خبرگزاری مهر، گروه سیاست: امسال نیز مانند سال گذشته، سرودن اشعار پیش از نماز عید سعید فطر توسط حاج میثم مطیعی مداح اهل بیت، صدای اعتراض برخی رسانه های زنجیره ای اصلاح طلب را درآورد. صدایی که گاه با دروغ، زخم زبان و تهمت اشعار مطیعی را نقد و حتی تخریب دولت تفسیر می کردند.
با این حال با نگاهی بر همه اشعار مطیعی متوجه می شویم که تقریبا 20 بیت نخست به بزرگداشت ماه مبارک رمضان اختصاص داشته است؛ ابیاتی مانند «آمدی و دل ما بردی و رفتی ای ماه! با تو خوش بود سحرهای بک یا الله» یا «روزه شد روضه لبهای اباعبدالله، سوختیم آه به یاد لب عطشان حسین» از این جملهاند.
در ادامه، ابیاتی را میبینیم که نه تنها شائبه تخریب دولت را به ذهن متبادر نمی کند بلکه به عیان، تمام مسئولین و دستگاه های حاکمیتی را متوجه تیغ نقد خود میکند. با مشاهده ابیات «ای نشسته صف اول! صف ایثار آنجاست، آن سوی نرده ببین لذت دیدار آنجاست» یا «نکند نرده، میان تو و مردم باشد، دردِ دلها پسِ این فاصلهها گُم باشد» میشود چنین نتیجه گرفت که گوینده ابیات، صرفا مسئولین قوه مجریه و دولت را هدف قرار نداده است.
میثم مطیعی در بخش دیگری از اشعارش، به ارزش های فراموش شده دهه شصت پرداخت. آنجا که گفت: «دوستان! صدق و صفای دهه شصت چه شد؟ راستی حال و هوای دهه شصت چه شد؟ / آن مدیران جوانی که جهادی بودند، بیتکلّف، ز همین مردم عادی بودند».
اگر به ابتدای سال 97 نگاه بیاندازیم، می بینیم که رهبر معظم انقلاب اسلامی روز 20 فروردین ماه به مناسبت آغاز سال جدید، در دیدار کارگزاران نظام ضمن یادآوری ارزش های دهه شصت فرمودند: «شما آقایان و بعضی از خواهرهایی که ظاهراً اینجا هستند. خیلی از شماها از اوایل انقلاب در میدان فعالیتهای انقلابی بودهاید، یعنی دهه 60 را به خوبی درک کردهاید. آیا یادتان هست احساسات خودتان در آن دهه را؟ یادتان هست رفتار خودتان در آن دهه را؟ یادتان هست بیاعتنایی به مال را که در آن دهه داشتید؟ اهتمام به خدمت را که در آن دهه داشتید؟ یادمان میرود؛ این اشکال کار است.»
با مشاهده این دو گزاره می بینیم که میثم مطیعی در راستای فرمایشات رهبر معظم انقلاب، ضمن غبطه به ارزش های دهه شصت، همه مسئولان اعم از قوه قضاییه، مقننه، مجریه و همچنین کلیه سران نظامی کشورمان را به توجه، بازگشت و رعایت آن ارزش ها تشویق و ترغیب کرده اند.
مطیعی در بخش دیگری از اشعارش، به انتقاد از قوه قضائیه می پردازد؛ آنجا که به طور مشخص از واژه «قاضی» استفاده می کند و احتمال گرفتن رشوه از سوی این قشر را به باد انتقاد می گیرد. مطیعی در همین باره خطاب به مسئولین ارشد قضایی کشور چنین سرود: «عَلم داد برافراز که ملت هستند، دل به شاهینِ ترازوی عدالت بستند/همتت قطع ید دانه دُرشتان باشد، وای اگر دزدی از این قافله آسان باشد/وای اگر توصیه و نامه پذیرد قاضی، داد و بیداد اگر رشوه بگیرد قاضی».
در این میان، مطیعی ابیاتی را به نقد «برجام» اختصاص داد که در اصل نقد رفتار غیرمتعهدانه غربیها و در راس آن، آمریکا بود نه دولت. ابیاتی که به نقد برجام اختصاص یافت از این قرار است: «این اروپا مگر آن نیست که در سعدآباد، بست پیمان و بلافاصله دادش بر باد؟ /دشمن است او، چه سگ زرد و چه روباه سیاه، دشمن است او، چه دموکرات و چه جمهوریخواه/باید این تجربه در مدرسه تدریس شود، سند محکم بدعهدی ابلیس شود».
مطیعی در بخش دیگری از اشعارش، به نقد سیاستهای غلط اتکای دولت ها به نفت در طول 40 سال گذشته پرداخت؛ آنجا که گفت:«نفت ما جوهر امضا شدن تحریم است، نفت ما خونِ دمادم به تن تحریم است/تکیه بر همت خود کن که فرج خواهد شد، ما برآنیم که تحریم، فلج خواهد شد».
این مداح اهل بیت در واقع در ابیات مختلف شعرش و در تریبونی عمومی که مستمع آن مردم و مسئولان هستند، مطالبات اقشار مختلف مردم و حتی بزرگان نظام را مطرح کرد. مطیعی حتی در مواردی، امیدوارانه و همسو و همپای با دولت این چنین سرود: «قفل تعلیق به امید خدا میشکنیم، هر چه زنجیر کشیدی همه را میشکنیم/چرخه هستهای از نو به تکاپو افتد، آب رفته همه باز آید و در جو افتد.»
مطیعی در ادامه خطاب به دشمن این چنین خواند: «دست تو رو شد و شرّت کم و ننگت افزون، پنجه از دستکش مخملیات زد بیرون/شرّ تو از سرمان کم شده حمداً لله، دشمنیهات مسلم شده حمداً لله/ دولت ما شده هشیارتر، إنشاءالله، مجلس ما شده بیدارتر، إنشاءالله.»
همانطور که مشاهده میشود این مداح اهل بیت تلاش کرده در مقوله نقد، همه قوا و دستگاههای مسئول در کشور را به یک چشم ببیند و حتی در مواردی، همدلانه با متولیان امر، بهبودی اوضاع در آینده را انتظار بکشد. با این همه معلوم نیست رسانه های اصلاح طلب که همیشه داد و فغان برای «آزادی بیان» سر می دهند چرا از تبدیل شدن یک تریبون عمومی به رسانه ای برای «فریاد دردهای مردم»، آنهم در حضور مسئولین ریز و درشت اینگونه جنجال می کنند و برای زیرسوال بردن اینکار سراغ چهره های سیاسی درجه 2 و 3 می روند؟!