به گزارش خبرنگار گروه حقوقی و قضایی خبرگزاری میزان، در آیین دادرسی کیفری ممکن است مواردی پیش بیاید که دعوای کیفری شما را برای همیشه از پروسه رسیدگی خارج نماید و دیگر امکان رسیدگی به آن دعوا وجود نداشته باشد. این موارد عام هستند. اما ما این موارد را ذیل جرم سرقت بررسی میکنیم.
گذشتن شاکی در جرایم قابل گذشت
باید بدانیم که معمولا جرمی که اتفاق میافتد و از آن شکایت میشود قابل گذشت نیست مگر مواردی که قانونگذار به طور صریح بیان نماید که جرم قابل گذشت است؛ بنابراین وقتی در قانون دیدید که مشخص نشده جرمی قابل گذشت است یا خیر، باید جرم را غیرقابلگذشت دانست، مگر مواردی که حقالناس و از نظر شرعی قابل گذشت باشد.
چند مورد از جرایمی که قابل گذشت هستند عبارتند از: تهدید کردن، توهین به افراد، سوزاندن اشیای منقول (ماشین، وسایل خانه و ..)، خراب نمودن باغ و محصول دیگری، تهمت زدن، نشر اکاذیب و …؛ بنابراین جرمی مثل سرقت غیرقابلگذشت است.
باید بدانیم که از جمله آثار گذشت در جرایم قابلگذشت اینست که باعث پایان یافتن رسیدگی و در جرایم غیرقابلگذشت باعث تخفیف میشود.
در جرایمی که مجازات آنها قصاص است، کسی که صاحب حق قصاص است در هر مرحلهای از مراحل تعقیب، رسیدگی و یا اجرای حکم میتواند به صورت مجانی و یا با صلح کردن در برابر حق و یا مال گذشت نماید. مثلا صاحب حق میگوید در قبال فلان مبلغ از حق قصاص خودم گذشت میکنم که این مبلغ میتواند کمتر از دیه و یا بیش از آن باشد.
یکسری جرایم هستند که دقیقا مجازات آنها مشخص شده و برای جرایم خاصی است که به آنها جرم حدّی میگویند. این جرایم قابل گذشت نمیباشند مگر در مورد توهین (نسبت دادن جرایم ناموسی) و سرقت.
گذشت در جرایمی که قابل گذشت هستند باید ویژگیهایی داشته باشند. این ویژگیها عبارتند از: گذشت باید قطعی باشد و نباید با شرط و شروط همراه باشد. یک نکته مهم اینکه اگر شما از جرمی گذشت کردید نمیتوانید دوباره از گذشتتان برگردید و مجازات متهم را بخواهید. اگر در جرمی که اتفاق افتاده چندین زیاندیده وجود داشته باشد، گذشت همه آنها نیاز است و نمیشود که یک نفر به جای بقیه تصمیم بگیرد. اگر زیاندیده از جرمی فوت کرده باشد و وراث او باقی مانده باشند، با گذشت همه وراث تعقیب جرم، رسیدگی و اجرای مجازات متوقف میشود.
فوت متهم و یا محکوم
این مساله واضح است که باید هر کسی خودش مجازات جرم خود را تحمل کند و نمیتوان خویشاوندان و یا نزدیکان وی را به تحمل مجازات جرم دیگری وادار کرد! اصلا خلاف عدالت و انصاف است که کسی را فقط به خاطر خویشاوندی به تحمل مجازات دیگری وادار کنیم؛ بنابراین با فوت محکوم همه مجازاتها حتی جزای نقدی منتفی میشود و دیه باید پرداخت شود و این حق از بین نمیرود. همچنین ردّ مال، ضبط و مصادره اموال نیز اجراشدنی هستند؛ بنابراین در سرقت حتی اگر سارق فوت کند، باید مال فرد به او رد شود.
عفو
عفو و بخشش هم یکی از همان مواردی است که باعث میشود تعقیب برای همیشه متوقف شود. عفو به دو دسته تقسیم میشود که یکی عفو عام است و دیگری عفو خاص که همان عفو خصوصی، بخشودگی و یا عفو رهبری است. عفو عام که بعد از بحرانهای اجتماعی، سیاسی و انقلابها صورت میگیرد، به موجب قانون است. البته در این مورد هم باید بدانیم که دیه و خسارت زیاندیده باید پرداخت شود. عفو خصوصی هم که در طول سال در مناسبتهای مذهبی (عید مبعث، عید قربان، غدیر و …) و اعیاد صورت میگیرد و از جانب مقام معظم رهبری است. این نوع عفو، یا تمام مجازات را میبخشد و یا قسمتی از آن را. باید بدانیم عفو خصوصی موجب نمیشود که محکومیت از شناسنامه کیفری فرد به طور کلی پاک شود.
باطل شدن قانون (نسخ)
اگر قانون جزا باطل (نسخ) شود، تعقیب و اجرای مجازات را هم متوقف میکند؛ یعنی دیگر قانونی که از اعتبار افتاده نمیتواند عملی را که در زمان اعتبار آن، جرم بوده الان هم جرم بداند.
مرور زمان تعقیب و رسیدگی
برای تعقیب و رسیدگی به برخی جرایم، مدت زمان معینی توسط قانون مشخص شده است. اگر مدت زمان قانونی سپری شود و به پایان برسد، دیگر نمیتوان آن جرایم را تعقیب نمود.
توبه
توبه در بعضی جرایم باعث میشود که جرم به کلی منتفی شود. با این حال دیه و خسارت زیاندیده باید جبران شود. البته اگر قتلی اتفاق افتاده باشد و قاتل بعد از این جرم توبه کند، باعث متوقفشدن تعقیب و رسیدگی نمیگردد و طرف باید قصاص شود.
اعتبار امر مختوم کیفری
احکام کیفری پس از طیکردن مراحل مختلف تجدیدنظرخواهی، قطعی میشود و طرح کردن مجدد و رسیدگی دوباره در مورد آنها مجوز قانونی ندارد. مثلا اگر جرمی با رسیدگی در دادگاههای کیفری به اثبات نرسیده باشد، شما نمیتوانید مجددا آن پرونده را به جریان بیندازید. اگر قرار باشد هرکس به رایی که علیه او صادر شده اعتراض کند و دوباره رسیدگی به آن را بخواهد، نظم دادگاهها و سیستم قضایی کشور بههم میر یزد؛ بنابراین وقتی رسیدگی به پروندهای تمام میشود رسیدگی مجدد به آن امکانپذیر نیست و اگر دوباره طرح شود، تعقیب موقوف میشود.