تقویت تولید داخلی
مسئله ی اشتغال هم مسئله ی مهمی است، که عرض کردیم. البته در این استان (کرمانشاه) و بعضی از استانهای دیگر، اشتغال اهمیت بیشتری دارد. در بعضی جاها کارهای بهتری شده است، که ان شاءالله باید دنبال گیری شود. مسئله ی تقویت تولید داخلی، مسئله ی کشاورزی، مسئله ی صنعت، اینها کارهائی است که باید انجام بگیرد.[1]
ممنوعیت مصرف محصولاتی که مشابه داخلی دارد
همین جا من راجع به محصولات تولیدی کشور - که یکی از دوستان اینجا اشاره کردند، من هم یادداشت کرده بودم که بگویم - نکته ای را عرض کنم. خوشبختانه ما در کشور و در بخشهای مختلف، محصولات کیفی داریم. قسمت عمده ای از تولیدات کشور، مصرف کننده اش دستگاه های دولتی ما هستند. دستگاه های دولتی بایستی جزم و عزم داشته باشند بر این که جز تولیدات داخلی - در آن مواردی که تولید داخلی وجود دارد - هیچ چیز دیگر مصرف نکنند. یعنی واقعاً در محصولاتی که مشابه داخلی دارد، مطلقاً ممنوع بشوند که از خارج چیزی وارد نکنند. این را بخواهید، در دولت مطرح کنید، آقای رئیس جمهور به دستگاه های دولتی دستور بدهد؛ و این ممکن است. ما این را تجربه کرده ایم. در مواردی به صورت قاطع به یک دستگاهی گفته شد که این کاری که دارد انجام میگیرد، باید هیچ محصول غیر ایرانی در آن به کار نرود؛ و شد، و به بهترین وجهی هم انجام شد. اگر مدیران ما عزم را جزم کنند برای اینکه محصول ایرانی را، تولید ایرانی را به کار بگیرند، هم تولیداتِ با کیفیت هست، هم خود این کار موجب می شود که در تولیدات داخلی کیفیت بالا برود. این کار را حتماً بایستی انجام بدهند. ما باید کاری کنیم که کالای ایرانی به عنوان یک کالای محکم، مطلوب، زیبا، همراه با سلیقه و با دوام در ذهن مصرف کننده ی ایرانی و غیر ایرانی باقی بماند. این باید همت مجموعه ی کارآفرینی و کارگری و متصدیان این امر باشد. البته من شنیدم که دستگاه ها و بانکها و اینها حمایتشان از تولیدات داخلی هم ضعیف است؛ یک جاهائی آن تولیدکننده ها به خاطر عدم حمایت، به ورشکستگی کشیده میشوند. با این مسئله هم بایستی حتماً در خود دولت مقابله بشود؛ یعنی دستور داده بشود. بله، یک نکته ای هم گفته شد، که اتفاقاً من هم همین را اینجا یادداشت کردم؛ که گاهی اوقات در معاملاتی که دستگاه دولتی با تولیدکننده ی داخلی میکنند، بدحسابی هست؛ در حالی که وقتی این معامله را با یک صنعتگر خارجی میکنند، پول را نقد می دهند؛ اما این را همین طور کش می دهند - یک سال، دو سال - طلب او را هم نمی پردازند. باید جلوی اینها گرفته شود.[2]
بازنگری در سیاست های واردات
مسئله ی واردات را هم که گزارش دادند، البته جزو نگرانی های من است. حالا این گزارش هم هست؛ لیکن آنچه که انسان مشاهده می کند، یک قدری نگرانی آور است. درست است؛ ممکن است رشدِ نسبت واردات به صادرات غیر نفتی ما کاهش پیدا کرده، این رشد کم شده - این خودش چیز مثبتی است - اما به این اکتفاء نکنید. بخصوص در همین زمینه های زراعی و باغی و اینها که ذکر کردند، اینها چیزهائی است که بایستی هرچه می توانیم، از واردات اینها پرهیز کنیم. بروید سراغ همان صنعتی سازی صادرات کشاورزی؛ همین چیزی که در گزارش ها هم بود. اینها چیزهای مهمی است؛ ان شاءاللَّه روی اینها تکیه شود. مردم هم تحمل می کنند و می پذیرند.
بنابراین در زمینه ی سیاست های واردات، یک بازنگری جدی بکنید؛ به خصوص در کالاهائی که ما مزیت تولیدی داریم؛ چه صنعتی، چه کشاورزی. از نگاه بخشی به واردات - که حالا هر بخش دولتی طبق نیازهای خودش دنبال واردات برود - حتماً پرهیز شود.[3]
سیاست های کلی اشتغال
ترویج و تقویت فرهنگ کار، تولید، کارآفرینی و استفاده از تولیدات داخلی به عنوان ارزش اسلامی و ملی با بهره گیری از نظام آموزشی و تبلیغی کشور.[4]
مصرف کالای داخلی و فرهنگ سازی آن
ما باید کاری کنیم که کالای ایرانی به عنوان یک کالای محکم، مطلوب، زیبا، همراه با سلیقه و بادوام در ذهن مصرف کننده ی ایرانی و غیر ایرانی باقی بماند. این باید همت مجموعه ی کارآفرینی و کارگری و متصدیان این امر باشد. البته این کار، پیش نیازهائی دارد. ممکن است آموزش مهارتهای لازم، دوره های ایجاد مهارت لازم باشد - که اینها کار دستگاه های دولتی و امثال دولتی است - لیکن باید هدف این باشد. کارگر ایرانی آنجائی که ذوق خود را به کار میبرد، سلیقه ی خود را به کار میبرد و سرپنجه ی ماهر خود را به کار میبرد، کار جالب و تماشائی از آب در می آید.
این کارهای هنری آمیخته ای از هنر و کار که ایرانی ها در گذشته داشتند، امروز هم وجود دارد؛ این معنا محسوس و مشهود است. آنجائی که ذوق و هنر ایرانی به میدان می آید - همین کارگری که دارد کار میکند، ابتکارش، ذوقش، هنرش، محکم کاری اش - کار میشود جالب و ماندگار. الان خوشبختانه در تولیدات کشور محصولات زیادی هست که از مشابهات خارجی اش بعضی بهتر است، بعضی بمراتب بهتر است؛ هم زیباتر، هم محکمتر، هم جالبتر؛ این را ما باید عمومیت بدهیم، در همه ی مواد تولیدی مان؛ چه مواد مصرفی خوراکی، چه مسائل مربوط به پوشاک، چه مسائل زندگی، چه مسائل تزئینی. در همه ی چیزهائی که تولید میشود، باید این را در نظر بگیریم؛ و میتوانیم. مجموعه ی کارگری، طراحان، مهندسان، سرمایه گذاران، کارگران دستی، کارگران ماشینی میتوانند این کار را انجام دهند. ما باید همتمان را بر این قرار بدهیم؛ ایجاد محصول بادوام، زیبا و فاخر. این، یک کار کلان است.
نکته ی دیگر که خطاب به همه ی مردم کشور است، مصرف کالای داخلی است. یکی از آفات موجود اجتماعی ما که ریشه ی آن، میراث دوران طاغوت و دوران ظلمانی گذشته است، همین است که افراد، دلبسته ی به تولیدات بیگانه باشند. یک وقت تولید داخلی نداشتیم؛ یک وقت تولید داخلی، تولید غیر قابل مصرفی بود؛ امروز اینجوری نیست؛ امروز تولیدات داخلی، تولیدات مرغوب و مطلوب است. در عین حال یک عده ای خوششان می آید که بگویند فلان نشان خارجی روی لباسشان هست یا روی وسیله ی خوراکی شان هست؛ این یک بیماری است؛ این بیماری را باید علاج کرد. این کار، توجه نکردن به این است که ما در این مملکت داریم زندگی میکنیم و از نعمتهای الهی بر این کشور داریم برخوردار میشویم. آن وقت پولی را که در این کشور به دست می آوریم، میریزیم توی جیب یک کارگر خارجی، به زیان یک کارگر داخلی. این معنایش این است که ما به نیاز داخل، به کارگر داخل که دارد زحمت میکشد و جنس تولید میکند، بی اعتنائی میکنیم، میرویم سراغ کارگر خارجی. این خیلی عادت بدی است.
در سال جهاد اقتصادی، به نظر من یکی از قلمهای مجاهدت اقتصادی مردم این است که بروند سراغ کالای ساخت داخل؛ آن را بخواهند. البته این طرف قضیه هم این است که کالای ساخت داخل بایستی قانع کننده باشد؛ بایستی دوامش، استحکامش، مرغوبیتش جوری باشد که مشتری را قانع کند؛ این هر دو در کنار هم، یک کار لازم و واجبی است.[5]
اعتماد سازی در مصرف کالای داخلی
نکته ی اساسی ای که در باب کار وجود دارد و کارآفرینان باید به او توجه کنند، مسئله ی مرغوبیت تولید داخلی است؛ کیفیت تولید داخلی است؛ این خیلی مهم است. البته بخشی از این، ارتباط پیدا میکند به همان قضایای مالی و نمیدانم مقررات و غیرذلک، و پشتیبانی های دولت؛ اما بخشی هم ارتباط پیدا میکند به عزم و اراده ی مسئولین، کارآفرین و کننده ی کار. فرمود: «رحم اللَّه امرا عمل عملا فاتقنه»؛ رحمت خدا بر آن انسانی که کاری را انجام بدهد و آن را متقن انجام بدهد، درست انجام بدهد. این آینده نگری است، غیر از امروز. شما امروز ببینید در دنیا کمپانی هائی هستند صد سال است اینها دارند کار میکنند، صد و پنجاه سال است دارند کار میکنند و محصولاتشان در دنیا فروش میرود. اسم اینها کافی است که جنس را تو بازار رائج کند؛ به خاطر اینکه درست کار کردند، خوب کار کردند، مشتری مطمئن است به اینها. شما میگوئید که ما سفارش کنیم به مردم که تولیدات داخلی را مصرف کنند. من که خب چند سال است دارم سفارش میکنم؛ بنده که بارها گفته ام، منتها این با شعار درست نمی شود.
خب، بله یک مقداری مردم حالا یک اعتمادی بکنند، یک اعتنائی بکنند به حرف ما، به خاطری که مثلًا ما گفتیم، بروند یک مقداری چه کنند؛ این یک بخشی از قضیه است. یک بخش دیگر هم مربوط به کیفیت است. خب کیفیت را باید بالا برد؛ کیفیتها را باید بالا برد. بله، من مسئله ی واردات را که چند نفر از دوستان گفتند، بنده به آن عقیده دارم. در جلسه ی مسئولین، در همین جا اوائل ماه رمضان اعلام کردم، گفتم؛ هم به مجلس، هم به دولت که به مسئله ی واردات بپردازند؛ حالا هم از وزیر محترم بازرگانی تو راه سؤال کردم، ایشان اطلاع دادند که کارهای خوبی در این زمینه دارد انجام میگیرد؛ بله راست است. مسئله ی واردات بی رویه و بی منطق ضرر بزرگی است، خطر بزرگی است؛ مردم هم باید این را بدانند. وقتی یک محصول خارجی را ما داریم مصرف میکنیم، در واقع داریم یک کارگر خودمان را بی کار میکنیم، یک کارگر دیگر را داریم به کار وادار میکنیم؛ این هست، منتها مسئله ی مرغوبیت و کیفیت خیلی مهم است؛ و استحکام؛ اینها خیلی مهم است.
اگر چنانچه جنس داخلی، تولید داخلی، این خصوصیات را داشته باشد، به طور طبیعی تمایل پیدا میشود. البته متأسفانه بعضی هستند که بر اثر فرهنگ غلطِ دوره ی منحوس پادشاهی- دوره ی طاغوت، دوره ی وابستگی- هنوز چشمشان به خارج است. یک روزی بوده است که تو این کشور مسئولین دولتی ما آمدند صریح گفتند که ایرانی یک لوله هِنگ نمی تواند درست کند! عملًا هم همه چیز را وارد کردند. در همان دوره ی طاغوت یک فردی از بلند پایگان دولتی که تصادفاً بنده را توی یک مجلسی- ما که با اینها هیچ وقت ارتباطی نداشتیم، ملاقات هم نمی کردیم- دید، من داشتم انتقاد میکردم از همان چیزهائی که بود. این رو کرد به ما و گفت: چی چی را انتقاد می کنید؟ ما مثل آقا نشستیم، کشورهای دیگر مثل نوکر دارند برای ما کار میکنند، کالا میفرستند داخل؛ این بد است؟ شما ببینید؛ این منطق دولتمردان دوره ی طاغوت بود! حالا ظاهرش این منطق است، باطنش چیزهای دیگر بود؛ فسادهای اقتصادی فراوان و فسادهای اخلاقی فراوان. بله، مسئله ی واردات و مدیریت واردات مهم است. ما آن روز به دوستانی که اینجا بودند، در جلسه ی مسئولین و کارگزاران نظام، توصیه کردیم، گفتیم واردات را مدیریت کنید؛ نمی گوئیم متوقف کنید. یک چیزهائی باید بیاید، یک چیزهائی باید نیاید. یک مدیریت صحیحی باید انجام بگیرد؛ این مسلماً هست.
یکی از کارهای دیگری هم که حالا من اینجا یادداشت کردم که بر عهده ی مسئولین دولتی است، توسعه ی مهارتهاست. این هنرستانهای فنی و صنعتی، این دانشگاه های علمی- کاربردی، این فنی- حرفه ای ها، آموزشکده های فنی- حرفه ای، باید توسعه پیدا کند. ما به علم احتیاج داریم، اما به پنجه ی کارآمد هم احتیاج داریم. یکی از کارهای اساسی به نظر من این است که در زمینه ی صنعت و کشاورزی بایستی کار کنیم.
یک نکته ی دیگر هم مسئله ی نوآوری و ابتکار و زیبائی است در تولیدات کشور. از جمله ی چیزهائی که باید مورد توجه قرار بگیرد، نوآوری کردن در همه ی تولیدات به صورت پی درپی و لحاظ حس، یعنی اشباع حس زیبائی شناسی در مصرف کننده است. این یکی از مسائل قابل توجه هست که بایستی به آن اهمیت بدهیم. من حقیقتاً از دوستانی که در این زمینه ها تلاش میکنند، کار میکنند، تشکر می کنم.[6]
پی نوشت ها
[1] بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع بزرگ مردم کرمانشاه در تاریخ 20 / 7 / 1390
[2]بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از نخبگان و برگزیدگان علمی در تاریخ 13 / 7 / 1390
[3] ابلاغ بیانات مقام معظم رهبری در دیدار رئیس جمهوری و اعضای هیئت دولت در تاریخ 6 / 6 / 1390
[4] ابلاغ سیاست های کلی اشتغال در تاریخ 28 / 4 / 1390
[5] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار هزاران نفر از کارگران سراسرکشور در تاریخ 20 / 7 / 1390
[6] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از کارآفرینان سراسر کشور در تاریخ 26 / 6 / 1389