می گویند وضعیت محله هرندی نسبت به چند ماه پیش کاملا متفاوت شده است. شهرداری تهران همگام با سایر نهادهای مسئول برای سر و سامان دادن به این محله پا پیش گذاشته است. اجرای طرح هایی همچون واردکردن سازمان های مردم نهاد به هرندی، ایجاد سرپناه برای معتادان، مددسرا برای آموزش و حرفه آموزی آنان و اشتغال معتادان متجاهر در مراکز بهاران و در نهایت اجرای طرح مبلمان شهری و پاکسازی بوستانها و معابر شهری، نمونهای از تلاش این نهاد برای بازگردان امنیت و رفاه برای ساکنان این محله است.
روایتی از گذشته سیاه چهار ضلعی خمار
به گزارش ، قانون در ادامه نوشت: از شمال به خیابان مولوی و از جنوب به شوش و بین خیابان ری و خیام قرار دارد؛ چهارضلعی خماری که سالها بلکه دهههاست وضعیتش تا همین چند ماه پیش آنقدر ناخوش احوال بود که هیچ نسخهای دردی از آن را دوا نمیکرد. انگار نبض زندگی در اینجا به کندی میزد؛ مثل بیماری که دیگر از رمق افتاده و در انتظار مرگ نشسته است. آنقدر معروف است که دیگر نیازی به توضیح نیست. محلهای به نام «هرندی»، پاتوق همیشگی معتادان و افراد کارتنخواب.
زندگی اینجا رنگی ندارد. قلب هرندی پر از درد و رنج است. یادگار تهران قدیم با آن همه آثار تاریخی و فرهنگیاش، حالا سالهاست درگیر زخم عمیق اعتیاد است.هنوز تصویر ساکنان خودخوانده هرندی برای بومیهایش تکراری است. آدمهایی که کیسهای به پشت زدهاند و مثل سایهای میآیند و میروند. سایههایی که بیشتر شبیه به شبح هستند؛ شبحهای دودزدهای که سالهاست قصد رفتن ندارند؛ شاید قلمروشان همینجا باشد!
روایتها از هرندی، محله قالیشویان، از کوچه خانی و بادرخت و مرادی و ... بوستان حقانی و خواجوی کرمانی کم نشنیدهایم. گویی گرد اعتیاد و فقر و مهاجرت را در تمام کوچه و پس کوچههایش پاشیدهاند. خانههای مجردی که درشان همیشه باز است. خانههای مخروبهای که هر ساعت از روز پر است از آدمهایی از جنس شبحهای دودزده. شبهایش کسی جرأت سرک کشیدن ندارد.
در بطن کوچه پس کوچههای تنگ و تاریک، زندگی جور دیگری جریان دارد. اهالی ناراضی هستند؛ حق هم دارند، محل زندگیشان فارغ از امنیت، محل تردد معتادان و کارتن خوابها و مهاجرانی است که مشخص نیست چه کسانی هستند و از کجا آمدهاند. تصاویر محلهشان را هر روز در فلان شبکه تلویزیونی نمایش میدهند. کم نیستند روزنامه و خبرگزاریهایی که از حال و روز ساکنان و عابران این محله مینویسند. آخر این همه گزارش، هر از گاهی شاید میشود طرح ضربتی جمع آوری معتادان متجاهر!
یک نسخه ضد آسیب برای هرندینشینان
از سال 85 که برخورد و پیشگیری از افزایش تعداد معتادان خیابانی به یکی ازماموریتهای مهم و ضربتی ستاد مبارزه با مواد مخدر کشور تبدیل شد، طرحهای بسیاری برای کنترل این معضل به اجرا درآمد که اثربخشترین آن در تهران و به ویژه محله هرندی، ساماندهی معتادان و برخورد با توزیع کنندگان خرد مواد مخدر است؛ یک نسخه ضد آسیب برای آسایش و آرامش هرندیها.
محمدرضا آذرنیا، دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان تهران در این باره میگوید: «ستاد مبارزه با مواد مخدر در ارتباط با معضل محله هرندی دو مسئولیت اساسی داشتهاست. ابتدا ساماندهی معتادان متجاهر که در چند مرحله جمعآوری شدهاند و در مراکز درمانی تحت درمان قرار گرفتهاند. به عبارتی بخش اعظم پنج هزار و 700 معتاد خیابانی جمعآوری شده از سطح تهران، مربوط به محله هرندی است.
اقدام دیگری که انجام دادهایم، برخورد با توزیعکنندگان مواد مخدر است؛ بهطوریکه امسال بیش از 30 واحد مسکونی و غیر مسکونی در محله هرندی که اقدام به تهیه و توزیع مواد مخدر میکردند با حکم مقام قضایی پلمب شدهاند.
در چند ماه گذشته ورودی 32 واحد با آهن جوش داده شدهاند. این کار نوعی اعلام عمومی برای ساکنان منطقه به حساب میآید تا ببینند ناامنی خیلی کمتر از قبل شده است. به گواه ساکنان، آرامش و آسایش به محله هرندی بازگشته است. به بیان دیگر ناامنی در بوستانهای حقانی و خواجوی کرمانی که درنتیجه حضورتوزیع کنندگان مواد مخدر بود، با برخورد قاطعی که با آنان صورت گرفت به حداقل رسیدهاست».
وی در پاسخ به این سوال که شهرداری تهران در این مدت چه فعالیتهایی برای ساماندهی محله هرندی و معتادان آن انجام دادهاست، میگوید:« به نظرم ساماندهی معتادان خیابانی از سوی شهرداری، اقدام قابل قبولی بوده و خیلی از مشکلات را حل کرده و این اقدام با هماهنگی مقام قضایی، پلیس و شهرداری منطقه بودهاست. علاوه بر آن فضای معابر شهری و پارکها قابل مقایسه با یک سال گذشته نیست، میلیاردها تومان برای مبلمان شهری، ساماندهی بوستانها، مرمت معابر عمومی از سوی حوزه اجتماعی و فرهنگی شهرداری صرف شدهاست».
نبودحمایتهای اجتماعی، حلقه مفقودشده چرخه اعتیاد
برای اینکه بدانیم چه برنامههایی درحوزه درمان، جمعآوری و اشتغال معتادان پرخطر در محله هرندی به مرحله اجرا درآمدهاست، باید به پنج سال گذشته برگردیم. پنج سال پیش هیچ برنامه منسجمی برای معتادان متجاهر و خیابانی تهران به ویژه در منطقه هرندی وجود نداشت. روایت هرندی در دهه 80 روایت مردمی بود که جان به لب شدهبودند. ناامنی و فلاکت با وجود معتادان متجاهر شهرستانی در این نقطه از شهر بیداد می کرد. اینبار سر و صدای هرندیها و اهالی شوش به جلسه هیات دولت هم پیچید و دولت با اصلاح ماده 16 قانون مبارزه با مواد مخدر، تبصره ای به این قانون اضافه کرد. حالا بعد از این تبصره قاضی میتوانست معتادان متجاهر را بعد از آنکه تحویل مراجع قضایی داده میشدند، با اخذ تامین مناسب و ارائه گواهی درمان حکم به تعلیق تعقیب دهد و آنها را به مراکز ماده 15 (درمان اختیاری) بفرستد. قصه پردرد هرندی حالا می تواند پایان خوشی به خود بگیرد اما این یک شرط دارد؛ باید همه دستگاههای مسئول پای در قرق معتادان بگذارند و فکری به حال ناخوش هرندیها کنند.
دکتر سعید صفاتیان، رییس کارگروه کاهش تقاضای موادمخدر و الکل در مجمع تشخیص مصلحت نظام پاسخگوی سوالمان است:
« سالهای گذشته در محله هرندی تنها چند برنامه خاص کوچک به اجرا در آمد اما در حال حاضر بیش از 12مورد مدل درمانی متفاوت در این محله داریم. یکی از این مدلهای درمانی، مراکز کاهش آسیب گذری یا همان «دی آی سی» است. تعداد این مراکز در هرندی کم و زیاد میشود . مراکز گذری، مخصوص معتادان پر خطر و تزریقی است که معتادان به آنجا مراجعه و سرنگ و وسایل بهداشتی میگیرند.
«دی آی سی» ها با مجوز وزارت بهداشت فعالیت میکنند. علاوه بر دی آی سیهای وزارت بهداشت، مراکز خصوصی به نام «مراکز درمان سوء مصرف مواد» هم در هرندی وجود دارد. این مراکز که در سال 82 طراحی شدهاند، وظیفه اصلیشان این است که معتادان پر خطر را پوشش دهند. برای آگاهی خوانندگان باید اشاره کنم که منظور از معتادان پرخطر ،معتادان هرویینی و تزریقی است که به آنها اجازه دادهشده از داروی متادون برای درمان استفاده کنند. در این منطقه یکی از قدیمیترین برنامههای کشور به نام «خانه خورشید» به شکل اختصاصی برای درمان زنان معتاد طراحی شد و البته یکی از الگوهای موفق درمان اعتیاد زنان است؛ در حال حاضر که علاوه بر حوزه درمان به موضوعات مددکاری ورود میکند».
در ادامه این بحث باید اشاره کنیم که وزارت بهداشت هم برای معتادان هرندی، بیمارستان و مراکز بهداشتی در منطقه 12 دارد که اگر معتادان مشکلی پیدا کنند، آنجا میروند. البته وزارت بهداشت و بهزیستی برای فراهمآوردن سرپناه معتادان، مراکز شبانهروزی یا شلتر ها را هم راهاندازی کردهاند.
شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان تهران برای ساماندهی معتادان خیابانی تهران به ویژه معتادانی که در محله هرندی تردد دارند، تفاهمنامه ای را با سازمان زندانها امضا کردهاست که دو هزار و 400 تن از معتادان را به جای اینکه به مرکز ترک اجباری «شفق» ببرند (ظرفیتی اینچنینی هم در مراکز درمان اجباری شفق وجود ندارد) به اردوگاه فشافویه منتقل کنند.
رییس کارگروه کاهش تقاضای موادمخدر و الکل در مجمع تشخیص مصلحت نظام این را هم میگوید که بهجز مرکز «شفق » و « اخوان» که به ترتیب هر کدام زیر نظر دانشگاه علوم پزشکی تهران و ایران فعالیت میکنند، به تازگی مرکز جدید «سعید آباد» هم به دو مرکز فعلی اضافه شده است که در کنار 100 کمپ ترک اعتیاد مرتبط با ماده 16 قانون مبارزه با مواد مخدر در ارتباط با ساماندهی معتادان خیابانی فعالیت می کنند. مجموعه این ها در تهران ظرفیت پوشش 9 هزار معتاد متجاهر را دارند؛ این رقم بسیار بالایی برای ساماندهی معتادان کارتن خواب تهران است. با این حال در چند سال گذشته طرح جمعآوری معتادان خیابانی موفق نبوده است زیرا ارزیابی از برنامه صورت نگرفت و از همه مهم تر حلقه درمان دچار ایراد است. این ایراد همان حمایت های اجتماعی است که وزارت رفاه متصدی اصلی آن در کشور است.
صفاتیان در این باره عنوان می کند:« ماده 15 قانون مبارزه با مواد مخدر وزارت رفاه را مکلف می کند که معتادان بی بضاعت را تحت پوشش قرار دهد و بیمه معتادان را در کشور توسعه دهد. یکی از حلقه های مفقوده این است و حلقه مفقوده دیگر،غربالگری معتادانی است که جمعآوری می شوند. در مرحله نخست که پلیس معتادان متجاهر را می گیرد و پزشک آنها را ویزیت می کند باید در این مرحله معتادان سطح بندی شوند؛ یعنی معتادانی که مشکل روانی دارند و بی خانمان هستند باید از معتادانی که خانواده دارند، جدا شوند و برای آنهایی که خانواده دارند، برنامه خاصی طراحی شود. این برنامه، همان «دادگاه درماندار» است؛ یعنی همان تبصره 2 ماده 16 قانون. با توجه به این همه برنامه درمانی که در محله هرندی و کشور داریم، اگر بتوانیم معتاد را قبل از اردوگاه درمان اجباری به مراکز ماده 15 بفرستیم، شرایط خیلی بهتر خواهد شد. در این رابطه شهرداری اقدامات خوبی انجام داده است؛ از جمله راه اندازی 24 مراکز بهاران در تهران، مددسراها و سر پناهها که زیر ساخت های خوبی برای توانمندسازی معتادان پرخطر و متجاهر هرندی است».
به اعتقاد رییس کارگروه کاهش تقاضای موادمخدر و الکل در مجمع تشخیص مصلحت نظام ، بهتر است به جای هزینه کردن بهویژه در محله هرندی با توجه به وجود چند هزار معتاد ( آمارها درباره تعداد معتادان متفاوت است و گاهی گفته می شود 10، 12 و 30هزار معتاد در تهران وجود دارد) که قسمت اعظم شان در هرندی قرار دارند) باید همگرایی دستگاه های متولی را بیشتر کنیم. به عبارتی شهرداری، وزارت بهداشت و بهزیستی به جای اینکه بیشتر به سمت جمع آوری معتاد و بردن آنها به کمپ ترک اجباری «شفق» و حاشیه تهران بروند، باید برنامه کاهش آسیب را با ظرفیت بخش خصوصی و انجی یو ها در هرندی توسعه دهند. پیشنهاد ما این است در منطقه هرندی، 20 مرکز کاهش آسیب ایجاد کنند. شهرداری تهران، آمادگی دادن جایگاه به سازمانهای مردم نهاد را دارد، بهزیستی می تواند کمک فرعی را انجام دهد و ستاد مبارزه با مواد مخدر به عنوان نهاد بالادستی هماهنگی بین دستگاه ها را انجام دهد. یعنی باید به جای اجرای برنامه های اجباری مثل شفق، به سمت ایجاد مددسراهای شهرداری و مراکز بهاران قدم برداریم؛ چرا که در حال حاضر شهرداری به سازمان بهزیستی برای راه اندازی سرپناه ها و شلترها کمک کرده است؛ به ویژه الان که نیاز به شلترهای زیادی است. برنامه « کانون راه یافتهگان» که مخصوص درمان و حمایت از معتادان بی بضاعت است، حمایت اورژانس اجتماعی که زیر نظر شهرداری فعالیت میکند و واحدهای خدمات اجتماعی که شهرداری راهاندازی کرده است، به نوعی به ساماندهی معتادان خیابانی در محله هرندی کمک کرده است.
کارتن خواب ها دوباره به هرندی بر می گردند؛ اگر ...
وضعیت ظاهری محله هرندی و نمود آسیب های اجتماعی آن موضوع تازه ای نیست که مدام از آن بگوییم. از دهه ها پیش اینجا محل تجمع معتادان و مصرفکنندگان مواد بوده است. در گذشته خدمات مبتنی بر کاهش آسیب یا همان دی آی سی، تامین وعده غذایی و ... بود. سال گذشته ساماندهی معتادان منطقه هرندی و اعزام آنها به مرکز درمانی اقامتی انجام شد و معتادان برای درمان به مراکزماده 15 یا 16 رفتند و البته ظرفیت مراکزدرمان اقامتی در سال گذشته در تهران به 10 برابر افزایش یافت. یعنی ظرفیت مراکز از حدود 600 معتاد متجاهر در تهران به 6 هزار نفر رسید که هزار و 500 ظرفیت آن، مربوط به مراکز ماده 16 و بقیه مربوط به مراکز ماده 15 است. اگر میبینیم فراوانی معتادان متجاهر در سطح تهران و نه فقط در هرندی کم شده، به آن معنا نیست که آسیب اجتماعی دراین نقاط کلا ریشه کن شده بلکه مصرف کننده های مواد مخدر به مرکز درمانی رفته اند و چنانچه برنامه های حمایت اجتماعی، حرفه آموزی و بازتوانی نداشته باشیم دوباره این چرخه معیوب تکرار می شود.
اگر چرخه فعلی بسته نشود، باز شاهد بازگشت کارتنخواب ها خواهیم بود. این را معاون کاهش تقاضا و مشارکت مردمی ستاد مبارزه با مواد مخدر در گفتوگو با ما میگوید. به گفته دکترپرویز افشار، در طرح جمعآوری معتادان کارتن خواب، چهار هزار کارتن خواب معتاد از بوستان هرندی و سطح منطقه جمع آوری شدند، اما اگر ساز و کاری برای حمایت اجتماعی از معتادان بهبود یافته طراحی نشود، دوباره شاهد بازگشت کارتن خوابها خواهیم بود. به احتمال 90 درصد اعتیاد در بهبود یافتگان عود میکند. او در پاسخ به سوال ما مبنی براینکه چه سازوکاری برای حمایت اجتماعی معتادان بهبود یافته وجود دارد، پاسخ می دهد:« حمایت های اجتماعی و اشتغال معتادان بهبود یافته بسیار ضعیف است. شهرداری تهران مدتی است مبادرت به راهاندازی مراکز بهاران کرده که فلسفه وجودی آن، ترک دهی، توانمندسازی و اشتغالزایی معتادان است.
به نظرم دو نقد به شهرداری در این زمینه وارد است. نقد اول اینکه بهاران نتوانست تعداد قابل توجهی معتاد خیابانی را تحت پوشش قرار دهد. شرایط نگهداری در بهاران سختگیرانه است. بهاران شرط کرده افراد باید داوطلبانه به آنجا بیایند، در صورتی که معتاد خیابانی داوطلبانه به جایی نمی رود .
نقد دوم، مراکز بهاران شرط کرده معتادانی که به بهاران می آیند، نباید دارو مصرف کنند. مرکز بهاران معتادانی را که تحت درمان نگهدارنده هستند، پذیرش نمیکند. این دو عامل باعث شده معتادان قابل توجهی به بهاران نروند و بیشتر معتادان که شدت بیماری شان زیاد نیست، به آنجا می روند».
کلونی معتادان در تهران بهخاطر کوچ معتادان از هرندی است
واضح است که ریشهکنی اعتیاد در دنیا منتفی شده است. برخی از کارشناسان و صاحب نظران آسیب های اجتماعی براین باورند که باید معتادان را مدیریت و مهار کرد. در شرایطی که چرخه اعتیاد به طور دایم در حال تکرار شدن است، جمع آوری معتادان بدون برنامههای حمایتی موجب کوچ آنها به نقاط دیگر شهر می شود. درست مانند حباب آلودهای می ماند که اگر بترکد، همه جا را آلوده میکند. همین هم موجب شده که تعداد کلونیهای معتادان روز به روز بیشتر شده و حالا شاهدیم معتادان هرندی از منطقه 22 به زیر پل چمران، نیایش، اتوبان بابایی و ... کوچ کرده اند.
معاون کاهش تقاضا و مشارکت مردمی ستاد مبارزه با مواد مخدر میگوید: « به جای اینکه معتادان را به مناطق دیگر کوچ دهیم و تعداد کلونی ها بیشتر شود، برنامه های پیشگیری، حمایت اجتماعی، خدمت رسانی و ارائه خدمات کاهش آسیب را مدیریت کنیم. قطعا اگر معتاد خیابانی غذا و لباس بگیرد، مصرف، خرید و فروش موادش به حداقل می رسد. لباس و دادن یک وعده غذای سبک به بهتر شدن وضعیت ظاهری آنها و در کل به وضعیت ظاهری شهر کمک می کند».
افشار درباره وضعیت ظاهری معتادان محله هرندی میگوید:« بازسازی و زیباسازی فضای بوستانهای هرندی و تغییر بافت مبلمان شهری، قطعا اثرات مثبتی در ظاهر آسیب های اجتماعی هرندی به همراه داشته است. البته این را هم باید گفت که اگر معتادان محلهای را جمع کنیم و بافت آن را دستکاری کنیم، هرچند اقدام مثبتی است اما تعدادی از معتادان به محض آنکه احساس کنند در آن محله جایی ندارند، به نقاط دیگر شهر کوچ می کنند و کلونی های دیگری از معتادان در جاهای دیگر شکل می گیرد».
سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر درست هم میگوید، معتادانی که از مراکز دیآیسی خدمات میگیرند، دیگر در محله ها و جلوی انظار عمومی تزریق نمی کنند، ظاهری ژولیده ای ندارند بنابراین مردم احساس می کنند که آنها بافت منطقه را آلوده نمیکنند. برخی برخورد های ضربتی در هرندی، معتادان را از برنامه کاهش آسیب جدا می کند ( معتادانی که گاهی به زور متقاعدشان کرده اند که بیایند و خدمات دریافت کنند) و به تشکیل کلونی های کوچک معتادان در سطح شهر می انجامد.
او درباره وضعیت فعلی ظاهری محله هرندی یادآور میشود:« تعداد معتادان خیابانی در هرندی کمتر شده است اما این به هیچ عنوان به این معنا نیست که در آینده معتاد خیابانی در اینجا نمی بینیم. بعد از آنکه درمان معتادان هرندی در مراکز درمانی بعد از سه تا 6 ماه تمام شد، تعداد قابل توجهی اعتیادشان عود می کند و دوباره به همان بافت قبلی بر می گردند. شاید هرندی یکی از همین محله هایی باشد که دوباره تعداد قابل توجهی معتاد خیابانی دوباره به آنجا برگردند».
هرندی دچار مشکل ساختاری است
معاون پیشگیری از اعتیاد سازمان بهزیستی کشور در گفت و گو با «قانون» درباره وضعیت محله هرندی به نکته قابل توجهی اشاره می کند. اینکه بیش از 60 درصد کارتنخوابهایی که منطقه هرندی را برای سکونت انتخاب می کنند، شهرستانی هستند؛ آنها از شهرهای مختلف برای کار به تهران می آیند و چون بوستانهای منطقه هرندی نزدیک ترمینال است و آن ها هم جایی برای اقامت ندارند، آنجا ساکن میشوند.
دکتر محسن روشنپژوه این را هم به گفتههایش اضافه می کند که در تهران 180 منطقه پرخطر شناسایی شده که شاخصترینشان هرندی، پامنار، دروازه غار و خزانه بخارایی است. او معتقد است که وجود خانه های ارزانقیمت در منطقه هرندی منجر به افزایش کلونیهای جمعیت در این نقطه از پایتخت شده است. در پژوهشی که کارشناسان شهرداری در طرح انضباط شهری خانه به خانه نسبت به شناسایی آسیب ها اقدام کردند و مشخص شد بالا بودن جمعیت بیسواد، بیکاری و همچنین افزایش فقر و مهاجرت اتباع در این منطقه، از مهم ترین آسیبهای هرندی است. آنطور که روشنپژوه میگوید، منطقه هرندی به لحاظ وجود مراکز کاهش آسیب گذری یا همان دیآیسی ها، شلترها یا سرپناهگاهها کمبودی ندارد. به عبارتی معتادان متجاهر برای خواب و استراحت از ساعت 9 شب تا هفت صبح به شلترها می روند و برای گرفتن یک وعده غذای گرم، لباس و وسایل بهداشتی در مراکز کاهش آسیب گذری، وقتگذرانی میکنند. از طرفی اگر معتادان متجاهر باشند و اعتیادشان نمایان باشد، به مراکز موضوع ماده 16 فرستاده می شوند.
به گفته او، سازمان بهزیستی کشور برای الگوی درمان بیش از دو هزار و 673 واحد درمانی سرپایی مراکز کاهش آسیب ، مرکز سیار گذری ( موبایلسنترها) و سرپناه های شبانه روزی دارد؛ علاوه بر آن 57 مرکز شبانه روزی ویژه معتادان در حوزه درمان فعالیت می کنند.
روشنپژوه بحث را اینطور ادامه می دهد که مشکل اصلی در باره محله های پر خطر مانند هرندی این است که ما به جای آنکه به توسعه مراکز ماده 16 یا درمان اجباری که هنوز اثر بخشی آن ها اثبات نشده و طرحهای شکست خورده ای هستند، توجه کنیم، بهترین راهکار برای معتادان متجاهر، گسترش درمانهای نگهدارنده رایگان و ارزان قیمت است.
سخنان این مقام مسئول در سازمان بهزیستی این سوال را پیش روی مان قرار می دهد که در حال حاضر تعداد زیادی از معتادان بی خانمان و پرخطر در منطقه ای مانند هرندی، شب ها در گرمخانهها و سرپناهها زندگی می کنند و آیا توانستهایم با گسترش برنامههای «درمان نگهدارنده» و «کاهش آسیب» پوشش این گروه هدف را به حداکثر برسانیم؟ پاسخ معاون پیشگیری از اعتیاد بهزیستی به سوالمان این است: « باید بر اساس برنامهریزی صحیح و دقیق اولویت های اصلی خود را برای نیاز های موجود طراحی کنیم و بر اساس اولویت بندی به حل مساله بپردازیم».
او به این نکته هم اشاره می کند که هر چند هرندی نسبت به کل کشور محله آسیبپذیرتری است اما مداخلات هماهنگ و متمرکز قوه قضاییه، شهرداری، وزارت بهداشت، سازمان بهزیستی، دستگاه های فرهنگی مانند آموزش وپرورش و ارشاد و کمیته فرهنگی و اجتماعی استانداری ها و شهرداری تهران و مهم تر از همه ورود بخشهای غیر دولتی و ان جی او ها منجربه رضایت جدی ساکنان هرندی نسبت به چند ماه گذشته شده است.