سرویس سیاست مشرق - «علی اکبر ولایتی» از اعضای هیات نظارت بر اجرای برجام -9 خرداد- در نشست «تجربه ماندگار» گفت:« یک اشکال برجام نداشتن متن فارسی بود که احساس حقارت به انسان دست میداد. حتی عهدنامههای گلستان و ترکمانچای هم با آن متن ذلت بار نسخه فارسی داشتند اما درباره برجام اینهم انجام نشد...در ماجرای برجام نان و آب مردم را به برجام گره زدند و همه جای کشور تعطیل بود...دکتر مصدق به آمریکا خوشبین بود و رفت تا از حق ایران دفاع کند و معتقد بود که چون آمریکاییها علیه انگلیس در گذشته انقلاب کردند پس انقلابی هستند، اما ترومن (رئیسجمهور وقت آمریکا) آب پاکی را روی دست مصدق ریخت. بعدها ترومن یک میانجی به نام هریمن را به ایران فرستاد و دکتر مصدق در نطق مجلس گفت که هریمن کسی نیست که اعتبار خود را از بین ببرد. مثل همان خوشبینی که برخی دوستان امروز ما به کری و اوباما داشتند و میگفتند زیر حرفشان نمیزنند...در داخل کشور هم جناح و تفکری وجود داشت که میگفت برای راحت زندگی کردن و معیشت خود را با غربیها درنیندازیم. بعضیها در ظاهر میگفتند از مذاکرات ضرر نمیکنیم. حتی افرادی هم تحت عنوان دلسوزی میگفتند که هستهای چیز خاصی نیست! مثل علی رزمآرا(نخستوزیر پهلوی) که میگفت ایرانیها نمیتوانند یک لولهنگ (آفتابه سفالی) بسازند. اینها رزمآراهای عهد ما بودند که دیپلماسی لولهنگ را بازی میکردند».
پس از انتشار اظهارات ولایتی، رسانه های اصلاح طلب و برخی مشاوران ارشد دولتی با جنجال رسانه ای به این عضو هیات نظارت بر برجام تاختند.
یکی از علت های این هجمه گسترده این بود که آقای ولایتی در سالهای گذشته از حامیان برجام بود. در حقیقت آنچه بر این جماعت گران آمد، تشدید ریزش عوام و خواص درباره نگاه خوشبینانه به توافق خسارتبار و یکطرفه برجام بود.
اما این هجمه و فحاشی در حالی است که اصلاح طلبان و نشریات اصلاح طلب خود بارها بر بی دستاوردی برجام و روند خسارت بار آن اعتراف کرده اند.
ظریف،امیرکبیرِ ناکامِ عصر ما!
روزنامه اصلاح طلب قانون-مهر 96- در مطلبی با عنوان «ظریف،امیرکبیری ناکام!» نوشته بود:
« پیش بینی مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه آمریکا به هیچ عهدی پایبند نیست، اینک در حالی به حقیقت میپیوندد که تیم مذاکره کننده ظریف می پنداشتند همه راه ها را برای تقلب و عهد شکنی بسته اند و به اصطلاح، مو لای درز برجام نمی رود. به زودی موضع آمریکا درباره پایبندی ایران به برجام اعلام خواهد شد. موضعی که تاحدودی از پیش مشخص شده و نیازی به منتظر ماندن برای انتشار آن نیست. حال، در چنین شرایطی چه باید کرد؟ آیا همانگونه که ظریف میگفت ایران دوباره و بسیار سریع میتواند در صورت خلف وعده طرف مقابل به غنی سازی برگردد؟ چگونه میتوان راکتورهای مملو از سیمان و برنامه های رها شده هسته ای را دوباره به کار انداخت؟...ظریف میرفت تا به اسطوره زمانه ما بدل شود. او را امیرکبیر لقب دادند و برای رییس جمهوری آینده کاندیدایش کردند. روحانی که از این دستاورد وزارت خارجه دولتش سرمست و خرسند بود، وعده داد همه تحریم ها به زودی رفع خواهد شد و روابط ایران با دنیا به سطح عادی بر خواهد گشت».
این روزنامه اصلاح طلب، ظریف را امیرکبیرِ ناکام نامیده بود. این در حالی بود که روزنامههای اصلاح طلب در سال 94 با تیتر درشت نوشته بودند: «ظریف؛ امیرکبیر عصر ما»!
پولهای غیرقابل انتقال در پسابرجام
روزنامه اعتماد-اردیبهشت 97- در یادداشتی نوشت:«هماکنون تقریباً پولهای ایران در خارج از کشور غیرقابل انتقال است؛ زیرا هر پولی که مبدأ و مقصد آن ایران باشد نمیتواند از سیستم مالی امریکایی استفاده کند و فضاهای محدودی که بعضی از کشورها ایجاد کرده بودند به خاطر فشارهای خزانهداری امریکا و تهدیدات متعدد آنها در حال بسته شدن است».
گفتنی است چندی پیش روحانی در نشست هماندیشی مدیران ارشد دولت، نکات قابل تأملی درباره نحوه نقل و انتقال ارز به کشور بیان کرد. روحانی در این نشست گفته بود:«نمیخواهم به صراحت نکاتی را بگویم، ممکن است برای بعضیها خوشایند نباشد. من از سیستم ارز در گذشته چهار سال ناراضی بودم از سیستم فعلی هم خیلی خشنود نیستم. ما باید به سیستم سوم برسیم. چهار سال گذشته میرفتیم با گرفتاری فراوان اسکناس تهیه میکردیم در هواپیما میگذاشتیم، بیمه میکردیم در فرودگاه با ماشین مسلح ارز را در بانک مرکزی میآوردیم صبح چند گونی دلار را به صرافیها میدادیم، صرافیها هم خداوند عاقبت همه ما را به خیر کند. چطور تقسیم میکردند و به کی میدادند؛ جنسهایی هست در میوه فروشی وقتی پرتقال میآید میوههای خوب را زیر میگذارد و میگوید قبلاً فروختم، پرتقال خوب زیر میماند برای از ما بهتران.»!
این اظهارات تأمل برانگیز روحانی در حالی است که تا پیش از این مقامات ارشد دولت تاکید داشتند که کشور هیچ مشکلی در نقل و انتقال پول نفت و سایر منابع ارزی خود ندارد!
برجامِ پلاستیکی
روزنامه قانون- اردیبهشت 97- در مطلبی نوشت:«بیشک یک پایان تلخ بهتر از یک تلخی بیپایان است. سالها هزینه برای تنظیم قراردادی به نام برجام همه مردم ایران را به بهبود وضعیت در کشور دلخوش کرده بود... برجام پلاستیکی نمیخواهیم؛ بیشتر مردم ایران و آنهایی که دل در گروی کشورشان داشتند در زمان مذاکرات پای تصویب برجام ایستادند و از آن حمایت کردند و امروز نیز اگر نتیجهای داشته باشد دوباره از آن دفاع خواهند کرد ولی اگر کشورهای غربی و آمریکا سعی کنند تا برجام را از تاثیرگذاری خود خارج کرده و آن را به اهرمی برای کنترل ایران تبدیل کنند، پایان آن از تحمیلش دلنشینتر است».
امید بیهوده به برجامی که سودی ندارد
روزنامه آرمان- فروردین 97- در مطلبی نوشت:«آنچه مد نظر دولتمردان در خصوص نتایج برجام بود به دست نیامد زیرا تاثیرات برجام بر اقتصاد کشور به هیچ وجه احساس نشد...بدون امید بیهوده داشتن به برجامی که سودی ندارد میتوان بر اقتصاد داخلی و تولید داخلی متمرکز شد و به باز شناسی و باز یابی ظرفیتهای نهان و آشکار مادی و سرمایههای انسانی و اکولوژی کشور پرداخت و توان تبدیل داراییها را به ثروت تجربه کرد و آنها را در جهت تقویت بخش خصوصی مولد مؤثر بهکار گرفت تا رشد تولید داخلی و اشتغال و برون رفت از رکود میسر گردد».
برجام یک توافق یکطرفه و نامتوازن است
«ناصر هادیان» از حامیان برجام-اسفند 96- در مصاحبه با سالنامه نوروزی روزنامه شرق گفت:«یکی از انتقادهایی که در ایام مذاکرات مطرح کرده بودم و هم در اینجا و هم در واشنگتن سر و صدای زیادی بر پا کرد این بود که این توافق را امضاء نکنیم؛ چون در مکانیسم پیشنهادی، ما همه چیز را اول میدهیم و بعد باید منتظر باشیم طرفهای مقابل به تعهدات خود عمل کنند...گفتم اگر من بودم توافق هستهای را دوطرفه میکردم، یعنی دو هزار سانتریفیوژ را بر میداشتم آنان هم سه تحریم را بر میداشتند و همینطور گام به گام به طور متقابل عمل میکردیم».
برجام فرصت سوزی بود
روزنامه آفتاب یزد که صدرنشین لیست بزک کنندگان برجام بود، -اسفند 96- در مطلبی نوشت:«دولت ماهها پس از توافق هستهای، به هوای چیدن میوههای برجام نشست و بر پایه این دلخوشی، برنامهها و سیاستهای کاری خود-دوران پسابرجام- را نوشت اما ماحصل این انتظار، فرصت سوزی، از دست رفتن منابع موجود به هوای گشایش برجام و در نهایت کاهش صبر اجتماعی با استمرار فشارهای اقتصادی بود...با گذشت ماهها از انتخابات و علیرغم هشدار حامیان و آگاهان، موتور دولت دوازدهم دور لازم را پیدا نکرد...انتظار این بود که دولت دوازدهم در اتوبانی که فراختر از قبل شده- با سنگ تمام مجلس در رأی به کابینه و داشتن 4 سال تجربه کاری- با سرعت راه بپیماید نه اینکه با دنده سنگین حرکت کند و ترافیکی از مطالبات را پشت سر خود ایجاد کند».
اعتماد به اروپا ساده لوحی است
روزنامه آفتاب یزد-بهمن 96- در مطلبی نوشت:«اینکه تصور کنیم اروپا کاملاً در طرف ایران قرار خواهد گرفت ساده لوحانه است چرا که پیوند ساختاری اروپا و آمریکا در تبادلات اقتصادی و امنیتی موجب شده این دو قدرت به یکدیگر وابستگی متقابلی داشته باشند».
این اعتراف در حالی است که روزنامه آفتاب یزد-مهر 96- در گزارشی با عنوان «هر چه تهران بگوید» نوشته بود: «فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا تاکید کرد:"هیچ رئیس جمهوری نمیتواند برجام را لغو کند. رئیس جمهور آمریکا اختیارات زیادی دارد ولی این مسئله، از جمله اختیارات او نیست. باید از مقامهای تهران پرسید که آیا مایل به مذاکره مجدد هستند یا خیر. به عنوان کسی که وظیفه نظارت بر برجام را دارد، باید بگویم که انتظار دارم تمامی طرفها مانند دو سال گذشته به برجام پایبند باشند". این رویکرد موگرینی را میتوان نقطهای طلایی در دیپلماسی موفق سالهای اخیر کشور تلقی کرد. هرگونه مذاکرات مجدد نه منوط به اظهارنظرهای واشنگتن است و نه با فشار اتحادیه اروپا راه به جایی میبرد. تنها و تنها تهران تصمیم گیرنده خواهد بود».
هواپیماهای برجامی
«احمد خرم» وزیر راه دولت اصلاحات-اسفند 96- در سرمقاله روزنامه شرق نوشت:
«با رویکارآمدن دولت یازدهم و توافق برجام که بند مشخص برای خرید هواپیماهای نو داشت، این امیدواری ایجاد شد که نیاز کشور یعنی حدود 250 فروند هواپیمای جدید در مسیرهای کوتاه، متوسط و طولانی به کشور وارد شود».
«اصغر فخریه کاشان» قائم مقام وزیر راه و شهرسازی نیز-اسفند 96- در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت:
«متأسفانه شرکتهای سازنده قطعات هواپیما و تجهیزات هوایی زیادی هستند که بهدلیل ترس و وحشت از تحریمها و جرائم امریکا حاضر نیستند به آسانی به ایران قطعه بفروشند. در نتیجه شرکتهای هواپیمایی ایران نمیتوانند بموقع قطعات مورد نیاز ناوگان خود را تأمین و تعویض کنند».
بر طبق ماده 22 برجام و پیوستهای 2 و 5 برجام توافق شد که تحریم فروش هواپیما و قطعات آن از اولین روز اجرای توافق-دی ماه 94- لغو شود. بر همین اساس آمریکا موظف بود تا شرایط فروش هواپیمای مسافربری به ایران را فراهم کرده و از هر اقدامی که شائبه سنگ اندازی در مسیر لغو تحریم هواپیما در آن باشد، پرهیز کند. اما آمریکا هیچگاه به این تعهد عمل نکرد.
کاهش ارزش پول ملی در پسابرجام
روزنامه قانون-بهمن 96- در مطلبی با عنوان «کاهش 25 درصدی ارزش پول ملی» نوشت:«در چند ماه گذشته به دلیل عدم مدیریت صحیح بازار ارز، ارزش پول ملی 25 درصد کاهش یافته است...بسیاری از کارشناسان معتقدند دولت در حال حاضر تلاشی برای کنترل بازار ارز نمیکند و شاید این وضعیت برای دولت چندان ناراحتکننده نباشد».
روزنامه بهار نیز - بهمن 96- در مطلبی نوشته بود:«مسئولان اقتصادی دولت چند روزی از اجرای برجام نگذشته بود که از برنامه دولت برای یکسانسازی نرخ ارز برای جلوگیری از رانت و فسادهای موجود در این حوزه که به دلیل ارز دونرخی است خبر دادند اما حالا و با وجود گذشت دو سال از آن وعدهها نه تنها خبری از تک نرخی شدن ارز نیست بلکه شاهد افزایش بی سابقه قیمت دلار و عبور آن از رکوردهای قبلی هستیم».
لازم به ذکر است که پس از تبلیغات گسترده دولت و رسانههای اصلاح طلب درباره گشایشهای اقتصادی در پسابرجام، عدهای با اسکناس یک دلاری آمریکا و هزار تومانی و پانصد تومانی ایران در خیابانهای تهران جشن گرفتند.
قرار بود هم چرخ سانتریفیوژها بچرخد هم چرخ کارخانه ها،ولی چنین نشد
«حسین مرعشی» سخنگوی حزب کارگزاران- دی 96- در مصاحبه با روزنامه همشهری گفت:
«آقای روحانی یک شعار درست در انتخابات دادند. گفتند ما باید کاری کنیم که هم سانتریفیوژها بچرخد و هم اقتصاد. واقعیت این است که الان چرخ اقتصاد آنطور که شایسته است نمی چرخد. کسادی در بازار همچنان ملموس است.مردم گرفتارند؛پیمانکارها از دولت طلبکارند؛به کارگران شان و بازار بدهکارند...اینکه همراهان آقای روحانی متناسب با نیازهای دولت کاری نمی کنند،یک واقعیت است.آقایان اگر بلد نیستند،کنار بکشند،اگر هم بلد هستند که کارها را راه بیندازند».
به بن بست رسیدن برجام
روزنامه بهار- دی 96- در مطلبی نوشت:«اینکه دولت روحانی با کلی وعده آمد؛همچون کاهش نرخ تورم، کنترل تورم،حل مشکلات اقتصادی از طریق رفع تحریم ها،آزادی بیشتر،حضور پررنگ تر زنان و اقلیت های قومی و مذهبی در تصمیم گیری های کلان مدیریتی، حل مشکلات محیط زیستی و اولویت بندی بودجه براساس نیازهای واقعی کشور و...بر کسی پوشیده نیست.ولی از آنجا که به قول سعدی:عالم بی عمل به زنبور بی عسل می ماند،دولت تدبیر و امید نیز در عمل از شیرین کردن کام این مردم ناکام مانده...از رهاورد همین گونه کنش هاست که به بن بست رسیدن برجام قابل پیش بینی بود و حل نشدن مشکلات اقتصادی کشور در نبود شفافیت».
روزگار آشفته بازار کسب و کار
روزنامه قانون- دی 96- در مطلبی نوشت:«با گذشت بیش ازسه سال از تصویب برجام، دولت دوم روحانی در شرایطی به استقبال نوروز می رود که بازار کسب و کار روزگار آشفته ای را طی می کند. حقوق کارگران بسیاری از بنگاههای اقتصادی برای چندین ماه معوق مانده، قیمت اقلام اساسی یکی پس از دیگری رو به افزایش رفته و نابسامانی و ناکارآمدی همچنان رو به فزونی است».
در پسابرجام، امکان انتقال پول صادرات به داخل ایران وجود ندارد
روزنامه آفتاب یزد- اسفند 96- در مطلبی نوشت:«به دلیل وجود تحریمها، امکان انتقال پول صادرات به داخل ایران وجود ندارد؛ بنابراین در دولت یازدهم و دوازدهم یکی از محورهایی که برای توسعه صادرات به آن توجه شده، کشورهای آفریقایی بودهاند. طبیعی است که وقتی ما به این کشورها صادرات داریم، در مواردی امکان انتقال ارز از این کشورها به ایران وجود ندارد و ناچاریم که از آنها کالا وارد کنیم».
برجام، شکافی میان اروپا و آمریکا ایجاد نکرد
روزنامه شرق-شهریور 96- در مطلبی نوشت:«این نکته را باید در نظر داشت که همراهی نسبی اتحادیه اروپا با ما در هر وضعیتی ادامه پیدا نمیکند. بنابراین اگر آمریکا بخواهد تحریمهای یکجانبه مضاعف خود را علیه ما فعال کند، بسیاری از شرکتهای اروپایی ترجیح میدهند که خودشان را به دردسر نیندازند. آنها میآیند، مذاکره و تفاهم میکنند اما در مرحله اجرا متوقف میشوند».
برجام منهای آمریکا، شدنی نیست
روزنامه آفتاب یزد- شهریور 96- در گزارشی با عنوان «برجام منهای آمریکا شدنی نیست؟» نوشت:« باید گفت بدون آمریکا تداوم یک برجام رقیق امکانپذیر خواهد بود، اما مطمئناً آن برجام، برجام جدی نیست... باید پذیرفت در مجموع آنچه در آمریکا دنبال میشود در اروپا با ادبیاتی دیگر بدان توجه میشود و آنچه آشکارا آمریکا از آن میگوید اروپا در نهان و با هزینههای بیشتری از ایران میخواهد، در نهایت اگر اروپا قرار بر انتخاب بین ایران و آمریکا داشته باشد حتی در عصر ترامپ نیز اروپا و آمریکا چسبندگی بیشتری با یکدیگر دارند. برجام بدون آمریکا اگرچه در نگاه اول معقول است، اما کامل و عملی نخواهد بود و هزینههای بیشتری را هم برای ایران و هم آمریکا و هم اروپا به همراه خواهد داشت».
تازه به حرف منتقدان رسیدند!
برخی دولتمردان و روزنامههای اصلاح طلب مدعی بودند که برجام ابزاری در دست ایران برای لغو تحریمهاست، ولیکن همانطور که منتقدان نیز با دلایل متقن تاکید داشتند، برجام صرفاً ابزاری در دست آمریکا برای افزایش فشار بر ایران است.
روزنامههای حامی دولت با تاخیری حداقل 3 ساله به همان نتیجهای رسیدند که منتقدان برجام در سال 94، نسبت به آن هشدار داده بودند اما در آن مقطع به دلیل ناتوانی در ارائه پاسخ کارشناسی، هر انتقاد نسبت به برجام را با فحاشی پاسخ داده و منتقدان را «کاسب تحریم» نامیده و به جهنم حواله میدادند.
اعتراف دیرهنگام روزنامههای حامی دولت به بی دستاوردی برجام در حالی است که این جماعت در سال 94، مدعی بود که رکود و تورم و بیکاری و مسکن و حتی آب خوردن مردم نیز با برجام رفع خواهد شد.
اظهاراتی همچون:
- در روز اجرای برجام همه تحریمهای هستهای، بانکی، موشکی، اقتصادی، تسلیحاتی و... بالمره لغو خواهد شد و نه تعلیق. (روحانی-94)
- اکنون کشور از بیکاری رنج میبرد، جوانان مشکل عدم استطاعت مالی برای ازدواج دارند و دولت وظیفه دارد این مشکلات را برطرف کند و امیدوارم با لغو تحریمها این مشکلات برطرف شده و کارهای عمرانی نیز با سرعت بیشتری انجام شود. (علی یونسی، دستیار رئیسجمهور)
- باید تحریمها برداشته شود تا پروژههای عمرانی را تکمیل کنیم. (نوبخت، معاون رئیسجمهور)
- توافق هستهای موجب خروج سریع کشور از رکود خواهد شد. (محمد علی نجفی، دبیر وقت ستاد هماهنگی اقتصادی دولت)
- تحریمهای ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مشکل محیطزیست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود، منابع آبی زیاد شده و بانکها احیا شوند (روحانی)
- بعد از توافق منتظر رشد اقتصادی، کاهش تورم و خروج از رکود باشید. (محمد نهاوندیان)
- منتظر هجوم سرمایههای خارجی بعد از توافق هستهای باشید. (اکبر ترکان، رئیسمناطق آزاد دولت یازدهم)
- امسال (سال 94) اقتصاد ایران بعد از توافق هستهای شکوفا خواهد شد (سیف، رئیسبانک مرکزی)
- سال 94 با توافق هستهای بذر اقتصاد ایران به ثمر مینشیند (علی طیبنیا، وزیر اقتصاد دولت یازدهم)
و...تنها بخشی از وعدههای دولتمردان درباره دوران پسابرجام است.
هستهای را از دست دادهایم و همزمان تحریم هم میشویم!
در تابستان سال 94، پس از امضای برجام، روزنامه های اصلاح طلب با تیترهایی همچون «تحریمها به تاریخ پیوست»، «صبح بدون تحریم»، «فروپاشی تحریم»،«اینک بدون تحریم»، «تحریم رفت»، «پیروزی، بدون جنگ» و... به استقبال این توافق رفتند. روحانی نیز اعلام کرد که تمامی تحریمها در روز اجرای توافق- دی ماه 94- بالمره لغو خواهد شد و نه تعلیق.
قرار بود با اجرائی شدن برجام، صدها میلیارد دلار از داراییهای کشورمان که بلوکه شده است، آزاد شود، تمامی تحریمها آنگونه که روحانی به صراحت اعلام کرده بود، لغو شود، فروش هواپیما و قطعات آن از تحریم خارج شود، گشایش اقتصادی ایجاد شود، روابط تجاری که لازمه آن گشایش «السی» در بانکهای خارجی است از بنبست خارج شود، چرخ معیشت مردم همراه با سانتریفیوژها به چرخش درآید، سرمایهگذاری خارجی صورت پذیرد، تورم از میان برداشته شود و تولید از رکود خارج شود ولی طرف مقابل ما یعنی 6 کشور 1+5 و مخصوصاً آمریکا به هیچ یک از این تعهدات خود عمل نکرد. علت اصلی نیز این بود که علیرغم تذکر مکرر منتقدان، قواعد «توازن تعهدات»، «همزمانی اجرای تعهدات»، «اخذ تضمین از طرف مقابل» و «پیش بینی برگشت پذیری امتیازات واگذار شده در صورت نقض عهد» که قاعده عقلی هر قرارداد عادی حقوقی است، مطلقاً در برجام رعایت نشد.
در حال حاضر نه تنها تحریمهای قبلی سر جای خود باقی ماند بلکه تحریمهای بیسابقه؛ شدید و جدیدی در پسابرجام علیه ایران تصویب شد، با این تفاوت که دیگر بخش زیادی از توان هستهای را از دست دادهایم و همزمان تحریم هم میشویم.