم. باید راه‌آهن چابهار را به میرک زابل وصل کنیم. تجار افغان و هند از قدیم دنبال این هستند که این راه باز شود. در داخل ایران هم می‌توانیم با احداث نیروگاه، به افغان‌ها گاز بفروشیم و بعد در ازای آن علاوه بر یک میلیارد مترمکعب حقابه که سهم کشورمان است از افغان‌ها آب بخریم؛ در این صورت هر زمان افغانستان حقابه کشورمان را نداد می‌توانیم شیر گاز را ببندیم.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان