ماهان شبکه ایرانیان

بررسی فیلم «دشمن زن»: سینمای بردگی

تا کی قرار است در سینمای ایران شاهد فیلم‌هایی باشیم که با انتخاب موضوعات جدی و برداشتی سطحی از آن، هم موضوع را دستمالی می‌کنند و هم به‌واسطه سطحی‌ای که از خود بروز می‌دهند، موقعیت‌های حساس اجتماعی را در حد بحث‌های خاله‌زنکی و موردپسند افراد سطحی تنزل می‌دهند؟ چرا تکرار فیلم‌های موفق دهه‌های قبلی سینمای ایران، بدون هیچ‌گونه خلاقیت تازه، تماشاگر را خسته و دل‌زده می‌کند و از موضوع منزجر؟ «دشمن زن» اولین فیلم کریم امینی که توسط حسین فرح‌بخش تهیه شده، یکی از پیش‌پاافتاده‌ترین فیلم‌های این سال‌های سینمای ایران درباره تقابل‌های مردانه و زنانه است. فیلمی که ادعای بررسی فانتزی یک موقعیت واقعی و جدی را دارد اما آن‌قدر بد نوشته و ساخته شده که تماشاگر را از فرط غیراستاندارد بودن به خنده می‌اندازد. شاید بهتر باشد که برای بررسی «دشمن زن» و فیلم‌های کمدی رمانتیک سینمای ایران که به جدال مردان علیه زنان پرداخته‌اند، به دو دهه قبل برگردیم و فیلم‌های مهم این ژانر را در این سال‌ها مرور کنیم.اوایل دهه هفتاد، مهدی فخیم زاده تحت تأثیر کمدی رمانتیک کلاسیک و موفق «دنده آدم» ساخته جرج کیوکر، فیلمی با نام «همسر» ساخت که هم به فروش خیلی خوبی رسید و هم منتقدان از آن استقبال کردند. «همسر» داستان زوجی طبقه متوسط با بازی مهدی هاشمی و فاطمه معتمدآریا بود که به دلیل موفقیت شغلی زن در اداره محل کار مشترک بین او و همسرش، حسادت مرد را برمی‌انگیخت و باعث شکل‌گیری بحران درون فیلم می‌شد. چند سال بعد و در اواخر دهه هفتاد، «عینک دودی» بر اساس فیلم‌نامه‌ای از ایرج طهماسب و کارگردانی محمدحسین لطیفی، شبیه به نسخه عامه‌پسندتر فیلم فخیم زاده بود که تقابل مرد و زن را بر اساس سنت ملودرام فارسی پیش می‌برد و از کمدی فقط برای بامزه شدن فیلم استفاده کرده بود. سه سال بعد فریدون جیرانی با «صورتی»، کشمکش بین دو جنس را، تبدیل به مسئله طلاق یک زوج و ورود نفر سوم به رابطه‌شان کرد. فیلم جیرانی که بشدت تحت تأثیر ملودرام‌های آمریکایی و فیلم‌هایی از جنس کریمر علیه کریمر بود، مسئله‌ای مدرن‌تر از خلال رابطه مرد و زن را موردتوجه قرار داده بود و بیراه نیست اگر بگوییم، بهترین فیلم این مدلی سینمای ایران در تمام دوران بوده.
در دهه هشتاد و به دلیل بسته‌ شدن فضای فرهنگی، خیلی فرصتی برای ساخت چنین فیلم‌هایی فراهم نشد و مهم‌ترین فیلم‌های این چند سال شامل سه فیلم «پسر آدم، دختر حوا» و «ورود آقایان ممنوع» هر دو ساخته رامبد جوان و «خشک‌سالی و دروغ» بر اساس نمایشنامه‌ای از محمد یعقوبی بوده است. فیلم‌هایی که نسبتاً در خنداندن تماشاگر موفق هستند اما نمی‌توانند مسئله خود را برای تماشاگر جدی و قابل پرسش کنند.
«دشمن زن» اما از این سه فیلم هم کیفیت پایین‌تری دارد. به سیاق اکثر فیلم‌های موسسه پویا فیلم، با اثری مواجه هستیم که بر اساس استانداردهای فیلم‌های فارسی در دهه پنجاه ساخته شده و شلختگی دنیایش تماشاگر جدی را به خنده می‌اندازد. فیلمی که هم مردان و هم زنان در آن برای خنده گرفتن از تماشاگر مسخره می‌شوند و به شنیع‌ترین و زشت‌ترین اعمال انسانی که به عبارت بهتر کاریکاتوری از یک انسان است، دست می‌زنند. باید تأسف خورد به ابتذال حاکم بر این فیلم و به شکل کلی‌تر سینمای ایران که چقدر در این دو سه دهه دچار نزول شده و دیگر کمتر فیلم خوب و سرگرم‌کننده‌ای که به روابط مردان و زنان بپردازد، در آن ساخته می‌شود. باید تأسف خورد به حال سینمایی که از مخاطبش را برده زرق‌وبرق و سطحیت و ابتذال می‌سازد.

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان