روزنامه خراسان: نهضت ملی شدن صنعت نفت، یکی از نقاط عطف در تاریخ معاصر ایران است. با این حال، در شرح وقایع روی داده در این نهضت، معمولاً اتفاقات و فعالیتهای پیش از مطرح شدن قانون ملی شدن صنعت نفت، نادیده گرفته میشود.
واقعیت آن است که اگر مبارزات و پایمردیهای تنی چند از رجال وطندوست نبود، اصولاً دکتر مصدق مجالی برای طرح موضوع ملی شدن صنعت نفت پیدا نمیکرد. در تیرماه سال 1328، زمانی که «عباسقلی گلشائیان» لایحه الحاقی واگذاری مجدد امتیاز نفت ایران به انگلیس را، برای مدت 30 سال دیگر، به مجلس شورای ملی آورد، لابی دربار، با هدایت «عبدالحسین هژیر»، وزیر دربار، درصدد بود از تمام قدرت خود برای تصویب لایحه استفاده کند. اگر این لایحه به تصویب میرسید، ملی شدن صنعت نفت ایران، به رؤیایی کاملاً دور از دسترس تبدیل میشد. در این میان، تعدادی از نمایندگان مجلس شورای ملی که به عنوان «نمایندگان اقلیت» شناخته میشدند، تصمیم گرفتند تصویب لایحه را آنقدر به تأخیر بیندازند که دوره مجلس پانزدهم به پایان برسد. انجام این کار، با توجه به فعالیت لابی دربار، بسیار مشکل بود، اما اقلیت عزم خود را برای انجام این کار جزم کرد؛ چگونه؟
با ایراد نطقهای طولانی و خستهکننده! طبق مقررات مجلس، در جریان تصویب برخی لوایح، مانند لایحه الحاقی واگذاری امتیاز نفت، برای نطق نمایندگان مخالفان، محدودیت زمانی پیشبینی نشده بود. با توجه به این مسئله، نطقهای طولانی «حسین مکی»، از نمایندگان اقلیت، در رد لایحه آغاز شد و تا 5 مرداد 1328، به صورت متناوب ادامه پیدا کرد. اما نمایندگان اقلیت این آمادگی را داشتند که برای جلوگیری از تصویب لایحه، پا را فراتر از نطقهای طولانی بگذارند. «حسین مکی» در کتاب «نفت و نطق مکی» مینویسد:«من و حائریزاده و دکتر بقایی، از ترس اینکه مبادا عده برای رأی کافی شود، نقشه خطرناکی طرح کردیم.
[قرار شد] حائری زاده در اتاقک کوچک جنب پارلمان که تمام سیمهای برق در آن متمرکز بود، به کمک دستمال و لباسش، سیم ها را پاره و برق را قطع کند. بقایی مأمور بود که پشت گلشائیان بنشیند و به محض قطع برق، پرونده قطور مقابل او را برباید و با آن محکم به سر گلشائیان بکوبد. قرار بود من هم به سرعت از پشت تریبون پایین بیایم و به طرف ساعد مراغهای بروم و با چند مشت محکم، جزای خیانتش را بدهم.دو سه نفری هم قرار بود سیمهای تلفن را قطع کنند و خلاصه، همه چیز را به هم بریزیم.»
اما کار به این مرحله نرسید. «حسین مکی» نطق طولانی و چند ساعته خود را ساعت 30 دقیقه بامداد روز 5 مرداد 1328 تمام کرد و به این ترتیب، دوره مجلس پانزدهم به پایان رسید و تصویب لایحه الحاقی به مجلس شانزدهم موکول شد، اتفاقی که هیچگاه رخ نداد.