روزنامه فرهیختگان: چهارشنبهشب هفته گذشته، هرچند تیم ملی فوتبال ایران در دومین دیدار خود در جام جهانی روسیه برابر اسپانیا با یک گل شکست خورد، ولی درخشش بازیکنان ایران در این مسابقه و شجاعت آنها برای حمله به دروازه اسپانیا، حتی ستایش رسانههای جهانی را در پی داشت. مردم ایران شادمان از این جسارت بازیکنان تیم ملی فوتبال، به هر شکلی ابراز خوشحالی کردند، فضای شبکههای اجتماعی نیز حاکی از رضایت نسبی از این بازی بود. دامنه وسیعی از شجاعت بازیکنان ایرانی به دامان شادی مردم رسیده بود و رهبر انقلاب هم در پیامی به بازیکنان ایرانی حاضر در مسکو، خداقوت گفتند. اما در همان شبی که میتوانست توصیف زیبایی از غرور و شادی ملی در قاب تلویزیون نقش ببندد، مخاطبان تلویزیون، شاهد تصویر دیگری از یک دوئل رسانهای بودند. چهره درهم و حال دمق عادل فردوسیپور در برنامه فوتبال 2018، به قاب رسانه نشست و او که در مقابل مدیران بالادستیاش، در مبارزه برای دعوت از کاپیتان سابق فوتبال اسپانیا، شکست خورده بود، تصمیم به قهر گرفته بود؛ قهری که بعد از یکی بهدو کردنها، به نتیجهای نرسید.
قصه از این قرار بود که عادل فردوسیپور برای دیدار ایران و اسپانیا کاپیتان اسبق ماتادورها را دعوت کرده بود تا به استودیوی 2018 برود، ولی بنا بر آنچه ادعا میکرد به یکباره و ساعتی قبل از شروع برنامه از حضور پویول در جلوی دوربین جلوگیری کردند. فردوسیپور که از این ماجرا شاکی بود، در چند ساعت ابتدایی برنامه جلوی دوربین نرفت و درحال رایزنی بود که درنهایت موفق نشد مدیران شبکه را راضی کند تا پویول جلوی دوربین قرار بگیرد. لاجرم او بعد از بازی ایران و اسپانیا و در پخش زنده با حالتی ناراحت گفت: «من به پویول چی بگم؟ این همه راه اومدی آخرش اینجوری، آهای خدا.»
البته طرفداران پیگیر فوتبال ایران و حواشی آن که دوشنبهشبها، پای شبکه سه و برنامه «نود» نشستند، ناآشنا با این شکل دوئل و جدلها بین فردوسیپور با مدیران نیستند. مجری برنامه نود، به لطف حضور مستمرش در فضای رسانه ملی و متخصص شدن در مواجهه با مدیران این رسانه، یاد گرفته که روش در عمل انجامشده قراردادن مدیران را به خوبی پیاده کند. اما این شکل تعامل در برنامهسازی ویژه جام جهانی که مخاطبی به مراتب گستردهتر و عامتر از برنامه نود دارد، واقعا جای سوال دارد.
اینکه مصادیق دعواهای سازمانی روی آنتن و بین عموم مردم مطرح میشود نهتنها باعث تلخ کردن اوقات مخاطبان رسانه ملی میشود بلکه فرصتسوزی در شناساندن ظرفیت اجتماعی فوتبال به مخاطبان عامتر فوتبال این روزهای تلویزیون است. ضمن اینکه در مقایسه با چهار سال قبل، برنامههای ویژه جام جهانی امسال تلویزیون، حرکت روبه جلویی نداشته و به غیر از معدود آیتمهایی مثل معرفی کشورهای حاضر در جام جهانی که با نریشنهای بازیگران سینما آماده شدند، وجه خلاقه دیگری در ویژهبرنامه جام جهانی امسال دیده نمیشود. شاید همین دعوت از میهمانان خارجی پرهزینه برای پخش آنتن زنده تلویزیون، تنها برگبرنده امسال برنامه ویژه جام جهانی است که در مورد اخیر هم، ناهماهنگی مدیران سازمان عریض و طویل صداوسیما با برنامهسازان استودیوی 2018 و درنهایت شکلگیری این دعوای درونسازمانی، بازی را به سطح وسیعتری در رسانههای خارجی کشاند.
برنامهسازان فوتبال 2018 به پویول که به تهران سفر کرده بود و نتوانست به تلویزیون بیاید، گفتند به خاطر وضعیت ظاهریاش، نمیتواند در تلویزیون ایران حضور داشته باشد و او هم در گفتگو با رسانههای خارجی، این مساله را مطرح کرد؛ مسالهای که میتوانست به تسامح موقت مدیران صداو سیما با فردوسیپور پرحاشیه حل شود، با یک هوچیگری داخلی تبدیل به یک آبروریزی بینالمللی شد. البته جعفر عبدالملکی، قائممقام شبکه سه سیما همان چهارشنبه شب، در پاسخی نصفه و نیمه که به رسانهها داد، دلایل مخالفت مدیران را مساله مالی عنوان کرده بود.
قائممقام شبکه سه سیما در واکنش به خبر قهر عادل فردوسیپور گفت: «یک مجری حرفهای بهدلیل اختلافنظر در پرداخت چند صدمیلیونی به یک بازیکن خارجی آن هم در شرایط کنونی قهر نمیکند.» البته در پاسخ به این ادعای عبدالملکی، طرفداران عادل فردوسیپور در فضای رسانهای توجیه کردند که هزینههای میلیاردی دعوت از پویول از بودجه صدا و سیما و بیتالمال نبوده و اسپانسرها هزینه این حضور را تقبل کردند. توجیهی که سال گذشته و بعد از حضور لوییز فیگو در ویژهبرنامه قرعهکشی جام جهانی هم توسط فردوسیپور مطرح شد.
تمام فرآیند دعوت کردن از پویول، آمدنش به تهران و جلوگیری از حضورش در رسانه ملی و نوع اظهارنظرش در رسانههای بینالمللی، نمونه واضحی از وضعیت حال حاضر صداوسیما و شیوه تعامل مدیرانش با برنامهسازان را توصیف میکند؛ مثال سادهای از بحرانسازی از یک مساله ساده. بحرانی که نطفهاش از درون سازما ن. شکل گرفت، درون سازمان دامن زده شد و درون همین سازمان فرافکنی شد.