به گزارش ایسنا، علی شمس اردکانی کارشناس ارشد انرژی در ادامه یادداشت خود در روزنامه «ایران» نوشت: عربستان میگفت چون تولید اوپک کافی نیست ذخایر فصلی در کشورهای مصرفکننده کاهش یافته و قیمتها در فصل تابستان در امریکا و اروپا، همزمان با افزایش تقاضا برای بنزین، افزایش مییابد. ناگفته معلوم بود که افزایش قیمت موجب افزایش تولید نفت غیرمعمول یعنی نفت از سنگواره (شیل) و عمدتاً در امریکا میشود. چون دنیای نفت در انتظار اجلاس شماره 174 اوپک، با حضور تولیدکنندگان غیرعضو، در اول تیرماه 1397 بود یارگیری در بین این کشورها هم دستاویز مذاکرات سیاسی و فنی فشرده باغیر اوپکیها بویژه با روسیه و نیز مکزیک و در داخل اعضای اوپک شده بود.
ادعا میشد با افزایش تولید نفت و کاهش قیمت آن موجب تزلزل و تردید در بازار سرمایهگذاری در نفت غیرمتعارف (شیل) میشود و از استحکام این رقیب در عرصه نفت میکاهد و سهمیه اوپک در بازار نفت تثبیت میشود.
عربستان ادعا میکرد اوپک باید روزانه یک و نیم میلیون بشکه نفت خام بیشتر تولید کند. بزرگترین تولیدکننده نفت خارج از اوپک که در تعیین سقف با اوپک همکاری میکند فدراسیون روسیه است که در آنجا مانند کشورهای عضو اوپک سیاست و تولید نفت در کنترل دولت است. روسیه که در افزایش تولید توانمند است، اعلام نموده بود با تز افزایش تولید برای جلوگیری از افزایش قیمت و جلوگیری از فرصت افزایش تولید به نفت شیل موافق است. چنین مینمود که عربستان و روسیه بدون توجه به وضعیت تولید در بین اعضای اوپک بویژه ایران و ونزوئلا که در افزایش تولید و حتی در فروش سهمیه فعلی مشکل دارند هم آواز شدهاند.
البته عربستان و روسیه میخواستند که افزایش تولید نصیب خودشان شود و میدانستند کاهش قیمتها هم موجب کاهش درآمد آنها نمیشود. ولی کاهش قیمت برای ونزوئلا و ایران که توان افزایش تولید ندارند به کاهش درآمد نفتی میانجامد. چون در داخل اوپک و سیاستهای منطقهای افزایش تولید و درآمد نفتی عربستان درمقابل ایران افزایش قدرت این حکومت به حساب میآید که این رویکرد موجب رضایت امریکا و رژیم صهیونیستی اسرائیل و شخص نتانیاهو و ترامپ است.
علیهذا از دیدگاه سیاسی ایرانیان نکاتی چند قابل توجه میبود:
1- اهداف سیاسی عربستان ناشی از ستیز وهابیت پرخاشگر با جمهوری اسلامی ایران متمسک به مکتب اهل البیت علیهالسلام است. عربستان که در مسیر مکتب ابن تیمیه سیاست خود را واقعگرایانه مینامد در حقیقت ماکیاولی و فرصتجویی بینظیر است و از زمان پیروزی انقلاب اسلامی دنبال تصاحب سهم ایران در اوپک و بازار نفت جهان بوده است. در دهه 1970 میلادی ایران و عربستان تقریباً تولید مساوی روزانه شش میلیون بشکهای داشتند ولی اکنون عربستان توان تولیدی سه برابر ایران و صادراتی بیش از چهاربرابر ایران دارد و بازهم دنبال قاپیدن نان از دهان ایرانیان است!
2- روسیه با سیاستی مدبرانه درحد امریکا توان تولید و در حد عربستان ظرفیت صادراتی دارد. روسیه بالا رفتن ظرفیت تولید نفت شیل امریکا را برنمیتابد که امریکا را پس از هفتاد سال به بزرگترین تولیدکننده تبدیل کرده است.
3- امریکا و عربستان با مهندسی صهیونیزم بهدنبال تحمیل انزوا و از جمله کاهش شدید درآمد نفت ایران هستند.
4- ایران سهمیه خود را در بازار جهانی میخواهد حفظ کند و بنابراین در بازارجهانی نفت باید دنبال متحد در بین مصرفکنندگان وتولیدکنندگان عمده باشد و از سوی دیگر درپی کاهش تنش با نقشآفرینان در بازار نفت باشد.
این همان سیاستی است که در دهه 1970 ایران در کشورهایی که نرخ رشد سریع مصرف در بازار نفت داشتند مانند هند، کره جنوبی و آفریقای جنوبی اقدام به احداث پالایشگاه نمود که متأسفانه پس از انقلاب نه این سیاست ادامه یافت و نه آن دستاوردها به نحوبایسته و شایسته نگهداری شد.5- تکنوکراتها در کشورهای درگیر بازار نفت خواستار همکاری و کاهش تنش هستند. پس از رجزخوانیهای اولیه تکنوکراتهای کشورهای عضو اوپک و غیر اوپکیها روز پنـجشنبه 31 خرداد در کنفرانس وین دیدار کردند و مقدمات کاهش تنش را فراهم آورند که منجر به دیدارهای دوجانبه و چند جانبه وزیران نفت شد. از جمله وزیران ایران و عربستان دیداری کاهنده تنش داشتند که نتیجه آن در اجلاس وزیران اوپک، با پایبندی غیر اوپکیها، روز جمعه یکم تیرماه حاصل شد. توافق اوپک نوعی بازگشت به سقف تولید 2016 بود که همکاری و ائتلاف تولیدکنندگان نفت را به جهانیان اعلام کرد. در این ائتلاف سهم اوپک دو سوم است لذا با حضور روسیه و مکزیک تصمیم جدید اثری فوری در بازار نفت داشت و شگفت آنکه موجب کاهش قیمت نشد. پس تا اینجا ایران ضرری چشمگیر نداشته است. در این تصمیم چون اجماع ائتلاف نفتی بهدست آمد امکان افزایش 1.5 میلیون بشکه در روز مورد درخواست اولیه سعودی غیرممکن است و بازگشت به مصوبه 2016 چیزی کمتر از یک میلیون بشکه افزایش تولید ممکن میشود. البته باز سعودیها و یارانشان میکوشند سهم بایسته نصیب ایران نشود و در این راه از تحریمهای جدید ترامپ سود خواهند جست که ما نیز باید مانند روسیه در تقویت جامعالاطراف منافع ملی بکوشیم و از قبول هر نوع انزوا یا ایجاد تحمیل انزوای خود کرده پرهیز کنیم.
آنچه ایران را متضرر میکند تحریم های مستقیم امریکا و آثار تحریمهای ثانویه در بازار جهان نفت است. پس ایران باید برتعمیم روح برجام در صحنه بینالمللی بکوشد. باشد که از ثمرات کاهش تنش همچون دیدار دو وزیر تکنوکرات ایران و عربستان جایگاه بایسته ایران را در صحنه بینالمللی احیا نماید. هر چند که دلالان و تجار تحریم را در داخل کشور و همکارانشان را در کشورهای دیگر خوش نیاید و صهیونیستها آن را برما نمیپسندند!!