بلاتکلیفی عموم نسبت به گرانیها
زیبا خداد، کارمند یک شرکت با گله مندی از وضعیت نابسامان اقتصادی و اجتماعی گفت: متاسفانه به طور روزانه شاهد افزایش قیمت کالاهای کوچک و بزرگ هستیم و به قدری این موج، زندگی ما را تحت تاثیر قرار داده که دیگر قادر نیستیم کوچکترین برنامهریزی حتی به صورت ماهانه در زندگی انجام بدهیم. او همینطور به نرخ افسارگسیخته داروها و نیاز مبرم خانواده خود به داروها اشاره کرده و اظهار داشت: در سایه بی توجهی و عدم کنترل بازار خرید و فروش دارو، مشکلات بیماران نیازمند به دارو و جیرهای شدن برخی داروها از دیگر نگرانی این روزهای خانوادههای گرفتار است.
به گفته او، ماهانه 900 هزار تا یک میلیون و 200 هزار تومان داروی بیماری افسردگی دو نفر از اعضای خانواده اش در کنار نبود داروی کافی و دریافت اندک دارو، سلامت روان همه خانواده را به خطر انداخته است.عبدالحسینی، یک شهروند مهندس با انتقاد از اینکه این روزها گرانی خودرو و نرخ ارز، طلا و سکه بیشتر از رشد اقلام و کالاهای ضروری جامعه برای مسئولان پررنگ است، گفت: شرایط به گونهای است که بنده، همسر و فرزندم که شاغل هستند، قادر به تامین هزینههای سرسامآور زندگی نیستیم؛ حال آنکه ما رفاه و آرامش اقتصادی می خواهیم تا حداقل امنیت روانی در زندگی داشته باشیم.
وی افزود: تحریم از گذشته هم وجود داشته اما واقعا دلیل این گرانیهای افسار گسیخته این روزها را نمیدانیم. سوال ما از مسئولان این است که آیا این مساله تنها ناشی از ضعف اقتصادی است؟ وی به بلاتکلیفی عموم از شرایط موجود اشاره کرده و گفت: اگر دولتمردان تصمیمی برای حل این بحران نگیرند، به زودی بحران اجتماعی وضعیت وخیمتری نسبت بحران اقتصادی ایجاد میکند.
سه بحران اساسی جامعه
در این باره دانشیار دانشگاه و رییس پژوهشکده جامعهپژوهی و برنامهریزی «المیزان»، به وجود بحران توسعه اقتصادی در کشور اشاره میکند. به گفته دکتر سیفا... سیف اللهی پیامدهای این بحران اقتصادی ناپایدار منجر به پیامدهای نامطلوب و بحران زایی شده که در حال حاضر جامعه با آن دست و پنجه نرم میکند؛ از جمله فقر، بیکاری و مشکلات معیشتی.
این جامعهشناس بیشک این عوامل بحران زا در سطح زندگی مردم تاثیرات عمیقی به جای گذاشته است که می توان آثار روانی آن را به صورت ناامیدی و نگرانی در چهره مردم مشاهده کرد. وی معتقد است: منشأ و علت بروز این شرایط، توسعه نیافتگی و ساختاری در کشور است که از 150 سال قبل تاکنون ادامه دارد؛ چنانکه اکنون نیز همچنان از دغدغههای مهم کشورمان در حوزههای مختلف اقتصادی و اجتماعی محسوب میشود.
سیف اللهی به وجود سه بحران اساسی که جامعه با آن مواجه است، اشاره دارد: اول بحران مدنیت، دوم بحران مدیریت و سوم بحران مدیریت بحران! به گفته او،بحران مدنیت، همان توسعه نیافتگی است و منشأ آن توسعه نیافتن حوزههای اقتصاد در کشور است و به نظر میرسد هنوز بحران را جدی نگرفتهایم؛ در حالی که اغلب مدیران میدانند ما نیازمند رشد و توسعه پایدار و اقتصاد تولیدی با بهره گیری بهینه از امکانات داخلی و خارجی هستیم.
وی در ادامه افزود: فعالیتهای نامناسب اقتصادی همچون واردات بیرویه، بازار سیاه و ...اثرات منفی خود را بر زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی گذاشته است و درنتیجه آن شاهد مشکلات متعددی همچون نامناسب بودن حقوق کارکنان، نبود امنیت شغلی، سطح پایین آگاهی جامعه، کمبود زیرساختهای اقتصادی کشور، کیفیت نامناسب کالاهای داخلی و ... هستیم.
جامعه نیازمند آسایش و آرامش
این جامعهشناس در ادامه با بیان اینکه مشکلات امروزی ما تاریخی، بنیادی و توسعه ای است، گفت: جامعه توسعهیافته امروزی بر دو محور تاکید دارد ؛آسایش و آرامش. آسایش به این معنی که رفاه اجتماعی به درجهای برسد که فرد احساس امنیت کند که پیامد آن، آرامش است. فردی که احساس امنیت دارد، دیگر مرتکب جرم نمیشود یا انباشت اموال نمیکند، مثالی بزنم وقتی طلا یا ارز در کشور گران میشود، همه برای خرید هجوم می برند؛ حال آنکه در کشورهای توسعه یافته برعکس عمل می کنند.
سیف اللهی ادامه داد: این نشان دهنده عدم امنیت و بی اعتمادی مردم به شرایط موجود در جامعه است، یکی دیگر از پیامدهای اقتصاد تولیدی، رسیدن به تامین اجتماعی است. نهادها و سازمانهای اجتماعی همچون سازمان تامین اجتماعی، کمیته امداد و ... وضعیت مالی مناسبی ندارند. این جامعه شناس با تاکید بر اینکه با حرف زدن نمی توان مردم را قانع کرد و باید برنامه ارائه داد، گفت: مشکلات اساسی و بنیادی است و باید مدیریت جامعه برای حل آن برنامههای راهبردی، کاربردی و توسعهای ارائه و به آن عمل کند. این اقدام هم باید به کمک برنامه ریزیهای روشنفکران، متفکران و متخصصان یا افراد کارشناس داخلی صورت بگیرد.
مشکلات انباشتهشده یک شبه حل نمی شود
این استاد دانشگاه معتقد است: مشکلات انباشتهشده یک شبه یا یک ساله حل نمی شود بلکه باید مطالعه آمایشی صورت گیرد و مشخص شود کدامیک از عناصر اجتماعی ما نابرابر ، ناموزون و عقب افتاده است تا به سوی ریل توسعه حرکت کند. ما باید برنامههای کوتاه مدت و بلند مدت داشته باشیم؛ به ویژه آنکه اگر مدیریت بر مبنای شایستهسالاری باشد، میتوان مانند بسیاری از کشورها از بحران عبور کرد مثل ترکیه، چین و ژاپن.
رییس پژوهشکده جامعهپژوهی و برنامهریزی المیزان با اشاره به اینکه ارکان نظام اجتماعی ما از پنج عنصر جغرافیایی، جمعیتی ، اقتصادی ، فرهنگی و مدیرتی تشکیل شده است، اظهار کرد: مدیریت این عناصر را باید مدبرانه ، مقتدرانه و با رویکرد توسعه انسانی در جامعه پیش برد و نه رویکرد پوپولیستی که لازم است با مدیریت درست به ترتیب مشکلات این عناصر حل شود و همه مشکلات بر گردن مدیریت سیاسی انداختن، کار درستی نیست. در مجموع وضعیت این روزها بیانگر این مساله است که شرایط دشواری پیشروی مدیران و دولتمردان قرار گرفته است که اگر برای مقابله با آن برنامه و راهکارهای جدیتری پیشبینی نشود، با شدت گرفتن شکاف عمیق رفاهی خانوار، اثرات منفی و پیشبینیپذیری در انتظار کشورمان خواهد بود.