ماهان شبکه ایرانیان

تولید ملی، حمایت از کار و کالای ایرانی از منظر رهبری (۲)

اما در قضیه ی هسته ای، چرخه ی تولید سوخت حق ماست و ما از این حق کوتاه نخواهیم آمد و دست برنخواهیم داشت؛ این حق ماست

تولید داخلی سوخت هسته ای

اما در قضیه ی هسته ای، چرخه ی تولید سوخت حق ماست و ما از این حق کوتاه نخواهیم آمد و دست برنخواهیم داشت؛ این حق ماست. ما میخواهیم سوخت را تولید کنیم. چندین هزار مگاوات، ما به سوخت هسته ای نیاز داریم. نیروگاه های هسته ای باید به وجود بیاید. خوراک این نیروگاه ها باید در داخل تولید بشود. اگر قرار شد برای خوراک این نیروگاه ها به خارج متوسل بشویم و محتاج باشیم، امور کشور نخواهد گذشت؛ باید داخل بتواند خودش تولید کند. بنابراین حق ماست و دنبال این را خواهیم گرفت. آنها در جواب میگویند خوب، ایران احتیاج دارد به سوخت هسته ای، ما برایش تأمین میکنیم؛ بانک جهانی درست بکنیم، چه میکنیم، تأمین میکنیم. این حرف، حرف مهملی است، حرف بی معنا و بی وجهی است. در همین ماجرای جریان تبادل سوخت بیست درصد، معلوم شد که چقدر اینها صادقند(!) ما امروز تولیدات داخلی زیادی داریم؛ هم در زمینه ی صنعت، هم در زمینه ی کشاورزی؛ باید به کیفیت این ها اهمیت بدهیم، کیفیت این ها را بالا ببریم. باید جوری باشد که مصرف کننده احساس کند آنچه که در کشورش تولید می شود، به دست کارگر ایرانی تولید می شود، از لحاظ کیفیت، یا بهتر از نوع خارجی است یا لااقل همسطح آن است. ما نیاز داشتیم برای این نیروگاه کوچک و آزمایشی، به سوخت بیست درصد. خوب، این چیز معمولی هم هست، در دنیا میگیرند، ما هم قبلها، چندین سال قبل از این، پانزده شانزده سال قبل از این خودمان گرفته بودیم؛ این را خریده بودیم و هیچ مشکلی هم وجود ندارد. اینها بمجرد اینکه حس کردند ایران به این احتیاج دارد، شروع کردند به بازی درآوردن و این را تبدیل کردند به یک مسئله. خود این به نظر من اشتباه بزرگی بود از طرف آمریکا و غرب؛ اشتباه کردند در قضیه ی سوخت بیست درصد اینجوری عمل کردند.

... ما باید تولید ملی را افزایش بدهیم، تقویت کنیم؛ عادت کنیم به مصرف تولیدات داخلی؛ عادت کنیم به بالا بردن کیفیت تولیدات داخلی، که البته در این مورد مسئولین دولتی و همچنین قانونگذاران وظائف سنگینی دارند. من نسبت به مسئله ی مدیریت واردات به دولتی ها سفارش کردم؛ الان هم تأکید میکنم. من نمیگویم واردات متوقف بشود؛ چون یک جاهائی لازم است که واردات انجام بگیرد؛ اما واردات باید مدیریت بشود. یک جائی واردات مطلقاً نباید بشود؛ یک جاهائی باید انجام بگیرد. با مدیریت، واردات انجام بگیرد. البته مسئولین محترم دولتی به من گفتند که قوانینی که مجلس تصویب کرده، به ما اجازه نمیدهد جلوی واردات را بگیریم؛ من خواهش میکنم این قضیه را حل کنند. اگر واقعاً قانونی وجود دارد که دولت را ممنوع میکند از جلوگیری از واردات، این قانون را اصلاح کنند؛ جوری باشد که مدیریت بشود. باید تولید ملی بالا برود.[1]

فیلم و سریال تولید داخلی

حالا این توصیه ها را ما باید به آقای ضرغامی عرض کنیم. از ایشان و از بقیه ی مدیران بخشهای مختلف صدا و سیما، بخصوص همین بخش هنر نمایشی، واقعاً باید تشکر کنیم. اگر نقش مدیران و فعالیت مدیران نباشد، مطمئناً کار هنرمندان دشوار یا دشوارتر خواهد شد. ما از همه ی شما تشکر و تقدیر می کنیم؛ منتها این را عرض می کنیم که ما زمینه ی کار خیلی داریم، ظرفیت کار خیلی داریم. سی و سه هزار ساعت اثر نمایشی در طول سال که ایشان آمار دادند، در حالی که در بخش سریال مثلًا شصت و چند درصدش تولید داخل است، در بخش فیلم حدود چهل درصد گفتند تولید داخل است، این خیلی رقم بالائی است؛ این نشان دهنده ی وجود ظرفیتهای عجیبی در کشور است. خیلی از کشورهای دنیا این ظرفیتها را ندارند، جز تعداد معدودی کشورهای معروف دنیا. در واقع آنتن های کشورهای مختلف را چند تا کشور معدود اداره می کنند؛ عمدتاً هم آمریکا و هالیوود. ما این همه امکانات داریم، این همه نیروی انسانی خوب، این همه امکانات سخت افزاری، و بعد امکان عظیم نرم افزاری؛ این تاریخ پرحادثه. بنابراین ما برای کار کردن، خیلی امکان داریم.[2]

اتخاذ سیاست های لازمه برای بالابردن کیفیت تولید داخلی

ما اگر اهمیت می دهیم به صنعت داخلی- حالا در زمینه ی خودرو که فعلًا محل کلام ماست و یا زمینه های دیگر- بایستی سیاست تعدیل بازرگانی خودمان را در این زمینه حتماً تنظیم کنیم. یعنی واردات بی رویه قطعاً ضرر خواهد زد. دستگاه های سیاست گذار کشور و کسانی که سیاستهای اجرائی را تنظیم می کنند، به این نکته باید توجه کنند. فراوانی و ارزانی چیز خیلی خوبی است، اما از آن مهم تر و بهتر، رشد صنعت داخلی است؛ قوام گرفتن صنعت داخلی است. این درست نیست که ما به دلائل گوناگونی که غالباً هم دلائل واهی است، دروازه را به روی واردات باز کنیم. من بارها به مسئولین- مسئولین گوناگون در بخشهای مختلف دولتی- گفتم: اگر فلسفه ی شما، منطق شما برای افزایش واردات و تسهیل وارداتِ ساخته های صنعتی این است که می گوئید کیفیت مصنوعات داخلی باید بالا برود، خب فشار را روی این بخش بگذارید. سیاستهائی وجود دارد که می شود وادار کرد، مجبور کرد تولیدکننده ی داخلی را به اینکه کیفیت را ارتقاء بدهد. بدترین گزینه برای بالا بردن کیفیت داخلی این است که ما راه را برای مصنوعات خارجی باز کنیم؛ این، بدترین گزینه است. گزینه های بهتری وجود دارد برای اینکه ما کیفیت را بالا ببریم.[3]

کیفیت بخشی به تولیدات داخلی

همت مضاعف و کار بیشتر در کیفیت بخشیدن به تولیدات داخلی؛ یکی از کارهای اساسی این است. ما امروز تولیدات داخلی زیادی داریم؛ هم در زمینه ی صنعت، هم در زمینه ی کشاورزی؛ باید به کیفیت این ها اهمیت بدهیم، کیفیت این ها را بالا ببریم. باید جوری باشد که مصرف کننده احساس کند آنچه که در کشورش تولید می شود، به دست کارگر ایرانی تولید می شود، از لحاظ کیفیت، یا بهتر از نوع خارجی است یا لااقل همسطح آن است.[4]

نقش همه مردم و مسئولین در ارزشگذاری تولید داخلی

ما باید فرهنگ کشور خودمان را به سمت ترویج تولید داخلی تنسیق و تنظیم کنیم و پیش ببریم؛ این خیلی چیز مهمی است. در گذشته، سالهای متمادی این فرهنگ به ملت ما تزریق شده است که به دنبال مصنوعات و ساخته های بیگانه و خارجی بروند. وقتی گفته می شد این جنس خارجی است، این یک استدلال تام و تمامی بود برای بهتر بودن و مرغوب تر بودن این جنس. این فرهنگ باید عوض شود. البته کیفیت تولید داخل در این مؤثر است، تبلیغ نکردن بیجا و بی رویه ی تولیدات خارجی در این مؤثر است، تشویق کارآفرین داخلی در این مؤثر است، وجدان کاری در کننده ی کار- چه کارگر ساده یا کارگر مجرب یا مهندس کار- در این مؤثر است، دولت نقش دارد، مسئولین نقش دارند، خود کارگر نقش دارد، کارآفرین نقش دارد، تاجر واردکننده ی کالای خارجی نقش دارد. همه باید دست به دست هم بدهند تا تولید داخل رجحان پیدا کند؛ ارزش پیدا کند و فرهنگی بر جامعه ی ما و بر ذهنهای ما حاکم شود که مصرف کردن تولید داخلی را ارزش بدانیم. ما به قیمت به کار واداشتنِ یک کارگر بیگانه که تولید او را مصرف می کنیم، یک کارگر داخل کشور را بیکار می کنیم. همه ی مسئولین کشور، سیاست گذاران کشور، مسئولان تبلیغات کشور، خودِ کارآفرینان، خودِ کارگران، دولت، بخشهای مربوطه به این نکته باید اهمیت بدهند.

مزیتِ های تولید ملی و حمایت از کالای ایرانی

امروز خوشبختانه بسیاری از محصولات و مصنوعات داخل کشور برتر و گاهی بسیار برتر از مشابه های بیرونی و خارجی است. چرا ما باید نسبت به مصنوعات خودمان بی اعتناء باشیم؟ گذشت آن روزی که وابستگان به دستگاه قدرت به دست خودشان، با بیانات مقام معظم رهبری زهرآگین خودشان تلقین می کردند که ایرانی قادر به تولید و ساخت نیست. آن ها ایران را عقب انداختند. آن ها به روح ابتکار و شوق کار در کشور لطمه زدند. انقلاب آمد وضع را عوض کرد. امروز جوانان ما پیچیده ترین کارها را دارند انجام می دهند. این همه زیرساخت در کشور به وجود آمده است برای کارهای بزرگ، این همه کارهای پیچیده ی فنی با ذهن و ابتکار جوان ایرانی دارد انجام می گیرد. مسئولین دنبال این کارند. امروز باید رو بیاورند همه به سمت مصنوعات و تولیدات داخلی؛ این باید یک فرهنگ شود. البته یک بخش مهم از این هم مربوط می شود به امنیت شغلی کارگران، که این هم بایستی همه به آن توجه داشته باشند؛ کارگر فارغ البال باشد؛ مطمئن باشد؛ امنیت شغلی داشته باشد. و کارفرما و کارگر، سرمایه گذار و کارگر، مدیر کارگاه و کارگر دست به دست هم بدهند برادروار، کارها را پیش ببرند. این مربوط به مسئله ی کار.[5]

نوآوری اقتصادی و جذب ثروت برای تولید داخلی

ممکن است بعضی از صاحبنظران و به اصطلاح تئوریسین های اقتصادی بگویند: آقا نمی شود؛ اگر بخواهید به پیشرفت اقتصادی دست پیدا کنید، ناچار باید فاصله ی طبقاتی را قبول کنید و بپذیرید! اینجاست که ما عرض می کنیم «نوآوری». نباید خیال کنیم که نسخه های اقتصادی غرب، آخرین حد دستاورد بشری است؛ نه، این هم یک نسخه ای است، دوره ای دارد؛ آن دوره طی می شود و فکر تازه و فکر نویی به میدان وارد می شود؛ بگردید آن فکر نو را پیدا کنید؛ شاخص باید این باشد. ما می خواهیم کشور ثروتمند بشود؛ ما می خواهیم سرمایه گذاری در بخشهای تولیدی در کشور عمومیت پیدا کند. امروز ثروتمندان زیادی در کشور ما هستند که برخوردار از ثروتند؛ این ثروت را می توانند در سرمایه گذاریهای سودمند و افتخارآفرین به کار بزنند؛ هم برای خودشان سود دارد، هم برای مردم سود دارد و هم مایه ی رضای خدا می شود؛ سرمایه گذاری ثروتمندان در کارهایی که به تولید کشور و به افزایش محصول در درون کشور- با بهره دهی بالا- منتهی می شود، یک عبادت و یک ثواب است. این راه باز است؛ می توانند سرمایه گذاری کنند، تولید ثروت کنند؛ مدیریت کشور هم مراقبت کند که همه ی طبقات برخوردار بشوند و طبقات ضعیف هم بتوانند از فرصتها استفاده کنند تا از ضعف خارج بشوند؛ همه توانایی پیدا بکنند. ما در این سی سال خیلی جلو رفتیم. تا اینجا دشمن ما مغلوب شده است؛ تا این ساعت و این روز دشمنان ملت ایران- یعنی شبکه ی شیطانی صهیونیسم و رژیم مستکبر امریکا- از ملت ایران شکست خورده اند.[6]

مبارزه با ترجیح کالای خارجی بر کالای ساخت داخل

شما می روید یک جنسی را از بازار تهیه کنید- یک لباس، یا فرض بفرمایید یک وسیله ی خانه؛ یک ظرف- نوع داخلی اش هست، نوع خارجی اش هم هست؛ یک مقداری به خاطر تبلیغات خارجی، یک مقدار به خاطر پُز دادن به اینکه این جنس خارجی است، یک مقدار به خاطر رسوبات فرهنگی قبلی که جنس داخلی فایده ای ندارد و یک مقدار هم شاید به خاطر مرغوبتر بودن جنس خارجی- این مرغوبتر بودن هم ممکن است یکی از عوامل باشد، لیکن به هر حال تعیین کننده نیست- شما آن را انتخاب می کنید. یعنی چه کار می کنید: یک کارگر ایرانی را بیکار می کنید و یک کارگر غیر ایرانی را به کار وادار می کنید. خوب، مگر بیکاری امروز، مشکل عمده ی جامعه ی ما نیست. وقتی شما این طور کردید، بنده این طور کردم، آن برادر دیگر، آن خواهر دیگر، و یکی یکی از این روش پیروی کردیم، نتیجه چه می شود؟ نتیجه، ورشکستگی کارخانه ی داخلی، بیکاری کارگر داخلی و در نهایت باعث ناامیدی سرمایه گذار داخلی می شود. بیکاری هم که به دنبال خودش اعتیاد، فساد و اختلافات خانوادگی می آورد و به دنبال آن، حوادث سیاسی و اجتماعی فراوان به وجود می آید. بنابراین، از یک چیز کوچکی شروع می شود؛ از یک اراده ی شخصی من و شما. پس اراده ی شخصی افراد هم حتّی در تحولات اجتماعی، می تواند اثرگذار باشد. و از این دست مسائل، فراوان است. هوس می کند از دست رفیقش سیگار بگیرد بکشد؛ گرایش به سیگار، گرایش به مواد مخدر، هوسهای زودگذر؛ این ها همان چیزهایی است که به دنبال خودش یک جریان عظیم، طولانی و تمام نشدنی از تحولات اجتماعی را- که پسرفت هست- به وجود می آورد. عکسش هم صادق است.

.... در باره ی مشکلات اجتماعی ای که در کشور وجود دارد، تحقیق کنیم و راه ریشه کن کردن این ها را پیدا کنیم و به دنبال این برویم که راه مبارزه با اسراف چیست. اسراف یک بیماری اجتماعی است.راه مبارزه با مصرف گرایی چیست؟ راه مبارزه با ترجیح کالای خارجی بر کالای ساخت داخل چیست؟ این ها تحقیق می خواهد. در دانشگاهها پروژه های تحقیقی بگیرید، استاد و دانشجو کار کنید، نتیجه ی تحقیق را به مسئولان کشور بدهید؛ به رسانه ها بدهید تا سرریز شود و فرهنگ سازی شود. این، می شود پیشرفت.[7]

مبارزه با قاچاق، ثبات مقررات اقتصادی و بازاریابی جهانی

رسیدگی به زندگی مردم است و رسیدگی به اقتصاد کشور. ما احتیاج داریم که از سرمایه گذاری حمایت بشود؛ کارآفرینی بشود؛ تولید داخلی ترویج بشود؛ با قاچاق و فساد مجدّانه مبارزه بشود؛ اشتغال به عنوان یک مبنای اصلی و یک هدف مهم دنبال بشود؛ ثبات و شفافیت و انسجام سیاستها و مقررات اقتصادی انجام بشود- مقررات اقتصادی ای که امروز یک چیزی بگوییم، فردا عوضش بکنیم، فایده ای ندارد- مقررات اقتصادی و قوانین ما باید هم ثبات داشته باشند که مردم بتوانند روی آن برنامه ریزی کنند، هم باید منسجم باشد و باهم بخواند و شفاف باشد. بازاریابی جهانی، یکی از مهم ترین وظایف برای رونق اقتصادی کشور است- که جزوِ کارهایی است که ما نکرده ایم و جزوِ کم کاریهای ماست- و اطلاع رسانی کامل از فعالیتها و برنامه ها؛ ما بایستی این ها را در نظر داشته باشیم. البته برنامه های راهبردی اساسی کشور نباید از نظر دور بماند.[8]

پی نوشت ها

[1] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار کارگزاران نظام، در تاریخ 27 / 5 / 1389

[2] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار هنرمندان و دست اندرکاران صداوسیما در تاریخ 12 / 4 / 1389

[3] بیانات مقام معظم رهبری در بازدید از توانمندیهای صنعت خودروسازی، در تاریخ 9 / 1 / 1389

[4] بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی، در تاریخ 1 / 1 / 1389

[5] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از معلمان، پرستاران و کارگران، در تاریخ 9 / 2 / 1388

[6] بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی، در تاریخ 1 / 1 / 1387

[7] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار دانشگاهیان سمنان، در تاریخ 18 / 8 / 1385

[8] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مسؤولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، در تاریخ 23 / 9 / 1385

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان