1- مقدمه
هر جامعه ای برای تداوم حیات و بقا به کار و فعالیت مردم و مسؤولان احتیاج دارد. نیاز به کار از قرون باستان وجود داشته است و هرچه می گذرد، بر اهمیت آن افزوده می گردد. کار قسمت اعظم از زندگی انسان را در بر می گیرد. به عقیدۀ بسیاری از متفکران اجتماعی و اندیشمندان اسلامی انسان موجودی اجتماعی است. انسان ها قسمت اعظم نیازها و احتیاجات خود را از طریق کار گروهی و اجتماعی تأمین می کنند. حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام، اندیشمند و پیشوای برجسته شیعیان و امت اسلامی کار و تلاش را با درایتی واقع بینانه بیان نموده است. کار از مفاهیم مهم علم جامعه شناسی است. کار سرمایه و ذخیرۀملی است و می تواند به رشد تمدن کمک کند. اگر افراد جامعه ای به طور نسبی بتوانند کار و شغل مناسب به دست آورند و شغل آنان متناسب با استعدادها، توانایی ها و علائق آنها باشد، زمینه برای نوآوری، ابتکار، رشد و پیشرفت در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه به وجود می آید. برعکس اگر زمینه های اشتغال و کار در جامعه محدود و تقاضا برای کار بسیار باشد، به تدریج بیکاری افزایش می یابد. گسترش بیکاری منجر به آسیب ها و پیامدهای ناگوار در جامعه می شود.
2- تعریف کار
از نظر لغوی کار به معنای فعل و عمل و کردار انسان است و در اصطلاح، کار فعالیتی است نسبتاً دائمی که به تولید کالا یا خدمات می انجامد و به آن دستمزدی تعلق می گیرد. به عقیدۀ بعضی از صاحب نظران در تعریف کار به نوع خاصی از کار توجه نشده است؛ بلکه کار را در مفهوم عام سرچشمۀ انباشت ثروت و سرمایه و نهایتاً رشد و شکوفایی جوامع تلقی کرده اند. پولکس فن می گوید: مردم سرچشمه ثروت های منقول بوده و افزایش ثروت از کار و زحمت آنها ناشی می شود.[1] از نظر برخی از اقتصاددانان لیبرال از جمله کلسن کار عبارت است از: استفاده ای که انسان از نیروهای مادی و معنوی خود در راه تولید ثروت یا ایجاد خدمات می کند.[2]بر اساس این تعریف فعالیت و کار به طور عمده از طریق هدف ها و ارزش محصولی که تولید شده معین می گردد؛ به عبارت دیگر کار زمینه را برای تولید و افزایش خدمات ایجاد می کند.
به طور کلی کار عبارت است از: مجموعه عملیاتی که انسان با استفاده از مغز، دست ها، ابزار و ماشین ها برای استفادۀعملی از ماده روی آن انجام می دهد و این اعمال نیز متقابلاً بر انسان اثر می گذارد و او را تغییر می دهد.[3]بر اساس تعریف مذکور کار دارای سه خصوصیت است: نخست، کار مبتنی بر فعالیت فکری و بدنی است؛ دوم، از طریق کار، کالایی تولید می شود یا خدمتی عرضه می گردد؛ سوم، در قبال انجام کار، دستمزدی پرداخت می گردد. در اندیشۀ حضرت علی علیه السلام می توان به صورت استنباطی کار را چنین بیان نمود: کار عبارت است از تلاش و کوشش انسان ها برای آماده کردن زاد و توشۀآخرت در دوران زندگی در دنیای مادی. حضرت علی علیه السلام می فرماید: فَعَلَیکُمْ بِالجِدِّ وَ الاْءجْتِهَادِ، وَ التَأَهُّبِ، وَ الاْءستعدادِ، وَ التزَوّدِ فی منْزِلِ الزادِ؛[4]بر شما باد به تلاش و کوشش، آمادگی و آماده شدن و جمع آوری زاد و توشۀآخرت در دوران زندگی. از دیدگاه علی علیه السلام در جامعه یکی از حقوق اولیۀ مردم این است که همه حق دارند، شاغل باشند. کار کوچکی و بزرگی ندارد؛ مگر با توجه به کاری که انجام می دهند و هرکس اعم از مرد و زن پاداش کار خود را خواهد دید.
3- ارزش و اهمیت کار
یکی از معیارهای مهم برای پیشرفت و سعادت جوامع توجه به شکل، نوع و کیفیت کار و فعالیت است. در برخی از جوامع بین اشکال کار یدی و فکری تمایزاتی وجود داشته است. کارهای یدی و فیزیکی فاقد ارزش بود و معمولاً این فعالیت ها وکارها به اقشار پایین جامعه واگذار می شد. برای مثال در شهرهای یونان باستان و در اروپای قرون وسطی و در جوامع کاستی چنین چیزی وجود داشته است؛ در حالی که در برخی از جوامع و ادیان الهی و آسمانی عموماً به کار و فعالیت و به ویژه کارهای فیزیکی توجه فراوان می شده است. پیامبران الهی خود بر کار و فعالیت تاکید داشته و خود به آن می پرداختند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله قبل از بعثت گوسفندچرانی می کرد و با مال و سرمایۀخدیجه علیهاالسلام تجارت می نمود. حضرت موسی علیه السلام نیز گوسفند چرانی می نمود. حضرت ابراهیم علیه السلام به کارهای چوپانی و بنّایی اشتغال داشت و حضرت ادریس علیه السلام خیّاط و حضرت نوح علیه السلام نجّار بوده است.[5]در زمینۀ احترام و بزرگداشت کار و تلاش مفید و سودمند حضرت رسول صلی الله علیه و آله صرفاً به تمجید و تعریف نپرداخته است. بلکه دستی را می بوسد که از کار ورم کرده و پینه بسته است و می فرماید: این دستی است که خدا و پیامبرش آن را دوست دارند.[6]حضرت محمد صلی الله علیه و آله باز می فرماید: خداوند بندۀ با ایمان پیشه ور را دوست دارد و هیچ یک از شما غذایی گواراتر از دسترنج خود نخورده است. [7]علاوه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ائمۀ اطهار علیهم السلام هر کدام به کار و فعالیت می پرداختند. پس از رسول اسلام، امیرالمؤمنین علیه السلام از هر کس متواضع تر بود. در امور خانه به همسر خویش کمک می کرد و شخصاً به کار و تلاش در مزرعه می پرداخت. با کلنگ زمین را می کند و آن را شیار و آبیاری می کرد و بارهای هستۀخرما را روی شانه می گذاشت و به صحرا می برد و بر زمین می فشاند و اگر یک دانه ای از آن بر زمین می افتاد، خم می شد و آن را بر می داشت و می فرمود: امروز هسته است و فردا خرما.[8]حضرت علی علیه السلام در طول عمر خویش علاوه بر رسالت زمامداری و امامت به کارهای زراعت و باغبانی می پرداخت و درآمد آن را صرف فقرا و یتیمان و اقشار پایین جامعه می نمود. در مورد اهمیت و ارزش کار و تلاش می گوید: کشیدن سنگ های گران از قله های کوه، نزد من از منّت دیگران کشیدن محبوب تر است. مردم به من می گویند: کار برای تو عیب است و حال آن که عیب آن است که انسان دست سئوال نزد مردم دراز کند.[9]در اندیشه و مرام امام علی علیه السلام کار از تقدّس و احترام خاص برخوردار است؛ به همین رو مقرّر داشت که برتری بعضی از مردم بر برخی دیگر صرفاً بر اساس کار و فعالیت باشد؛ نه حسب و نسب موروثی و امتیازات قبیله ای و عشیره ای؛ چنان که گفت: «پاداش هر کس در قبال هر کاری است که انجام می دهد. »و در این باره چنان سخت گرفت که معروف شد، علی یاور هر کسی است که کار می کند و دشمن آن کسی است که به گدایی می پردازد.[10]
4- ملاک ها و معیارها در انتخاب شغل و کار
در مورد انتخاب شغل و کار نظرهای گوناگونی مطرح شده است. برخی از صاحب نظران معتقدند که افراد در انتخاب شغل آزادند و برخی انتخاب شغل را با ساختار اقتصادی و اجتماعی جامعه مرتبط می دانند. حال سئوالات ذیل مطرح می شود: آیا انتخاب شغل با آگاهی همراه است یا نه؟ آیا انتخاب شغل و کار بر اساس جبر است یا اختیار؟ آیا انتخاب شغل تصادفی است یا نه؟ آیا انتخاب شغل آگانه است یا ناآگاهانه؟ آیا انتخاب شغل عقلانی است یا بر اساس عواطف و احساسات؟ از دیدگاه برخی از محققان انتخاب شغل امری تصادفی است و افراد به صورت شانسی شغلی را انتخاب می کنند؛ در مقابل عده ای عامل اراده را در این امر مهم می دانند. بعضی از صاحب نظران از جمله آدامس 1957م اظهار می دارد: انتخاب شغل افراد بر اساس آگاهی و تامل صورت می گیرد؛ در حالی که به نظر فروید کار و فعالیت و انتخاب شغل به طور ناآگاهانه انجام می شود به عبارت دیگر عامل اجبار و فشار و اضطراب باعث می شود تا افراد هرکدام کاری را انتخاب کنند.[11]یکی از ملاک ها و معیارهای حضرت علی علیه السلام پیرامون کار و انتخاب شغل آگاهی داشتن و شناخت لازم به کار است؛ زیرا کار توأم با آگاهی در مسیر زندگی و ترّقی افراد نقش مؤثر دارد؛ چنان که ایشان می فرماید: فَإنَّ العامل بغیر علم کالسائر علی غیر طریق فلایزیده بعده عَن الطِریقِ الواضِح إِلا بعداً مِن حاجَتِهِ و العامل بالعلم کالسائر علی الطریق الواضح؛[12]عمل کننده بدون آگاهی چون رونده ای است که بیراهه می رود. پس هرچه شتاب کند، از هدفش دورتر می شود و عمل کننده از روی آگاهی، چون رونده ای بر راه راست است. هم چنین علی علیه السلام می فرماید: إذا ارتأیْتَ فافعلْ؛[13]هر گاه نظر و تأمل کردی، عمل کن(یعنی در هر کاری نخست باید فکر کرد؛ آنگاه انجام داد). از نظر علی علیه السلام اخلاص از ملاک ها و معیارهای دیگر در کارها و فعالیت ها است. علی علیه السلام فرمود: خیر العَمَل مَا صَحِبه الإخْلاصُ؛[14]بهترین عمل آن است که با اخلاص همراه باشد. باز می فرماید: صلاحُ العمل بصلاح النیة[15]صلاح و درستی عمل به خالص بودن نیَّت است. از این سخنان چنین استنباط می شود که اخلاص در عمل یکی از شرایط مهم در زندگی انسان ها به ویژه در زمینۀکار و فعالیّت است؛ زیرا عمل خالص علاوه بر نفع شخصی و مادی برای افراد، دارای منافع اخروی است؛ هم چنین در اصلاح و گرایش مردم و جامعه به سوی کمال و سعادت دنیوی و اخروی نقش ارزنده دارد.
5- کار از دیدگاه های فیزیولوژی و روان شناسی
از این منظر وضعیت فیزیکی، اندام ها، ماهیچه ها، دستگاه های تنفسی، عصبی و جز اینها در ارتباط با کار و تلاش مورد توجه قرار می گیرد. موضوعاتی که در این دیدگاه مطرح است، عبارتند از:
1 تاثیر محیط کار بر قوای انسانی؛
2 توانایی ارگانیسم انسان بر محیط کار؛
3 توانایی های بدنی انسان.
در این زمینه که چه عاملی باعث خستگی در محیط کار می شود و با چه راه کارهایی می توان خستگی را در محیط کار کاهش داد، علی علیه السلام می فرماید: قلیلٌ مدومٌ علیه خیرٌ من کثیرٍ مملولٍ منه؛[16]کار اندک که به آن ادامه داده شود، بهتر از کار بسیار است که خستگی آورد( از کار زیاد و خستگی آور پرهیز کنید که نشاط و نوآوری را سلب می کند). باز می فرماید: دل ها همانند بدن ها، خسته و افسرده می شوند؛ پس برای آنها لطایف حکمت آمیز و جالب برگزینید.[17]از این مطلب استنباط می شود که با ایجاد تنوّع و نوآوری در محیط کار می توان از ملامت و خستگی جلوگیری کرد و زمینه های رضایت را فراهم نمود.
6- کار آزدانه و غیر آزادانه (اجباری)
بررسی های به عمل آمده حاکی از آن است که در مواردی کار موجب استثمار و از خود بیگانگی انسان می گردد.
اگر انتخاب کار، ناصحیح و با فرد ناسازگار باشد، آثار مضری خواهد داشت. چنانچه کار برای فردی که آن را انجام می دهد، امری خارجی تلقی شود، در معنای خاص کلمه، از خود بیگانه کننده است.
برخی از کارهای از خود بیگانه کننده عبارتند از:
1 کارها و فعالیت هایی که به نوعی سلب کنندۀشخصیت افراد باشد؛
2 کاری که فرد علاقه مند به آن نباشد؛
3 کاری که فرد از روی اختیار و آزادی انجام ندهد؛
4 کارهایی که فرد در پایان روز به مانند برده از آن فرار می کند و برای وی مفید نباشد؛
5 کارهایی که خم و راست شدنی بیش نیستند.
از نظر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام بر پایه دو عامل آبادی و عمران زمین و پاداش عادلانه برای کار می توان جامعه ای سالم بنا نهاد. ایشان از کار فاقد اختیار و رضایت نهی می کرد و به مسئولان و زمامداران توصیه می کرد، در امور و فعالیت ها مردم را مجبور نسازند.
یکبار مردم یکی از ایالات به نزد وی آمده، گفتند: در سرزمین آنها نهری بوده که گذشت روزگار مجرای آن را خراب کرده و اگر از نو حفر و ترمیم گردد، برای آنها درآمد و سود زیادی خواهد داشت. آنان از علی علیه السلام خواستند که به فرماندار خود در آن سرزمین دستور دهد که مردم آنجا را برای کمک در ترمیم و نوسازی نهر تخریب شده مجبور سازد. ایشان حفر مجدد نهر را پذیرفتند؛ ولی با مجبور ساختن مردم برای چنین امری مخالفت کردند.
امام علی علیه السلام به عامل خود به نام قرظة بن کعب چنین نوشت: از من خواستند که به تو بنویسم که آنان را به کار وادار کنی و مردم را برای حفر نهر گردآوری. . . . به نظر من کسی را نباید به کاری که نمی خواهد مجبور ساخت. آنان را به نزد خود بخوان، اگر نهر آن چنان باشد که تعریف کرده اند، هرکسی که بخواهد کار کند، او را به کار بخوان و نهر باید از آن کسانی باشد که کار کرده اند؛ نه کسانی که در آن شرکت نجسته اند. . . .[18]مجبور ساختن افراد برای انجام کارها امری ناشایست است. آن کاری صحیح است که افراد با میل و علاقه انجام دهند. چنان که آمد، علی علیه السلام کار اندکی را که با اشتیاق تداوم یابد، بهتر از کار فراوانی شمرده است که رنج آور باشد. کار باید بر اساس آزادی و میل باشد، نه اجباری و حتی نباید در کاری سودمند، مردم را اجبار کرد. فعالیت ها و کارهای اجباری پیامدهای ذیل را به همراه دارد:
نخست، کارهای غیر آزادانه از شکوفایی استعدادها و توانایی های انسان جلوگیری می کند و زمینۀرشد، نوآوری، ابداع و ابتکار افراد را تقلیل می دهد. دوم، ارزش انسانی افراد را کاهش می دهد؛ سوم، کارهای اجباری نوعی توهین به آزادی انسانی است؛ چهارم، فعالیت های تحمیلی توهین و اهانت به خودِ کار و عمل می باشد. امام علی علیه السلام آزادی و اجبار در کار را از دو منظر مورد توجه قرار داده است: اولاً، کار اجباری را حتی در امور عام المنفعه و سودمند مقبول ندانسته است؛ زیرا فعالیت های اجباری به فقدان شکوفایی، نزول ارزش انسانیت و اهانت به آزادی و کار منجر می گردد؛ ثانیاً، منافع و درآمد و سودی را که به دست می آید، سهم آنانی می داند که به کار و فعالیت پرداخته اند. از نگاه علی علیه السلام افرادی که در عمل و کار کوتاهی و سستی کنند، پیامدهای سوئی برایشان است. آنحضرت فرمود: من قصر فی العمل ابتلی بالهمّ؛[19]کسی که در عمل کوتاهی کند، به غم و اندوه دچار شود. کار آزادانه شامل فعالیت هایی است که: اولاً بر استعدادها و توانایی های انسان مبتنی باشد؛ ثانیاً فرد به آن علاقه مند باشد؛ ثالثاً به شخصیت انسان خدشه وارد نکند؛ رابعاً به شکوفایی و ابتکار فرد منجر شود.
7- کارهای شایسته
در قرآن مجید آیات متعددی راجع به کار و فعالیت وجود دارد. یکی از اهداف مهم اسلام در جامعه انجام کار و اعمال شایسته است. انَّ الذین آمنوا و عملوا الصالحات کانت لهم جنات الفردوس نزلا؛[20]کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته کرده اند، در بهشت فردوس منزل خواهند یافت. انّ هذا القران یهدی للتی هی اقوم و یبشر المؤمنین الذین یعملون الصالحات ان لهم اجرا کبیرا؛[21]این قرآن خلق را به راست ترین و استوارترین طریق هدایت می کند و مومنان را که کارهای شایسته می کنند، به اجر و ثواب عظیم بشارت می دهد.
در دین مبین اسلام کار و شغل به انواع ذیل تقسیم بندی شده است:
1 کارهای واجب: شامل کار کردن به منظور تأمین احتیاجات شخصی و خانواده و کارهایی که در صورت قصور و انجام ندادن، وقفه در فرایند زندگی اجتماعی و جامعه ایجاد می کند؛
2 کارهای حرام: کارهایی که شارع مقدس آن را برای جامعه مضر و زیان آور می داند؛ مانند خمرسازی؛
3 کارهای مستحب: شامل فعالیت هایی که به خیر و عمران جامعه منجر می شود؛ مانند کمک به محرومان؛
4 کارهای مکروه: فعالیت هایی که در اسلام نهی نشده و انجام دهندۀآن مورد عقوبت قرار نمی گیرد؛ اما بهتر است که انجام نگیرد؛ مانند قصابی؛
5 کارهای مباح: کارهایی که انجام دادن و ندادن آن تفاوتی نمی کند.
در اندیشه مولای متقیان کارها و فعالیت ها به دو نوع عمده تقسیم می شود:
1 کارهای شایسته؛ 2 کارهای ناشایست.
کارهای شایسته شامل فعالیت هایی است که دارای خصوصیات ذیل باشد:
نخست، این که افراد با انجام آن به حق و خداوند نزدیک شوند؛ به عبارت دیگر کار زمینه ای برای ایجاد ارتباط بین مخلوق و خالق گردد. در این مورد امام علی علیه السلام می فرماید: افضل العمل ما أرید به وجه اللّه؛[22]برترین عمل آن است که به قصد نزدیکی به خدا انجام شود. دوم، این که کارها منطبق و مبتنی بر موازین الهی و اسلامی باشد و شارع مقدّس آن را برای سلامتی جامعه زیان آور ندانسته باشد. در این مورد علی علیه السلام می گوید: أحسن الافعال ما وافق الحق؛[23] نیکوترین کارها آن است که موافق با حق باشد. سوم، کاری در جامعه شایسته است که انجام دادن آن آسیب و انحراف فردی و اجتماعی به همراه نداشته باشد؛ به عبارت دیگر نه تنها به فساد و انحراف در جامعه منجر نشود؛ بلکه انسان را از خطا و اشتباه مصون نگه دارد و زمینه ای برای انجام صالحات و نیکی ها در فرد و جامعه گردد. علی علیه السلام فرمود: أحسن الافعال الکفُّ عن القبیح؛[24] نیکوترین کار باز ایستادن از کار زشت است. چهارم، از خصوصیات کارهای شایسته آن است که علاوه بر دارا بودن ویژگی های مذکور نیّت و قصد انجام دهنده، خیر و برای صلاح و آبادانی جامعه باشد؛ زیرا هدف دار (نیت دار) بودن کار و تلاش باعث می شود که مسیر و فرایند کار مشخص باشد و فرد و به تبع آن جامعه دچار سرگردانی و انحراف نگردد. علی علیه السلام فرمود: لایکمل صالح العمل الا بصالح النیةِ؛[25]شایستگی عمل کامل نمی گردد، مگر به شایستگی نیت. پنجم، از مهم ترین ویژگی های کارهای شایسته آن است که مناسب و حلال باشد. دین اسلام چنین کارهایی را برای فرد و جامعه مفید دانسته و برخوردار از آثار دنیوی و اخروی مطلوبی شمرده است. علی علیه السلام فرمود: الحرفة مع العفة خیر من الغنی مع الفجور؛[26] شغل همراه با پاکدامنی از ثروت فراوانی که با گناهان به دست آید، بهتراست. از این حدیث می توان استنباط کرد که کار و فعالیت نباید به گناه و ستم و ضایع شدن حقی از کسی منجر گردد.
8- کارهای ناشایست
کارهای ناشایست و ناپسند مبتنی بر ویژگی های ذیل است: نخست، از ویژگی های کارهای ناپسند و ناشایست آن است که انجام آن برای انسان، شرمندگی به همراه داشته باشد. علی علیه السلام فرمود: احذر کل عملٍ یُعمَل به فی السرّ و یستحی منه فی العلانیة؛[27] بپرهیز از هر کاری که در نهان انجام گیرد و در آشکار شرمندگی آورد. از این حدیث این نکته استنباط می گردد که آدمی باید از انجام دادن کاری که از علنی شدن آن شرم دارد، پرهیز کند. کاری ناشایست است که وقتی از عامل آن سئوال شود، نه تنها فخر و مباهات نکند، بلکه احساس شرم و انکار نماید. امام علی علیه السلام فرمود: احذر کل عمل اذا سئل عنه صاحبه، استحیی منه و انکره؛[28] از هر عملی که وقتی از صاحبش پرسیده شود، از آن شرم نموده، انکارش کند، دوری کنید. دوم، خصوصیت دیگر کارهای ناشایست این است که برای فرد و جامعه مضر و زیان آور باشد و پیامدهای ناگواری به بار آورد. این گونه کارها اگر گسترش یابد به تدریج کل نظام اجتماعی را از حیات متعادل خود خارج می کند.
9- تقسیم کار
از عهد باستان متفکران به تقسیم کار توجه کرده اند. یکی از اندیشمندان اجتماعی که در مورد تقسیم کار اظهارنظر کرده است، افلاطون است. بر اساس عقیدۀوی وجود جامعۀ طبقاتی الزامی است و علت نابرابری های بین افراد تفاوت در استعدادهای آنان است. ارسطو شاگرد افلاطون اظهار داشته است که تقسیم کار برای حیات جامعه لازم است. وی افراد جوامع را به سه طبقه تقسیم می کند که هریک کار و فعالیت خاصی را انجام می دهند. از نظر فارابی انسان موجودی اجتماعی است. انسان ها بسیاری از نیازهای خود را به تنهایی و بدون تقسیم کار نمی توانند، برآورده سازند. تقسیم کار علت عمدۀپیدایش اجتماعات و جوامع است و در پرتو تقسیم کار، جوامع پیشرفت می کنند. از دیدگاه امام علی علیه السلام انسان موجودی اجتماعی است و برای حیات و استمرار و ثبات جامعه لازم است که هر فرد متناسب با استعداد و توانایی و مهارت خویش به کاری مشغول باشد؛ زیرا بسیاری از احتیاجات و نیازهای مردم از طریق تقسیم کار و کار جمعی و گروهی بهتر و سهل تر برطرف می گردد.
امام علی علیه السلام فرمود: یرجع اصحاب المهن الی مهنتهم، فینتفع الناس بهم کرجوع البنّاء الی بنائه، و النسّاج الی مَنْسَجه، و الخبّاز الی مَخْبَزه؛[29] صاحبان کسب و کار و پیشه وران به کارهای خود باز می گردند و مردم از تلاش آنان سود می برند: بنّا به ساختن ساختمان و بافنده به بافندگی و نانوا به نانوایی روی می آورد. ابن خلدون همانند فارابی تقسیم کار را علت عمدۀپیدایش جوامع دانسته است. وی می گوید: تقسیم کار این آثار را به بار می آورد:
1 باعث افزایش مهارت افراد می گردد؛
2 از اتلاف وقت و منابع می کاهد؛
3 سبب ابداع، نوآوری و اختراع می شود.
از منظر امیرالمؤمنین علی علیه السلام تقسیم کار آثار مفید و مناسبی در جامعه ایجاد می کند که به شرح ذیل است:
1 همان طوری که اشاره شد، تقسیم کار سبب می شود که بسیاری از احتیاجات و ضروریات زندگی افراد تأمین گردد.[30]
2 با تخصصی شدن کارها و تقسیم کار زمینه برای موفقیت و شکوفایی افراد و جامعه فراهم می گردد؛ در صورتی که اگر افراد به کارهای گوناگون بپردازند، ممکن است نه تنها موفقیتی کسب نکنند؛ بلکه ضمن اتلاف منابع و امکانات و به هدر دادن وقت از کارایی لازم برخوردار نگردند. امام علی علیه السلام فرمود: من أوْمأَ الی متفاوت خَذَلَتْه الحِیَلُ؛[31]کسی که به کارهای گوناگون بپردازد، خوار شده و پیروز نمی شود.
3 یکی از وجوه تقسیم کار در جوامع تفکیک کار بین زنان و مردان است که تُرْن والْد آن را «تقسیم کار اولیه » نامیده است. حضرت علی علیه السلام در زمینۀ تقسیم کار به تفکیک کار بین زن و مرد توجه داشته، امور خانه را به عهدۀزن و کارهای خارج از منزل را به عهدۀ مرد می داند. هم چنین معتقد است که باید کارهایی به زنان واگذار شود که با روحیه و جسم آنها انطباق و سازگاری داشته باشد.
امام علی علیه السلام فرمود: لاتملکِ المرأةُ مِن أمرها ما جاوز نفسَها، فإنّ المراةَ ریحانةٌ و لیست بقهرمانةٍ؛[32]کاری را که برتر از توانایی زن است، به او وا مگذار، که زن گل بهاری است، نه پهلوانی سخت کوش.
4 یکی از آثار تقسیم کار جلوگیری از اتلاف وقت و منابع و انجام امور براساس مدیریت و برنامه ریزی است. تقسیم کار به سرعت در فعالیت ها و افزایش کارایی می انجامد.
در این مورد علی علیه السلام طی نامه ای به حضرت امام حسن علیه السلام می فرماید: اجعل لکل انسان من خدَمِک عمَلاً تَأْخُذه به، فإنّه احری ألایَتَوالَکوا فی خِدْمَتِک؛[33] کار هر کدام از خدمت کارانت را معین کن که او را در برابر آن کار مسئول بدانی. تقسیم درست کار سبب می شود کارها را به یکدیگر وانگذارند و در خدمت سستی نکنند. از این مطلب استنباط می شود: اولاً تقسیم کار سبب مشخص شدن مسئولیت های افراد می گردد و هر فرد به انجام کار بر اساس مسؤولیت و سمت خویش موظف است؛ ثانیاً تقسیم کار صحیح به بهبود امور و فعالیت ها و افزایش تولید می انجامد؛ ثالثاً تقسیم کار از سستی و تنبلی افراد در کارها جلوگیری می کند و وجدان کاری را افزایش می دهد.
5 مطالب مذکور توجه امام علی علیه السلام را به تقسیم کار در معنای کلی و در سطح جامعه نشان می دهد. آن حضرت به تقسیم کار از نظر فردی و تأثیر آن بر زندگی خانوادگی و شخصی افراد نیز سفارش کرده است. مسلمان واقعی لازم است که ساعات شبانه روز زندگی خویش را به سه قسم طبقه بندی کند: یک قسم به عبادت و امور معنوی، قسمتی برای کار و فعالیت و کسب درآمد و قسمتی دیگر را برای استراحت و امور منزل.
امام علی علیه السلام فرمود: للمؤمن ثلاث ساعات: فساعةٌ یُناجی فیها ربَّه، و ساعةٌ یَرُم معاشَه، و ساعةٌ یُخْلی بین نفسه و بین لذّتِها فیما یَحلّ و یَجمل و لیس للعاقلٍ انْ یکون شاخصاً الاّ فی ثلاث: مرَمّةٍ لمعاشٍ، او خُطْوةٍ فی معادٍ، او لذّةٍ فی غیر مُحَرَّمٍ؛[34] مؤمن باید شبانه روز خود را به سه قسمت تقسیم کند: زمانی را برای نیایش و عبادت پروردگار و زمانی را برای تأمین هزینۀزندگی، و زمانی را برای خود و لذت هایی که حلال و زیباست. خردمند را نشاید جز آن که در پی سه چیز برود: کسب حلال برای تأمین زندگی، یا گام نهادن در راه آخرت، یا به دست آوردن لذت های حلال.
مولای متقیان سفارش می کردند که کار و تلاش بر طبق برنامه ریزی و روزانه صورت گیرد: أَمْضِ لک یومٍ عمَلَه، فإنّ لکل یومٍ ما فیه؛[35]کار هر روز را در همان روز انجام ده؛ زیرا هر روزی، کار مخصوص به خود دارد.
10- رابطۀطبقات و اقشار با تقسیم کار
امام علی علیه السلام در عهدنامۀمعروف خود به مالک اشتر به وجود طبقات و اقشار در جوامع انسانی اشاره می کند. در این مورد می فرماید: امور مردم جز با سپاهیان استوار نگردد و پایداری سپاهیان جز به خراج و مالیات رعیت انجام نمی شود. با آن برای جهاد با دشمن تقویت گردند و برای اصلاح امور خویش به آن تکیه کنند و نیازمندی های خود را برطرف سازند. سپس سپاهیان و مردم، جز با گروه سوم نمی توانند پایدار باشند و آن قضات و کارگزاران دولت، و نویسندگان حکومت اند، که قراردادها و معاملات را استوار می کنند و آنچه به سود مسلمانان است، فراهم می آورند و در کارهای عمومی و خصوصی مورد اعتمادند و گروه های یاد شده بدون بازرگانان و صاحبان صنایع نمی توانند، دوام بیاورند؛ زیرا آنان وسایل زندگی را فراهم می آورند و در بازارها عرضه می کنند و بسیاری از وسایل زندگی را با دست می سازند که از توان دیگران خارج است. قشر دیگر، طبقۀپایین از نیازمندان و مستمندان اند که باید به آنها بخشش و یاری کرد.[36] وجود نیازها و احتیاجات مختلف در طول زندگی افراد در جامعه ایجاب می کند که طبقات و اقشار متعددی وجود داشته باشد تا بر اساس همکاری و تعاون نیازها برطرف شود. این تعاون و همکاری به گسترش «تقسیم کار» می انجامد. هریک از انسان ها بر اساس استعدادها، توانایی ها، خصوصیات جسمانی و روحی و علائق به کاری مشغول می گردند. طبقات و اقشار در تعارض و تضاد با یکدیگر نیستند؛ بلکه به تداوم و بقای حیات اجتماعی و افزایش انسجام اجتماعی کمک می کنند. نیازهای مختلف انسان از طرفی و عجز و ناتوانی آدمی در برآوردن همۀآنها از طرف دیگر، همکاری مشترک انسان ها را موجب می شود و عوامل مختلف مانند استعدادهای مختلف انسان ها تقسیم کار را ایجاب می کند و تقسیم کار به تشکیل طبقات اجتماعی می انجامد و از رهگذر آن، نیازهای انسان بر طرف و جامعه های انسانی از نابودی حفظ می گردد.[37] علی علیه السلام معتقد است که علاوه بر تقسیم کار در جامعه، انجام کارها و فعالیت ها و تولیدات زمانی می تواند به طور مطلوب انجام شود که امنیت نسبی در جامعه به وجود آید و خلاف کاران و اوباش در جامعه توانایی انجام اعمال خلاف را نداشته باشند.
11- بیکاری و کم کاری
بیکاری در طول ادوار تاریخ بشر به اشکال گوناگون وجود داشته است. در قرن معاصر نیز یکی از پدیده ها و مسائل بسیاری از کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه بیکاری و کم کاری است. در دورۀ زندگی حضرت علی علیه السلام و صدر اسلام گرچه پدیدۀ مذکور متداول و حاد نبوده، ولی ایشان به این امر توجه کرده است. آن حضرت فرمود: آفة العمل البطالة؛[38]آفت عمل بیکاری است (یعنی هرکه عادت به آن کرد هرگز کار نمی کند یا اگر کار کند، ناقص انجام می دهد.) باز فرمود: مَن أطاع التوانی ضیَّع الحقوق؛[39]کسی که تنبلی و سستی پیشه کند، حقوق خویش و دیگران را ضایع می کند. بیکاری تحت تأثیر عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در جامعه افزایش می یابد. این عوامل عبارتند از: فقر، کمبود سرمایه و اندک بودن سرمایه گذاری در بخش های مختلف اقتصادی، فقدان آموزش، نبودن فرهنگ کار، فقدان تقاضا برای تولید کالاها، سستی و تنبلی افراد، فقدان مشارکت اجتماعی و. . . گسترش بیکاری و کم کاری به تدریج آسیب ها و مشکلات اقتصادی و اجتماعی دیگری را به همراه دارد که برخی از آنها عبارتند از: افزایش فقر و تهیدستی، گسترش انحرافاتی نظیر اعتیاد، فساد، تبعیض، تکّدی گری و جز اینها. علی علیه السلام از کسالت و تنبلی دوری می جست و مرد عمل و کار بود و مردم را به کار و کوشش دعوت می کرد و آنها را از بی حوصلگی و تن آسایی که موجب فقر و تهیدستی است، بر حذر می داشت.[40]
آن حضرت می فرمود: هرگاه کسالت و ناتوانی با هم همراه شدند، از آنها فقر و تهیدستی متولد می شود.[41]
یکی از سفارش های مولای متقیان به مردم کار کردن در زمان جوانی و میان سالی و قبل از پیری و کهولت است؛ زیرا عمر انسان کوتاه و دوران جوانی و تحرّک و فعالیت محدود است؛ لذا بایستی در دوران جوانی و میان سالی به کار و کوشش صحیح و شایسته پرداخت تا در دنیای فانی توشه ای برای آخرت فراهم آید. امیرالمؤمنین علیه السلام در این مورد می فرماید: پیش از کشیدن بار سنگین حیات در سالیان پایانی زندگی و ورود به دار مشاهدۀنتایج عمر و قبل از دست دادن همۀمشاعر و نیروهای خود، کار و تکاپو کنید.[42]
ای که دستت می رسد کاری بکن پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار
سال دیگر را چه می داند حیات با کجا رفت آن که با ما بود یار
دیر و زود این شکل و شخص نازنین خاک خواهد گشتن و خاکش غبار[43]
12- نظارت در کار
یکی از امور مهم، نظارت و کنترل بر کارها و فعالیت ها است. اگر نظارت بر کار به نحو مطلوب صورت گیرد، کاهش آسیب ها و افزایش کارایی های کارکنان، مدیران و زمامداران و نهایتاً رشد و رونق اقتصادی و اجتماعی را به دنبال
می آورد. نظارت در کار اقشار مختلف، مهم تلقی می شود؛ اما به نظر می رسد که نظارت بر فعالیت ها و کارهای دو قشر بازرگانان و مدیران (زمامداران) ضروری تر است. چنان که حضرت علی علیه السلام می فرماید: ای گروه بازرگانان از خدا بترسید، به خریداران نزدیک شوید، با بردباری و حوصله خود را از سوگند خوردن دور کنید و از دروغ بپرهیزید و از ستم بر کنار باشید و ستمدیدگان را یاری کنید و پیمانه و ترازو را به صلاح آورید، در کار مردم تقلّب نکنید و در روی زمین فساد برپا ننمایید و تبه کارانه زندگی نکنید.[44] در مورد مدیران امام علی علیه السلام می فرماید: به سبب مالیات، لباس تابستانی و زمستانی مردم و رزقی را که می خورند نفروشید و چهارپایی را که با آن به کار مشغول اند، از دستشان نگیرید و بر احدی به جهت یک درهم تازیانه مزنید و روی دوپایش نگه ندارید. هیچ چیز از اثاث زندگی آنان را به فروش نرسانید؛ زیرا برنامه های ما آن است که با گذشت و اغماض از مردم مالیات بگیریم و توجه تو به آبادانی زمین بیشتر از جمع آوری مالیات باشد.[45] علی علیه السلام هر روز خود به بازار کوفه می رفت و از وضع خریداران و فروشندگان تحقیق می کرد.
13- نتیجه گیری
بر اساس مطالب و مباحث پیش گفته در مورد کار و تلاش، نتایج به دست آمده، به شرح ذیل است:
1در اندیشه و سیرۀحضرت علی علیه السلام کار و تلاش از مباحث مهم محسوب می شود. یکی از حقوق اولیۀمردم آن است که همه حق دارند، شاغل باشند و در برابر کار و کوشش خود مزد و پاداش مناسب دریافت کنند؛
2حضرت علی علیه السلام در طول عمر خویش علاوه بر حمایت از اسلام و امامت به کارهای زراعت و باغبانی می پرداخت و درآمد آن را صرف امور مسلمانان به ویژه محرومان و یتیمان می کرد؛
3یکی از وجوه تمایز و برتری برخی انسان ها بر بعضی دیگر، کار و تلاش است؛ زیرا کارها آثار دنیوی و اخروی به همراه دارد؛
4ملاک ها و معیارهای مهم در انتخاب شغل و کار عبارتند از: کار توأم با آگاهی (آگاهی و شناخت نسبت به کار)، اخلاص در کارها (هدف دار بودن)؛
5با ایجاد تنوّع و نوآوری در محیط کار می توان از ملامت و خستگی جلوگیری کرد؛
6کار آزادانه عبارت است از کاری که بر علاقه، استعداد مبتنی باشد و به رشد شخصیت فرد منجر شود؛
7ویژگی های کار غیرآزادانه (اجباری) و موافق علاقه و رضایت انسان ها نبودن عبارت است از: جلوگیری از رشد و شکوفایی استعدادهای افراد، توهین به آزادی انسان، ممانعت از رشد و نوآوری و ابداع؛
8کارهای شایسته دارای این ویژگی هاست: نزدیک سازی انسان به سوی حق و خداوند، منطبق بودن با موازین الهی و اسلامی، مضر نبودن برای جامعه، منجر نشدن کار به آسیب و انحراف فردی و اجتماعی، انجام دادن کار با هدف صلاح و آبادانی جامعه، حلال بودن کار از نظر شرع؛
9کارهای ناشایست فعالیت هایی است که انجام دادن آن برای عامل، شرمندگی به همراه داشته باشد؛ هم چنین برای جامعه آثار و پیامدهای ناگوار ایجاد نماید؛
10تقسیم کار نقش مؤثر در استمرار، بقا و تعادل جامعه دارد؛
11آثار تقسیم کار عبارت است از: تأمین احتیاجات و نیازهای زندگی فردی و اجتماعی، هموار شدن زمینه های موفقیت و شکوفایی فردی و شخصی و اجتماعی، همراهی با طبیعت متفاوت زنان و مردان، کاستن از اتلاف زمان و منابع؛
12تقسیم کار در رشد استعدادها و توانایی ها و رفع نیازهای فردی و اجتماعی نقش مؤثر دارد؛
13تداوم بیکاری و کم کاری به سستی و تنبلی افراد جامعه می انجامد و پیامدهای سوء آن افزایش فقر و تهیدستی است؛
14نظارت در کارها و فعالیت ها در جامعه مهم تلقی می شود و لازم است نظارت و کنترل در کارها و مشاغل بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
پی نوشت ها
[1] میک، رونالد، پژوهشی در نظریۀارزش کار، ترجمۀم. سوداگر، تهران، پازند، 1358، ص22
[2] توسلی، جامعه شناسی کار و شغل، تهران، سمت، چاپ اول، 1375، ص9
[3] همان، ص 10
[4] نهج البلاغه، ترجمۀمحمد دشتی، قم، انتشارات مشرقین، چ5، 1379، صص 447 و 464 خطبۀ230/9-
[5] اقتباس از کتاب کار و حقوق کارگر، تالیف شریف قریشی، ترجمۀادیب لاری و محصل یزدی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1366، صص 6و5
[6] جرداق، جر، امام علی علیه السلام صدای عدالت انسانی، ج1، ترجمۀسیدهادی خسرو شاهی، قم، نشر خرّم، چ3، 1376، ص172
[7] همان، ص172-
[8] برقعی قمی، سیدعلی اکبر، جلوۀحق در سیرت مولای متقیان امیرمؤمنان علی بن ابی طالب علیه السلام، تهران، انتشارات حافظ، (بی تا)، ص 55
[9] قریشی، شریف، کار و حقوق کارگر، 1366، ص6
[10] جرداق، پیشین، ص 235
[11] شفیع آبادی، عبدالله، راهنمایی و مشاورۀشغلی و حرفه ای، تهران، انتشارات رشد، 1372، ص93
[12] نهج البلاغه، پیشین، صص285 284، خطبه 154/6
[13] غرر الحکم، ج2، سیدحسین شیخ الاسلامی، قم، انصاریان، (بی تا )، ص 1043
[14] همان، ج2، ص 1046
[15] همان، ص 1048
[16] نهج البلاغه، پیشین، صص 737 و 736، حکمت 436، حکمت 444
[17] سازمان امور اداری و استخدامی کشور، پیام های اداری از نهج البلاغه، تهران، چ1، 1375، ص55
[18] جرداق، پیشین، ج1، صص 236 و 235
[19] نهج البلاغه، پیشین، حکمت 122 و پیام های اداری از نهج البلاغه، پیشین، ص 53
[20] سوره کهف، آیه 107
[21] سوره بنی اسرائیل (اسراء) آیه 9
[22] غررالحکم، پیشین، ج2، ص 1038
[23] همان، ص1039
[24] همان، ص 1039
[25] همان، ص1055
[26] نهج البلاغه، پیشین، صص533 و 532، نامه 31/91
[27] همان، نهج البلاغه، نامه 69 و پیام های اداری از نهج البلاغه، ص 30
[28] غررالحکم، پیشین، ص1036
[29] نهج البلاغه، پیشین، حکمت 199/2 و3
[30] نهج البلاغه، حکمت 199/2 و3
[31] نهج البلاغه، پیشین، صص 727و 726، حکمت 403
[32] همان، صص 537 و 536، نامه 31/118
[33] همان، صص537 536، نامه 31/119
[34] همان، صص725 724، حکمت 390
[35] همان، صص585 584، نامه 53/115
[36] همان، ص573، نامه 53/8
[37] برزگر کلیشمی، ولی الله، جامعه از دیدگاه نهج البلاغه، سازمان تبلیغات اسلامی، چ1، 1372-
[38] غررالحکم، پیشین، ج2، ص 1043
[39] موسوی خراسانی، سیدحسن، «جوان»، قم، دار اهل البیت، 1378، ص11، به نقل از بحارالانوار، ج73، ص160
[40] راشدی، لطیف، فرزند کعبه، تهران، نشر سبحان، چ1، 1376، صص 166165
[41] همان، ص 166 به نقل از وسایل الشیعه، چ قدیم، ج2، ص24
[42] جعفری، محمدتقی، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، ج13، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1362، ص246
[43] سعدی
[44] جرداق، پیشین، ج2، ص239
[45] همان، ص340